eitaa logo
مهدی شجریان
311 دنبال‌کننده
97 عکس
3 ویدیو
5 فایل
مدرس حوزه و دانشگاه عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی @msh_110 https://eitaa.com/M_shajarian
مشاهده در ایتا
دانلود
خطر تعمیم‌گرایی در فضای مجازی 🔹 در این ایام کرونایی بازار اظهارنظر گروه‌های مرجع هم داغ شده است. حوزوی‌ها هم مثل بسیاری دیگر از حوادث اجتماعی در این میان نظراتی بعضاً پرحرارت ابراز می‌کنند و البته برخی نگاه‌های نادر آن‌ها در جهان مجازی بیشتر کلیک می‌شود. بین طوفان کلماتی که ردوبدل می‌کنند بعضی سخنان در تقابل آشکار با توصیه‌های بهداشتی جامعه پزشکان است. یکی می‌گوید حرم‌ها شفاخانه‌اند و نباید خالی شوند. دیگری می‌گوید اجتماعات مذهبی هویت ماست و شفا از بیماری در همین نقاط است. آن‌یکی گفته است واکسن این ویروس همان دست دادن و روبوسی است و مردم نباید صله‌رحم را ترک کنند و ... 🔹 اصلاً در مقام قضاوت این اظهارات نیستم و تأمل در این نحوه برداشت‌های بسیار کلی از اطلاقات و عمومات برخی نصوص را به مجال دیگری واگذار می‌کنم. دیدم برخی دیگر از حوزوی‌ها ـ که البته کمتر در فضای مجازی دیده و شنیده می‌شوند ـ این اظهارات را نقد تند و گزنده می‌کنند و بعضاً مسئولین حوزوی را به مقابله قانونی با این افراد و حذف آن‌ها از بدنه حوزوی‌ها ترغیب می‌کنند و دست‌آخر به‌زعم خودشان درجه بلاهت و سفاهت این افراد را اندازه‌گیری می‌کنند و بر خطرناک بودن چنین اظهاراتی اصرار فراوان می‌کنند‌. 🔹 حاشیه بنده دقیقاً به همین نقطه خطرناک بودن این اظهارات است. دگراندیشی همیشه در حوزه بوده و هست و حذف آن دردی را دوا نمی‌کند. به گمانم خطرناک‌تر از این کلمات، بی‌جایی است که در ذهن توده جامعه ما و کاربران فضای مجازی وجود دارد. مردم ما به‌مجرد اینکه بینش، گرایش یا کنشی را در یک صنف می‌بینند آن را به همه تسری می‌دهند. خدا نکند که پلیسی رشوه بگیرد آن‌وقت همه پلیس‌ها را به باد انتقاد و توهین می‌گیرند؛ یا پزشکی مسئولانه طبابت نکند آنگاه همه را شایسته بدترین درشت‌گویی‌ها می‌شمارند. ستاره اقبال این اندیشه تعمیم‌گرا برای صنف روحانیون بلندتر است. خاطره بد مردم از یکی از آن‌ها به همه سرایت داده می‌شود. همه را دزد می‌دانند چون دزدی در این صنف دیده‌اند و همه را دروغ‌گو و دغل‌کار می‌شمارند چون موارد تلخی را دیده یا شنیده‌اند. تعمیم در این صنف گاهی به دین هم سرایت داده می‌شود و ضعف‌های کردار و گفتار و رفتار ما به دین هم نسبت داده می‌شود. همان کاری که امروز برخی دین‌ستیزان و مذهب گریزان با دیدن این اظهارات شاذ می‌کنند و بر پایه آن‌ها دین و مذهب را مخالف علوم تجربی و بهداشت عمومی و مقوله‌ای بی‌اساس و خرافی قلمداد می‌کنند. 🔹 به گمانم وقت آن رسیده که هرکدام از ما خصوصاً در مواجه با جهان مجازی به این بلوغ برسیم که «هرکسی مسئول گفتار و رفتار خودش است» و تنها نماینده بینش و گرایش و کنش خویشتن است. اگر من نوعی سخنی می‌گویم این فهم من است نه شعار صنف من یا بالاتر از آن سخن دین من. 🔹 و رفتارها در هر صنف، امری کاملاً طبیعی است و حوزویان استثنا نیستند بلکه شاید تنوع بیشتری در این امور از دیگر اصناف دارند‌. وقت آن رسیده که مرزهای برداشت‌های شخصی خود را از هویت صنفی خود و حقیقت دین جدا کنیم. رواست که مانند هر دگراندیش دیگری از هر صنفی سخن بگویند و نارواست اگر با برخورد پلیسی به‌جای «پاسخ‌های مستدل» آن‌ها را از شاخه‌های یک صنف برید و عملاً مسیر «آزادی اندیشه» و «آزادی بیان» را مسدود ساخت. آنچه لازم است بستن دست‌های فاعل (گوینده) نیست بلکه باز کردن چشم و گوش قابل (شنونده) است تا این‌چنین بی‌محابا یک اندیشه را به‌کل یک صنف یا بالاتر حقیقت یک دین سرایت ندهد. 🔹 اگر قبل از تعمیم چند ثانیه در جهان مجازی جستجو کنند و سراغ دیدگاه‌های مخالف یک صنف را نیز بگیرند‌ اینجاست که مثلاً در همین بحث خواهند دید بسیاری از حوزویان اصیل‌تر و باسابقه‌تر نظراتی کاملاً موافق با توصیه‌های پزشکی دارند و عمل به دستورات آن‌ها را تا مرز وجوب شرعی برای حفظ جان و دفع خطر و ... بالا می‌برند. @M_Shajarian
ویروس‌هایی که با آن‌ها خو گرفته‌ایم 🔹 بسیاری معتقدند کرونا ـ مهمان ناخوانده‌ای که مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی و ... ما را به‌شدت تحت تأثیر قرارداده است ـ دیر یا زود از بین ما می‌رود. جهان با همین کرونا و همین بدن‌های غیر مقاوم ما جهان بسیار هولناکی است و حتی تصور آن ملال‌آور است. 🔹 خوب که بنگریم اما ویروس‌های نامرئی دیگری در جامعه ما هستند که حتی از کرونا نیز خطرناک‌ترند اما سال‌هاست میزبانی آن‌ها را به گردن گرفته‌ایم و دیگر هول و هراسی نیز از آن‌ها نداریم. ما با آن‌ها کنار آمده‌ایم اما آن‌ها این‌چنین نیستند و بسیار پیش و بیش از کرونا بلای جانمان بوده و هستند. 🔹 یکی از این ویروس‌ها ویروس «افراط» و دیگری ویروس «تفریط» است. کرونا این دو ویروس نامرئی را این روزها خوب عیان کرده است. 🔹 کسانی که ارزش علم را درک نمی‌کنند و اثرگذاری علل مادی را برنمی‌تابند و به «دوا» اعتقاد ندارند و درنتیجه ضریح لیس می‌زنند یا در مقابل بسته شدن درب‌های حرم تحصن می‌کنند و فریاد وا اسلاما سر می‌دهند و مرگ نثار این و آن می‌کنند، از نوعی ویروس افراط رنج می‌برند. 🔹 متقابلا کسانی که ارزش ایمان را درک نمی‌کنند و اثرگذاری علل غیرمادی را باور ندارند و به «شفا» اعتقاد ندارند و از خرافه بودن دعا و توسل می‌گویند و در این شرایط وخیم بر میزان اضطراب خود و دیگران می‌افزایند و به سمت مقصد پوچ‌گرایی قدم برمی‌دارند نیز از نوعی ویروس تفریط رنج می‌برند. 🔹 اگر در تبلیغ دین «عقلانیت» نقش محوری بیشتری داشت و دین‌داری به برخی «مناسک ظاهری» و «رفتارهای احساسی» و فربه‌سازی بی‌مورد آن‌ها تنزل پیدا نمی‌کرد، قطعاً امروز این دو ویروس در مسائل اعتقادی ما تا بدین حد شیوع نداشتند. آری مسئولیت این اپیدمی فراموش‌شده، تا حدودی بر عهده «مبلغان دین» است. مهدی شجریان @M_Shajarian
ضرورت بازخوانی مسئله شر 🔸 فراوانی نسبی بلایای طبیعی در سال 98 و خصوصاً مهمان ناخوانده دردسرساز این روزها، که برخی از مردم دنیا را به کام مرگ کشیده، بسیاری را بیمار و رنجور کرده، طیف گسترده‌ای را با اضطراب و تشویش مواجه ساخته، مشکلات اقتصادی فراوان برای آنان ایجاد کرده و در یک‌کلام تمام مناسبات زندگی فردی و جمعی ما را تحت تأثیر قرار داده است، یک‌بار دیگر پرسش از «مسئله شر» را جدی‌تر از همیشه کرده است. 🔸 خدا در کجای این‌همه شر و بلا ایستاده است؟ چرا این‌همه رنج را برطرف نمی‌کند؟ آیا راه از بین بردن کرونا را نمی‌داند؟ آیا توان مقابله با آن را ندارد؟ آیا به رنج کشیدن ما رضایت داده است؟ آیا کار خلق را به خلق واگذار کرده و در کار ما ناکارآمدی گزیده است؟ آیا اساساً هست تا سایه آسایش و آرامش را بار دیگر به ما ارزانی کند؟ 🔸 در مقاله «مسئله شر از دیدگاه ملاصدرا و نورمن گیسلر» کوشیده‌ام تا پاسخ به این سؤالات را از دیدگاه فیلسوفی شرقی با الهی‌دانی غربی مقایسه تطبیقی کنم. این مقاله در شماره آتی دو فصلنامه پژوهشی «تأملات فلسفی» چاپ خواهد شد. به مناسبت این ایام و داغ شدن تنور پرسش‌های مذکور، نسخه pdf مقاله و لینک چکیده آن در سامانه فصلنامه مذکور را در کانال بارگذاری می‌کنم. 🔸 در سلسله یادداشت‌های آتی نیز می‌کوشم تا با ادبیاتی روان‌تر از سطح یک مقاله پژوهشی، مطالبی را در قبال پرسش‌های مذکور تحت عنوان «کرونا و عدالت خدا» تقدیم خوانندگان عزیز نمایم. طبعاً پاسخ به این پرسش‌ها مفصل خواهد بود و یادداشت‌های سلسله‌وار معهود اندکی متراکم خواهند شد. از این بابت عذرخواه مخاطبان بزرگوار هستم و ذهن‌های دقیق و پرسش‌گر را به صبر و بردباری در قبال پاسخ این سؤالات دعوت می‌کنم و درنهایت از نکات انتقادی خوانندگان محترم استقبال می‌کنم. مهدی شجریان @M_Shajarian
لینک مقاله: http://phm.znu.ac.ir/article_36931.html مقاله :مساله شرازدیدگاه ملاصدرا
کرونا و عدالت خدا (قسمت اول) 🔸 در الهیات مسیحی خدا «خیرخواه مطلق» (Omnibenevolence) است. چنین خدایی چگونه شر می‌آفریند و آن را در سرتاسر گیتی می‌پراکند؟! 🔸 بسیاری از فیلسوفان و برخی از متکلمین اسلامی کوشیده‌اند تا با انکار وجود شر، مسئولیت خدا را از خلقت آن سلب کنند. در نگاه این افراد شر در سنخ موجودات نیست بلکه امری معدوم و از سنخ نیستی است و ارتباطی با خلقت الهی ـ که تنها به موجودات تعلق می‌پذیرد ـ ندارد. 🔸 برای مثال نور امری «موجود» است و آفریده‌شده است اما تاریکی چیزی نیست مگر همان «نبودن نور» و نمی‌توان آن را امری موجود و مخلوق الهی محسوب کرد. در نگاه این جماعت شرور نیز این‌گونه‌اند؛ مثلاً زشتی چهره «زیبا نبودن» و بیماری «سالم نبودن» و گرسنگی «سیر نبودن» است و این نیستی‌ها ربطی به خدای خالق هستی‌ها ندارند. 🔸 قرآن کریم اما نه مانند الهیات مسیحیت سخن گفته است و نه مانند بسیاری از فیلسوفان شر را امری عدمی قلمداد کرده است. خدای قرآن را نمی‌توان خیرخواه ـ به معنای ذاتی که شر را نمی‌خواهد ـ قلمداد کرد. 🔸 آیات قرآن صریحاً خلقت همه موجودات و ازجمله اقسامی از شرور و زشتی‌ها را به خدا نسبت می‌دهد (نساء: 78) و خدای قرآن هیچ ابایی ندارد از اینکه به‌صراحت اعلام کند که شر را آفریده است (فلق: 2). 🔸 به‌راستی چگونه می‌توان او را عله‌العلل و مسبب‌الاسباب و منشاء همه چیز دانست و بر این اعتقاد صحیح تأکید کرد که «برگی از درخت نمی‌ریزد مگر اینکه او بخواهد»، اما درعین‌حال دامن او را از درد و رنج انسان‌ها پیراست و ساحت او را از سیل و طوفان و زلزله و کرونا و ... مبرا شمرد. 🔸 این‌ها همه مخلوق خدا هستند؛ خدایی که در قرآن نه خیرخواه به معنای مذکور و نه بی‌مسئولیت در قبال شرور بلکه «حکیم مطلق» است (انعام: 18). 🔸 او درد و رنج و بیماری را آفریده است و شر را در زمره مخلوقات بی‌شمار خود جای داده است اما در ورای این خلقت، «محکم‌ترین کار» را کرده است و «بیشترین حکمت‌ها» را محقق ساخته است. هرچند ممکن است ما سرّ ناپیدای بسیاری از آن‌ها را درک نکنیم. 🔸 در یادداشت‌های بعد می‌کوشم تا از «حکمت مطلق الهی» در قبال خلقت شرور و به‌صورت خاص در قبال اپیدمی کرونا اندکی سخن بگویم. مهدی شجریان @M_Shajarian
کرونا و عدالت خدا (قسمت دوم) 🔸 مجموعه زوایای یک مثلث فرضی «بسیار بزرگ» که از اتصال سه کهکشان شکل بگیرد چقدر است؟ مجموعه زوایای مثلث فرضی «بسیار کوچک» دیگری که از اتصال سه ذره‌اتم (نوترون، الکترون و پروتون) تشکیل می‌شود چقدر است؟ 🔸 کسانی که با هندسه آشنا باشند و «برهان» و دلیل قطعی بر 180 درجه بودن زوایای هر مثلثی را در خاطر داشته باشند، بدون درنگ در قبال هر دو سؤال یک پاسخ روشن و قاطع دارند مبنی بر اینکه: «مجموعه زوایای هر دو مثلث 180 درجه است» و هرچند یکی بسیار بزرگ‌تر از حد تصور ماست و دیگری بسیار کوچک‌تر از قدرت تخیل ماست اما هر دو زوایایی برابر دارند. 🔸 اما کسی که این برهان را نشناسد و همواره زوایای شکل‌ها را با «نقاله» اندازه بگیرد یا بدتر حتی کار با نقاله را نیز بلد نباشد، طبعاً این پاسخ قاطع را سرسختانه انکار می‌کند. ازنظر او ممکن نیست که این دو شکل فرضی زوایای برابر داشته باشند زیرا آن‌یکی فوق حد تصور ما بزرگ و این‌یکی فوق حد تصور ما کوچک است! بنابراین افراد در مقابل سنجش زوایای مثلث دودسته‌اند: 🔸 الف. عده‌ای برهان و دلیل قطعی دارند و با تکیه‌بر برهان در مورد هر مثلثی حکم قاطع می‌کنند و سرسوزنی در آن تردید نمی‌کنند؛ 🔸 ب. عده‌ای دیگر اما در نهایت نقاله دارند و با مقیاس محدود این ابزار ضعیف، در سنجش مجموعه زوایای مثلث‌های بسیار بزرگ و بسیار کوچک وامی‌مانند و درنتیجه برابر بودن زوایای این دو را نیز به‌شدت انکار می‌کنند. به همین وزان افراد در مقابل سنجش حکیمانه بودن کارهای خدا نیز دودسته‌اند: 🔸 الف. عده‌ای برهان دارند و از قبل پذیرفته‌اند که خدای قادر و عالم جهان، هر چیزی را در جای خود می‌نهد و هر کاری را ـ حتی اگر ما از درک حکمت آن ناتوان باشیم ـ به محکم‌ترین صورت انجام می‌دهد. این دسته افراد هرگز در حکیمانه بودن کارهای خدا تردید نمی‌کنند و هر جا شکی بر آن‌ها عارض شد به برهان و دلیل قاطع خود تکیه می‌کنند. 🔸 ب. عده‌ای دیگر اما برای سنجش حکیمانه بودن خدا از نقاله استفاده می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند کنار هر فعلی از افعال خدا با «ابزار محدود درک خود» به مسند قضاوت بنشینند و درجه حکیمانه بودن آن را با مقیاس محدود عقل خود بسنجند. 🔸 چنین افرادی بدون شک حکمت خیلی از کارهای خدا و ازجمله خلقت شرور، دردها و رنج‌ها را درک نخواهند کرد و نقاله ناتوان خود را تراز محاسبه حکمت کارهای حکیم مطلق قرار می‌دهند و این روزها نیز با شنیدن اخبار ملال‌آور کرونا یا فرو غلتیدن در متن این شر طاقت‌فرسا، خدای حکیم مطلق را متهم به ناتوانی و زبونی و قطع ارتباط با عالم هستی می‌کنند. 🔸نقاله ما حتی توان درک حکمت کارهای انسان‌های ناتوانی مثل خودمان را ندارد حال چگونه می‌خواهد از حکمت کارهای خدا پرده بردارد؟! 🔸 قضاوت‌های زودهنگام ما در مورد حکمت کارهای انسان‌های ناچیزی مثل خودمان بارها به خطا رفته است اما هنوز هم گمان می‌کنیم با همین سنجه‌های خطاکار، امکان سنجش کار همه‌کاره عالم را به تمام و کمال داریم! 🔸 شخصی تعریف می‌کرد در وضوخانه مسجد مشغول وضو بودم که امام جماعت مسجد وارد شد و داخل سرویس بهداشتی شد. بعدازاینکه بیرون آمد در کمال تعجب دیدم که بدون وضو گرفتن سریعاً داخل مسجد رفت و در محراب ایستاد و شروع به خواندن نماز کرد! 🔸 با خود گفتم: «این انسان بی‌تقوا چند سال نماز ما را به باد داده است زیرا حتی وضو هم نمی‌گیرد!» چندین ماه مسجد را بر خود حرام کرده بودم و خاطره بد آن امام بی مقام گاه و بی گاه آزارم می‌داد. 🔸 ازقضا بیمار شدم و دکتر برایم چند آمپول تجویز کرد. وضو داشتم که برای تزریق یکی از آمپول‌ها به درمانگاه رفتم. بعد از بازگشت به منزل وقت نماز بود اما باید لباسم را معاینه می‌کردم و از نجس نشدن آن به خون اطمینان حاصل می‌کردم. 🔸 منزل هم مهمان داشتیم به همین دلیل داخل سرویس بهداشتی رفتم تا لباسم را معاینه کنم. ناگهان آن خاطره بد اینبار با سؤال تأمل‌برانگیزی خوب برایم مرور شد: «نکند امام ما هم برای چنینی کاری وارد سرویس شده بود؟!» 🔸 همان شب به مسجد رفتم و جریان را برای او گفتم و متوجه شدم دقیقاً او نیز به همین دلیل وارد سرویس شده بوده و حکمت کار او این بوده است. 🔸 ما که از درک حکمت کارهای «انسان‌های ناتوان» عاجزیم، خوب است در مقام درک حکمت کارهای «خدای بی‌کران» احتیاط کنیم و زیر بار سنگین هیجانات، عواطف و تألمات خود، سریعاً خدای حکیم را به بی‌حکمتی متهم نسازیم. 🔸 به یاری خدای حکیم در یادداشت‌های آتی مدعای این بخش را بیشتر تبیین خواهم کرد. مهدی شجریان @M_Shajarian
کرونا و عدالت خدا (قسمت سوم) 🔸 پزشک وارد بخش مراقبت‌های عمومی می‌شود و پرونده سه بیمار را مطالعه می‌کند. برای بیمار اول «جوجه‌کباب» برای بیمار دوم «سوپ بدون نمک» و برای بیمار سوم «پرهیز از هرگونه خوراکی» را توصیه می‌کند. 🔸 وقتی در حال خروج از اتاق است هر سه بیمار راضی هستند و هیچ‌یک او را ظالم محسوب نمی‌کند و متهم به بی‌حکمتی و دشمنی با شخص خود نمی‌سازد بلکه اذعان می‌کند که بدون شک این نسخه‌های متفاوت و بعضاً ملال‌آور حکمتی دارند هرچند از من مخفی باشد. 🔸 دلیل این قضاوت چیست و آیا از منظر عقلی و منطقی اعتبار دارد؟ پاسخ مثبت است. از منظر منطقی در اینجا «برهان لمی» وجود دارد. در این برهان معلول با یقین به وجود علت اثبات می‌شود. نظیر اثبات دود (معلول) با یقین به وجود آتش (علت). 🔸 در اینجا هم «حکیمانه بودن نسخه پزشک» (معلول) با یقین به «علم و دانش و تخصص پزشک» (علت) اثبات شده است. بیمار با اعتماد به سواد پزشک و دانشی که او سال‌ها در این علم تحصیل‌کرده است، در مقابل نسخه او ـ هرچند ملال‌آور و دردناک باشد ـ راضی است و لب به شکایت باز نمی‌کند. 🔸 اما آیا در خصوص حکمت نسخه پزشک دستیابی به «برهان انی» برای ما ممکن است؟ از منظر منطقی در برهان انی علت با معلول اثبات می‌شود. نظیر اثبات آتش (علت) با دیدن دود (معلول) و یقین به وجود آن. حال آیا می‌توان حکیم بودن پزشک (علت) را با یقین به حکمت نسخه‌های او (معلول) اثبات کرد؟ 🔸 چنین چیزی برای ما ممکن نیست زیرا پزشک ده سال ـ کمتر یا بیشتر ـ بیش از ما سواد و تخصص دارد و برخلاف ما رنج تحصیل دانش پزشکی را چشیده است؛ درنتیجه چیزی می‌بیند و می‌فهمد که ما نمی‌بینیم و نمی‌فهمیم و در یک‌کلام فهم حکمت کارهای او تنها در صورتی برای ما ممکن است که مانند او از دانش پزشکی برخوردار باشیم. 🔸 علم و دانشی که پزشک بیش و پیش از ما دارد با علم و دانشی که خدای آفریننده جهان بیش و پیش از ما دارد قابل‌مقایسه نیست. فاصله دانش ما با پزشک، یک تخصص تقریباً ده‌ساله است؛ اما فاصله ما با دانش خدای حکیم «بی‌نهایت» است. 🔸 مثل پزشک شدن و دستیابی به دانشی که او دارد برای ما ممکن است اما مثل خدا شدن و دستیابی به دانش بی‌نهایت او برای بشر محدود و ناتوان ممکن نیست. این روزها کرونا خیلی خوب محدودیت دانش ما را به رخ ما می‌کشد. 🔸 حال که حکمت نسخه‌های «پزشک با علم محدود» را به روش انی درنمی‌یابیم و تنها با تکیه‌بر علم و دانش و تخصص او به روش لمی بر نسخه‌های او اعتماد می‌کنیم چرا توقع داریم تا حکمت کارهای «خدا با علم بی‌نهایت» را دریابیم؟ 🔸 اینجاست که به تعبیر قرآن «گاهی چیزی را بسیار بد می‌شمارید درحالی‌که درواقع برای شما خیر است و گاهی چیزی را بسیار دوست دارید درحالی‌که که درواقع برای شما شر است» (بقره: 216)؛ زیرا دستیابی به جزئیات حکمت کارهای او برای ما ممکن نیست و ما تنها می‌توانیم از طریق برهان لمی بر حکیمانه بودن نسخه‌هایی که او برای ما تجویز می‌کند اعتماد کنیم. 🔸این روزها که نسخه کرونا را برای جهان ما تجویز کرده است هم باید تکیه‌بر برهان لمی ‌کنیم. قطعاً این بلا و مصیبت حکمتی دارد و این نسخه دردناک و ملال‌آور جهتی دارد و الا از خدای حکیم مطلق و عالم و قادر مطلق صادر نمی‌شد. 🔸ما تنها می‌توانیم گوشه‌های ناچیزی از این حکمت‌ها را درک کنیم و درک کامل آن‌ها از حوزه دانش محدود ما بیرون است. در یادداشت‌های بعد می‌کوشم تا پاره‌ای از این حکمت‌ها را تبیین کنم. مهدی شجریان @M_Shajarian
کرونا و عدالت خدا (قسمت چهارم) 🔹 زیبایی یک اثر منبت‌کاری هنگامی به چشم می‌آید که کل اثر از فاصله‌ای مناسب دیده شود. اگر روی اثر زوم کنیم و نگاه خود را به بخش کوچکی از آن محصور سازیم، با حفره‌هایی بی‌معنا و اشکالی بی‌محتوا مواجه می‌شویم که خوشایند ما نیستند و ای‌بسا آن را به‌عنوان بخشی از یک اثر هنری، سرسختانه انکار کنیم. 🔹 قضاوت درباره یک ساختمان هنگامی صحیح است که تمام اجزای آن را «باهم» ببینیم اما اگر با چشمان بسته ما را به سرویس بهداشتی آن ببرند و ازقضا بهداشت نیز در آن چندان مطلوب نباشد و آنگاه از ما در مورد مکانی که در آن ایستاده‌ایم نظر بخواهند، سازنده آن را تقبیح می‌کنیم و به نادانی یا ناتوانی یا بی‌حکمتی متهم می‌سازیم. 🔹 کرونا «از نزدیک» موجودی ناخوشایند و آزاردهنده است. برخی را به کام مرگ کشیده و برخی دیگر را به وادی ترس و اضطراب افکنده است. نوای غم‌زده ناامیدی می‌سراید و ما را در باب حکمت خلقت خود به تأملی ژرف دعوت می‌کند. بااین‌همه فقط هنگامی می‌توانیم به‌اندازه توانایی خود از حکمت خلقت این موجود میکروسکوپی آگاه شویم که او را از فاصله‌ای دور و در کنار سایر اجزای نظام هستی «باهم» ببینیم. 🔹 البته سطح باهم بینی ما نیز خیلی محدود است. ما درکی از رابطه احتمالی او با کهکشان‌های دیگر یا سیارات دیگر یا حتی اکثر اجزای سیاره خودمان نداریم؛ اما تا حدودی می‌توانیم رابطه او را با برخی موجودات پیرامون خود بسنجیم و پاره‌ای از فواید او را در مقام این سنجش درک کنیم. 🔹 کرونا آموزگار بسیار قهاری در یادآوری ناتوانی و ضعف انسان است. بسیاری که سرمست قدرت‌های پوشالی خود بودند، امروز در مصاف با این موجود ذره‌ای، ذلیل و ناتوان شده‌اند و بیش‌ازپیش بر وابستگی خود به قدرتی برتر اذعان می‌کنند. آن‌ها و ما در بیرون‌روی از این غفلتِ خانمان‌سوز مدیون کرونا هستیم. 🔹 کرونا یادآور نعمت‌های بی‌شمار فراموش‌شده الهی است. تا قبل از اینکه سروکله او پیدا شود، بوسیدن روی مادر و دست پدر، نوازش با آرامشِ دستگیره در، نوشیدن فنجان چای در کنار دوستان و صدها فعالیت ممنوعی که این روزها از آن‌ها بر حذریم «نعمت الهی» نبودند اما امروز این چهره مغفول آن‌ها برای ما خوب نمایان شده است. 🔹 کرونا پرده از ضمیر ناپیدای برخی اصناف برداشته است. تا قبل از این صنف پزشکان و پرستاران برای بسیاری از ما، کاسبان سلامت مردم بودند که تنها دغدغه پول دارند و ارزشی برای جان انسان قائل نیستند اما امروز به برکت کرونا به قهرمانان ایثارگر این عرصه تبدیل‌شده‌اند. 🔹 کرونا پرده جهل ما را در بسیاری از خرافه‌ها زدوده است و نگاه ما به برخی آموزه‌های دینی را تصحیح کرده است. امروز دریافته‌ایم که آموزه به‌حق تبرک، مقدمه‌ای برای اتصال به روح امام است و ارزش بالذات ندارد. امروز بیشتر به ارزش باطنی امامی که از زیارت قبر او محروم مانده‌ایم واقف شده‌ایم. دیگر سنگ و چوب و آهن برای ما از موضوعیت افتاده است و اگر دچار اشتباهات محاسباتی نشده باشیم، این نکته را دریافت کرده‌ایم که از ظاهر زیارت به باطن آن سفر کنیم و دغدغه پیوند باروح بزرگ امام را به‌جای دغدغه پیوند دادن دستان خود با شبکه‌های ضریح بنشانیم. 🔹 کرونا بستر تفکر و تأمل است. باید از این معلم کوچک اما توانمند آموخت و ساعت‌ها پیرامون تحولاتی که در نظام اندیشه ما و مناسبات فردی و اجتماعی ما ایجاد کرده است به فکر نشست. این‌ها بخش کوچکی از فواید این موجود ذره‌بینی است که بدون شک دست قادر مطلق با حکمتی استوار آن را آفریده است هرچند ما از ادراک کامل وجوه حکیمانه بودن آن غافل باشیم. مهدی شجریان @M_Shajarian
کرونا و عدالت خدا (قسمت پنجم) 🔹 این جمله از جان هیک معروف است که «جهان زایشگاه روح آدمی است نه آسایشگاه جسم آدمی». جهان جای خوبی برای آسایش نیست و عناصر ضعیف و راحت‌طلب را پس می‌زند. بستری سخت و پرحرارت است برای آب‌دیده شدن، قوی‌تر گردیدن و به درجات بالاتر رسیدن. 🔹 از کودکی کنار هر قدرتی که به ما داده، رنجی را بر ما تحمیل کرده است. برای راه افتادن، افتادن را نصیب ما کرده، برای قوی شدن سیستم دفاعی بدن، طعم بیماری‌های مختلف را به ما چشانده و برای مداوا از شر بیماری‌ها، داروی تلخ به کام ما نشانده است. 🔹 هیچ زنی را به کمال مادر شدن نمی‌رساند مگر اینکه او را مهمان دردهای وضع حمل و زایمان می‌کند و هیچ مردی را در درجه پدر شدن نمی‌نشاند مگر اینکه زحمت تلاش‌های طاقت‌فرسا برای اداره خانه‌اش را بر او تحمیل می‌کند. 🔹 کرونا هم یکی از همین رنج‌هایی است که ما را، نه‌فقط مسلمان‌ها یا شیعه‌ها بلکه هر انسان دردمندی را، قوی‌تر می‌کند. البته اگر بخواهیم و توجه داشته باشیم! 🔹 به ما ـ نه‌فقط مسلمان‌ها یا شیعه‌ها ـ می‌آموزد تا انسان باشیم و در متن سختی‌ها، بیشتر به داد هم نوعان خود برسیم. به ما یاد می‌دهد تا از مرکب فراموشی خدا پیاده شویم و با توجه به او و قدرت بی‌منتهایش و ضعف و زبونی خودمان، وقت بیشتری را برای فکر کردن به او، مناجات با او و احساس حضور او در نزدیکی خود اختصاص دهیم. 🖊 پ.ن: این آثار مختص به خوبان جامعه ما نیست. برای مثال جوز آندرس آشپزی آمریکایی است که در این روزها غذای مجانی طبخ می‌کند و میان سالمندان، پرسنل بیمارستان‌ها و ... توزیع می‌کند. اوباما چند روز پیش در صفحه شخصی اینستاگرام خود از او یادکرد. اقبال بسیاری از مردم جهان غرب به دعا و توجه به خدا نیز فراوان مخابره شده است. این فقط ما نیستیم که از کرونا می‌آموزیم. مهدی شجریان @M_Shajarian
جایگاه انسانی زن از منظر ملاصدرا 🔸 «جایگاه انسانی زن از منظر ملاصدرا» یکی از مقالات مستخرج از رساله دکتری بنده است. 🔸 مبانی حکمت متعالیه چه تصویری از انسانیت زن ارائه می‌دهند؟ 🔸 آیا ملاصدرا ـ چنانچه برخی می‌گویند ـ زن را انسانی درجه دو یا «حیوانی برای ازداوج مردان» می‌داند؟! 🔸 در این مقاله ـ که پس از دفاع از رساله دکتری، نسخه الکترونیک آن به تازگی منتشر شده است ـ کوشیده‌ام به این سوالات پاسخ دهم. 🔹 لینک مقاله: http://novin.isca.ac.ir/article_68512.html مهدی شجریان @M_Shajarian
چرا روزه؟! 🔹 گویند شخصی برای خرید برده به بازار رفت. از برده فروش سراغ بهترین را گرفت. جوانی تنومند و قوی هیکل به او نشان داد و گفت این بهترین برده من است. 🔹 از جوان پرسید نامت چیست؟ چند سال سن داری؟ چقدر توان کار داری؟ چه قدر در روز می‌خوابی؟ چه میزان غذا میخوری و ... 🔹 برده جوان به هر یک از سوالات کامل‌ترین جواب‌ها را داد اما شخص راضی نشد! برده دوم و سوم نیز به همین شیوه آزموده شده و مردود شدند. 🔹 نوبت به چهارمی رسید که جثه‌ای ضعیف و هیکلی نحیف داشت اما پاسخ‌های او رنگ دیگری بود: نام من نامی‌ است که مولایم بخواهد؛ سن و سال من مطابق با خواسته ارباب من است؛ به قدری کار می‌کنم که آقایم دستور دهد؛ خواب من به اندازه رضای مولای من است؛ خورد و خوراکم به اندازه روزی مرحمتی آقایم است و ... 🔹 شخص همین جوان نحیف را خرید و با لبخند رضایت گفت: "بقیه ارباب بودند و فقط همین یک نفر بنده است". 🔹 در مورد فواید و آثار یا فلسفه و غایت روزه‌داری - نظیر دیگر دستورات خدا - زیاد گفته‌اند‌‌‌ تا شاید رغبتی بیش به اطاعت پیدا کنیم: یادکرد فقرا، چشیدن طعم تلخ حال گرسنگان، سلامتی بدن، نظم و ترتیب یافتن زندگی و ... 🔹 اما همه اینها قابل ان قلت و ایراد هستند زیرا در قالب‌های دیگری غیر روزه، قابل دست‌یابی هستند. 🔹 فلسفه روزه‌داری و سایر دستورات الهی یک کلمه است و آن هم "بندگی" است. بیش از این دنبال دلیل نگردید که حکمت دستورات خدا را به راحتی نخواهید یافت. 🔹 روزه یعنی ایستادن در مقابل آنچه می‌خواهیم و تن دادن به آنچه او می‌خواهد با همه حدود و ثغوری که او طلب کرده است. 🔹 ماه بندگی خدا بر همه شما مبارک. 🔹 در این لحظات برای هم توفیق "بنده خدا بودن" را طلب کنیم. مهدی شجریان @M_Shajarian
خدای فمینیست‌ها و خدای حکمت متعالیه 🔹 آیا هستی نقطه آغازین دارد؟ این نقطه کیست و کجاست؟ چه ویژگی‌هایی دارد و چه نسبتی با ما برقرار می‌کند؟ پاسخ این پرسش‌های بنیادین در علم الهیات (theology) داده می‌شود. 🔹 پاسخ‌های مذکور صرفا برای قرار در لابلای سیاهه کتاب‌ها و اقناع اندیشه‌ها صادر نمی‌شوند بلکه برای جریان و سریان در متن زندگی ما اهمیتی دوچندان دارند‌. 🔹 خدایی که به او باور داریم و یا حتی او را انکار می‌کنیم به همه شئون زندگی ما خط می‌دهد. 🔹 فمینیست‌ها با توجه به همین اصل کوشیده‌اند تا پاسخ‌های الهیاتی خود را در عرصه تنظیم حقوق زنان صورت‌بندی کنند و برای اصلاح وضعیت زنان، به اصلاح خداباوری همت گمارند. 🔹 در یادداشتی از پرفسور لگنهاوزن دیدم که اگر شخصی تمام عمر خود را مصروف خواندن کتابهای الهیاتی فمینیست‌ها کند، عمرش تمام می‌شود اما این کتاب‌ها تمام نمی‌شوند! 🔹 با این همه دست ما در مباحث الهیاتی خالی نیست. حجم فلسفه و کلام اسلامی در حوزه خداشناسی، اگر بیش از آثار فمینیستی نباشد، کمتر از آن‌ها نیز نیست اما کمتر برای حل دغدغه‌های اجتماعی از این خرمن خوشه چیده‌ایم. 🔹 در مقاله "مبداء هستی در الهیات فمینیستی و حکمت صدرایی" تلاش کرده‌ام تا تصویری از الهیات فمینیستی را در مقابل خداشناسی صدرایی به تصویر کشم. این مقاله در شماره اخیر فصلنامه پژوهشی مطالعات جنسیت و خانواده چاپ شده است. ✅ لینک مقاله: http://www.jgfs.ir/article_106289.html مهدی شجریان @M_Shajarian