eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
634 عکس
218 ویدیو
216 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. @amirmam
مشاهده در ایتا
دانلود
یک کسی عاشورا را از دست ما نجات بدهد. ✍✍رسول جعفریان این روزها، به‌وفور شاهد تحلیل‌های اجتماعی سیاسی متفاوت از عاشورا هستیم و می‌‌دانیم، سال‌هاست، هر کسی با استناد به جمله‌ای از امام حسین (ع) یا رفتاری از آن حضرت، یک تفسیر سیاسی خاصی ارائه می‌‌کند. این در حالی است که غالب این عبارات یا گزارش‌ها، هنوز از نظر تاریخی، نقادی نشده است؛ اما صرف نظر از آن، هیچ‌گاه رویه فقها این نبوده است که این چنین به گزارش‌های تاریخی برای استفاده در گزاره‌های حقوقی استناد کنند و از آن نتایج فقهی بگیرند. این کارها، از زمانی هم که باب شده، اغلب کار منبری‌ها بوده و الا زیر تیغ فقیهان استخوان‌دار و اصیل، این قبیل کارها، محل اعتنا نبوده است. نکته‌ای که درباره تحلیل‌های عاشورایی این چنینی محل توجه است، این است که ما تا چه وقت و با چه دامنه و اصولی حق داریم، در هر دوره، تفسیری متفاوت از عاشورا داشته باشیم؟ آیا بر این باوریم که از این رویداد، می‌‌شود تفسیرهای متفاوت ارائه داد و هر روز یک اصل حقوقی از آن استخراج کرد، یا این که محدودیت وجود دارد و مثلاً ما قواعدی داریم که در استنباط فقهی از تاریخ، باید تابع آن‌ها باشیم؟ اگر یک نگاهی به منابع عاشورایی در این صد سال بیندازید، خواهید دید، تفسیرهای حماسه‌ای که در این قرن باب شده، در متون کهن جایی نداشته و برای مثال، کتاب‌های قاجاری که همه روی اشک و آه بنا شده است. کدام یک از این دو نگاه، درست است؟ اگر نگاهی در روزگار ما غلبه دارد، معنایش این است که اگر هزار سال هم به آن توجه نشده، حتماً درست است؟ با چه اصولی؟ مورد دیگر این است که در دوره اخیر، درباره امربه‌معروف و نهی از منکر از عاشورا، برداشت‌های زیادی می‌‌شود، در حالی که در هیچ کتاب فقهی قدیمی، دست کم تا اواسط دوره قاجاری، چنین رویه مطرح نبوده و به عکس درباره این نکند عاشورا مصداق «ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکه» باشد، بحث کرده‌اند. سؤال این است: کدام معیارها وجود دارد که دست ما را از تفسیرهای من درآوری با عبارت پردازی‌های عجیب و غریب و تحلیل‌های ذهنی و منبعث از شرایط سیاسی ایران و شیعه در قرن اخیر، نجات دهد و به ما بیاموزد که ما یک تفسیر معمول و معقول مبتنی بر نصوص تاریخی و اخبار امامتی، آن مقدار که صحیح است و داستانی و اسرائیلی نیست، داشته باشیم؟ تنها در طول یک دهه از سال ۴۷ تا ۵۷ ده‌ها کتاب درباره امام حسین علیه الصلاه والسلام نوشته شد که هر کدام یک سمت و سویی داشت. صالحی نجف آبادی یک طرف، شریعتی طرف دیگر و‌ هاشمی‌نژاد هم و دیگران… تازه، آن‌ها، سعی می‌‌کردند با دادن ارجاعات تاریخی، مبتنی بر برخی از متون تاریخی و حدیثی باشند، اما به هر حال، شیفته اوضاع سیاسی روز و غرق در آن بودند. در یکی دو دهه اخیر هم، فلسفه عاشورایی که از زبان مداحان می‌‌شنویم و به‌تازگی یاد گرفته‌اند که عبارات عربی را هم در آن بیاورند تا مردم مطمئن شوند که راست می‌‌گویند! و با نقل شعری از این و آن در متن روضه و یا آوردن اسم شیخ جعفر شوشتری و کمپانی و امثال آن، مخاطبان را شیفته برداشت‌های شگفت شبه عرفانی خود کنند و جوانان را مسحور عبارات مبهم و لفاظی‌های همراه با موسیقی عجیب و من درآوردی سازند. البته که این فضا، دیگر فضای حماسه سازی از کربلا نیست، چنان که «مصیبت» گرایی قاجاری هم نیست، خودش یک سبک جدید در کنار عرفان‌های تازه است. همین که شاهدیم، هر وقت اوضاع سیاسی کشور در هم پیچیده می‌‌شود و فشارها بیشتر و نیاز هست که ما در جایی، نشانی از ایثار و فداکاری داشته باشیم، بلافاصله به تحلیل‌های حماسی از عاشورا روی می‌‌آوریم، خودش در این که ما چطور با این رویداد، به‌طور دلخواه رفتار می‌‌کنیم، شاهدی استوار است. برخی هم تلاش می‌‌کنند، از عاشورا، دمکراسی استخراج کنند و آن را حرکتی علیه حکومت‌های استبدادی تفسیر نمایند. معلوم است که امام با ظلم در افتاده، اما تفسیر این‌ها بسیار متفاوت است. می‌‌توان احتمال داد که این چند روز از جنبش مبارزه با فساد در نهضت عاشورا هم سخن گفته شود. سؤال این است: دامنه این استنباط‌های مذهبی و سیاسی از یک رویداد تاریخی تا کجاست و ما چه اندازه حق داریم از این جنبش الهی این همه برداشت‌های سیاسی و اجتماعی و عرفانی ساختگی داشته باشیم؟ یک کسی باید عاشورا را از دست ما نجات دهد و اجازه ندهد عظمت حسین بن علی علیه‌السلام، زیر سایه این تفسیرهای غلط قرار گیرد. @MaarefHadith
حکم تأسی به قیام امام حسین (ع) در فقه شیعه.docx
46.2K
در مورد فلسفه قیام امام حسین علیه السلام نظرات متعددی وجود دارد، این بحث از زمان حضرت مطرح و تا زمان حال نیز جزء مباحث اساسی است. برخی از علما قائل هستند که حضرت سید الشهدا مکلف به انجام تکلیف بودند و خداوند یک وظیفه ای بر عهده ایشان نهاده بود که با ید این تکلیف را انجام می دادند بزرگانی مانند علامه مجلسی و صاحب جواهر و.... بر این نظریه هستند و فلسفه قیام را انجام تکلیف می دانند. در نتیجه بر اساس این نظر، قیام حضرت قابل الگو گیری نیست وبلکه تکلیف حضرت بود؛ نقد های متعددی بر این دیگاه مطرح شده است. مقاله «حکم تاسی به قیام امام حسین(ع) در فقه شیعه» ☝️☝️☝️☝️☝️☝️به این دیدگاه و برخی از نقد های مطرح شده در این زمینه پرداخته است. @MaarefHadith
4_6016911713230652828.pdf
2.83M
کتاب حکمت شهادت سید الشهداء علیه السلام. نوشته رحمة‌ الله‌ علیه. 📗رساله‌ای زیبا و مختصر درباره شهادت امام حسین علیه السلام است. علامه مجلسی در این رساله با بیانی ساده و روان به برخی شبهات پیرامون واقعه کربلا و شهادت حضرت پاسخ گفته‌اند. کتاب توسط علامه مجلسی به زبان فارسی و برای استفاده عموم شیعیان نوشته شده است. 📖این رساله پیش‌تر توسط سیدعلی سیدجمال اشرف از روی نسخه خطی به عربی ترجمه شده است. و نیز در سال ۱۳۶۸ با استفاده از نسخه کتابخانه آیة الله مرعشی در مجموعه رسائل اعتقادی علامه مجلسی منتشر شده بود. @MaarefHadith
✍مهدی صالح ◼️روایتی مشابه خطبه‌ی مشهور منسوب به سیدالشهداء علیه‌السلام. ابن‌ خیاط (متوفی ۲۴۰ ه.ق) در تاریخ خود، در ماجرای خروج یزید ‌بن ‌ولید، حاکم دوازدهم اموی بر ولید ‌بن ‌یزید، حاکم یازدهم اموی، خطبه‌ای از یزید نقل می‌کند که به این شرح است: «فحدثني إسماعيل بْن إِبْرَاهِيم ، قَالَ : حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيم بْن إِسْحَاق ، أن يَزِيد بْن الوليد قام خطيبا فحمد اللَّه وأثنى عَلَيْهِ ، ثم قَالَ : " أما بعد أيها النَّاس، 👈 إني والله ما خرجت أشرا ، ولا بطرا ، ولا حرصا عَلَى الدنيا ، ولا رغبة فِي الملك ، وما بي إطراء نفسي ، ولا تزكية عملي ، وإني لظلوم لنفسي إن لم يرحمني ربي ، ولكني خرجت غضبا لله ودينه ، وداعيا إِلَى كتابه وسنة نبيه حين درست معالم الهدى ، وطفئ نور أهل التقوى ، وظهر الجبار العَنيد ، المستحل الحرمة ، والراكب البدعة ، والمغير السنة»[۱] ابتدای این خطبه از جهت متنی با خطبه‌ی مشهور منسوب به سیدالشهداء علیه‌السلام شباهت بسیار دارد: «وَ أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لاَ بَطِراً وَ لاَ مُفْسِداً وَ لاَ ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ اَلْإِصْلاَحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ»[۲] ظاهراً اولین منبع در دسترسی که چنین خطبه‌ای را به امام حسین علیه‌السلام نسبت می‌دهد، کتاب «الفتوح» از ابن اعثم کوفی (متوفی بعد از ۳۲۰) است. این بدین معناست که نقل خطبه از یزید بن ولید، حدود یک قرن بر نقل مشابه آن از امام حسین علیه‌السلام تقدم زمانی دارد. 📚منابع [۱] تاریخ خلیفة ‌بن‌ خیاط، حدیث ۵۱۷ [۱]بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۷۴ @MaarefHadith
قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ رَزَقَهُ اَللَّهُ حُبَّ اَلْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَقَدْ أَصَابَ خَيْرَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ فَلاَ يَشُكَّنَّ أَنَّهُ فِي اَلْجَنَّةِ وَ إِنَّ فِي حُبِّ أَهْلِ بَيْتِي عِشْرِينَ خَصْلَة عَشْرٌ مِنْهَا فِي اَلدُّنْيَا وَ عَشْرٌ فِي اَلْآخِرَةِ أَمَّا فِي اَلدُّنْيَا فَالزُّهْدُ وَ اَلْحِرْصُ عَلَى اَلْعِلْمِ وَ اَلْوَرَعُ فِي اَلدِّينِ وَ اَلرَّغْبَةُ فِي اَلْعِبَادَةِ وَ اَلتَّوْبَةُ قَبْلَ اَلْمَوْتِ وَ اَلنَّشَاطُ فِي قِيَامِ اَللَّيْلِ وَ اَلْيَأْسُ مِمَّا فِي أَيْدِي اَلنَّاسِ وَ اَلْحِفْظُ لِأَمْرِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَهْيِهِ وَ اَلتَّاسِعَةُ بُغْضُ اَلدُّنْيَا وَ اَلْعَاشِرَةُ اَلسَّخَاءُ ____________________________ ترجمه: رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود:هر كس كه خداوند مهر امامان از خاندان مرا را روزى او فرمود، خير دنيا و آخرت نصيب او گشت و شك نكند كه او در بهشت است، زيرا در مهر خاندان من بيست خصلت است، ده در دنيا و ده تاى آن در آخرت. اما در دنيا:زهد و حرص بر طلب علم و پرهيزگارى در دين،و ميل در عبادت و توبه قبل از مرگ و نشاط در شب زنده دارى و چشم نداشتن به آنچه در دست مردم است، محافظت بر امر و نهى خداوند و نهم نفرت از دنيا و دهم سخاوت.  📙الخصال (الصدوق)، ص515  @MaarefHadith
● مالک جهنی ضمن روایتی، به امام باقر علیه السلام ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﻓﺪﺍﻳﺖ ﺷﻮﻡ، کسی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻭ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﺰﺩ ﻗﺒﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ چه کند؟ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺯﻭﺍﻝ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﻳﺎ ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﺩ، ﻭ بسوی ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮ ﻗﺎﺗﻠﻴﻦ ﺍﻭ ﻟﻌﻦ ﻭ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ. ▪️ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﺪﺑﻪ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻭ ﻛﺴﺎنی ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪﺍﺵ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﮔﺮﻳﺴﺘﻦ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻭﺍﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ را ﺑﺮﭘﺎ ﻛﻨﺪ با اظهار جزع بر آن حضرت ﻭ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺗﻌﺰﻳﺖ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ، ﻣﻦ ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺛﻮﺍﺑﻬﺎ ﺭﺍ که خواهم گفت ﺿﺎﻣﻨﻢ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻓﺪﺍﻳﺖ ﺷﻮﻡ، ﺷﻤﺎ ﺍﻳﻦ ﺛﻮﺍﺑﻬﺎ ﺭﺍ ﺿﺎﻣﻦ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻛﻔﺎﻟﺖ می‌ﻛﻨﻴﺪ؟! ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺁﺭی، ﻣﻦ ﺿﺎﻣﻨﻢ ﻭ ﻛﻔﻴﻠﻢ ﺑﺮﺍی ﻛسی ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺗﻌﺰﻳﺖ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ: "عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ علیه السلام وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام" _ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ، ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ، ﺭﻭﺯ نحسی ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﺎﺟﺖ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻧمی‌ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﻴﺮی ﺩﺭ ﺁﻥ نمی‌ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﺑﺮﺍی ﻣﻨﺰﻝ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﭼﻴﺰی ﺫﺧﻴﺮﻩ ﻧﻜﻨﻴﺪ، ﭼﻮﻥ ﺑﺮﻛﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﺮﺍی ﺍﻫﻠﺶ ﻣﺒﺎﺭﻙ نمی‌ﺑﺎﺷﺪ. و کسی که چنین کند، ثواب هزار هزار حج و هزار هزار عمره و هزار هزار غزوه، همگی به همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله برایش نوشته می‌شود. ◾️عَنْ مَالِکٍ الْجُهَنِیِّ عن أبي جعفر عليه السلام... قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا لِمَنْ کَانَ فِی بُعْدِ الْبِلَادِ وَ أَقَاصِیهَا وَ لَمْ یُمْکِنْهُ الْمَصِیرُ إِلَیْهِ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ قَالَ إِذَا کَانَ ذَلِکَ الْیَوْمُ بَرَزَ إِلَی الصَّحْرَاءِ أَوْ صَعِدَ سَطْحاً مُرْتَفِعاً فِی دَارِهِ وَ أَوْمَأَ إِلَیْهِ السَّلَامَ وَ اجْتَهَدَ عَلَی قَاتِلِهِ بِالدُّعَاءِ وَ صَلَّی بَعْدَهُ رَکْعَتَیْنِ یَفْعَلُ ذَلِکَ فِی صَدْرِ النَّهَارِ قَبْلَ الزَّوَالِ ثُمَّ لْیَنْدُبِ الْحُسَیْنَ علیه السلام وَ یَبْکِیهِ وَ یَأْمُرُ مَنْ فِی دَارِهِ بِالْبُکَاءِ عَلَیْهِ وَ یُقِیمُ فِی دَارِهِ مُصِیبَتَهُ بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ عَلَیْهِ وَ یَتَلَاقَوْنَ بِالْبُکَاءِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصَابِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَأَنَا ضَامِنٌ لَهُمْ إِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِیعَ هَذَا الثَّوَابِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ أَنْتَ الضَّامِنُ لَهُمْ إِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ وَ الزَّعِیمُ بِهِ قَالَ أَنَا الضَّامِنُ لَهُمْ ذَلِکَ وَ الزَّعِیمُ لِمَنْ فَعَلَ ذَلِکَ قَالَ قُلْتُ فَکَیْفَ یُعَزِّی بَعْضُهُمْ بَعْضاً قَالَ یَقُولُونَ عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ علیه السلام وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تَنْتَشِرَ یَوْمَکَ فِی حَاجَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّهُ یَوْمُ نَحْسٍ لَا تُقْضَی فِیهِ حَاجَةُ مُؤْمِنٍ وَ إِنْ قُضِیَتْ لَمْ یُبَارَکْ لَهُ فِیهَا وَ لَمْ یَرَ رُشْداً وَ لَا تَدَّخِرَنَّ لِمَنْزِلِکَ شَیْئاً فَإِنَّهُ مَنِ ادَّخَرَ لِمَنْزِلِهِ شَیْئاً فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ لَمْ یُبَارَکْ لَهُ فِیمَا یَدَّخِرُهُ وَ لَا یُبَارَکُ لَهُ فِی أَهْلِهِ، فَمَنْ فَعَلَ ذَلِکَ کُتِبَ لَهُ ثَوَابُ أَلْفِ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ أَلْفِ أَلْفِ عُمْرَةٍ وَ أَلْفِ أَلْفِ غَزْوَةٍ کُلُّهَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله. 📗کامل الزیارات، باب ٧٨، حدیث ٨ 📗 مصباح المتهجد، ص ۷۷۲ @MaarefHadith
امام رضا علیه السلام فرمود: إنْ سَرَّک أَنْ تَسْکنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِی فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَین. 🔴 اگر دوست داری در بهشت با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همراه باشی قاتلان امام حسین علیه السلام را لعنت کن. 📚 بحارالأنوار جلد ۴۴، صفحه ۲۸ ____________________________ اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ خدایا لعنت کن نخستین ستمگری را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسی که او را در این زور و ستم پیروی کرد اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً خدایا لعنت کن بر گروهی که پیکار کردند با حسین علیه السلام و همراهی کردند و پیمان بستند و از هم پیروی کردند برای کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آن‌ها را. @MaarefHadith
وصیت امام کاظم ع به هشام بن‌حکم اَبَرحدیثی در ثنای خِرَدوَرزی.pdf
2.14M
📝 وصیت امام کاظم علیه السلام به هشام بن‌حکم: اَبَرحدیثی در ثنای خِرَدوَرزی ✍️ علی رازی زاده برخی از احادیثی که به صورت مستقیم به تبیین جهان بینی توحیدی می پردازند خودبسنده هستند و به مثابۀ ابرحدیث، به تنهایی جهان بینی توحیدی اهل بیت علیهم السلام را شرح می دهند. منظور از ابرحدیث، حدیث جامعی است که نه تنها فهم آن متوقف بر فهم حدیث های دیگر نیست، بلکه ارائه کنندۀ چارچوبی منسجم است که به تنهایی مجموعۀ قابل ملاحظه ای از معارف اسلامی را عرضه می کند و می تواند چون نوری تابنده مسیر حقیقت جویان را روشن نماید. ابرحدیث ها از حیث ارزش گذاری در مرحلۀ بسیار والایی قرار دارند. به طوری که اگر تمامی میراث ارزشمند حدیثی مسلمانان از میان رفته بود و یا در پشت پردۀ خفا پنهان شده بود، اما یکی از این ابرحدیث ها باقی می ماند و در اختیار مردم قرار می گرفت، هیچ گونه نگرانی بابت انحراف تشیع، اسلام و انسانیت از مسیر سعادت و هدایت به وجود نمی آمد. زیرا یک ابرحدیث از چنان ظرفیت بالایی برخوردار است که می تواند به تنهایی بار سنگین این مسئولیت گران را بر دوش گیرد. یکی از این ابرحدیث ها، حدیث نخست باب امام کاظم علیه السلام در کتاب شریف تحف العقول است (1). حدیثی که به وصیت امام کاظم علیه السلام به هشام بن حکم معروف است. 📚پی نوشت: تحف العقول، ابن شعبه حرانی، تحقیق علی اکبر غفاری، قم: انتشارات جامعۀ مدرسین، دوم، 1404، صص 402-383. برای مطالعه کامل نوشته (سه صفحه) به فایل pdf مراجعه کنید ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ @MaarefHadith