فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫کاردستی دستبند
@kaarraa
📌کاردستی جالب و قابل استفاده برای طرح درس هایی همچون ارزش و زیبایی، هدف، کشف استعداد ها و نبوق و...
📌همچنین هدیه ای ارزان و زیبا برای اجرای مسابقات درکلاس و...
#جذاب_سازی_کلاسداری
#کاردستی
#ایده
#دخترانه
#ابتدایی
#متوسطه_اول
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🤓مبلغینی که سرکلاس بادانش آموزان ناآرام وشلوغ مواجه هستند و دنبال راهکار برای داشتن یه کلاس آروم میگردن نکات زیر رو حتما با دقت بخونند 👇👇👇👇
🌟ترفند ۱🌟
📝 شعر همگانی بخوانید
این ترفند خصوصا برای بچههای ،دبستانی خیلی خوب جواب میدهد. یک شعری را انتخاب کنیدکوتاه،پرمحتوا و جذاب. شعری را انتخاب کنید که بچهها هم بتوانند همراهی کنند. هدف از این شعر خواندن این هست که بچهها با شما همراه شوند و صحبت کردنشان قطع شود.
فقط یکبار شعر بخوانید و نه بیشتر و بعد از تمام شدن شعر طرح درس خودتان را شروع کنید.
🌟ترفند ۲🌟
مشاعره به اشکال مختلف مثل کلمه یا بیت شعرهای خنده دار و روان برای بچه ها حتی متوسطه اول یا دوم برای ایجاد طنز در کلاس مثلا (یه توپ دارم قلقلیه😅) بیت بعدیش را به صورت تصادفی باید بچه هارا انتخاب کنید و همه باید حواسشون جمع باشه که هر وقت بشون اشاره شد، سریع با آخرین حرف یک مصرع بگوید.
🌟ترفند ۳🌟
استفاده از یک صدای خاص
ایدههای مختلفی برای استفاده از یک “صدا” برای ساکت کردن کلاس هست. میتوانید از یک زنگوله استفاده کنید.
هر وقت خواستید کلاس را ساکت کنید زنگ بزنید و از بچهها بخواهید وقتی صدای زنگ قطع شد، همه دستهایشان را بالا ببرند. این شبیه یک بازی میشود. بچهها به زنگ خوب گوش میدهند وساکت هستندو منتظر هستند تا صدا قطع شود و دستها را بالا کنند. هیچ صدایی از کسی در نمیآید تا حواسها به تمام شدن صدای زنگ باشد.
🌟ترفند ۴🌟
👏با ریتم مشخصی دست بزنید
در این همهمه و شلوغی کلاس خیلی آرام و خونسرد بسمت میز چندتا از شاگردها بروید و از آنها بخواهید اگر صدای شما را میشنوند ۲ بار دست بزنند و بعد دوباره تکرار کنید.
دفعه دوم تعداد بیشتری از شاگردها ساکت میشوند و به شما توجه میکنند و شما را همراهی میکنند( تعدا دفعات دست زدن را تغییر دهید). آنقدر انجام دهید تا همه کلاس متوجه شما شوند .
در این روش ۲۰ ثانیه اول کلاس ساکت میشود حتی در اجتماعات زیاد با صدها شرکت کننده هم در عرض یک دقیقه این روش جواب میدهد و همه توجهها به شما جلب می شود
🌟ترفند ۵🌟
بخواهید حرکتی انجام دهند
از همه شاگردها بخواهید با هم دسته جمعی حرکتی انجام دهند.مثلا هر چه در دستشان هست را کنار بگذارند وهمه شروع به یک کار خاصی کنند مثلا دوختن یک پارچه با نخ و سوزن، یا نگاهها به جای خاصی خیره شود( همه با هم به نقطهای خیره شوند) یا مثلا کتلت بپزند یا اینکه نقاشی خیالی وهماهنگ بکشی. البته این ترفند بیشتر برای مقطع ابتدایی کارساز هست.
🌟ترفند ۶🌟
شمارش معکوس شماردن همگانی، تا ساکت شدن
از شاگردها بخواهید وقتی به شماره صفر رسیدید همه باید ساکت شده باشند. از ۱۰ شروع کنید ۹، ۸، ۷، ۶… وقتی به صفر رسیدید فعالیت بعدی را بدون وقفه شروع و ادامه دهید.
🌟ترفند ۷🌟
👆استفاده از اشاره دست
این روش برای کلاس بالاییها جواب میدهد. ابتدای سال برای هر انگشتی یک تعریفی را توضیح دهید. مثلا توضیح دهید که وقتی دستهایتان را بالا میبرید انگشت اول سکوت، انگشت دوم نگاه، انگشت سوم گوش دادن هست…. و وقتی همه آماده شدند موضوع فعالیتان را شروع کنید.
🌟ترفند ۸ 🌟
🙅♂️استفاده از زبان بدن
یک حرکت مشخصی را مثلا ( بشین و پاشو) ، (دستها به جلو) مشخص کنید. دیگه بجای اینکه کلی انرژی صرف کنید برای ساکت کردن کلاس از ابتدای سال مشخص کنید که هر وقت اسم این حرکت را گفتید همه باید با هم انجا بدهند و بعد از آن دیگه سکوت کنند. مثلا بگویید ” بشین و پاشو” بچهها از جاشون بلند میشوند و دوباره مینشینند و دیگه همه ساکت آماده برای طرح درس،
🌟 ترفند ۹🌟
🌈 پخش کردن کاغذهای رنگی
یک ظرفی پر از کاغذهای رنگی و زرق وبرق دار ریز کنید و اسم ظرف را شیشه جادویی بگذارید.
به بچهها بگویید هر وقت این کاغذها را روی سرشان ریختید همه باید فریز و بیحرکت بشوند.امتحان کنید، این روش جواب میدهد. بازی فریز و یخ شدن از بازیهای محبوب کودکان هست.البته این روش بیشتر از یکی یا دوبار تاثیر گذار نیست و برای دفعههای بعد که خواستید کلاس را ساکت کنید باید روش دیگهای امتحان کنید ولی خوب این هم یک راه کار شادی برای عوض کردن فضای کلاس و جلب توجه بچهها هست.
🌟ترفند ۱۰🌟
🎾بازی کردن
بطور کلی با سیستم آموزشی که ما داریم زمان زیادی برای ایجاد فرصت بازی کردن درکلاسهای درسی وجود ندارد برای همین بازی کردن یک راهکار شاد و خلاقانهای برای ساکت کردن کلاس هست.
بطور مثال یک کدی یا کلمهای را از قبل تعریف کنید، مثلا (شیرکاکائو😅) و وقتی شما این کلمه را می گویید، شاگردها باید با دست مخالف گوششان را بمالند. یا هر حرکت جذاب و بامزه دیگری که به ذهن شما برسد، به این صورت همه توجهها به بازی جلب می شود
#ایده
#نکات_کلاسداری
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
38.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏐⚽ توپ کاغذی بدون استفاده از چسب و خیلی راحت و زیبا برای بازی در کلاس و جذاب سازی کلاس
#جذاب_سازی
#کاردستی
#ایده
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
eideh-1401-04-25.pdf
2.57M
🔆 مجموعه ایده های محتوایی امید آفرین...
(شامل ده ایده ی برتر در موضوعات مرتبط با امید)
✍️ کاری از واحد راهبری محتوای تبلیغی اداره کل امور مبلغین سازمان تبلیغات
#ایده
#ایده_های_محتوایی
#امید
@Amin_madares
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌بازی گروهی بسیار مهیج و شاد
مبلغین محترم میتوانند با توجه به موضوع مورد نظر خودشان بازی را هدفمندتر و بامحتوا کنند.
دوستان دقت کنید که این بازی با کمی خلاقیت شما بزرگواران برای همه مقاطع قابل اجرا است.
#مهارتی
#سرگرمی
#بازی
#ایده
•-------------«☆»---------------٠
@kaarraa
•-------------«☆»---------------٠
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌کاردستی گل لاله 🌹
بسیار ساده و زیبا
قابل استفاده در پانل و فضاسازی کلاسها و مدارس و....
#کاردستی
#ایده
#گل
@kaarraa
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
📌داستان انار و حضرت زهرا (سلام الله علیها)
منبع: ریاحین الشریعة، ج 1، ص142.
عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج 11، قسم 1، ص 502،
✅ایده ای برای شب یلدای فاطمی
#ایده
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
داستان انار وحضرت زهرا سلام الله
حضرت زهرا (س) هیچ وقت از همسرش چیزی را درخواست نمی کرد. روزی بانو در بستر بیماری افتادند. امام علی بر بالین ایشان آمدند و فرمودند:«زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟»
حضرت زهرا(س) مانند همیشه فرمودند:«من از شما چیزی نمی خواهم، ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود.»
امام علی (ع) فرمودند: « ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم.»
پس از پافشاری امام علی(ع) ، بانو(س) فرمودند:« اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است.»
امام برای به دست آوردن انار خانه را ترک کردند. در راه از مردم می پرسیدند:«در این فصل از سال کسی میوه انار دارد؟»
مردم با تعجب به امام (ع) نگاه می کردند، زیرا فصل انار گذشته بود اما یکی از مسلمانان گفت:«یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود.»
امام(ع) به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد با تعجب به امام (ع) نگاه کرد و پرسید :« چه شده است علی؟»
امام ماجرای خانه را تعریف کرد و درخواست خرید انار کرد. شمعون گفت: «چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام.»
همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: «من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگ ها پنهان کردم.»
آنگاه رفت و انار را آورد و به امام(ع)داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم
امام فرمود: «همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت.»
امام در حال برگشت به خانه بود که با صدای ناله ی فقیری رو به رو شد. ایشان به دنبال صدا رفتند تا ببیند چه اتفاقی برای آن بنده خدا افتاده است. امام(ع) دیدند مرد فقیر و غریب و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است.
امام فرمودند:« تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟»
گفت:« ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرض هایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است -»
امام (ع) نگاهی به انار کردند و فرمودند:« من یک انار دارم که برای مریض در خانه ام می برم، بیا تا نصف این انار را به تو بدهم»
امام (ع) انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: «اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود!»
امام علی (ع) نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد.
سپس امام راه خانه را در پیش گرفت اما از خجالت بر پیشانی اش عرق نشسته بود و نمی دانست چطور دست خالی به خانه رود، از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه (س) خواب است یا بیدار.
مشاهده کرد همسرش به دیوار تکیه داده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست.
پرسید:« فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟»
فاطمه (س) گفت: «ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است.»
🌟ایده ای جالب برای شب یلدا
#ایده
#یلدای_فاطمی
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
1_1520102213.pdf
652.2K
🖼تراکت های رنگی
📌مناسب ایام امتحانات
میتوانید از این تراکت ها پرینت رنگی بگیرید و در سالن امتحانات استفاده کنید.
#متوسطه_اول
#متوسطه_دوم
#ایده
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
⚠️ #تلنگر
❗️هر وقت تو نماز خوندنت عجله داشتی و خواستی زود تمومش کنی و بری🚶
🔔به خودت یادآوری کن👇
✅همهی اون چیزی که میخوای بعد از نماز بهش برسی😍
✅و همهی اون چیزی که میترسی از دستش بدی😒
👈به دست همون کسی است که در مقابلش ایستادهای💯
❌پس برای تموم کردنِ نماز عجله نکن❌
#متوسطه_اول
#متوسطه_دوم
#ایده
#پانل
@Amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸