eitaa logo
مهدی شجریان
311 دنبال‌کننده
97 عکس
3 ویدیو
5 فایل
مدرس حوزه و دانشگاه عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی @msh_110 https://eitaa.com/M_shajarian
مشاهده در ایتا
دانلود
کرونا و عدالت خدا (قسمت دوم) 🔸 مجموعه زوایای یک مثلث فرضی «بسیار بزرگ» که از اتصال سه کهکشان شکل بگیرد چقدر است؟ مجموعه زوایای مثلث فرضی «بسیار کوچک» دیگری که از اتصال سه ذره‌اتم (نوترون، الکترون و پروتون) تشکیل می‌شود چقدر است؟ 🔸 کسانی که با هندسه آشنا باشند و «برهان» و دلیل قطعی بر 180 درجه بودن زوایای هر مثلثی را در خاطر داشته باشند، بدون درنگ در قبال هر دو سؤال یک پاسخ روشن و قاطع دارند مبنی بر اینکه: «مجموعه زوایای هر دو مثلث 180 درجه است» و هرچند یکی بسیار بزرگ‌تر از حد تصور ماست و دیگری بسیار کوچک‌تر از قدرت تخیل ماست اما هر دو زوایایی برابر دارند. 🔸 اما کسی که این برهان را نشناسد و همواره زوایای شکل‌ها را با «نقاله» اندازه بگیرد یا بدتر حتی کار با نقاله را نیز بلد نباشد، طبعاً این پاسخ قاطع را سرسختانه انکار می‌کند. ازنظر او ممکن نیست که این دو شکل فرضی زوایای برابر داشته باشند زیرا آن‌یکی فوق حد تصور ما بزرگ و این‌یکی فوق حد تصور ما کوچک است! بنابراین افراد در مقابل سنجش زوایای مثلث دودسته‌اند: 🔸 الف. عده‌ای برهان و دلیل قطعی دارند و با تکیه‌بر برهان در مورد هر مثلثی حکم قاطع می‌کنند و سرسوزنی در آن تردید نمی‌کنند؛ 🔸 ب. عده‌ای دیگر اما در نهایت نقاله دارند و با مقیاس محدود این ابزار ضعیف، در سنجش مجموعه زوایای مثلث‌های بسیار بزرگ و بسیار کوچک وامی‌مانند و درنتیجه برابر بودن زوایای این دو را نیز به‌شدت انکار می‌کنند. به همین وزان افراد در مقابل سنجش حکیمانه بودن کارهای خدا نیز دودسته‌اند: 🔸 الف. عده‌ای برهان دارند و از قبل پذیرفته‌اند که خدای قادر و عالم جهان، هر چیزی را در جای خود می‌نهد و هر کاری را ـ حتی اگر ما از درک حکمت آن ناتوان باشیم ـ به محکم‌ترین صورت انجام می‌دهد. این دسته افراد هرگز در حکیمانه بودن کارهای خدا تردید نمی‌کنند و هر جا شکی بر آن‌ها عارض شد به برهان و دلیل قاطع خود تکیه می‌کنند. 🔸 ب. عده‌ای دیگر اما برای سنجش حکیمانه بودن خدا از نقاله استفاده می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند کنار هر فعلی از افعال خدا با «ابزار محدود درک خود» به مسند قضاوت بنشینند و درجه حکیمانه بودن آن را با مقیاس محدود عقل خود بسنجند. 🔸 چنین افرادی بدون شک حکمت خیلی از کارهای خدا و ازجمله خلقت شرور، دردها و رنج‌ها را درک نخواهند کرد و نقاله ناتوان خود را تراز محاسبه حکمت کارهای حکیم مطلق قرار می‌دهند و این روزها نیز با شنیدن اخبار ملال‌آور کرونا یا فرو غلتیدن در متن این شر طاقت‌فرسا، خدای حکیم مطلق را متهم به ناتوانی و زبونی و قطع ارتباط با عالم هستی می‌کنند. 🔸نقاله ما حتی توان درک حکمت کارهای انسان‌های ناتوانی مثل خودمان را ندارد حال چگونه می‌خواهد از حکمت کارهای خدا پرده بردارد؟! 🔸 قضاوت‌های زودهنگام ما در مورد حکمت کارهای انسان‌های ناچیزی مثل خودمان بارها به خطا رفته است اما هنوز هم گمان می‌کنیم با همین سنجه‌های خطاکار، امکان سنجش کار همه‌کاره عالم را به تمام و کمال داریم! 🔸 شخصی تعریف می‌کرد در وضوخانه مسجد مشغول وضو بودم که امام جماعت مسجد وارد شد و داخل سرویس بهداشتی شد. بعدازاینکه بیرون آمد در کمال تعجب دیدم که بدون وضو گرفتن سریعاً داخل مسجد رفت و در محراب ایستاد و شروع به خواندن نماز کرد! 🔸 با خود گفتم: «این انسان بی‌تقوا چند سال نماز ما را به باد داده است زیرا حتی وضو هم نمی‌گیرد!» چندین ماه مسجد را بر خود حرام کرده بودم و خاطره بد آن امام بی مقام گاه و بی گاه آزارم می‌داد. 🔸 ازقضا بیمار شدم و دکتر برایم چند آمپول تجویز کرد. وضو داشتم که برای تزریق یکی از آمپول‌ها به درمانگاه رفتم. بعد از بازگشت به منزل وقت نماز بود اما باید لباسم را معاینه می‌کردم و از نجس نشدن آن به خون اطمینان حاصل می‌کردم. 🔸 منزل هم مهمان داشتیم به همین دلیل داخل سرویس بهداشتی رفتم تا لباسم را معاینه کنم. ناگهان آن خاطره بد اینبار با سؤال تأمل‌برانگیزی خوب برایم مرور شد: «نکند امام ما هم برای چنینی کاری وارد سرویس شده بود؟!» 🔸 همان شب به مسجد رفتم و جریان را برای او گفتم و متوجه شدم دقیقاً او نیز به همین دلیل وارد سرویس شده بوده و حکمت کار او این بوده است. 🔸 ما که از درک حکمت کارهای «انسان‌های ناتوان» عاجزیم، خوب است در مقام درک حکمت کارهای «خدای بی‌کران» احتیاط کنیم و زیر بار سنگین هیجانات، عواطف و تألمات خود، سریعاً خدای حکیم را به بی‌حکمتی متهم نسازیم. 🔸 به یاری خدای حکیم در یادداشت‌های آتی مدعای این بخش را بیشتر تبیین خواهم کرد. مهدی شجریان @M_Shajarian
کرونا و عدالت خدا (قسمت سوم) 🔸 پزشک وارد بخش مراقبت‌های عمومی می‌شود و پرونده سه بیمار را مطالعه می‌کند. برای بیمار اول «جوجه‌کباب» برای بیمار دوم «سوپ بدون نمک» و برای بیمار سوم «پرهیز از هرگونه خوراکی» را توصیه می‌کند. 🔸 وقتی در حال خروج از اتاق است هر سه بیمار راضی هستند و هیچ‌یک او را ظالم محسوب نمی‌کند و متهم به بی‌حکمتی و دشمنی با شخص خود نمی‌سازد بلکه اذعان می‌کند که بدون شک این نسخه‌های متفاوت و بعضاً ملال‌آور حکمتی دارند هرچند از من مخفی باشد. 🔸 دلیل این قضاوت چیست و آیا از منظر عقلی و منطقی اعتبار دارد؟ پاسخ مثبت است. از منظر منطقی در اینجا «برهان لمی» وجود دارد. در این برهان معلول با یقین به وجود علت اثبات می‌شود. نظیر اثبات دود (معلول) با یقین به وجود آتش (علت). 🔸 در اینجا هم «حکیمانه بودن نسخه پزشک» (معلول) با یقین به «علم و دانش و تخصص پزشک» (علت) اثبات شده است. بیمار با اعتماد به سواد پزشک و دانشی که او سال‌ها در این علم تحصیل‌کرده است، در مقابل نسخه او ـ هرچند ملال‌آور و دردناک باشد ـ راضی است و لب به شکایت باز نمی‌کند. 🔸 اما آیا در خصوص حکمت نسخه پزشک دستیابی به «برهان انی» برای ما ممکن است؟ از منظر منطقی در برهان انی علت با معلول اثبات می‌شود. نظیر اثبات آتش (علت) با دیدن دود (معلول) و یقین به وجود آن. حال آیا می‌توان حکیم بودن پزشک (علت) را با یقین به حکمت نسخه‌های او (معلول) اثبات کرد؟ 🔸 چنین چیزی برای ما ممکن نیست زیرا پزشک ده سال ـ کمتر یا بیشتر ـ بیش از ما سواد و تخصص دارد و برخلاف ما رنج تحصیل دانش پزشکی را چشیده است؛ درنتیجه چیزی می‌بیند و می‌فهمد که ما نمی‌بینیم و نمی‌فهمیم و در یک‌کلام فهم حکمت کارهای او تنها در صورتی برای ما ممکن است که مانند او از دانش پزشکی برخوردار باشیم. 🔸 علم و دانشی که پزشک بیش و پیش از ما دارد با علم و دانشی که خدای آفریننده جهان بیش و پیش از ما دارد قابل‌مقایسه نیست. فاصله دانش ما با پزشک، یک تخصص تقریباً ده‌ساله است؛ اما فاصله ما با دانش خدای حکیم «بی‌نهایت» است. 🔸 مثل پزشک شدن و دستیابی به دانشی که او دارد برای ما ممکن است اما مثل خدا شدن و دستیابی به دانش بی‌نهایت او برای بشر محدود و ناتوان ممکن نیست. این روزها کرونا خیلی خوب محدودیت دانش ما را به رخ ما می‌کشد. 🔸 حال که حکمت نسخه‌های «پزشک با علم محدود» را به روش انی درنمی‌یابیم و تنها با تکیه‌بر علم و دانش و تخصص او به روش لمی بر نسخه‌های او اعتماد می‌کنیم چرا توقع داریم تا حکمت کارهای «خدا با علم بی‌نهایت» را دریابیم؟ 🔸 اینجاست که به تعبیر قرآن «گاهی چیزی را بسیار بد می‌شمارید درحالی‌که درواقع برای شما خیر است و گاهی چیزی را بسیار دوست دارید درحالی‌که که درواقع برای شما شر است» (بقره: 216)؛ زیرا دستیابی به جزئیات حکمت کارهای او برای ما ممکن نیست و ما تنها می‌توانیم از طریق برهان لمی بر حکیمانه بودن نسخه‌هایی که او برای ما تجویز می‌کند اعتماد کنیم. 🔸این روزها که نسخه کرونا را برای جهان ما تجویز کرده است هم باید تکیه‌بر برهان لمی ‌کنیم. قطعاً این بلا و مصیبت حکمتی دارد و این نسخه دردناک و ملال‌آور جهتی دارد و الا از خدای حکیم مطلق و عالم و قادر مطلق صادر نمی‌شد. 🔸ما تنها می‌توانیم گوشه‌های ناچیزی از این حکمت‌ها را درک کنیم و درک کامل آن‌ها از حوزه دانش محدود ما بیرون است. در یادداشت‌های بعد می‌کوشم تا پاره‌ای از این حکمت‌ها را تبیین کنم. مهدی شجریان @M_Shajarian
کرونا و عدالت خدا (قسمت چهارم) 🔹 زیبایی یک اثر منبت‌کاری هنگامی به چشم می‌آید که کل اثر از فاصله‌ای مناسب دیده شود. اگر روی اثر زوم کنیم و نگاه خود را به بخش کوچکی از آن محصور سازیم، با حفره‌هایی بی‌معنا و اشکالی بی‌محتوا مواجه می‌شویم که خوشایند ما نیستند و ای‌بسا آن را به‌عنوان بخشی از یک اثر هنری، سرسختانه انکار کنیم. 🔹 قضاوت درباره یک ساختمان هنگامی صحیح است که تمام اجزای آن را «باهم» ببینیم اما اگر با چشمان بسته ما را به سرویس بهداشتی آن ببرند و ازقضا بهداشت نیز در آن چندان مطلوب نباشد و آنگاه از ما در مورد مکانی که در آن ایستاده‌ایم نظر بخواهند، سازنده آن را تقبیح می‌کنیم و به نادانی یا ناتوانی یا بی‌حکمتی متهم می‌سازیم. 🔹 کرونا «از نزدیک» موجودی ناخوشایند و آزاردهنده است. برخی را به کام مرگ کشیده و برخی دیگر را به وادی ترس و اضطراب افکنده است. نوای غم‌زده ناامیدی می‌سراید و ما را در باب حکمت خلقت خود به تأملی ژرف دعوت می‌کند. بااین‌همه فقط هنگامی می‌توانیم به‌اندازه توانایی خود از حکمت خلقت این موجود میکروسکوپی آگاه شویم که او را از فاصله‌ای دور و در کنار سایر اجزای نظام هستی «باهم» ببینیم. 🔹 البته سطح باهم بینی ما نیز خیلی محدود است. ما درکی از رابطه احتمالی او با کهکشان‌های دیگر یا سیارات دیگر یا حتی اکثر اجزای سیاره خودمان نداریم؛ اما تا حدودی می‌توانیم رابطه او را با برخی موجودات پیرامون خود بسنجیم و پاره‌ای از فواید او را در مقام این سنجش درک کنیم. 🔹 کرونا آموزگار بسیار قهاری در یادآوری ناتوانی و ضعف انسان است. بسیاری که سرمست قدرت‌های پوشالی خود بودند، امروز در مصاف با این موجود ذره‌ای، ذلیل و ناتوان شده‌اند و بیش‌ازپیش بر وابستگی خود به قدرتی برتر اذعان می‌کنند. آن‌ها و ما در بیرون‌روی از این غفلتِ خانمان‌سوز مدیون کرونا هستیم. 🔹 کرونا یادآور نعمت‌های بی‌شمار فراموش‌شده الهی است. تا قبل از اینکه سروکله او پیدا شود، بوسیدن روی مادر و دست پدر، نوازش با آرامشِ دستگیره در، نوشیدن فنجان چای در کنار دوستان و صدها فعالیت ممنوعی که این روزها از آن‌ها بر حذریم «نعمت الهی» نبودند اما امروز این چهره مغفول آن‌ها برای ما خوب نمایان شده است. 🔹 کرونا پرده از ضمیر ناپیدای برخی اصناف برداشته است. تا قبل از این صنف پزشکان و پرستاران برای بسیاری از ما، کاسبان سلامت مردم بودند که تنها دغدغه پول دارند و ارزشی برای جان انسان قائل نیستند اما امروز به برکت کرونا به قهرمانان ایثارگر این عرصه تبدیل‌شده‌اند. 🔹 کرونا پرده جهل ما را در بسیاری از خرافه‌ها زدوده است و نگاه ما به برخی آموزه‌های دینی را تصحیح کرده است. امروز دریافته‌ایم که آموزه به‌حق تبرک، مقدمه‌ای برای اتصال به روح امام است و ارزش بالذات ندارد. امروز بیشتر به ارزش باطنی امامی که از زیارت قبر او محروم مانده‌ایم واقف شده‌ایم. دیگر سنگ و چوب و آهن برای ما از موضوعیت افتاده است و اگر دچار اشتباهات محاسباتی نشده باشیم، این نکته را دریافت کرده‌ایم که از ظاهر زیارت به باطن آن سفر کنیم و دغدغه پیوند باروح بزرگ امام را به‌جای دغدغه پیوند دادن دستان خود با شبکه‌های ضریح بنشانیم. 🔹 کرونا بستر تفکر و تأمل است. باید از این معلم کوچک اما توانمند آموخت و ساعت‌ها پیرامون تحولاتی که در نظام اندیشه ما و مناسبات فردی و اجتماعی ما ایجاد کرده است به فکر نشست. این‌ها بخش کوچکی از فواید این موجود ذره‌بینی است که بدون شک دست قادر مطلق با حکمتی استوار آن را آفریده است هرچند ما از ادراک کامل وجوه حکیمانه بودن آن غافل باشیم. مهدی شجریان @M_Shajarian
کرونا و عدالت خدا (قسمت پنجم) 🔹 این جمله از جان هیک معروف است که «جهان زایشگاه روح آدمی است نه آسایشگاه جسم آدمی». جهان جای خوبی برای آسایش نیست و عناصر ضعیف و راحت‌طلب را پس می‌زند. بستری سخت و پرحرارت است برای آب‌دیده شدن، قوی‌تر گردیدن و به درجات بالاتر رسیدن. 🔹 از کودکی کنار هر قدرتی که به ما داده، رنجی را بر ما تحمیل کرده است. برای راه افتادن، افتادن را نصیب ما کرده، برای قوی شدن سیستم دفاعی بدن، طعم بیماری‌های مختلف را به ما چشانده و برای مداوا از شر بیماری‌ها، داروی تلخ به کام ما نشانده است. 🔹 هیچ زنی را به کمال مادر شدن نمی‌رساند مگر اینکه او را مهمان دردهای وضع حمل و زایمان می‌کند و هیچ مردی را در درجه پدر شدن نمی‌نشاند مگر اینکه زحمت تلاش‌های طاقت‌فرسا برای اداره خانه‌اش را بر او تحمیل می‌کند. 🔹 کرونا هم یکی از همین رنج‌هایی است که ما را، نه‌فقط مسلمان‌ها یا شیعه‌ها بلکه هر انسان دردمندی را، قوی‌تر می‌کند. البته اگر بخواهیم و توجه داشته باشیم! 🔹 به ما ـ نه‌فقط مسلمان‌ها یا شیعه‌ها ـ می‌آموزد تا انسان باشیم و در متن سختی‌ها، بیشتر به داد هم نوعان خود برسیم. به ما یاد می‌دهد تا از مرکب فراموشی خدا پیاده شویم و با توجه به او و قدرت بی‌منتهایش و ضعف و زبونی خودمان، وقت بیشتری را برای فکر کردن به او، مناجات با او و احساس حضور او در نزدیکی خود اختصاص دهیم. 🖊 پ.ن: این آثار مختص به خوبان جامعه ما نیست. برای مثال جوز آندرس آشپزی آمریکایی است که در این روزها غذای مجانی طبخ می‌کند و میان سالمندان، پرسنل بیمارستان‌ها و ... توزیع می‌کند. اوباما چند روز پیش در صفحه شخصی اینستاگرام خود از او یادکرد. اقبال بسیاری از مردم جهان غرب به دعا و توجه به خدا نیز فراوان مخابره شده است. این فقط ما نیستیم که از کرونا می‌آموزیم. مهدی شجریان @M_Shajarian
جایگاه انسانی زن از منظر ملاصدرا 🔸 «جایگاه انسانی زن از منظر ملاصدرا» یکی از مقالات مستخرج از رساله دکتری بنده است. 🔸 مبانی حکمت متعالیه چه تصویری از انسانیت زن ارائه می‌دهند؟ 🔸 آیا ملاصدرا ـ چنانچه برخی می‌گویند ـ زن را انسانی درجه دو یا «حیوانی برای ازداوج مردان» می‌داند؟! 🔸 در این مقاله ـ که پس از دفاع از رساله دکتری، نسخه الکترونیک آن به تازگی منتشر شده است ـ کوشیده‌ام به این سوالات پاسخ دهم. 🔹 لینک مقاله: http://novin.isca.ac.ir/article_68512.html مهدی شجریان @M_Shajarian
چرا روزه؟! 🔹 گویند شخصی برای خرید برده به بازار رفت. از برده فروش سراغ بهترین را گرفت. جوانی تنومند و قوی هیکل به او نشان داد و گفت این بهترین برده من است. 🔹 از جوان پرسید نامت چیست؟ چند سال سن داری؟ چقدر توان کار داری؟ چه قدر در روز می‌خوابی؟ چه میزان غذا میخوری و ... 🔹 برده جوان به هر یک از سوالات کامل‌ترین جواب‌ها را داد اما شخص راضی نشد! برده دوم و سوم نیز به همین شیوه آزموده شده و مردود شدند. 🔹 نوبت به چهارمی رسید که جثه‌ای ضعیف و هیکلی نحیف داشت اما پاسخ‌های او رنگ دیگری بود: نام من نامی‌ است که مولایم بخواهد؛ سن و سال من مطابق با خواسته ارباب من است؛ به قدری کار می‌کنم که آقایم دستور دهد؛ خواب من به اندازه رضای مولای من است؛ خورد و خوراکم به اندازه روزی مرحمتی آقایم است و ... 🔹 شخص همین جوان نحیف را خرید و با لبخند رضایت گفت: "بقیه ارباب بودند و فقط همین یک نفر بنده است". 🔹 در مورد فواید و آثار یا فلسفه و غایت روزه‌داری - نظیر دیگر دستورات خدا - زیاد گفته‌اند‌‌‌ تا شاید رغبتی بیش به اطاعت پیدا کنیم: یادکرد فقرا، چشیدن طعم تلخ حال گرسنگان، سلامتی بدن، نظم و ترتیب یافتن زندگی و ... 🔹 اما همه اینها قابل ان قلت و ایراد هستند زیرا در قالب‌های دیگری غیر روزه، قابل دست‌یابی هستند. 🔹 فلسفه روزه‌داری و سایر دستورات الهی یک کلمه است و آن هم "بندگی" است. بیش از این دنبال دلیل نگردید که حکمت دستورات خدا را به راحتی نخواهید یافت. 🔹 روزه یعنی ایستادن در مقابل آنچه می‌خواهیم و تن دادن به آنچه او می‌خواهد با همه حدود و ثغوری که او طلب کرده است. 🔹 ماه بندگی خدا بر همه شما مبارک. 🔹 در این لحظات برای هم توفیق "بنده خدا بودن" را طلب کنیم. مهدی شجریان @M_Shajarian
خدای فمینیست‌ها و خدای حکمت متعالیه 🔹 آیا هستی نقطه آغازین دارد؟ این نقطه کیست و کجاست؟ چه ویژگی‌هایی دارد و چه نسبتی با ما برقرار می‌کند؟ پاسخ این پرسش‌های بنیادین در علم الهیات (theology) داده می‌شود. 🔹 پاسخ‌های مذکور صرفا برای قرار در لابلای سیاهه کتاب‌ها و اقناع اندیشه‌ها صادر نمی‌شوند بلکه برای جریان و سریان در متن زندگی ما اهمیتی دوچندان دارند‌. 🔹 خدایی که به او باور داریم و یا حتی او را انکار می‌کنیم به همه شئون زندگی ما خط می‌دهد. 🔹 فمینیست‌ها با توجه به همین اصل کوشیده‌اند تا پاسخ‌های الهیاتی خود را در عرصه تنظیم حقوق زنان صورت‌بندی کنند و برای اصلاح وضعیت زنان، به اصلاح خداباوری همت گمارند. 🔹 در یادداشتی از پرفسور لگنهاوزن دیدم که اگر شخصی تمام عمر خود را مصروف خواندن کتابهای الهیاتی فمینیست‌ها کند، عمرش تمام می‌شود اما این کتاب‌ها تمام نمی‌شوند! 🔹 با این همه دست ما در مباحث الهیاتی خالی نیست. حجم فلسفه و کلام اسلامی در حوزه خداشناسی، اگر بیش از آثار فمینیستی نباشد، کمتر از آن‌ها نیز نیست اما کمتر برای حل دغدغه‌های اجتماعی از این خرمن خوشه چیده‌ایم. 🔹 در مقاله "مبداء هستی در الهیات فمینیستی و حکمت صدرایی" تلاش کرده‌ام تا تصویری از الهیات فمینیستی را در مقابل خداشناسی صدرایی به تصویر کشم. این مقاله در شماره اخیر فصلنامه پژوهشی مطالعات جنسیت و خانواده چاپ شده است. ✅ لینک مقاله: http://www.jgfs.ir/article_106289.html مهدی شجریان @M_Shajarian
به یاد استاد شهید 🔹 برخی جملات استاد شهید مطهری از خاطر انسان نمی‌رود. بند ذیل را بارها خوانده‌ام و بارها در گفته‌ها و نوشته‌هایم نقل کرده‌ام آنجا که در کتاب «پیرامون انقلاب اسلامی» می‌گوید: «هر مکتبی که به‏ ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد و اعتماد داشته باشد، ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و آزادی تفکر باشد ... من اعلام می‎کنم که در رژیم جمهوری اسلامی‏ هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از به‌اصطلاح کانالیزه کردن اندیشه‌ها، خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه‌ها و تفکرات‏ اصیلشان را عرضه کنند ... من در همین دانشکده، چند سال پیش نامه‌هایی نوشتم به شورای دانشکده و در آن تذکر دادم، یگانه دانشکده‌ای که صلاحیت دارد یک کرسی را اختصاص‏ بدهد به مارکسیسم، همین دانشکده الهیات است؛ ولی نه اینکه مارکسیسم را یک استاد مسلمان تدریس کند؛ بلکه استادی که واقعاً مارکسیسم را شناخته‏ باشد و به آن مؤمن باشد، و مخصوصاً به خدا اعتقاد نداشته باشد. ... بعد ما هم می‌آییم و حرف‌هایمان را می‌زنیم، منطق خودمان را می‌گوییم. هیچ‌کس هم مجبور نیست منطق ما را بپذیرد. نباید این‌گونه فکر کرد که چون اینجا دانشکده الهیات است، نباید در آن‏ مارکسیسم تدریس بشود. خیر، مارکسیسم باید تدریس شود، آن‌هم توسط استادی‏ که معتقد به مارکسیسم است». روحش شاد و یادش گرامی باد. مهدی شجریان @M_Shajarian
کرونا و عدالت خدا (قسمت ششم) 🔸 فرض کنید شخصی بدون دلیلی که آن را درک کنید، محکم به صورت شما سیلی بزند. نارضایتی در وجود شما موج می‌زند و خشم و نفرتتان لبریز می‌شود. 🔸 چند روز بعد همان شخص شما را ملاقات کند اما این بار در حالی که به شدت نیاز مالی دارید، چک سفید امضایی به شما بدهد و آن را «عوض» سیلی چند روز قبل محسوب کند. 🔸 در اینجا خشم و نارضایتی به کلی از بین می‌رود و شما از سیلی مذکور ای‌بسا خشنود نیز بشوید. و دیگران نیز به حال شما غبطه خورند که چرا از فیض آن سیلی محروم بوده‌اند! 🔸 چک سفید امروز آن شخص هر چند حکمت سیلی دیروز او را نمی‌نمایاند، اما زهر تلخ آن را با عسلی شیرین جبران کرده، شما را از عمق جان خشنود و راضی می‌کند. 🔸 در آموزه‌های دینی ما کسانی که در دنیا مصیبت می‌بینند و جام بلا سر می‌کشند، در عوض در قیامت صاحب نعمت‌های بی‌شمار می‌شوند و لبریز رضا می‌گردند و عوض زهرهای تلخ دنیا، بی‌حساب صاحب عسل‌های شیرین و ماندگار می‌شوند. 🔸 از پیامبر اکرم ص نقل است که: «روز قیامت، اهل عافیت و سلامت، وقتی پاداش اهل بلا را می‌بینند، آرزو می‌کنند که ای کاش در دنیا با قیچی تکه تکه می‌شدند» و از امام صادق ع آمده است که‌: «اگر مومن می دانست که پاداش مصائب و گرفتاری‌هایش چه اندازه است، آرزو میکرد با قیچی تکه تکه شود» (اصول کافی، ج ۲، ص ۲۵۴). 🔸 روزهای کرونایی و هر وقتی که درگیر بلا هستیم بیش از هر زمان دیگری نیازمند یادکرد این آموزه ایمانی - که متکلمان اسلامی به آن "اعواض" می‌گویند - هستیم‌. قلب مومن در کنار این باور شاید به آسایش نرسد و از شر بلا رنجور باشد اما به آرامش دست می‌یابد و به بزرگی روح خود می‌افزاید. 🔸 مومن دوربین است و سقف زندگی خود را فراتر از دنیا می‌بیند و با نگاه نزدیک‌بینی که مرگ و قبر را انتهای خود می‌شمارد سر سازگاری ندارد. 🔸 دنیا در چشم او عشرت‌کده نیست. عینک خود را عوض کرده و به دنبال آرامش حقیقی در سرای پایدارتر و بالاتر است و به همین امید لحظه‌ها را سپری می‌کند و با تلخی‌ها می‌آمیزد‌. مهدی شجریان @M_Shajarian
اسلایدهای آموزشی اعتقادی 🔹 کتاب «آموزش عقاید» آیت الله مصباح یزدی و کتاب «خداشناسی فلسفی» استاد عبودیت از متن‌های آموزشی مهم در حوزه و دانشگاه محسوب می‌شوند. از سال 88 تا 93 چند دوره توفیق تدریس این دو کتاب را داشتم. 🔹 به تازگی اسلایدهای آموزشی این دو کتاب که در ایام تدریس توسط بنده تنظیم شده بودند در سایت اعتقادی «مهتد» منتشر شده است. 🔹 بسیاری از طلاب و دانشجویان عزیز در سال‌های تدریس فایل پاورپوینت این اسلایدها را مطالبه می‌کردند. اینک امکان دانلود آن‌ها در دو لینک ذیل فراهم است. ✅ لینک پاورپوینت‌های کتاب آموزش عقاید: http://mohtad.com/2020/05/12/%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%b9%d9%82%d8%a7%db%8c%d8%af-%d8%a2%db%8c%d9%87-%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d9%85%d8%b5%d8%a8%d8%a7%d8%ad/ ✅ لینک پاورپوینت‌های کتاب خداشناسی فلسفی: http://mohtad.com/2020/05/08/%d8%ae%d8%af%d8%a7%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%81%d9%84%d8%b3%d9%81%db%8c-%d9%81%d8%b5%d9%84-%d8%a7%d9%88%d9%84-1/ مهدی شجریان @M_Shajarian
هدایت شده از مهدی شجریان
تقدس فهم از دین و واگرائی حوزویان.pdf
1.06M
تقدس فهم از دین و واگرائی حوزویان 🔸 این مقاله جستاری انتقادی است به جریان فکر و اندیشه در حوزه‌های علمیه. تصور بنده این بود که صراحت لهجه آن مانع از انتشارش گردد اما به لطف الهی همراه با ملاحظه اصلی ارزیاب محترم و پاسخ بنده (در پی‌نوشت مقاله) چاپ شد. 🔸 در این مقاله کوشیده‌ام تا بر این نکته تأکید کنم که: «تا میان حقیقت دین و فهم از دین تمایز ایجاد نکنیم و درجه قدسیت این دو را متفاوت نبینیم، بساط طرد و تکفیر و تفسیق از میان ما نخواهد رفت». در بخشی از مقاله آورده‌ام: 🔹 هرچند حقیقت دین امری واحد است و خطایی در آن راه ندارد اما فهم دین و بالتبع عمل به دین امری واحد نیست و احتمال خطا و اثرگذاری جنبه‌های بشری در آن، امری کاملاً ممکن است. با این حساب هرچند در حقیقت دین «انحصارگرایی» امری مسلم است اما در آن دو مقوله دیگر نمی‌توان سخن از انحصار گفت و به صورت کلی هر فهم و عمل دیگری را تماماً خلاف حقیقت دین محسوب کرد. درنهایت باید فهم‌های دیگر و عمل‌های دیگر را مغایر با فهم خود و عمل خود محسوب کنیم اما اینکه در یک نگاه پیش داورانه، همه آن‌ها را فاقد بهره‌مندی از حقیقت دین بشماریم و از منظری انحصاری، همه را خطا و گمراهی مطلق محسوب کنیم، قابل‌قبول نیست؛ زیرا بدون شک خطا در فهم بشری امری ممکن است و همین امر ما را از قله انحصارگرایی به پایین می‌کشد و در مقوله فهم متواضع‌تر می‌سازد. 🔹 به‌رغم آنچه گفته شد در نگاه رسمی بسیاری از حوزویان این انحصارگرایی در فهم از دین وجود دارد و به دنبال آن «تقدس فهم دینی» باور خلال ناپذیر بسیاری از آن‌ها را شکل می‌دهد. مهدی شجریان @M_Shajarian
منتقد را تشویق کنید 🔹 «امتی که در آن حق ضعیف از قوی، بدون لکنت زبان، گرفته نشود، پاک و مقدس نمی‌گردد» (امام علی علیه اسلام، نامه 53 نهج‌البلاغه). جامعه پاک و پاکیزه، جامعه‌ای سرشار از عدالت است، که در آن زیردستان باکی از فرادستان ندارند و با صدای بلند عدالت را مطالبه می‌کنند و در کمال امنیت در مقابل بیداد، داد می‌کشند. برخلاف باور رایج بسیاری، ظواهر دینی، جامعه را مقدس نمی‌کند. مسجد، حسینیه، حوزه علمیه، اعتکاف، راهپیمایی و ...، تا وقتی جامعه‌ای درگیر ظلم باشد و صدای مظلوم در آن بلند نباشد، آن جامعه را پاک و مقدس نمی‌کند. 🔹 چند سال پیش به این جمله بلند امام علی علیه‌السلام ـ که آن را مکرر از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله شنیده است ـ در مقاله‌ای اشاره کردم و در آنجا از «امنیت عمومی در بیان انتقادات» سخن گفتم و بر این نکته تأکید کردم که می‌توان از پیشنهاد «اقدامات تشویقی» سخن به میان آورد؛ به این بیان که حکومت باید بهترین انتقادها ـ که از نصاب علمی، تحقیقی و عادلانه بیشتری برخوردار است ـ را مورد «تشویق» و حمایت قرار دهد. 🔹 ریاست قوه قضاییه در سخنان اخیر خود همین پیشنهاد را مطرح کرد و گفت: «من این اطمینان را می‌دهم؛ کسانی که فسادی را اعلام کنند مورد تشویق قرا می‌گیرند و همچنین خبرنگارانی که یک فساد و نارسایی را اعلام کنند، حتماً در امنیت هستند ... امروز کسی علیه من یا وزیر یا مسئولی صحبت کرد، علیه نظام نیست. ما باید بین جرم امنیتی و سیاسی تفاوت قائل شویم». توجه به نکات ذیل می‌تواند این ایده را به واقعیت نزدیک کند: 1⃣ دستگاه قوه قضاییه هر چه زودتر تشویق‌هایی که در این راستا محقق کرده یا خواهد کرد را «گزارش» دهد. جملات انشایی نظیر اینکه «باید تشویق صورت بگیرد» دردی را دوا نمی‌کند و گوش ملت ما از این انشائات پر است. مردم ما تشنه جملات خبری هستند نظیر اینکه: «آقایان منتقد الف، ب و ... مورد تشویق قرار گرفتند». 2⃣ شاید بهترین تشویق در این مقام، بهره‌گیری از «رسانه ملی» باشد. رسانه ملی اعتراضات به‌حق مردمی را مخابره کند. کارگران معترض و اصناف ظلم کشیده‌ ـ که گاه‌وبیگاه تجمعاتی مسالمت‌آمیز انجام می‌دهند و خبر آن‌ها بیشتر از آن‌ور آب و یا در شبکه‌های اجتماعی و ای‌بسا با دروغ و اغراق گزارش می‌شود ـ باید در «رسانه ملی» جای خود را پیدا کنند. رسانه ملی رسانه همه ملت است نه‌تنها موافقان با سیاست‌های نظام. 3⃣ برخی عناوین مثل «تشویش اذهان عمومی» یا «تبلیغ علیه نظام» و ... دارای کلیت و ابهام هستند و تفسیر آن‌ها امر مشخصی نیست. ابهام این عناوین و اتهام افراد معترض و منتقد به آن‌ها، خود موجب هراس افراد دیگر و عدم ورود ایشان به بیان انتقادات با صدای بلند است. باید از این عناوین ابهام‌زدایی شود و وجه امنیتی بودن و سیاسی نبودن آن‌ها، به‌وضوح تبیین گردد و به مسئولین قضایی ابلاغ شود تا در احکام صادره خود به راحتی افراد منتقد را متهم به این عناوین نسازند. 4⃣ بدون شک در فضای باز انتقاد و به‌صورت خاص وقتی وعده تشویق در کار باشد، انتقادات بی‌پایه، سست، غیرعلمی، خصمانه و هیجانی نیز رواج خواهند یافت. نحوه تعامل با این انتقادات بسیار حساس است. «سعه‌صدر حاکمان» و مخصوصاً «طرفداران حاکمان» در این مقام نقشی تعیین‌کننده دارد. مواجهه پلیسی و قهری با این دست انتقادات، اثر معکوس خواهد داشت و دقیقاً موجب هراس انتقادکنندگان مصلح می‌گردد. مهدی شجریان @M_Shajarian