#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
روزی که خواهــر آقا مهدی از من پرسید :
«اگر همسر آینده ات ماموریت زیاد برود چه کار میکنی؟»🙄
بدون معطلی گفتم :
«آن موقع دیگه همسرم هستن☺️ و هر امری کنند بر من واجبه که اطاعت کنم.»😉
حرفی که کار خودش را کرد ...😄
و آقا مهــدی و خواهرش را روز شهادت امام هادی(ع) به در خانه ما کشاند .👌
رفتیم که با هم صحبت کنیم و آشنا شویم💓،
آقا مهدی به من گفت :
« من سیستان و بلوچستان خدمت کردم به امید شهادت الان هم قوه قضائیه هستم انشا الله تا شهادت.»❣
همانجا فهمیدم چه روزهایی در پیش دارم😢
ولی خودم را آماده بیش تر از اینها کردم💪،
این گونه شد که برای بله برون💍 به منزل ما آمدند
و تمام مدتی که عاقد صیغه عقد محرمیت را می خواند،
تربت📿 سید الشهدا(ع)💚 را در دستش میدیدم،
آن شب حجب و حیا را در چشمان مهدی میدیدم.😌
اولین باری بود که یک دل سیر نگاهش کردم،😉
من هروز بیشتر عاشقش💕 میشدم و برای اولین بار احساس میکردم تکیه گاه بزرگی در زندگی پیدا کردم. تمام دنیایم آقا مهدی شده بود،💘
وقتی خوشحالی اش را میدیدم گذر زمان را فراموش میکردم و تمام دنیا را در خنده هایش میدیدم ...😇
#راوی_همسر_شهید
#شهید_مهدی_نوروزی
🕊|🌹 @masjed_gram
#ریحانه
#سپر_دفاعی 🛡
🔻 #حجاب مثل یک #سپر از زن #محافظت میکند ...
💯ولی مبارزی که شمشیر ندارد، سپر برایش کافی نیست❌
• خانمی که چادر سر میکند ولی با همه گرم میگیرد ...❗️
• خانمی که چادر سر میکند و #لاک جیغ میزند ...💅
• #آرایش میکند ...💄
• و صدای کفشش همه را به سوی خود جلب میکند ...👡👠
چگونه میتواند از #خطرات در امان بماند⁉️
#حیا و #حجاب هیچکدام به تنهایی کافی نیست☝️
فلسفهی حجاب؛ #امنیت است✨
کدام صاحب عقلی امنیتش را با دست خودش به خطر میاندازد؟؟! ⚡️
#حجاب_با_حیا_و_عفاف_کامل_است✅
#حجاب_تاج_بندگۍ 👑
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
🌸⭕️ آیاتی درباره پيامبرمون ⭕️🌸
💟 ببینید خدا چی میگه درباره پیامبر 💟
🔵⚪️🔴⚫️
☑️ سوره توبه آیه 128
🕋 لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ
🏃 ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ، ﺭﺳﻮﻟﻰ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﻮﻳﺘﺎﻥ ﺁﻣﺪ
😰 ﻛﻪ ﺭﻧﺠﻬﺎﻯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ
🚸⚠️ ﻭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﺩ
😇 ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ، ﺭﺋﻮﻑ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ!
🍁 تا حالا دیده بودین خدا یکی رو مهربون خطاب کنه ..؟
⭕️⭕️ و آیه بعد :
❤️💛💓💛❤️
🌺🌼 سوره انبیا آیه 107 🌼🌺
🕋 وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ
😇 ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﻯ ﺭﺣﻤﺖ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ.
🤔 دقت کنین دوستان ..
😇 مایه رحمت برای کل مردم دنیا
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
🌸🍃
🍃
#رمان
#دختر_شینا ❤️
#قسمت_اول
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
﷽
🔶 پدرم مریض بود. میگفتند بیماری
خیلی سختی داشت که با به دنیا
اومدن من حالش خوب شد 😇✌️
همه تولد من رو علت سلامتی پدر
میدونستند و عموم گفت اسمم رو
قدم خیر بذارن.
آخرین بچه خونواده بودم چون بقیه
یا ازم بزرگتر بودن یا ازدواج کرده
بودن و رفته بودن.
بخاطر همین من شدم عزیز کرده
پدر و مادر ... خصوصا پدرم 😍❤️
🔸این شد که وابستگی شدید به پدرم
پیدا کرده بودم و وقتی برای کار
می رفت بیتابی میکردم و مادرم
هم تموم روز رو به کارهای خونه
مشغول بود
از تنهایی بدم میومد و دوست
داشتم پدرم همیشه کنارم
باشه.😒
پدر و مادرم توجه زیادی بهم داشتن
طوری که خواهر و برادرهام
اعتراض می کردن .. اما با این همه
توجه بازم نتونستم اونها رو راضی
کنم که به مدرسه برم |‼️|
پدرم میگفت:( مدرسه به درد دخترا
نمی خوره ) ☹️
🔸نه ساله شده بودم، مادرم بهم نماز
خوندن رو یاد داد و ماه رمضون هم
روزه گرفتم.
پدرم برام جایزه چادر خریدو گفت
که از امروز باید جلو نامحرم چادر
بپوشم🙆
اون روز وقتی به خونه رفتم معنی
محرم و نامحرم رو از مادرم
پرسیدم.
همین که کسی به خونمون میومد،
می دویدم و از مادرم می پرسیدم:
(این آقا محرمه یا نامحرم؟)
بعضی وقتا مادرم از دستم کلافه
می شد. به خاطر همین، هر مردی
به خونمون میومد، می دویدم و
چادرم رو سر می کردم.
🔶 دیگه محرم و نامحرم برام معنی
نداشت. حتی جلو برادرامم چادر می
پوشیدم.😊
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
هرشب در ڪانال☺️👇🏻
📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
🌹پيامبر اڪرم صلي اللہ عليہ و آلہ و سلم ميفرمایند:
💠نَظَرُ الوَلَدِ إلى والِدَيہِ حُبّا لَہُما عِبادَةٌ💠
🍃🌺نگاه مہرآميز فرزند بہ پدر و مادر، عبادت است😍
📚 بحـارالأنـوار ج ۷۴ ص ۸۰
🌺
🌺🌺 @masjed_gram