eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
635 عکس
220 ویدیو
216 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. @amirmam
مشاهده در ایتا
دانلود
علوم و معارف حدیث
📚تراث علويان، گنجينه‌ای ناشناخته برای مطالعات تشيع ✍محمدباقر ملکیان 🔰علويون (نصيريه) در طول تاريخ
ضرورت توجّه به مصادر در مطالعات شيعی ✍محمدباقر ملکیان 🔰مرحوم آيت الله بروجردی و برخی از شاگردان ايشان بر اين باور بودند که فقه و حديث شيعه، حاشيه‌ای است بر فقه و حديث عامه، و يا به تعبير آيت‌الله سيستانی فقه شيعه مهيمن است بر فقه اهل سنت. در اين يادداشت در صدد نيستم تا مقصود آيت الله بروجردی وطرفداران اين نظريه را به تفصيل بنگارم، اما خلاصه سخن اين است که برای فهم روايات اهل بيت عليهم السلام بايد از جو فقهی غالب آن روزگار، که از آن فقها و مدارس فقهی اهل سنت است، اطلاع داشته باشيم، چرا که بسياری از روايات اهل بيت در پاسخ به منازعاتی بوده که بين اصحاب اماميه و پيروان مکاتب فقهی عامه جريان داشته است. اين نظرمرحوم آيت الله بروجردی در حقيقت يکی از تطبيقات اين قاعده است: «برای فهم درست از يک پاسخ، بايد سؤال و زمينه و بستر پيدايش آن سؤال را بدانيم». حالا فرقی نمی‌کند اين سؤال از طرف جو فقهی عامه باشد، يا از طرف طائفه‌ای از زيديه يا خوارج يا .... بسياری از روايات اهل بيت عليهم السلام از طريق راويان و فقهای شيعی کوفی نقل شده است. مراجعه به مصادر تاريخی و رجالی اهل سنت نشان می‌دهد (والبته برخی از رجاليون اهل سنت تصريح هم کرده‌اند) جو غالب در کوفه، جوی شيعی است، البته با انواع گرايش های، گرايش زيديه، گرايش غاليانه، گرايش فقيهان، و... بنابراين آنچه ما را در فهم بسياری از روايات راويان کوفی کمک می‌کند شناخت جريان هايی است که در کوفه آن روزگار وجود داشته است. يکی از جريان های مطرح و شناخته شده در کوفه دوران امام صادق عليه السلام، گرايش و طرفداران اوست، جريانی که به قيام مسلحانه می‌انجامد، و به ظاهر و با سرکوب آنها و کشته شدن همه ياران ابو الخطاب ـ جز ابو خديجه سالم بن مکرم - به پايان می‌رسد. اما اين ظاهر قضيه است، يعنی جريان ابو الخطاب، هيچ گاه تمام نشد، بلکه طرفداران اين جريان، در لباسی ديگر و با تأکيد بر کتمان، همان انديشه و گفتمان را ادامه دادند، گفتمانی که يک شاخه‌اش به تشکيل فرقه منجر شد. (يا همان علويان امروز) امتداد گفتمان جريان ابو الخطاب و تابعان او هستند، جريانی که در بسياری از منازعات فقهی و کلامی ـ خصوصاً مسأله امامت ـ ردپای آنها را مشاهده می‌کنيم. امروزه آثار متعدد و مهمی از اين جريان ـ چه به صورت چاپی و چه به صورت مخطوط ـ منتشر شده است و مطالعه آنها ما را در شناخت آنچه در روزگار حضور ائمه (عليهم السلام) در کوفه جريان داشته کمک می‌کند. 🌐https://malekian.kateban.com/post/4742 @MaarefHadith
علوم و معارف حدیث
ضرورت توجّه به مصادر #نصيريه در مطالعات شيعی ✍محمدباقر ملکیان 🔰مرحوم آيت الله بروجردی و برخی از شا
رجب برسی و تراث نصيريه ✍محمدباقر ملکیان 🔰در مورد حافظ و کتاب معروف مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام مطالب فراوانی گفته شده است. در ميان روايات متفرّدی که رجب برسی آنها را نقل کرده، مضامين غاليانه امری است که بسياری بدان تصريح کرده‌اند. علامه مجلسی می‌نويسد: «و كتاب مشارق الأنوار و كتاب الألفين للحافظ رجب‏ البرسي‏ و لا أعتمد على ما يتفرّد بنقله لاشتمال كتابيه على ما يوهم الخبط و الخلط و الارتفاع و إنما أخرجنا منهما ما يوافق الأخبار المأخوذة من الأصول المعتبرة. و نيز حر عاملی می‌گويد: «الشيخ رجب الحافظ البرسي كان فاضلاً شاعراً منشئاً أديباً له كتاب مشارق أنوار اليقين في حقائق أسرار أمير المؤمنين عليه السّلام و له رسائل في التوحيد و غيره و في كتابه إفراط و ربما نسب إلى الغلو». اين مضامين غاليانه از طرفی، و از طرف ديگر نقل از برخی آثار مثل هداية الکبری خصيبی ، و نيز مشابهت برخی از روايات غاليانه اين کتاب (مثل خطبة البيان) با آنچه در مصادر نصيريه آمده است، باعث تقويت اين باور شده که رجب برسی در نگارش کتاب مشارق، متأثر از تراث و انديشه نصيريه است. اين مطلب في الجمله صحيح است، يعنی اولاً رجب برسی در نقل برخی از روايات، از تراث نصيريه بهره‌مند شده است. و ثانياً رد پای بسياری از روايات غاليانه کتاب مشارق به وضوح در تراث نصيريه ديده می‌شود. اما گاه مطالبی در کتاب مشارق ديده می‌شود که آشکارا حکايت از ناآشنائی رجب برسی با فرقه نصيريه دارد، اموری که دانستن آنها مؤونه چندانی نمی برد و نيازمند مطالعات عميق و گسترده در مصادر نصيريه نيست، اما عدم اطلاع از آنها، نشان دهنده اين است که رجب برسی از اوليات اين فرقه نيز آگاهی ندارد. برای نمونه به اين عبارت رجب برسی بنگريد: «الخصيبية أصحاب يزيد بن الخصيب، و عنده أنّ الله لا يظهر إلا في أمير المؤمنين و الأئمة من بعده، و أنّ الرسل هو أرسلهم يحثّون عباده على طاعته، و أنّ الرجل هو إبليس الأبالسة، و أنّ ظلمة زريق قديمة مع نور عليّ لأنّ الظلمة عكس النور. در حالی که هر کس اندک اطلاعی (در حد تورق مصادر نصيريه نه بيشتر) داشته باشد، خطای رجب برسی برايش آشکار می‌شود. به نظر می‌رسد هر چند برخی از مصادر عمومی نصيريه مثل در اختيار رجب برسی بوده است، اما به علت اين که مصادر مهم و سری اين فرقه (مثل رساله رستباشيه) در اختيار او نبوده، و همچنين معاشرتی از نزديک با طائفه نصيريه نداشته، اطلاع چندانی از اين گروه و اعتقادات آنها ندارد. بنابراين برای مشابهت برخی از روايات کتاب مشارق با مصادر نصيريه بايد علتی ديگر را پيگيری نمود. البته ممکن است اين خطاهای آشکار و واضحی که در کلمات رجب برسی نسبت به فرقه نصيريه ديده می‌شود به اصطلاح برای رد گم کردن باشد تا کسی او را متّهم به تأثير پذيری از نصيريه نکند، آن گونه که شيخ محمود شبستری وقتی می‌خواهد نسبت شاعری را از خود دور کند، بيتی با قافيه معيوب می‌سرايد: همه دانند کاين کس در همه عمر نکرده هيچ قصد گفتن شعر به هر حال اين امر نياز مند تأملی بيشتر است؛ والحمد لله رب العالمين 🌐https://malekian.kateban.com/post/4765 @MaarefHadith