از پیِ بهبودِ دردِ ما دوا سودی نداشت هرکه شد بیمارِ درد عشق بهبودی نداشت #وحشی_بافقی

واقعیت زندگی اینه که #وحشی_بافقی میگه: " غلط است هر كه گويد که به دل رهست دل را دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد "

شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد #وحشی_بافقی

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم #وحشی_بافقی

ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تو را با اسیر غم خود رحم چرا نیست تو را؟ #وحشی_بافقی

ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تو را با اسیر غم خود رحم چرا نیست تو را؟ #وحشی_بافقی

چه سازم آه که از بخت واژگونهٔ من به‌عکس گشت خواصی که زعفران دارد #وحشی_بافقی

از برای خاطر اغیار خوارم می‌کنی من چه کردم کاین چنین بی‌اعتبارم می‌کنی #وحشی_بافقی

ترک ما کردی و مهر و لطف بیعت با تو کرد ناز و استغنا ولی هم عهد و هم پیمان ماست #وحشی_بافقی

شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد #وحشی_بافقی

ما را دو روزه دوری دیدار می‌کُشد زهری‌ست این که اندک و بسیار می‌کُشد #وحشی_بافقی

-ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم؛ امیدزهرکس ک بریدیم بریدیم؛ دل نیس کبوترک چوبرخواست نشیند؛ ازگوشه بامی ک پریدیم پریدیم... #وحشی_بافقی