#مرثیه #حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
خورشیدِ من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته، به زورِ تازیانه
من دختر شاه عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه، شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمیرود... نه...
آن ضربۀ چوب وحشیانه
سالم لب من ، لب تو زخمی؟!
واللِه که نیست عادلانه
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#شب_سوم_محرم #پنجم_صفر
https://eitaa.com/Madahankhomein
#روضه #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
در کوچه های شام سرم را شکسته اند
با سنگِ روی بام سرم را شکسته اند
با دست بسته چکمه به پهلوم می زدند
در بین ازدحام سرم را شکسته اند
زن ها و کودکان پدر دار بی حیا
از روی انتقام سرم را شکسته اند
اینجا یهودیان به سرم داد میزدند
یک عده ای بی مرام سرم را شکسته اند
بابا به دادم من برس اینجا حرامیان
هر منزلی مدام سرم را شکسته اند
خون سرم جای شده بر روی گونم
از بس که یک کلام سرم را شکسته اند
دلتنگ رفتنم پر پرواز من تویی
بالای نیزه هم پدر ناز من تویی....
✍محمد_حبیب_زاده ۴۰۱/۶/۱۱
#پنجم_صفر #سوم_محرم
https://eitaa.com/Madahankhomein