تقدیم به حضرت ام المصائب نائبة الزهرا زینب کبری سلام الله علیها
کوه از کمر خم می شود در پای زینب
پیدا نگردد واژه ای همتای زینب
مثل چکاچک های ناب ذولفقار است
هر خط به خط از خطبه ی غرای زینب
یک شهر ساکت می شود وقتی بخواهد
طوفان کند فریاد یا زهرای زینب
تهدید تاج و تخت حتی در اسیری
هست از کلام معجزه آسای زینب
پرچم به دوش کربلای بی حسین است
نامی نبود از کربلا منهای زینب
عطر حماسه می وزد هر جا که باشد
صدها قصیده می شود غوغای زینب
مریم تر از مریم به عفت رنگ و بو داد
دارد به زهرا می رسد تقوای زینب
از بس قنوت عرش پیما داشت هر شب
شد ملتمس بر وتر او مولای زینب
غمهای عالم غم نخواهد بود هرگز
در پیش یک غم از همه غمهای زینب
جا داشت یک دریا ببارد آسمان اشک
وقت مرور صبر پر معنای زینب
دین در کُمای بدعت بوزینه ها بود
امروز زنده مانده با احیای زینب
خفاش ها دشمن ترین هستند با او
نورٌ علی نور است، بس، سیمای زینب
با دست بسته معجرش را حفظ کرده
غیرت از او آموخته سقای زینب
سر می سپارم زیر تیغ غیرت عشق
فتوا نمی خواهم به جز فتوای زینب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم!
#مرضیه_عاطفی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Madahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#غزل #اسارت #کوفه #شام
شِکوِه دارم ای برادر از تمام مردمان
بر مصیبت های من خون گریه کرده آسمان
امنیت دارند اینجا هم مسلمان هم یهود
دختر حیدر چرا اینجا نبوده در امان؟!
کار دنیا را ببین! من سفره دار عالمم...
پیش من انداخته پیرزنی یک تکه نان
در مدینه سایه ام را هم ندیده هیچکس
می روم حالا میان خولی و شمر و سنان
وضع ما را دیده ای از روی نیزه تا به حال؟!
مسخره کردند ما را یک به یک، پیر و جوان
به اسیران، "خارجی" گفتند؛ "بَر خورده" به من
خواهشاً با صوت داوودی خود قرآن بخوان
بچه ها اینجا همیشه "سنگ بازی" می کنند
من که دیدم دستشان بوده فقط تیر و کمان...
...پس مراقب باش از نیزه نیفتی بر زمین
کاش با تو مهربان تر " تا کند " این ساربان
وضع لبهای تو بدجوری به هم خورده حسین
بس که بوسیده لبانت را، لبان خیزران
قدر یکصد سال غم دیدم در این شهر بلا
شد بهار عمر من در شام یکباره خزان
#علی_میر_حیدری
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Madahankhomein