eitaa logo
مــــــــا وَ شُــــــــهَـــدا
78 دنبال‌کننده
195 عکس
60 ویدیو
0 فایل
حضرت امام خامنه‌ای: «گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاالسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند.» ۱۳۷۶/۰۲/۱۷
مشاهده در ایتا
دانلود
هر شھیدی‌ را‌ که دوستش‌ داری کوچه دلت‌ را‌ به نامش‌ کن یقین‌ بدان‌ در‌ کوچه پس‌ کوچه های پر‌ پیچ‌ و‌ خم‌ دنیا‌ تنھایت‌ نمی گذارد ..🌱 پنج شنبه ویاد شهدا با ذکر به تعداد دلخواه 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
🌷 حسن را کنار مسجد سوسنگرد دیدم در حالی که از بازویش خون می چکید و برجک یک تانک کنارش افتاده بود. گفتم چی شد؟ گفت: دشمن خانه به خانه در سوسنگرد پیش روی می کرد. ناراحت و مستأصل در کوچه ها می گشتم. وقت نماز مغرب بود. به خانه ای وارد شدم و به نماز ایستادم. بعد از نماز سرم را به سجده گذاشته بودم که برای لحظه ای خوابم برد. ناگهان شنیدم ندایی می گوید: حسن، بلند شو، الان وقت خواب نیست، سربازان من به کمک تو نیاز داند. از جا پریدم. وارد خیابان شدم. در تاریکی شب پایم به یک قبضه آرپی جی گیر کرد. کمی آنطرف تر یک کوله موشک آرپی جی دیدم. کوچه به کوچه پیش می رفتم و هر ماشین دشمن را می دیدم یا صدایش را می شنیدم، یک گلوله به آن می کوبیدم. تا رسیدم به مسجد و این تانک. قبل از اینکه شلیک کنم. گلوله تیربار روی تانک به بازویم نشست، اما گلوله آخرم را به آن کوبیدم، در اثر انفجار برجکش برداشته و کناری افتاد... آن شب حسن هشت تانک و بیست خودرو و نفر بر عراقی را شکار کرده بود. همین شکست زرهی دشمن در سوسنگرد، از عوامل اصلی عقب نشینی دشمن از سوسنگرد بود. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
مردے که عاشــق جنــگ با بود..... 🌷بعد جنگ هـم, جنگش تمام نشـد, ۷۰ درصد جانباز بود, نصــف ریه نداشت, امـا از پا ننشـست. رفـت لبنان, شد یکی از نزدیکان, سید حسن نصرالله. یکـبار اسراییلی ها با راکــت, ماشـینش را زدند, چنــد روز شادے می کردن امـا حاج عبـدالله, به طور معجــزه آسـایی جان به در برد! 🌷 حاج عبدالله مردی بسیار ساده، بی ریا و خاکی بود و به لحاظ مدت حضور، فعالیت بالا و توانمندیهای ویژه ، درجه های زیادی به او اعطا گشت ولی هر بار از گرفتن آنها خودداری می کرد، دوستانش او را تشویق می کردند تا درجه اش را دریافت کند، اما او که با این حرفها غریبه بود، همیشه می گفت: «درجه ما نزد خداست» هیچ وقت با لباس و درجه جایی حاضر نمی شد و دوست داشت با همه یکسان باشد. 🔰یــک روز با علاقه و احســاس عجیبــے پیش مــن آمد و گـفت: داده ام داخل چــتر پروازم را «یازهــرا(س) بنویــسند، مے خواهم وقتــے در آســمان ، بالاےسرم را نگاه مے کنم ، جز نــام حضرت زهــرا(س) نبــینم. 🔰او هــر وقت می خواســت کسی حرفش را کامل و بدون چون و چرا قبول کند می گفت: «به زهــراے اطهـــر» حاج عبدالله رودکی 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
🌿 شهيد باكري: عزيزانم‌! اگر شبانه‌روز شكرگزار خدا باشيم كه نعمت اسلام و امام را به بما عنايت فرموده‌، باز هم كم است‌. آگاه باشيم كه صدق نيت و خلوص در عمل‌، تنها چاره‌ساز ماست‌. ...‌بدانيد اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست‌. هميشه به ياد خدا باشيد و فرامين خدا را عمل كنيد‌. پشتيبان و از ته قلب مقلد امام باشيد‌. اهميت زياد به دعاها و مجالس ياد اباعبدالله (ع‌) و شهدا بدهيد كه راه سعادت و توشه آخرت است‌. همواره تربيت حسيني و زينبي بيابيد و رسالت آنها را رسالت خود بدانيد‌. و فرزندان خود را نيز همانگونه تربيت كنيد كه سربازاني با ايمان و عاشق شهادت و علمداراني صالح و وارث حضرت ابوالفضل (ع‌) براي اسلام بار بيايند‌. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
هرموقع‌میخواست‌ازفضا‌ےِمجازۍ ‌استفاده‌کنہ،حتماًوضو‌میگرفت‌و ‌معتقدبود‌کہ‌این‌فضاآلوده‌است‌و‌ شیطان‌ما‌را‌وسوسہ‌میکند.!.📲 -شھید‌مسݪم‌خیزاب•• 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🦋 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
🎁یک شب مانده به شب تولد عمار در سال ۹۴ وقتی به خانه آمد بسته‌ای همراهش بود، داخل آن کتاب کادو شده‌ای قرار داشت. پرسیدم کتاب چیست؟ گفت: یکی از دوستانم به خاطر تولدم هدیه داده است. 📦کاغذ کادوی کتاب را که باز کرد دیدم برای لحظه‌ای خیره شد به عکس روی آن و چنان صورتش سرخ شد که سرخی چهره اش را تا نزدیکی گوشش دیدم! عمارلبخندی زد.پرسیدم کتاب چی هست؟ چرا خندیدی و سرخ شدی؟ کتاب رابرگرداند و عکس روی آن را نشانم داد، دیدم کتاب سلام برابراهیم است. پرسید این شهید را می‌شناسی؟ گفتم بله، ابراهیم هادی است که خداوند همه صفات خوب را درنهادش قرار داده. همانطور که کتاب دستش بود گفت: این شهید به من لبخند زد! جدی نگرفتم، گفت باور کن بهم لبخند زد، گفتم باباجان اگر به تو لبخند زده پس یعنی از طرف شهید دعوت شدی به بهشت، همانطور که رهبر معظم انقلاب گفت این شهدا ستارگان درخشان آسمان هستند و اگر به آنان تمسک بجویی راه را نشان می‌دهند. خیلی خوشحال شد. چند روزی گذشت که این کتاب را خواند و این مدت برنامه‌ای برای رفتن به سوریه نداشت. یک شب در جمع خانواده عنوان کردم قرار است اگر خدا بخواهد با یکی از دوستانم برویم سوریه. تا این را گفتم عمار دستش را به علامت اعتراض بالا آورد و گفت دیگه نوبت ما جووناست، شما به اندازه کافی در زمان دفاع مقدس به جنگ رفتید، کمی با هم بحث کردیم، گفت امکان ندارد بگذارم بروید. عمار به سوریه اعزام شد و در جمع مدافعین حرم قرار گرفت و با دعوت شهید هادی به کاروان شهدا ملحق شد. بهمنی 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
مادر گفت: نرو، بمان! دلم میخواهد پسرم عصای دستم باشد...🥹 پسر گفت: چشم.. هر چه تو بگویی فقط یك سوال! میخواهی پسرت عصای این دنیایت باشد یا آن دنیا؟ مادرش چیزی نگفت و با اشك بدرقه اش كرد.... 🌹 شادی روح شهدا فاتحه و صلوات 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
🌹 نمازهایش به موقع بود و به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد. نماز شبش هیچ وقت ترک نمی شد و حتی در سوریه که خیلی خسته بودند و با کمبودِ آب هم مواجه بودند. دوستانش می گفتند ته مانده آب های بچه ها را جمع می کرد و در آن سوز و سرما تجدید وضو می کرد و نماز شب می خواند. 🌹نیمه شب که برای نماز شب بیدار میشد بعد از نماز شب، زیارتنامه همه ائمه راکه در گوشیِ موبایلش داشت می خواند و به زیارت حضرت زینب که می رسید با دو دست به سرِخودش می زد و ضجهه می زد و گریه می کرد و آخر هم فدایی بی بی شد... 🌷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
یادی از شیرازی 🔻 🔰در آخرین شب زندگی اش در حالی که در تب می سوخت همسرش را راضی می کند تا او را به مجلس دعای توسل برساند به گواه دوستانش، آن شب مثل همیشه بشدت منقلب بود. پس از مراسم دعا، همه سوار اتومبیل میشوند. ماشین حرکت می کند که در مسیر با حمله ضد انقلاب و با اصابت گلوله به سر مبارکش به میرسد. ✍ : 🔹همســرم بـدان ڪه من نســرین کسے ڪه تو را دارد، را هم بسیار دوســت مے‌دارم، چون خــداے خــود را در آن زمــان پــیدا مےکنم. از تــو مے‌خواهــم اگر می‌خواهے فردے خداگــونه باشـــی و درس دهنـــده، از امـــروز و از این ســـاعت سعی کنی تمــــاس خود را با خــدای خویــش بیـــشتر کنــے و همیـــن طــور معلــّمے باشی جدّے. 🌷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
هدایت شده از محله با صفای آستانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـــولای مـــا نــمـونـهء دیـــگر نــداشــتــه اســت:)) اعــجــاز خـلقــت اسـت و بـرابـر نـداشــتــه اســـــت🤍 📍 روزشمار عید غدیر ۵روز مانده تا عید الله اکبر«غدیر خم»
[عباس] بابایی نصفه شبی داره تو پایگاه هوایی آمریکا میدوه. کلنکل آمریکاییه از پارتی شبانه اومده میگه عباس برای چی داری میدوی؟ بابایی چی گفت؟ گفت :شهوت بهم فشار آورده. دارم میدوم خسته کنم خودمو که گناه نکنم. آمریکاییه که نفهمید خندید و رفت... . خدا چی گفت؟ خدا گفت برای من میدوی؟ نصفه شب میدوی؟ تو آمریکا میدوی؟ زمان شاه میدوی؟ خلبان فانتومی میدوی؟ دور از چشم همه میدوی؟ 📛 اونوقت بچه‌ها من رفتم تو هندوستان، دختر و پسر دانشجو تو هندوستان نشسته میخونه و گریه میکنه. من به این مترجمه گفتم اینا مقتل میخونن؟ اینا دارن روضه‌ی امام حسین علیه السلام میخونن؟ گفت حاجاقا شما هندی و اردو بلد نیستی. اینا کتاب «پرواز تا بی نهایت» [شهید عباس بابایی] دارن میخونن و گریه میکنن... . ✅برای خدا بدو خدا همه رو دنبال تو میدوونه! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
🌷تازه از مدرسه برگشته بود. آمد پیش من و گفت: «مادر، اگه یه چیزی بخوام، برام میخری؟» با خودم گفتم حتماً دست دوستاش یه چیزی، خوراكی ای دیده ، دلش كشیده . - «بگو مادر. چرا نخرم!» - «كتاب نهج البلاغه می خوام!» آن زمان ها، در دوران سیاه ستم شاهی كمتر كسی پیدا می شد اهل قرآن و نماز باشه، چه برسه به نهج البلاغه! هر طوری بود بعد از چند روز، مقداری پول جور كردم و بهش دادم. وقتی از مدرسه آمد، دیدم تو پوست خودش نمی گنجه. كتاب بزرگی دستش بود، فكر نمی كردم برا خواندنش وقت بذاره. اما از اون روز به بعد، همیشه باهاش بود حتی در روزهای سخت جنگ! 🌷به روایت شهید خلیل مطهر نیا؛ « با شهید حاج علی اکبر رحمانیان هفت سال شبانه روز در کنار یکدیگر در یک سنگر، در یک محیط، در یک رزم بی امان بر علیه دشمنان اسلام و قرآن جنگیدیم. شهید مظلومی بود که من با تمام وجود و با تمام درک و احساس خود به او عشق می ورزیدم و زندگی و حیات حقیقی خود را مرهون فداکاری ها و ایثارگری ها و دلسوزی های او می دانم .... علی اکبر به من می گفت: «برادرم نمی دانی چقدر لذت می برم از سوختن در گلوله های دشمن که مثل باران بر زمین می ریزد. چقدر دوست می دارم که با قطعه قطعه شدن بدنم و حتی باقی نماندن خاکستری از پیکرم، گمنام همچون مولایم حضرت علی(ع) به دیدار خدا بشتابم!» [ وقتی شهید شد، نیمه بالایی تنش با ترکش تکه تکه شده بود...] 🌷کلید خانه ای را به حاج علی اکبر داده بودم تا اگر خانواده اش را آورد در آنجا مستقر کند. رفتم تا ببینم ایشان خانواده اش را آورده است یا نه. دیدم زن و بچه اش را در حیاط خانه گذاشته و خودش رفته دنبال کلید. به آنها گفتم از کی اینجا هستید: «گفتند از صبح تا حالا اینجا هستیم، اکبر رفت کلید بیاورد اما هنوز پیدایش نشده.» یکی را فرستادم کلید ساز بیاورد. آن شب را دنبالش گشتیم پیدایش نکردیم. صبح او را در خط دیدم. گفتم: «اکبر، زن و بچه ات!» - «راست میگی! آمدم کلید بیاورم، کاری پیش آمد رفتم به خط.» - «اگر ما به خانه نرفته بودیم چی می شد!» - «هیچی، این همه مردم آوره و جنگ زده در دنیا هستند، خانواده من هم یکی از آنها!» این قدر جنگ و منطقه برایش مهم بود که مسئله به این مهمی را هم فراموش می کرد https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیه‌ای که از آقا گرفته با او دفن شود، جا خوردم نمی‌دانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم، همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او می‌دانستم، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیده‌ام در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را مس نمی‌کنند و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتاده‌ایم. https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا آرمان جان، آقا آرمان علی وردی عزیز، که اگر بودی لابد الان شمع تولد بیست و دو سالگیت را فوت می کردی، می دانم که جایی در آن بالاها، در آسمان چندم، میان ابرها و ماه ها، در کنار فرشته و پری، داری تولدت را طوری دیگر که حکما به عقل ما زمینی ها راه ندارد جشن می گیری... آقا آرمان عزیز، که راهت شد آرمان بچه های عاشقی وطن، شد هدف و آرزوی مردان شهادت طلب، تولدت مبارک... https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
امروز، بیشتر از دیروز دوستتون دارم ! و فردا بیشتر از امروز...❤️ و این، ضعف من نیست قدرت شماست ! پنج شنبه ویاد شهدا باذکر 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دق کردن دختر شهید مدافع حرم از خبر نحوه شهادت پدر 😔 🏴 بمیرم برات رقیه جان.... 👆 ( س) ﺷﻬﺪاﻳﻴﻢ... 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
🌱 در زمان دفاع مقدس خدمت (ره) رسیدند و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی خورد، مرخصی خواستند. ▫️ وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه‌ی جنگ پرسیدند، شهید بابایی فرمود: من در دهه اول محرم برای شستن استکان‌های چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که من را نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم. ▫️ امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
44.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان عجیب شهادت شهید مصطفی صدرزاده(سیدابراهیم) در روز تاسوعا🖤💔 با حال خوب ببینید منم دعا کنید 🪴 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
🌹یا شهید🌹 نقل می کرد: عملیات والفجر۲ بود (حاج عمران) قبل از حرکت برای گردان زیارت عاشورا می خواندم... دعا را به رسول دادم و گفتم ادامه بده... چند فراز را خواند تا رسید به این عبارت: 🔹️اللّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا محمد و آل محمد و مَماتی مَماتَ محمد و آل محمد (خدواندا زندگی و حیات ما را زندگی و حیات محمد و خاندانش قرار بده و مرگ ما را مرگ آنان قرار بده ) باز خواند! 🔹️و مَماتی مَماتَ محمد و آل محمد و تکرار کرد... شروع کرد به اشک ریختن و باز خواند... 🔹️و مَماتی مَماتَ محمد و آل محمد اشک می ریخت و این فراز را تکرار می کرد. گفتم: رسول ، ادامه بده وقت نداریم. اما فقط اشک می ریخت و این فراز را می خواند و تکرار می کرد. دعا را از دستش گرفتم و خودم تمام کردم. به سمت منطقه عملیات حرکت کردیم. منطقه کوهستانی بود. رسول هم که از ناحیه ران مجروحیت داشت ، با لنگیدن جلو نیروها حرکت می کرد. به جایی رسیدیم که مقداری آب بین سنگ ها یخ زده بود ، رسول یخ را شکاند و شروع به گرفتن وضو کرد... گفتم: چه وقت وضو گرفتن است؟ گفت: می خواهم با وضو باشم! به خط درگیری رسیدیم... رسول با صدایی بلند نیروها را به حمله ترغیب می کرد که ناگهان صدایش خاموش شد... فهمیدم رسول شهید شد! 😔😔😔😔 هدیه به طلبه عارف ، شهید صلوات 🤲 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
📝دل نوشته حججی در محرم🏴 سال ۹۵:👇 ‌ 🥀🌱یا رب علیه‌السلام ‌ 🔰خدایا؛ عقدۀ دل💓 پیشت باز نکرده‌ام و باز به لطف شما فرصتی مهیا شد...خدایا؛ محرم حسین علیه‌السلام رسید... تاسوعا رسید... عاشورا رسید...محرم رو به اتمام است و هنوز...خدایا؛ چه شده است⁉️مگر چه کرده‌ام که این‎گونه باید رنج و فراق بکشم؟خدایا؛ می‌دانم... می‌دانم 🔰 روسیاهم🖤، پرگناهم😔...اما... تو را به حسین علیه‌السلام... تو را به زینب سلام‌الله‌علیها... تو را به عباس علیه‌السلام...خدایا... دیگر بس است... اصلاً بگذار این‌گونه بگویم... غلط کردم.... بگذر... بگذر از گذشته‌ام. ببخش...باور ندارم در عالم تو را راهی نباشد.❌ ‌ 🌸 اله العالمین...🌸 ‌ 🔰ببخش آن گناهانی🔞 را که از روی جهالت انجام داده‌ام. آن خطاهایی را که دیدی و حیا نکردم. خدایا، تو را به مُحرَم 🚩حسین علیه‌السلام مرا هم مَحرَم کن... این غلام روسیاه پرگناه بی‌پناه را هم پناه بده...خدایا، گذشت و من کل سال را تنها با خاطرات همان چند روز جهاد گذراندم...زنده‌ام به دوباره رفتن... 🔰مپسند... مپسند که این‌ رنج بکشم...سینه‌ام دیگر تاب ندارد... مگر چند نفر شوق رفتن دارند⁉️یعنی بین این همه خوبان چون من راه ندارد؟مگر جز این است که حسین علیه‌السلام هم علیه‌السلام را برد و هم حُر را...مگر جز این است که هم حبیب روسفید شد و هم جو ْن...خدایا 🔰 اگر شوقی هست، اگر هست، اگر روحم به تکاپو افتاده است برای رفتن همه و همه به لطف تو بوده و بس...می‌توانستی مرا هم در این دنیا غرق کنی...می‌توانستی مرا هم آنقدر سرگرم دنیا کنی که فکر جهاد هم نباشد چه برسد به رفتن... آنقدر وابسته‌ام کنی که نتوانم از داشته‌هایم دل بکنم...اما خدایا، از همه چیز دل💖 بریده‌ام...از زن و فرزندم گذشتم... 🔰دیگر هیچ چیز این دنیا ارزشی ندارد جز آنچه که مرا به تو برساند...خدایا، من از همه چیز این دنیا تو نیز از من بگذر...و این همه را فقط از لطف تو می‌دانم...پس: ای که مرا خوانده‌ای؛ راه نشانم بده ... ‌ 🌷 🍃🌹🍃🌹🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوری زندگی کنید که پدرتون این طوری ازتون راضی باشه بوسه پدر شهید عباس بابایی بر پای پسرش ... پانزدهم مرداد سالروز شهادت سرلشگر خلبان عباس بابایی(1366) 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
شهیدمدافع حرم جان محمد علی پور معروف به ابومحسن (زاده ۱ دی ۱۳۴۴ - شهادت۱۳ مرداد ۱۳۹۶) نظامی ایرانی و از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ ایران و عراق و از مستشاران ایرانی حاضر در جنگ داخلی سوریه بود. از او به عنوان «فرمانده ارشد زرهی جبهه مقاومت» یاد می شود. ❤️حاج قاسم سلیمانی می‌گفت: «جان‌محمد؛ یعنی فدایی رسول الله...»  این لقب را حاج قاسم به سردار جان‌محمد علیپور، فرمانده ارشد زرهی جبهه مقاومت داده بود. ✅بردباری و صبوری از ویژگی‌های اخلاقی شهید علیپور علیپورپسرعموی شهید، بردباری و صبوری را از مهمترین ویژگی‌های اخلاقی سردار شهید مدافع حرم جانمحمد علیپور برشمرد و گفت: 💫 این شهید والامقام در برابر مصائب و مشکلات مقاومت می‌کرد و احترام وافری برای پدر و مادر، بزرگان و خانواده قائل بود. فرازی از وصیت‌نامه سردار شهید این کافران نبودند که خیمه امام حسین(ع) را به آتش کشیدند، بلکه به ظاهر دین‌دارانی بودند که از دین به غیر از نام هیچ نفهمیده بودند. بارالها مرا از آنانی قرار بده تا دین داریم بر پایه معرفت استوار باشد و با بصیرت در فتنه‌های روزگار که مرد و نامرد از هم جدا می‌شوند در صف حسین دورانم جان ببازم. 🌺یادشهداباصلوات 🌺 💫🌷 🕊🌱 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c
🗓سالروزترورخارچشم‌منافقان 🏳مسئول و نماینده انقلابی 🏳بانی‌تصویت‌اصل‌ولایت فقيه 🏳مطیع ولایت، آیت بصیرت 🏳شهید دکتر سیدحسن آیت ♦️رهبرمعظم انقلاب: شهید آیت چهره مبارز و فعال و خستگی‌ناپذیری بود که با گلوله انتقام منافقین کشته شد! ۶۲/۵/۱۴ 🌹شهیدآیت:به مصداق تعرف الاشیاء بأضدادها من به ضدم شناخته میشوم، من مبارزه بامنافقان را ادامه میدهم و بدانند آنها نمیتوانند شخصیتم را ترور کنند مگرآنکه جسمم را ترور کنند؛ درست است که این آقای میرحسین موسوی عضو حزب جمهوری اسلامی است اما در عین حال افکارش در خط ولایت نیست بلکه به عمل گرای فردی است و هوادار مصدق و جزو حلقه حبیب الله پیمان است بنابراین این موسوی و رهنورد به احتمال قوی در مسیری خواهند رفت که در آینده اگر خودشان را اصلاح نکنند، جلوی نظام هم میایستند، موسوی اصلاً به جمهوری اسلامی و نظام اعتقاد ندارد بلکه بخاطر منافعش درون نظام جا گرفته است. موسوی از همان ابتدا که روی کار آمد معلوم بود نظرات و تفکرات چپ دارد ولی برای اینکه به کارهایش مشروعیت ببخشد خودش را پشت ولی فقیه پنهان میکرد! 📚کتاب اسرار آیت ص۱۰۱ 🇮🇷نشریه عبرتهای عاشورا 🇮🇷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/joinchat/3090219122C7bd016708c