eitaa logo
رضوان(محتوا مدارس)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
510 ویدیو
278 فایل
ارتباط با ما @AmirHatami
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 مجموعه طرح بحث‌های قرآنی ویژه مبلغین دانش‌آموزی 📌عنوان: آرزوها نزدیک هستند! https://afaagh.com/adv/2022/12/13/%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%87%D8%A7-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF/ مبلغین @amin_madares 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
📌داستان انار و حضرت زهرا (سلام الله علیها) منبع: ریاحین الشریعة، ج 1، ص142. عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج 11، قسم 1، ص 502، ✅ایده ای برای شب یلدای فاطمی @amin_madares 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
داستان انار وحضرت زهرا سلام الله حضرت زهرا (س) هیچ وقت از همسرش چیزی را درخواست نمی کرد. روزی بانو در بستر بیماری افتادند. امام علی بر بالین ایشان آمدند و فرمودند:«زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟» حضرت زهرا(س) مانند همیشه فرمودند:«من از شما چیزی نمی خواهم، ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود.» امام علی (ع) فرمودند: « ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم.» پس از پافشاری امام علی(ع) ، بانو(س) فرمودند:« اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است.» امام برای به دست آوردن انار خانه را ترک کردند. در راه از مردم می پرسیدند:«در این فصل از سال کسی میوه انار دارد؟» مردم با تعجب به امام (ع) نگاه می کردند، زیرا فصل انار گذشته بود اما یکی از مسلمانان گفت:«یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود.» امام(ع) به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد با تعجب به امام (ع) نگاه کرد و پرسید :« چه شده است علی؟» امام ماجرای خانه را تعریف کرد و درخواست خرید انار کرد. شمعون گفت: «چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام.» همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: «من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگ ها پنهان کردم.» آنگاه رفت و انار را آورد و به امام(ع)داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم امام فرمود: «همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت.» امام در حال برگشت به خانه بود که با صدای ناله ی فقیری رو به رو شد. ایشان به دنبال صدا رفتند تا ببیند چه اتفاقی برای آن بنده خدا افتاده است. امام(ع) دیدند مرد فقیر و غریب و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است. امام فرمودند:« تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟» گفت:« ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرض هایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است -» امام (ع) نگاهی به انار کردند و فرمودند:« من یک انار دارم که برای مریض در خانه ام می برم، بیا تا نصف این انار را به تو بدهم» امام (ع) انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: «اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود!» امام علی (ع) نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. سپس امام راه خانه را در پیش گرفت اما از خجالت بر پیشانی اش عرق نشسته بود و نمی دانست چطور دست خالی به خانه رود، از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه (س) خواب است یا بیدار. مشاهده کرد همسرش به دیوار تکیه داده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید:« فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟» فاطمه (س) گفت: «ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است.» 🌟ایده ای جالب برای شب یلدا @amin_madares 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✅ چگونه نگذاریم در سخنرانی کسی چرت بزند!! یادتان باشد اگر با انرژی و اعتماد به نفس صحبت کنید و در حرف زدن شور و اشتیاق به خرج بدهید، مخاطب جذب صحبت‌های شما می‌شود ولی اگر این عناصر در سخنرانی شما وجود نداشته باشند، هرقدر هم که موضوع و محتوای سخنرانی‌تان مهم و غنی باشد، مخاطب با شما همراه نخواهد شد. سعی کنید مخاطب را در بحث درگیر کنید و فرایندی جالب و مفرح برای او بسازید. اگر این‌طور عمل نکنید، بدون شک صحبت‌های شما چیزی جز لالایی‌ نخواهد بود. شور و شوق به خرج بدهید، پرسش کنید و نگذارید کسی چرت بزند. @amin_madares 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
گرامی باد یاد و خاطره شهید آیت الله مفتح🥀 @amin_madares 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🗓27 آذرماه سالروز شهادت رادمردي است كه در راه پيوند دو نهاد انسان‌سازِ حوزه و دانشگاه لختي به خود ترديد راه نداد و كوشا و ساعي عمر گرانمايه خود را در راه تعالي و سعادت جامعه مبذول داشت شهيد مفتح راه سعادت امت را اسلام مي‌داند و عقيده دارد برنامه‌هاي عبادي اين آيين، انسان‌ها را نجات مي‌دهد. @amin_madares 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🔰پيوند دانش آموزان با حوزويان دکتر مفتح از همان ابتداي تدريس در دبيرستان دين و دانش قم (واقع در خيابان نوزده دي) شروع به روشن نمودن اذهان دانش‌آموزان نسبت به اوضاع زمان و مسائل سياسي اجتماعي کرد و در تشکل آنها براي افزودن معلومات و آگاهي ديني‌شان و آغاز فعاليت عليه رژيم منحوس پهلوي بر اساس باورهاي ديني و اعتقادات مکتب تشيع جهدي وافر به کار برد. ناگفته نماند که اين مدرسه اولين دبيرستان اسلامي قم شمرده مي شد که شهيد مظلوم آيت الله دکتر بهشتي مؤسس آن بود و خود رياست آن را به عهده داشت.شهيد مفتح با همکاري شهيد دکتر بهشتي و حضرت آيت الله خامنه‌اي به مناسبت تقويت پيوند دانش‌آموزان، فرهنگيان، دانشجويان و روحانيون اقدام به تأسيس "کانون اسلامي دانش اموزان و فرهنگيان" در قم نمود. مسؤوليت مستقيم اين حرکت مقدس را شهيد مفتح به عهده گرفت. اين کانون، اولين مجتمع اسلامي زنده بود که در آن گروههاي مختلف جمع مي‌شدند و جلوه‌اي بود از هماهنگي همة قشرهاي جامعه بر محور اسلام عزيز و بينش زنده و سازنده اسلامي. در جلسات هفتگي آن افرادي فاضل در خصوص مسائل مهم ديني سخنراني مي‌کردند. @amin_madares 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
ای دل عبث مخور غم دنیا را فکرت مکن نیامده فردا را کنج قفس چو نیک بیندیشی چون گلشن است مرغ شکیبا را بشکاف خاک را و ببین آنگه بی مهری زمانهٔ رسوا را این دشت، خوابگاه شهیدانست فرصت شمار وقت تماشا را از عمر رفته نیز شماری کن مشمار جدی و عقرب و جوزا را دور است کاروان سحر زینجا شمعی بباید این شب یلدا را 📖شاعر: پروین اعتصامی @amin_madares 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🧕🌸سخنی با والدین عزیز 💠 دعوت به نماز ✍شخص نمازخوانی می گفت : «علت علاقه و اشتیاق بنده به نماز این است که مادرم برای نمازصبح با آوردن گل یاس کنار صورتم بیدارم می‌کرد.» بیدار ماندن تا دیروقت برای دیدن تلویزیون و حضور در فضای مجازی، لذت خواب، و شرایط جسمی نوجوان بیدار شدن برای نماز صبح را سخت می‌کند. بیدار کردن با نهایت محبت و صبر و نوازش صدا زدن زیبا و روشن کردن محیط با آوردن خوراکی های دوست داشتنی کنار رختخواب او، بیدار شدن را برای نوجوان آسان‌تر می‌کند. 📚 استاد علی‌نقی‌فقیهی ، شیوه‌های ترغیب و جذب به نماز، صفحه ۱۳۷ @amin_madares 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷