eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
142 عکس
48 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا از  سحــرگــاه  اوّلــم خــوانـدم ذکر هــر روز را به نــام کـــسی ذکــر روز   دوازده   این   شــــد؛ کاش می شد همین سحر برسی مـــاه مهمـــانی خـــدا ، آقـــا ! خوب و زیباست با حضور شما کـاش توفیـــق ، یارمان بشود زنــده باشیــم تا ظهـــور شما رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱/۲۵ فی البداهه دوازدهم رمضان المبارک https://eitaa.com/madahankhomein
❁﷽❁ 🔹اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ🔹 پایان رسیده کار من از ابتدای خویش باید ببینم از طرف حق سزای خویش آمد خزان و روی به پایان رسید عمر کاری نکرده ام بخدا از برای خویش نالیده ام ز دست گناهان بی شمار غرق خجالتم ز همه ناله های خویش عمری دویده ام به مسیر خطا و حال دارم گلایه می کنم از دست و پای خویش چون مرغکی که بال وپرش را شکسته اند سر را به زیر برده ام از توبه های خویش از بسکه توبه کردم و پیمان شکسته ام رنگی دگر نمانده به ظرف حنای خویش چون بندگی نکرده و غفلت نموده ام شرمنده ام به محضر خود از خدای خویش در پای قبر و وقت سوال و بلای حشر کردم حساب بر سفر کربلای خویش میلاد یعقوبی https://eitaa.com/madahankhomein
ای روح ایمان، باوفا، ای نازنینم! ای بهترینم، بهترینم، بهترینم! ای آسمانی، ای  فراسوی دو دنیا ! ای ذکرِ شیرین، ای نوایِ دلنشینم! کارِ تو احسان و کرم، کارِ من عصیان یعنی، همیشه تو همینی، من همینم من تا ابد، دلداده‌ی عشقِ تو هستم، نامت بهارم، کربلایت، سرزمینم مگذار در اندوهِ هجران، جان سپارم، بگذار، یک بارِ دگر، رویت ببینم در حالِ روزه، بینِ روضه، با تو گفتم: "یادت بماند: رزقِ روزِ اربعینم" شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم افتاده ام میانه ی صحراشتاب كن در زیرخنجرم به تماشا شتاب کن دلگيرم از تمامی کوفه،بیاکه من هستم بیاده اکبر ليلا شتاب كن وقتش رسيده عصرغروبم شده بیا پايان بده بر اين شب غمها شتاب كن در انتظار آمدنت ،زینبم بیا دیگرنمانده یوسف زهرا، شتاب كن ای وارث عدالت و صبر و غم علی ازخیمه هابیا گل طاها، شتاب كن جانم به لب رسيد از اين روزگار غم زینب به جان حضرت زهرا شتاب كن بر آن پدر كه با سر زانو رسيد و ديد نقش زمين جوان خودش راشتاب كن دیدی پدر كه پيكر فرزند خويش را بر خاك می سپرد به صحرا شتاب كن دیدی تنی كه زخمی تیر سه شعبه بود بر آن سری كه رفت به نی ها شتاب كن آن خواهری كه در دم گودال ميگرفت با ناله ذكر وای حسينا شتاب كن دیدی رقیه دختركی كه گرفته بود بر روی دامنش سر بابا شتاب كن زینب بیا كه من دگرازپا فتاده ام ازبهره دیدن رخ سقا شتاب كن 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Madahankhomein
قرار دل بی قرارم حسین هوای همیشه بهارم حسین "من از کودکی عاشقت بوده ام" هنوزم تو را دوست دارم حسین من و روضه ات زندگی می کنیم تویی لحظه لحظه کنارم حسین تویی عشق شیرین عمرم و من بجز عشق کاری ندارم حسین تویی آسمانی ترین واژه ام تویی عزت و اعتبارم حسین در این برزخ ناامیدی فقط به لطف تو امیدوارم حسین دلم را درآشوب دنیای درد به چشمان تو می سپارم حسین لباس پرآوازه ی نوکری بود پرچم افتخارم حسین چه بالا چه پایین بدون غمت چه لطفی ست در روزگارم حسین https://eitaa.com/Madahankhomein
در سینه مان حسینیه هایی مکرم است هر شب برای روضه ات آقا محرم است ما پای شعر محتشمت سینه زن شدیم "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" سر های ما چه قابل اگر بشکند حسین "سر های قدسیان همه بر زانوی غم است" این رستخیز سینه زدن هاست کز زمین "بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است" هر دیده ای که گریه کند در غمت حسین یک چشم او مطابق صد چشمه زمزم است با یاد لحظه ای که علم خورده بر زمین ما گریه می کنیم به هر جا که پرچم است بی خود نمی دهند به کسی اشک ، این ثواب مخصوص دیده ای است که با دوست محرم است هر گوشه ای به داغ تو مشغول و بازهم عالم برای روضه ی داغ شما کم است ما را چه ارزشی است، به این چند قطره اشک جایی که روضه خوان عزای تو آدم است https://eitaa.com/Madahankhomein
خواب بودم، در میانِ خواب دستم را گرفت وقت غفلت "حضرت توّاب" دستم را گرفت قبلِ توبه کردنم دل را به سوی خود کشید من نگفتم که مرا دریاب، دستم را گرفت! سر به زیر و دل شکسته، از همه رانده شدم دید تنهایم خودش بی تاب دستم را گرفت روز... نه... می خواست شرمنده نباشم پیش خلق صبر کرد و در شبِ مهتاب دستم را گرفت معصیت کردم... قساوت در دلم آمد ولی اشک، این سرمایه ی نایاب دستم را گرفت وقتِ معصیت عبایش را به دورِ من گرفت آبرویم را خرید ارباب... دستم را گرفت گفتنِ یک بار ذکر دلربای "یاحسین" بیشتر از سجده در محراب دستم را گرفت تشنه بودم، بالب تشنه به سویم آمد و... ... قبل از آنی که بگویم آب دستم را گرفت روضه خوان بالای منبر از سر بر نیزه خواند روضه ی خورشید عالم تاب دستم را گرفت https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بین گودال تنش بود که ذبحش کردند زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند ساربان درپی انگشتری،انگشت برید گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند وای از واعطشا گفتن،او درگودال ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند روی خاک است غریبانه تن سلطانی بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« » يـاد عقيـق يمنم يـاد شير نَر ارباب كريمم حسنم به رخ ماه و دلاراش اَجرنا يارَب نام قاسم بنويسيد به روي كفنم الدخیل یا قاسم بن الحسن https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا