eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
749 ویدیو
39 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
💢💢 ۴.: 🔻گل تا زمانی که در پوشش کاسبرگ خود پنهان است و رخ عیان ننموده، و است، ولی همین که از ورای کاسبرگ سر برآورد، کم کم و طراوت خود را از دست می‌دهد. زن نیز تا آن هنگام طراوتش پابرجاست که در پوشش و حجاب پنهان باشد. 💠امام علی"علیه السلام" فرموده‌اند: «محفوظ بودن زن برای او مفید‌تر است و زیبایی‌اش را بادوام‌تر می‌‌کند»* ✅احکام الهی، بیش از آن که به محدودیت لذت‌ها بیانجامد، به و می‌انجامد. از این رو حجاب از یک سو برای خانم‌ها محدودیت می‌باشد اما از سوی دیگر احساسات را سالم نگه می‌دارد و و را در کانون گرم خانواده متمرکز می‌سازد و زن و مرد را از بی‌تفاوتی نسبت به یکدیگر در نظام خانواده، نجات می‌دهد و این بحرانی است که هم‌اکنون دامنگیر جوامع غربی شده است. 📖*غررالحکم، ص۴۰۵ |•🌿•| @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
. #ریحانه #قسمت_سوم بعضی از خانمها میگن میدونید اصلا حجاب برا چیه؟؟؟؟؟ ✨برا اینه که ما خانم ها
. بعضیا میگن غربی ها رو دیدین چقدر پیشرفت کردن⁉️ خیلیییییییی پیشرفت کردن ..میدونین چرا ؟؟چون خانماشون بی حجابن؟؟😳 چه ربطی داره آخه؟؟😒 ❇️اره غربی ها پیشرفت کردن ،بخاطر نظمی که دارن...بخاطر مدیریتشون، بخاطر برنامه ریزی، بخاطر علم محوری....نه بخاطر حجاب نداشتن خانم هاشون... چرا بی خودی یه چیزایی رو بهم میچسپونیم⁉️ ❌اتفاقا غربی ها درباره حجاب نه تنها پیشرفت نکردن بلکه سقوط کردن.😕 🖊نیوزویک یه نشریه آمریکایی هستش، جزء 10نشریه برتر جهان ،دو تا آمار از نیوزویک به شما بدم ،از نیوزویک نه از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی! ببینیم اینا واقعا با بی حجابی پیشرفت کردن؟؟🤔 1⃣نشریه سال 1998: در هر ماه تعداد زیادی از دختران زیر 15سال در کشور ما(آمریکا) حامله میشوند ! در سال1997 در آمریکا 600هزار نوزاد نامشروع از مادران 12 تا19 ساله متولد و برای نگهداری به پرورشگاه سپرده شده اند! 2⃣نشریه سال 2003: در هر 14دقیقه به یک زن آمریکایی تجاوز میشود! در آمریکا از هر 4 کودکی که به دنیا می اید،یکی از آنها ماه عسل ازدواج نیست. 75درصد از نوجوانان امریکایی بین15تا19ساله بارها باهم رابطه جنسی داشته اند! حالا آمریکایی ها با بی حجابی رشد کرده اند⁉️🤔🤔 ⭕️نیل سایمون نظریه پرداز معروف آمریکایی توی یکی از مقاله هاش میگه: در کشور ما آمریکا 86درصداز مردم اهل مطالعه هستند ..و 87 درصد ازمردم زنا کار.....! 87درصد ازمردم یه کشور زنا بکنن خییییلیه!!! ایشون گفته بود: پس نتیجه میگیریم در کشور ما امریکا تعداد زنا کارها بیشتر از تعداد کسانی است که اهل مطالعه هستند!! من اصلا نمی پذیرم که امریکایی ها با بی حجابی رشد کردن! ❌اتفاقا سقوووووط کردن اونم اساسی...❌ ⭕️در رژیم گذشته داشتن همین بلارو سر ماهم می اوردن ازسال1348 تا 1357 در ایران 610 فیلم سینمایی تولید شده،فیلمهای تلوزیونی نه ها، فیلمهای سینمایی که روی پرده سینما به نمایش گذاشته میشه، نقش خانمها در این 610 فیلم سینمایی قبل انقلاب بررسی شد! حالا نقش خانمها چی بود⁉️ اینا بود:👇👇👇👇 ⛔️به عنوان زن فاحشه! ⛔️به عنوان رقاصه عریان! ⛔️به عنوان ساقی (کسی که بره برا مردا مشروب بریزه اونا بخورن و مست بشن) ❌نقش زن خراب در این فیلمها 3برابر زنهای محصل (دانشجو..دکتر ..مهندس) بود ! همین بلایی که توی غرب سر زنهاشون اوردن،داشتن سر ماهم می اوردن، داشتن میگفتن که زن وسیله لذت بردن مرده،شما هیچ ارزشی ندارید!😡 شما یه چیزی هستید که مردا هر وقت دوست داشتن بیان ازتون لذت ببرن،بعدشم پرتتون کنن اونور!😏😠 ... قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_سوم •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ اون شب وقتی مهمون
🌸🍃 🍃 ❤️ •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 💞 چند روز بعد مراسم شیرینی خورون و نامزدی در خونه ما برگزار شد. مردا و زنا جدا تو دو تا اتاق نشسته بودن. من تو انباری قایم شده بودم و زار زار گریه میکردم😭 خدیجه همه جارو دنبالم گشته بود تا عاقبت پیدام کرد. 💠 وقتی منو با اون حال زار دید شروع کرد به نصیحت کردن و گفت دختر! این کارا چه معنی داره؟ مگه بچه شدی؟ تو دیگه چهارده سالته. همه دخترای هم سن تو آرزوشونه پسری مثل صمد بیاد خواستگاریشون و ازدواج کنن☺️👌 مگه صمد چه عیبی داره؟😒 صمد پسر خوبیه ☺️ تو رو هم دیده و خواسته😎 از خر شیطون بیا پایین. با حرفای زن داداشم کمی آروم شدم. باهم رفتیم تو حیاط. رفتیم تو اتاق و همه برام دست زدن و به ترکی شعر خوندن🌹👏🌹 ولی من حس و حالی نداشتم😔 اصلا انگار قرار نبود عروس بشم😏 تو دلم خدا خدا میکردم زودتر تموم بشه و پدرم رو ببینم🤕 مطمئن بودم همینکه پدرم دستی روی سرم بکشه تمام غم و غصه ها یادم میره😍😍😍 چند روز از اون ماجرا گذشت. یه روز صبح بهاری تصمیم گرفتم برم تو حیاط باغچه سرسبز رو ببینم. مشغول تماشا و لذت بردن بودم که یهو صدایی شنیدم😳 انگار کسی از پشت درختا صدام میکرد🤔 اول ترسیدم و جا خوردم 😨ولی کمی که گوش دادم صدا واضح تر شد و بعدم یه نفر از دیوار کوتاهی که پشت درختا بود پرید توی باغچه😱 تا خواستم حرکتی کنم سایه ای از روی دیوار دوید و اومد جلوم وایساد😰 باورم نمی شد🙄 صمد بود🙃 با شادی سلام داد😍 دستپاچه شدم بدون اینکه حرفی بزنم دویدم توی حیاط و رفتم تو اتاق و در رو از پشت قفل کردم😶 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• هر شب در ڪانال☺️👇🏻 📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌺🍃🌺 🍃🌺 🌺 #فرقه_ضاله_یمانی #قسمت_سوم ❌ستاره داوود❌ نشان جریان الیمانی ستاره منحوس صهیونیستی موسوم
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 ❌امضاء❌ گاطع در امضایش حتی از ملائکه جبرئیل، میکائیل و اسرافیل نیز سوءاستفاده کرده و در زیر تمام نامه‌هایش عبارت«بقیّة آل محمد، الرکن الشدید، احمد الحسن وصی و رسول الامام المهدی إلی الناس اجمعین، المؤیّد بجبرئیل، المسدّد بمیکائیل، المنصور باسرافیل، ذریّة بعض‌ها من بعض والله سمیع علی‌ام» را درج می‌کند. ❌شروع دعوت و بیعت‌گیری❌ شروع بیعت‌گیری این فرقه با عملیات روانی زیادی شروع شد آنها در ابتدا تشکیل دسته‌هایی چندنفره می‌دادند تا با استفاده از ظرفیت نماز جمعه‌ها در عراق در میان مردم حضور یافته و شعار سر دهند. این گروه با شعار «جاء المهدی، جاء المهدی» صفوف نماز جمعه را به هم می‌ریختند تا بیشترین جلب‌توجه را کنند. پیروان این گروه در سال 1382 حتی در نماز جمعه شهرهای اهواز، قم، کرج، مشهد نیز در صفوف نماز جمعه اختلال ایجاد کرده و ظهور یمانی را جار زدند. ازجمله توجیهاتی که اعضاء این گروه بدان تمسک می‌جویند، بیعت برای امام زمان است. در توجیه می‌گویند اگر این بیعت موردنظر امام زمان(عج) نبود، حتماً آقا شخصاً جلوی آن را می‌گرفت، چرا امام زمان جلوی ما را نمی‌گیرد. چرا کس دیگری نیست تا از طرف امام زمان(عج) بیعت گیرد. این ادعای گزاف در حالی است که نیابت عام امام زمان به دستور ایشان در زمان غیبت با علمای اسلام و اداره حکومت با ولایت‌فقیه است. در خصوص عهد نیز ادعیه معتبری مانند دعای عهد با حضرت در زمان غیبت ایشان وجود دارد. بعد از حادثه الزرگه، یمانی تصمیم گرفت در عاشورای سال ۱۴۲۹ قیام کند، اما یک ماه قبل از آن ۴۰ نفر از پیروانش در نجف دستگیرشده و طرح قیام در روز تاسوعا و قتل‌عام زائرین حرمین امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) و اشغال حرمین لو رفته و شکست خورد. مبلغان این فرقه با توجه به اینکه می‌دانند طرفدارانشان از اقشار کم‌اطلاع هستند، هر واقعه‌ای را بعد از رخ دادنش به خود نسبت داده و ادعا دارند قبلاً احمد الحسن در محافل مخفی آن را پیشگوئی کرده است! به جهت آشنایی در این بخش تنها به برخی ادعاهای گاطعی اشاره می‌کنیم. ... 📚منابع: 1⃣ روایت از سفینه البحار به نقل از حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ۱۳۷۶، ج 10، ص 617. 2⃣ غیبه نعمانی، ص 163؛ بحارالانوار، ج 52، ص 75 3⃣حیدری آل کثیری، محسن؛ حیدری چراتی، حجت، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390. 4⃣ علی‌اکبر مهدی پور، بررسی چند حدیث شبهه‌ناک، فصلنامه انتظار، شماره 14. 5⃣حیدری آل کثیری، محسن، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390. 6⃣منتخب الانوار تألیف السید علی بن عبدالکریم بن عبدالحمید النیلی النجفی، صفحه 343. 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 @masjed_gram 🌺 🍃🌺 🌺🍃🌺
﴾﷽﴿ ❤️ ❂○° °○❂ با رفتن همه،صغری و سمانه حیاط را جمع و جور کردند،و بعد از شستن ظرف ها ،شب بخیری به عزیز گفتن و به اتاقشان رفتند،روی تخت نشستند و شروع به تحلیل و تجزیه همه ی اتفاقات اخیر که در خانواده و دانشگاه اتفاق افتاد،کردند. بعد از کلی صحبت بلاخره بعد از نماز صبح اجازه خواب را به خودشان دادند. ******** سمانه با شنیدن سروصدایی چشمانش را باز کرد،با دستانش دنبال گوشیش می گشت،که موفق به پیدا کردنش شد،نگاهی به ساعت گوشی انداخت با دیدن ساعت ،سریع نشست و بلند صغری را صدا کرد: ــ بلند شو صغری،دیوونه بلند شو دیرمون شد ــ جان عزیزت سمانه بزار بخوابم ــ صغری بلند شو ،کلاس اولمون با رستگاریه اون همینجوری از ما خوشش نمیاد،تاخیر بخوریم باور کن مجبورمون میکنه حذف کنیم درسشو ــ باشه بیدار شدم غر نزن سمانه سریع به سرویس بهداشتی می رود و دست و صورتش را می شورد و در عرض ده دقیقه آماده می شود،به اتاق برمیگردد که صغری را خوابالود روی تخت می بیند. ــ اصلا به من ربطی نداره میرم پایین تو نیا چادرش را سر می کند و کیف به دست از اتاق خارج می شود تا می خواست از پله ها پایین بیاید با کمیل روبه رو شد ــ سلام.کجایید شما؟دیرتون شد ــ سلام.دیشب دیر خوابیدیم ــ صغری کجاست ؟ ــ خوابیده نتونستم بیدارش کنم ــ من بیدارش میکنم سمانه از پله ها پایین می رود ،اول بوسه ای بر گونه ی عزیز زد و بعد روی صندلی می نشیند و برای خودش چایی میریزد. ــ هرچقدر صداتون کردم بیدار نشدید مادر،منم پام چند روز درد می کرد،دیگه کمیل اومد فرستادمش بیدارتون کنه ــ شرمنده عزیز ،دیشب بعد نماز خوابیدیم،راستی پاتون چشه؟ ــ هیچی مادر ،پیری و هزارتا درد ــ این چه حرفیه،هنوز اول جوونیته ــ الان به جایی رسیده منه پیرو دست میندازی سمانه خندید و گفت: ــ واه عزیز من غلط بکنم ــ صبحونتو بخور دیرت شد سمانه مشغول صبحانه شد که بعد از چند دقیقه صغری آماده همرا کمیل سر میز نشستند،سمانه برای هردو چایی می ریزد. ــ خانما زودتر،دیر شد دخترا با صدای کمیل سریع از عزیز خداحافظی کردند، و سوار ماشین شدند. صغری به محض سوار شدن ،چشمانش را بست و ترجیح داد تا دانشگاه چند دقیقه ای بخوابد ،اما سمانه با وجود سوزش چشمانش از بی خوابی و صندلی نرم و راحت سعی کرد که خوابش نبرد،چون می دانست اگر بخوابد تا آخر کلاس چیزی متوجه نمی شود. نگاهی به صغری انداخت که متوجه نگاه کمیل شد که هر چند ثانیه ماشین های پشت سرش را با آینه جلو و کناری چک می کرد،دوباره نگاهی به کمیل انداخت که متوجه عصبی بودنش شد اما حرفی نزد. سمانه از آینه کناری کمیل متوجه ماشینی مشکی رنگ شده بود ،که از خیلی وقت آن ها را دنبال می کرد،با صدای "لعنتی "کمیل از ماشین چشم گرفت،مطمئن بود که کمیل چون به او دید نداشت فکر می کرد او خوابیده است والا ،کمیل همیشه خونسرد و آرام بود و عکس العملی نشان نمی داد. نزدیک دانشگاه بودند اما آن ماشین همچنان،آن ها را تعقیب می کرد،سمانه در کنار ترسی که بر دلش افتاده بود ،کنجکاوی عجیبی ذهنش را مشغول کرده بود. کمیل جلوی در دانشگاه ایستاد وصغری که کنارش خوابیده بود ،بیدار کرد،همراه دخترا پیاده شد ،سمانه با تعجب به کمیل نگاه کرد،او همیشه ان ها را می رساند اما تا دم در دانشگاه همراهی نمی کرد،با این کار وآشفتگی اش،سمانه مطمئن شد که اتفاقی رخ داده. ــ دخترا قبل اینکه کلاستون تموم شد،خبرم کنید میام دنبالتون تا صغری خواست اعتراضی کند با اخم کمیل روبه رو شد: ــ میام دنبالتون،الانم برید تا دیر نشده سمانه تشکری کرد و همراه صغری با ذهنی مشغول وارد دانشگاه شدند ✍🏻 نویسنده :فاطمه امیری ------------------------------------------------ 😉 هر شب از ڪانال☺️👇🏻 📚❤️| @masjed_gram