مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#ریحانه 📚 - تا زمانے ڪہ حجاب را شخصا تجربہ نڪرده بودمـ، قادر بہ تحسینش نبودمـ... 👇🌸👇🌸👇🌸
.
📚 غرب باید با زندگانی اهل بیت(علیهم السلام) آشنا شود:
🔶 دایانا بیتی، بانوی ۳۹ ساله #شیعه شده آمریکایی است که در دبیرستانی در ایالت کلرادوی آمریکا، ریاضی تدریس میکند، درباره حجاب میگوید: «تا زمانی که #حجاب را شخصا تجربه نکرده بودم، قادر به تحسینش نبودم. غرب هم باید با زندگانی و روش اهل بیت(علیهم السلام) آشنا شود تا ظرفیت حقیقی #اسلام را دریابد»❗️
🔶 مونیکاهانگسلم دیگر بانویی است که در این نمایشگاه به دلایل و افکار او پرداخته شده؛ او ساکن اوسلوی نروژ است. این بانوی تازه مسلمان درباره اهمیت حجاب برای یک زن میگوید: «اسلام به کرامت و #آزادی زن توجه شایانی داشته است. آزادی در نظر غربیها آن است که زن بدون لباس در خیابان راه برود در حالیکه این تعبیر نادرستی از آزادی است، معتقدم که اسلام آزادی واقعی را به زن داده است و به عقیده من حجاب نه تنها اهانت به زنان نیست، بلکه حجاب را برای راحتی زن امری ضروری به شمار میآورم»❗️
🔶 «#حسین(علیه السلام) نامی است که پس از شنیدنش شیعه شدم و حجابم را به هیچ قیمتی بر نمیدارم»؛ خانم ایوت گنزالس که بعد از مسلمان شدن نام زهرا را برای خود انتخاب کرده بانوی شیعه آمریکایی است که همراه همسر و فرزندانش به ایران مهاجرت کرده و در #مشهد مقدس زندگی میکند❗️
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e
🍃❤️| @masjed_gram
#اربــعیــن
بــاز دگر بـاره رســیــد #اربـعـیــن
جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد #چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای #حـسین
اربعین حسینی
بر تمامی مسلمانان تسلیت باد 🏴
#ویژهپروفایل
⚫️ @masjed_gram
#ریحانه
#چ_مثل_چرا_چادر ❤️
بعضے وقتها؛
میبینم پروفایلت ...
مُزیّن است بہ ...
دخترے مشڪین ردا ...
بالاے #ڪوہ ...
یا ڪنار رود ...
در هوهوے باد❗️
و بوجد مے آید نگاهم ...
نہ از سر #هوس ...
و یا هوا ...
ڪہ از رنگ #نجابت ...
و شڪوہ و جلال❗️
بعد میروم سروقت پُست هایتو...
یڪ در میان ...
چطور ممڪن است ...
این همہ تفاوت ...
فاز بہ فاز❗️
و نگاهم بے #فروغ و بے وجد میشود ...
پر از علامت تعجب ...
و چند سوال❗️
مثلا ...
یڪ پست ...
از #حسین است و لب عطشان ...
و درست پست بعد ...
از طنازے و انتخاب #لباس حنابندان❗️
آن هم در جمعے مختلط ...
و ڪامنت ها روان❗️
و یا یک پست ...
از #عشق بازے با خدا ...
پراز ادعا و دعا دعا ...
و درست پست بعد ...
عڪس نوشته:اگر بگویم دوستت دارم ...
چہ جوابے میدے،انتخاب ڪن یڪ تا دہ،
تو را بہ خدا❗️
بہ من حق بدہ ڪہ بمانم ...
بین این #تضاد ...
و بگویم وات د فاز و ماذا فازا❗️
میمانم گیج و #گمراہ ...
وسط دو علامت سوال⁉️
ڪہ آیا ...
آن چادر در جایگاہ اشتباہ گرفتہ قرار❓
و یا تو ڪہ ندانستے قدر آن جایگاہ❓
زمان،زمان تعارف نیست ...
و باید روبرو شد اندڪے با واقعیت ها ...
تو بودے ڪہ یادت رفت ...
آمیختہ بودن چادر را بہ #حیا❗️
تو بودے ڪہ تاختے و باختے ...
#چادر را بدون حیا❗️
تو بودے ڪہ گرفتے دست ڪم ...
معنا و تفسیر پوشش و ردا❗️
وگرنہ که ...
چادر جایش درست هست ...
درست بالاے سرت ...
با همان ابهت و #اقتدار بی مثال❗️
پس ...
مثال دیگران نگویمت ...
تعویض ڪن عڪس #پروفایل را ...
یا ڪہ اول چادر بردار ...
بعد بتاز و بتاز❗️
چرا ڪہ چادر تقصیرے ندارد ...
و این تو هستے ...
ڪہ نیستے قدردان❗️
خب❗️
من با تو ...
دارم چند ڪلمہ حرف حساب❗️
چادرے ماندن،نگهدارے میخواهد ...
عزیزِ #خواهر جان ...
براحتے نبودہ و نیست ...
ارزندہ نگہ داشتن این دُرِّ گران❗️
یڪ تڪہ پارچہ بے معنا ...
ڪہ مفتخر بودن ندارد،جنس ارزان ...
پس برگرد ...
برگرد ...
برگرد بہ جایگاهت ...
تو را قسم بہ ...
گوشہ ے چادر مادرجان❗️
تصورڪن❗️
عروسے ڪہ ...
براے بالا رفتن ...
دست داماد را گرفتہ ...
و میرود پلہ بہ پلہ ...
آرام آرام ...
تو اے #عروس مشڪین پوشم ...
نگاہ ڪن بہ دستان مادر ...
بگو یا #فاطمہزهرا ...
و برگرد ...
برگرد ...
پلہ بہ پلہ ...
آرام آرام❗️
بہ جایگاهت ...
بہ چادر❗️
بعلاوہ ے حیا❗️
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#خاطرات_شهدا
💠مزار شهید حجت در خوزستان، شهرستان باغملک، روستای هپرو (۲۰کیلو متری شهرستان) است.
🔰یه بار باهم رفتیم #گلزار_شهدا🌷، تو ماشین🚙 گفت: آبجی یکی بهم گفته اقای رحیمی تو #شهیدمیشی ،برام دعا کن شهید بشم، گفتم انشاالله شهید میشی☺️
🔰شهید #حجت نشست کنار مزار شهید داشت فاتحه میفرستاد من یه گوشه ایستاده بودم👤 برگشت نگام کرد و لبخند زد😊 حالا میفهمم اون روز داشت به چی فکر می کرد💭 این #خاطره همیشه تو ذهنمه .
🔰اقا حجت #پنجشنبه به دنیا امد و پنجشنبه هم پر کشید🕊مادرم دوست داره برادرم #حسین هم در این راه برود بخاطر همین حسین ۴سال قبل🗓 برا #خادمی فرستاد و حسین روهم تشویق میکند👌
🔰شهید حجت همیشه اخر مجلس ها، به #جوون ها میگفت ،دوستان تلاش کنیم #راه_شهدا را ادامه بدیم، پشتیبان ولایت فقیه باشیم، کاری کنیم که #اقامون ازمون راضی باشه، دل مهدی رو خون نکنیم💔 و این #دعای_اخر مجالس هاش بود .
#شهید_حجت_الله_رحیمی
🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطونتر بود☺️ یعنی #شادتر بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت روحی😞 هم قرار داشتیم #خنده را روی لبمان میآورد.
🔰یک روز #برادر بزرگترش با دوستش👥 آمدند در خانه و گفتند: مامان #حسین سر من و دوستم را با آجر شکست💔 من با تعجب پرسیدم: چطور😟 حسین که از شما کوچکتر است #سر دو نفر شما را با هم شکست⁉️
🔰حسین گفت: میخواستم #مارمولک بکشم، آجر را به دیوار زدم، #آجر دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود🙂 بدون #وضو نمیخوابید❌ دبستان بود اما صبح #دعای عهدش ترک نمیشد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا📖 نمیخوابید، من که #مادرش هستم این کارها را نمیکردم.
🔰سال ۸۸ که از ماموریت #زاهدان برگشته بود به حسین آقا گفتم میخواهم برایت زن بگیرم💍 گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم 💥ولی باید #چادری باشد و با شرایط #پاسداری من کنار بیاید.
#شهید_حسین_مشتاقی
#راوی_مادر_شهید
🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطونتر بود یعنی #شادتر بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت روحی هم قرار داشتیم #خنده را روی لبمان میآورد.
🔰یک روز #برادر بزرگترش با دوستش آمدند در خانه و گفتند: مامان #حسین سر من و دوستم را با آجر شکست من با تعجب پرسیدم: چطور حسین که از شما کوچکتر است #سر دو نفر شما را با هم شکست⁉️
🔰حسین گفت: میخواستم #مارمولک بکشم، آجر را به دیوار زدم، #آجر دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود بدون #وضو نمیخوابید دبستان بود اما صبح #دعای عهدش ترک نمیشد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا نمیخوابید، من که #مادرش هستم این کارها را نمیکردم.
🔰سال ۸۸ که از ماموریت #زاهدان برگشته بود به حسین آقا گفتم میخواهم برایت زن بگیرم گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم ولی باید #چادری باشد و با شرایط #پاسداری من کنار بیاید.
#شهید_حسین_مشتاقی
#راوی_مادر_شهید
🕊|🌹 @masjed_gram
خداخیرت بده مادر.mp3
8.66M
🔹میشنوید؛
🔸تو #روضه ها یه زمزمهست
🔹گوش کنید؛
🔸شاید صدای فاطمهست...
🔹به مجلس عزای #حسینم اومدی
🔸خدا خیرت بده مادر
🔹این همه شب، برا پسرم سینه زدی
🔸خدا خیرت بده مادر
✨ #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
✨ #ماه_محرم #حسین
🎤 #حسین_طاهری
🏴 @masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
واسه همه مراسما سعی میڪرد یه #برنامه داشته باشیم...
#محرم بود. حسین اومد و گفت حاجی #ایستگاه_صلواتی بزنیم؟
گفتم آره چرا ڪه نه، اما با چی؟ گفت با همین چای و بیسڪوییتای خودمون!😊
یه میز گذاشت دم در مقر و شروع ڪرد. خودش هم چای میریخت و هم بیسڪویت میداد...
حال و هوای ایستگاه های #ایران شده بود، مردم هم #تعجب ڪرده بودن...🤔
تا حالا تو "عقارب" ( #سوریه) ازین ڪارا نشده بود ...
#حسین بنیان یه ڪار زیبارو گذاشت...
قرارشد واسه هفده #ربیع هم اینڪارو انجام بدیم ڪه البته نشد.
دشمن زد به محورمون وڪلا برنامه هامون بهم ریخت وشدیدا #درگیرشدیم.
حسین گفت هرطور شده #ایستگاهو میزنیم و بعد اینڪه شرایط مساعد شد همین ڪارو ڪرد که اتفاقا خیلی هم بهتر از ایستگاه #محرم شده بود.
بعدها جاسوسان خبر دادن که از ڪار حسین #عصبانی شدن و چون فهمیده بودن برنامه داریم، همون روز زده بودن به #محور ما...🙂💔
پ ن:
از وقتی رفتی ایستگاه های صلواتیتم رفته!
#راوی_مـادر_شهیـد✨
#شهید_حسین_معزغلامی
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا
°•♥️بسم رب الشهدا و الصدیقین♥️°•
جهاد_با_نفس
دفعه دومے ڪه #حسین رفته بود سوریه تو محرم🏴بود.
مثل همیشه بهش پیام داشتم میدادم
ازش پرسیدم #حسین عزادارے هم مےکنید اونجا؟!
گفت نه اینجا اڪثرا ۴امامے هستن عزادارے نمیڪنن...
بهم خیلے سخت میگذره ڪه نمیتونم عزادارے ڪنم خوش به حال شما خیلے استفاده ڪنید از محرم...🏴💔
بعد ها وقتے برگشت به #حسین گفتم چرا محرم رفتے
گفته بود
من همه ے چیزایے ڪه بهشون وابسته بودم گذاشتم ڪنار فقط یه چیز مونده بود ڪه نمیتونستم ولش ڪنم برم؛ اونم ایام محرم بود ڪه باید به نفسم غلبه مےڪردم و مےرفتم...🌹🕊
#شهید_حاج_حسین_معزغلامے♥️
🕊🌹| @masjed_gram
#شهدا
🍃هیئت ِحسین، خانه امید است برای ناامیدان از همه جا رانده. آنان که بغض هایشان را بغل کرده و به آغوش #حسین پناه آورده اند تا اشک بریزند و عقده های دل را خالی کنند. تشنه محبت #مادر_ارباب اند. همان مادر #پهلو_شکسته که مهمانان فرزندش را خریدارانه نگاه می کند و واسطه می شود برای روسیاهان😔
.
🍃فرزندان مادر، #مظلومیت را از مادر به ارث برده اند. آخر یا روضه کوچه و صورت سیلی خورده شنیده اند یا از در سوخته و مادر قد خمیده خاطره دارند و یا روضه گودال و ندای یا بنی حضرت زهرا داغ شده بر دلشان🥺
.
🍃اشک ریخته اند و میان هق هق ها، دست ها را مشت کرده اند. همان سینه زن های #عاشق را می گویم. #سید_اصغر_فاطمی_تبار ، یکی از آن هاست .دلش تاب نیاورد باز هم عاشورای دیگری را ببیند.ندای #هل_من_ناصر_ینصرنی از حرم عمه سادات به گوشش رسید. ضربان قلبش هیهات من الذله حسین را برایش تداعی کرد و ملکه ذهنش از سفر دنیا گفت و اینکه پایان قصه زندگی با خود اوست. کوله اش را اماده کرد و راهی شد. گذشت از دنیا و دل بستگی هایش. حتی از همسرش..😓
.
🍃نمیدانم کار اشک های آخر روضه بود یا نجواهایش در حرم #حضرت_زینب یا عشقش به حضرت مادر که در کوچه از پهلو #شهید شد و باز هم دل کوچه لرزید 😭
.
🍃آری.فرزندان #زهرا هم مظلومیت را به ارث برده اند هم #شهادت را....
#شهادت_مبارک فرزند زهرا❤️
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_سیداصغر_فاطمی_تبار
.
📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱۳۹۴.تپه های العیس حلب
.
🥀مزار شهید : خوزستان، شهرستان امیدیه، بخش جایزان
🕊 @masjed_gram
#حسین_جـان❤️
تا بگیرد زندگانے ام صفا،گفتم حسین
با همہ بے بندوبارے بارهاگفتم #حسین
دست هایم راگرفتے هرڪجا خوردم زمین
تا نهادم دسٺِ خود را روے پا گفتم حسین
خدا را شڪر گریان حسینم🌷
#محرم
#پروفایل
#استوری
◾️@M_imambagher_omd