eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
716 ویدیو
38 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
. #ریحانه #قسمت_دهم #بعضیا_میگن_یعنی_خدا_فقط_به_این_دوتا_موی_من_گیر_میده؟ ولش کن بابا...خدا مه
. ؟؟ کجای قران گفته مو وگردن پوشیده بشه؟🤔 به صراحت گفته، حالا بعضیا میخوان خودشونو به ندیدن بزنن یه بحث دیگست! 🔸آیه صریح قران،سوره نور(آیه 31)🔸 میگه به خانم ها بگو رو بندازن روی جیوب. حالا این یعنی چی؟ زبان عربیه هااا ،کاملترین زبان دنیا! تو عربی30 واژه داریم درمورد روسری ،هر کدومش یه مدل!هرکدومش یه اسم داره! خُمر در زبان عربی یعنی پارچه ای که اینقدر بزرگه،که چیزی رو اونقدر میپوشونه که هیچ قسمتی از اون چیز دیده نمیشه! توی فرهنگ لغت عرب براش مثال هم زدن،نوشته مثل اینکه رو بزاری روی پارچه ی بزرگی واین پارچه رو چند لایه تا بکنی که دیگه به هیچ وجه نشه این جواهر رو دید! پس از خودت نمیتونی ترجمه کنی هاااا .. گفته خُمر یعنی که تمام رو بپوشونه. خدا گفته یه پارچه بزرگ باید باشه که موهای تورو بپوشونه..روی گردن و سینت رو هم بپوشونه! ... --------------------------------------------- مناجات پایانی👇خیلی زیباست حیفم اوم براتون نزارم😊 ✨❣✨❣✨❣✨ ❤️خدای مهربانم ❤️ ✨میخواهم عهد و پیمان ببندم با تو،باتو که خالق همه منی،باتو که تنهاترین معبود ودوست دار منی،با تو که همه امید و پناهگاه ناامیدی های منی ... ✨با تو پیمان خواهم بست که تا لحظه جان دادن رضای تو و عشق تو، پیشگاهم باشد و با هر قدم شدن در راه رضای تو به جایگاه واقعیم که همان انسانیت است برسم. 🌟پس پیمان میبندم که: پیمان میبندم که در تمام کارهایم قدم از قدم بر ندارم مگر برای رضای تو ... 🌟پیمان میبندم که: حال که فرصت جوانی برایم مهیاست از این چشمه جوشان راه زندگی بنوشم واین جلا دهنده قلوب و شفا بخش روح را تلاوت کنیم. 🌟پیمان میبندم که: همواره امام زمان را نظاره گر اعمالم بدانم وتمام سعیم این باشد در راه ظهور و فرجش گام بردارم. 🌟پیمان میبندم که : که بعنوان یک مسلمان را همچون گوهر پوشیده در صدف گران بها بدانم و این دختر مسلمان را برای همه دختران جهان الگو قرار دهیم. 🌟پیمان میبندم که: با معبود یکتایم آن هنگام که صدایم زد ومرا به سوی خود خواند من هم با اشتیاق به سویش روانه شوم و اجابت کنم دعوتش را و شست و شو دهم خود را در زلالی نماز... 🌟پیمان میبندم که: همواره مانند دختر ایرانی،معتقد و مسلمان پرچم برافراشته ی را بالا نگه دارم و پاسدار و حافظ خون عزیزمان و پیرو مقام باشم.❤️🌹 ........................................................ 🔺لازم به ذکر است که چنین مطالبی در هیچ مدرسه یا هیچ کتابی به ما آموزش داده نشده ... قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلــــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
🔸چند وقت قبل از شهادت حسین یه جمله از رو گذاشته بودم پروفایلم. حسین خیلی دوست داشت این جمله رو. بهم گفت عجب جمله ایه آدمو می کنه. 🔹به شوخی بهش گفتم قابلتو نداره داداش. شما که خودت از زنده ای. تا مدت ها همون جمله رو گذاشته بود رو پروفایش. 🔸 اون جمله از شهید خرازی این بود: گاهی یک نگاه ، شهادت را برای کسی که لیاقت دارد سالها عقب می اندازد. چه برسد به کسی که هنوز شهادت بودن را نشان نداده. 🔹 از روزی که حسین شهید شده حال روزم کلا بهم ریخته. یاد که با حسین داشتیم می افتم یاد شوخی و خنده ها. 🔸یاد این جمله افتادم و بازخوردی که حسین نسبت به این جمله داشت‌. با خودم می گم حسین نشون داد. حسین کرد به این جمله ها و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. 🕊|🌹 @masjed_gram
💠رنگ 🔰از طرف لشکر بهم گفتند: برای مراسم اربعین که فردا است یک تابلو بزرگ🎆 از تصویر سید نقاشی کن. رفتم خونه شروع کردم به کشیدن تصویر سید. آن موقع ناراحتی شدید اعصاب🗯 داشت. 🔰بهم گفت: اگه میشه این تابلو را ببر ، می ترسم رنگ🎨 روی فرش بریزه. به خانمم گفتم: بیرون هوا سرد☃ است. من زیر تابلو پهن کردم. مواظب هستم که رنگ نریزد❌ 🔰تصویر را قبل از تمام کردم. آمدم وسایل را جمع کنم که آخرین قوطی از دستم سُر خورد و ریخت روی فرش😱 نمی دانستم جواب همسرم را چه بدهم. به من گفته بود اما من نرفتم😥 🔰بالاخره بیدار شد. با آب💧 و دستمال هم خواستیم رنگ را پاک کنیم بی فایده بود. خانم من همین طور که با دستمال روی فرش می کشید گفت: خدایا، فقط برای اینکه این شهید🌷 (س) بوده سکوت می کنم. 🔰میگن اهل محشر در قیامت، سرهارا از عظمت✨ حضرت زهرا (س) به زیر می گیرند. بعد خانمم نگاهی به انداخت و ادامه داد: فردای قیامت به مادرت بگو که من این کار را برای شما کردم. شما سفارش ما را بکن، شاید ما را کنند.» 🔰صبح با هم از خانه🏡 بیرون آمدیم. آماده حرکت شدیم. همان موقع خانم همسایه جلو آمد و به خانم من گفت: شما را می شناسید⁉️ یکدفعه من و همسرم با تعجب😟 به هم نگاه کردیم. 🔰خانم من گفت: بله، مگه؟! خانم همسایه گفت: من یک ساعت پیش⌚️ خواب بودم. یک جوان با چهره نورانی✨ شبیه زمان جنگ آمد و خودش را معرفی کرد. بعد گفت: از طرف ما از معذرت خواهی کنید و بگویید به پیمانی که بستیم عمل می کنیم. شفاعت شما در قیامت با (س)😭 🕊|🌹 @masjed_gram