eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
142 عکس
48 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت و حضرت علی اصغر سلام الله علیه 🎤سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── دوباره سَرَم در هوایِ شماست تمامِ دلم سر سرایِ شماست به سویِ خدا رفتم و دیده‌ام فقط ردِ پا ردِ پایِ شماست خدا هم فقط از شما گفته است گمانم خدا هم خدایِ شماست گدایی برازنده‌یِ ایلِ ماست برازنده بودن برای شماست ندارد تفاوت کجا می‌رسی که هر انتها ابتدای شماست خیالم از این و از آن راحت است گره‌هام دست دعای شماست مرا پای حیدر هلاکم کنید به عشق رضا سینه چاکم کنید دلی دارم و خانه زادِ رضاست فقط یاد دارد که یاد رضاست نجف ، کربلا رفتم و گفته‌اند که راهش دهید از بلادِ رضاست گره می‌خورد زندگی ام ولی همین نا مُرادی مُرادِ رضاست به خود آیم و باز بینم سرم رویِ خاکِ بابُ الجوادِ رضاست جوادش درِ بسته را باز کرد گره‌های من را رضا باز کرد خبر را مسیح از مسیحا شنید خبر را زِ جبریل موسیٰ شنید اگر گوشِ دل را دهی می‌توان که از کعبه هم ذکر مولا شنید زمین خشکسالی تَرک خورده بود ولی ناگهان بویِ دریا شنید دلِ انبیا بر دری می‌تپید که از آن صدایِ شما را شنید خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد شبی که رضا ذکرِ بابا شنید زِ تو کوچه‌ها تا معطر شدند حسودانِ این شهر ابتر شدند به کوریِ چشمان ناباوران همه محوِ رویِ پیمبر شدند عسل‌های کندویِ لبهای توست گر این روزها شهد و شِکر شدند برای تماشای لبخند توست علی اکبری‌ها کبوتر شدند کریمی کرامت جوادی و جود چه خوش کُنیه‌هایت مکرر شدند شبی که اذان گفت بابا همه پُر از یادِ میلادِ اصغر شدند خدا دید چشم پُر احساس تو از آن ابتدا غرقِ مادر شدند کسی را نگاهت معطل نکرد دو دست مرا هیچ معطل نکرد تو دریایی و در تماشا رُباب تو در خوابی و غرقِ لالا رُباب تو تا آمدی آبرو دادی اش که خندید با تو به زهرا رُباب شبیه حسینی و ماتِ تو اند همه دورِ گهواره حتی رُباب تو ذات بزرگی و جایت بلند تو را داده بر دوشِ سقا رُباب تبسم کن و خیمه را شاد کن بیا زنده کن عمه را با رُباب به دستان بابا هواست نبود که چشمش به راه است آنجا رُباب نگو مادرت را صدا می‌زدی به دست پدر دست و پا می‌زدی شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باب الحوائج... رسیدی بین آغوش رقیه در شعف باشی رسیدی تا برای بوسه ی عمه هدف باشی علی اکبر رسید و چون عقیق دست بابا شد ولی تو آمدی در دست او دُرِّ نجف باشی گرفتی خو تو با بوی عبای حضرت ساقی تو باید مثل مروارید در قلب صدف باشی علی حق است و حق هم باعلی من خوب می دانم که تو معیار حق هستی اگر در هر طرف باشی تویی که از پر جبریل پیراهن به تن داری بنازم هیبتی مثل عمو جانت حسن داری نوشته بر سر هر طاق و هر منبر، علی اصغر تو هستی ساقی و خم و می و ساغر، علی اصغر رقیه گوشه ای او را به روی پاش می گیرد و می خواند که ای همبازی خواهر، علی اصغر تویی که با نوازشهای پیغمبر صفا کردی شدی در بند آغوش علی اکبر، علی اصغر ربابه بوسه های پشت هم می زد به لبهایت تو هستی آشنا با بوسه ی مادر، علی اصغر ز رویت موج می زد هیبت مردانه ی حیدر چه غوغا می کنی ای بچه شیر خانه ی حیدر برای دیدنت چشم همه غرق تماشا شد زمین از قطره های اشک مشتاقانه دریا شد چه رویی دلربا داری، چه گیسویی رها داری قیامت زودتر از موعدش انگار بر پا شد چنان باب الحوائج می شوی کز مهر و احسانت غلامی بر در این خانه از لطف تو آقا شد خدا را شکر ما هم نوکر این آستان هستیم که آقا شد هر آنکس نوکر فرزند زهرا شد تویی که پیش پاهایت پر پروانه می ریزد کسی بی بردن نامت ز جایش بر نمی خیزد زمین دور سرم چرخید و شعرم را رها کردم برای مادرت نذر عجیبی ادعا کردم که شاید عاقبت روزی کنار این حسینیه مکانی را به عنوان "ربابیه" بنا کردم دلم می خواست روزی خادم صحن شما باشم نمی دانم چرا اینگونه نذرم را ادا کردم تویی باب الحوائج، استجابت می کنی ما را فقط با چشم بارانی دعا کردم دعا کردم شب عید است و ما هم نوکر آل عبا هستیم کرامت کن که ما چشم انتظار کربلا هستیم... شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحيم مدح یک ذره از نگاه علی آفتاب شد انگور بوسه زد به ضریح و شراب شد مارا ز خاک پای علی آفریده اند پس با همین حساب علی بوتراب شد سجاده ی نماز شبش بال جبرئیل گل بود و اشکهای دو چشمش گلاب شد هر حاجتی که پیش خداوند برده ام گفتم خدا به حق علی مستجاب شد باید غلام قنبر او شد که از ازل هر کس غلام او شده عالیجناب شد گفتیم یاعلی و شعف آفریده شد با خنده هاش دُرّ نجف آفریده شد ما در تو دیده ایم صفات امیر را طی کرده ایم با تو تمام مسیر را با لطف فاطمه ست به عالم علم نمود علامه ی امینی اگر الغدیر را باید اضافه کرد به القابت ای علی جای امیر ، لفظ امیرِ کبیر را آنکه سروده تو اسدالله غالبی تشبیه کرده است به چشم تو شیر را این جذبه ی نگاه تو مارا گرفته است یعنی اسیر کرده نگاهت ، اسیر را یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی جایی که آب هست تیمم مجاز نیست وقتی امام هست خلیفه نیاز نیست سوگند میخورم به تمام مقدسات بی حُبِّ او نماز شما هم نماز نیست مبهوتم از زیارت ایوان طلای تو کعبه گمان کنم نجف است و حجاز نیست بر سردر بهشت نوشتند یاعلی یعنی به جز لوای تو در اهتزاز نیست اصلاً قیام کرده قیامت برای تو آنجا که غیر حُبّ علی چاره ساز نیست حتما علی کنار خدا ایستاده است حتما علی بخاطر ما ایستاده است هوهوی ذوالفقار علی اسم اعظم است حیدر خودش تجلی آیات محکم است حیدر بشر نبود اگر چه خدا نبود اما برای بنده خدای مجسم است آیینه ی تمام نمای خدا علیست هر چه نوشته اند ز اوصاف او کم است گفتیم‌ یا علی و شنیدیم فاطمه زهراست جان حیدر و او جان فاطمه ست ساقی علی ، پیاله علی ، باده هم علی امشب بساط مستی ما هم فراهم است با یاعلی ، علی و علی مست میشویم ما می نخورده ایم ولی مست میشویم حیدر اگر نبود صفایی نداشتیم شبهای جمعه حال دعایی نداشتیم بیچاره میشدیم اگر روز اربعین راه نجف به کرببلایی نداشتیم پابند صحن حضرت زهرا شدیم که وابستگی به هیچ کجایی نداشتیم یادش بخیر جز دم لبیک یاحسین در کاروان خسته صدایی نداشتیم دلتنگ لحظه های زیارت که میشویم ای وای اگر امام رضایی نداشتیم عمریست ما گدای همین خانواده ایم مدیون بچه های همین خانواده ایم شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
امشب دلم از آمدنش ناامید شد لعنت به انتظار که مویم سفید شد یابن‌ شبیب روضه‌ی بابا شبیه کیست؟ بابای من گرسنه و تشنه شهید شد💔 شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
سلام الله علیها اگر در سرنوشتت نیست تا "ام البنین" باشی فقط زهرای تو کافیست "ام المؤمنین" باشی شده دامان تو شأن نزول سوره ی کوثر خدا میخواست بانو جان! تو زهرا آفرین باشی زنی بالاتر از حوّا ، زنی همسایه ی مریم یقیناً آمدی هم کُفو ختم المرسلین باشی تو قبل از هر زنی اسلام آوردی و پس باید برای خاتمِ پیغمبر خاتم، نگین باشی فقط میخواستی از دوش پیغمبر عبایش را که در آغوش مهر رحمة للعالمین باشی همیشه نیمه ی ماه خدا از عرش میایی برای تک تک جامانده ها حبل المتین باشی https://eitaa.com/Madahankhomein
در ایران و دشت‌های شقایق سرخ، صدها هزار لاله‌ی عاشق سرخ جنگش اگر دفاع مقدس بود، صلحش چنان سکوت مقدس بود غم خنجری به پشت طبس می‌زد، خون را ز قلب حادثه پس می‌زد ایمان میان دشت نفس می‌زد، طوفان نبود فوت مقدس بود آن روزها که بار حوادث را از شانه های شب‌زده برمیداشت در چشممان طراوت باران و در دستمان قنوت مقدس بود اهل سلوک با شهدا بودیم، دنبال رد پای خدا بودیم دشمن که مرده‌ای متحرک و او ، یا حی لا یموت مقدس بود در خانه‌ی خدا که عذابی نیست، اما شروط مختلفی دارد آقای مهربانِ عزیز ما، بخشی از آن شروط مقدس بود پروانه‌‌ها هوای حرم دارند، آری کبوترانه وفادارند چون اسم رمز فتنه‌ی آمریکا، این بار عنکبوت مقدس بود شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
حرام‌لقمه چه داند امام یعنی چه! و نورِ عشق، علیه السلام یعنی چه! به سقف کوچکِ فهمش نمیرسد هرگز مقام حضرت والامقام یعنی چه! چگونه تازه به دوران رسیده می‌فهمد!؟ اصالت و شرف و احترام یعنی چه! میان روضه به سیراب، از سراب نگو به درک او نرسد تشنه‌کام یعنی چه! هزار و سیصد و چند است پرچمش بالاست؟ ببین که سايه‌ شود مستدام یعنی چه! امام آینه‌ی نور و آیه‌ی مهر است رفیق باش بفهمی مرام یعنی چه! همان که معجزه‌ی مهربانی اش حُر بود به مکتب کرمش انتقام یعنی چه! حسین باب نجات است، رحمت محض است بیا به روضه ببین هرکدام یعنی چه بیا کتیبه‌ی "باز این چه شورش است" بخوان بیا ببین که دم "بر مشام" یعنی چه گریز روضه همین است، مادرش فهمید به قتلگاه شود ازدحام یعنی چه بیا بخاطر جسمی که نامرتب شد سوال کن که سواره‌ نظام یعنی چه قسم به حرمت پیراهنی که غارت شد حرام‌زاده چه داند امام یعنی چه شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein