eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
142 عکس
48 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - روی قلبم حک شده - بنی فاطمه.mp3
5.89M
(ع) 🌴روی قلبم هک شده 🌴یا علی بن موسی الرضا 🎤 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
89.9K
حضرت رضا علیه السلام دو بند اخر به لهجه ی مشهدی ۱ سلام آقا جون سلام بازم منم مگه می تونم ازت دل بکنم تا که شیشه ی غرورم نشکنه به کسی غیر تو رو نمی زنم تو پادشاهمی_کوه تکیه گاهمی آهوی بی کسم_تنها سرپناهمی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۲ گرچه توی نوکری آخِر می شم روسیاهم تو حرم طاهر می شم وقتی که گره گره میشه کارم میام از باب الجواد زائر می شم دست خودم نبود_بسکه تو دل آرایی توی صف ضریح_جا زدم یه وقتایی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۳ دست ما تنگه و دل تو قفسه صحن آزادی تو باز هوسه دنیا باشه مال آقازاده ها گوشه ی صحنت برای ما بسه کارم زیارته_کار تو هدایته قرار ما و تو_سه جا تو قیامته یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۴ از همو بِچگیا ديوِنتُم مِثه كِفترات مويُم حيرونِتم با اجازه به خودُم وعده دِدُم كه شب اول قبر مهمونِتُم سايه ي سَرُمي مِهرِبون ياورُمي تو مهرِبون تر از بابا و مادرُمي ٥ وَختايي كه گِره مُفته به كارام مِدِنُم دل ناگرون مِشي بِرام حال زندگیِ خيليا بده حال مو كه خوبه به لطف آقام هر چی از کرَمِت بُگم بازم کمه با تو دلُم آقا قرصِه و محكمِه https://eitaa.com/Madahankhomein
اي كه چون من هزارها داري آسماني پُر از دعا داري دست هايم دخيلتان هستند بس كه دستِ گره گشا داري از گدا هم كريم مي سازي بس كه اعجاز كيميا داري من هواي تو را به سر دارم تو هواي دلِ مرا داري هر چه بيمار هم بيايد باز تو برايِ همه دوا داري دل شكسته كسي به من مي گفت: خوش به حالت امام رضا داري در ِ اين خانه را زدم عشق است كفتر جلدِ مشهدم عشق است آمدي مستجابمان كردي يك پياله شرابمان كردي چقدر خوب شد براي سفر يا رضا انتخابمان كردي شب به دنبالمان فرستادي از خجالت كه آبمان كردي سنگ كم قيمت و كمي بودم واقعاً دُرّ نابمان كردي اين همه خوب دورتان بود و باز ما را حسابمان كردي ذره بوديم و هيچ بوديم و آمدي آفتابمان كردي نور شمس شموس نور شماست يا رضا ارض طوس طور شماست زلف آشفته ي پريشان را حالِ اين بلبل غزل خوان را تو ببين و برام خالي كن حجره ي رو به روي ايوان را پايتخت رفيع سلطنتَت بنده كرده دو صد سليمان را تا نقاب از رُخت كنار زدي شيعه كردي تمام ايران را ناقه ات تا رسيد نيشابور سجده كردند جام سلطان را مرد سلماني ِ شما دارد همه ي رتبه هاي سلمان را نجف و كربلاي ما كردند جنت مشهد خراسان را به حرم پر زدم خدا را شكر زائر مشهدم خدا را شكر ما نديديم بام از اين بهتر هيچ جا احترام از اين بهتر آهوي دام ِ آهويت هستم نيست صياد و دام از اين بهتر از تهِ دل سلام همسايه اي سلام اَلْسلام از اين بهتر با جُزامي ، غلام ، همسفره من نديدم مرام از اين بهتر برتر از حاكمي، سليماني ست تو بگو كه كدام از اين بهتر نوكر خانه ي تو باشم من كه نباشد مقام از اين بهتر غير نوكر شدن چه مي خواهم؟ جز كبوتر شدن چه مي خواهم؟ باز دارم به سر هواي ضريح دل من تنگ شد براي ضريح دوست دارم رها شوم از خود در ميان سر و صداي ضريح چقدر دل شكستگي خوب است در حريم پر از دعاي ضريح دست هايِ پر از تمنايي مي خورد رويِ حلقه هاي ضريح مي شود خوبتر خدا را ديد در همان يا رضا رضاي ضريح واجب است به هر عاشق سجده ي شكر عشق پاي ضريح حرم ثامن الحجج رفتم ميليون مرتبه به حج رفتم اشك با من سرود غم با تو نوحه ي گريه دار و دَم با تو گفتن شعر ِ روضه ها با من جلوه دادن به محتشم با تو ناله از دل زدن فقط با من كربلا كردن دلم با تو گذري كن شبي به روضه ي ما چشم با اين گدا، قدم با تو دست با من ، به سر زدن با من زدنِ خيمه و علم با تو روضه خواندن براي تو با من گريه هاي مُحَرمم با تو روضه خواندي تو اي امام غريب جَدِّ ما تشنه بود يَابنَ شبيب جَدِّ ما را سوارها كشتند بين گودال بارها كشتند جَدِّ ما يك نفر ولي او را لشگري از هزارها كشتند اعتبار تمام عالم را جمع بي اعتبارها كشتند نعل ها گرد و خاك مي كردند جَدِّ ما را غبارها كشتند خواهرش را پس از بريدن سر خنده ي نيزه دارها كشتند واي از داغ عصر ِ روز ِ دهم واي از ضربه ي دوازدهم https://eitaa.com/Madahankhomein
شعر شهادت امام رضا (ع) آمد از راه و کشید آرام عبا رویِ سرش یعنی امروز ست روزِ ناله‌هایِ آخرش هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت میکشد خود را به سویِ خانه مثلِ مادرش رویِ خاکِ کوچه دنبالش اگر دقت کنی بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش او زمین می‌خورد و میخندید بر حالش عدو این هم ارثی بود که برده ز جدِّ اطهرش صحنۀ جان دادن او روضۀ مستوره شد حجره در بسته میداند چه آمد بر سرش بار دیگر صورت خاکی و دست و پا زدن خادمش دید و ولی هرگز نمیشد باورش یک بُنَیّ گفت و از کام پسر بوسه گرفت از مدینه بهر یاری زود آمد دلبرش کربلا بابا رسید امّا پسر افتاده بود قلبِ شاعر آب شد در این سه بیت آخرش هر چه قدر آغوش خود واکرد اکبر جا نشد تا که آخر در عبا پیچید جسم اکبرش تا قیامت هم نمیفهمند اهل معرفت از چه آمد دست بر سر بین لشگر خواهرش آنکه حتّی تارِ مویش را ندیده جبرئیل دست بُرده بر سرِ نعش علی بر معجرش https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم زهر کاری شده و شعله به پیکر اُفتاد لاله ای خشک شد و سوخت و پرپر اُفتاد چقدر سخت شده تا که به حُجره برسد تا درِ خانه یِ خود رفت و مکرر اُفتاد بسکه از فرط عطش لب به لبِ خود می زد شعله بر بال و پرِ هرچه کبوتر اُفتاد ناله می کرد خدایا جگرم می سوزد نوحه می خواند ولی از نفس آخر اُفتاد گریه می کرد به حالش در و دیوار که باز یادِ لبهایِ تَرک خورده ی اصغر اُفتاد یادِ آن خنجر خُشکیده که بر نیزه نشست به رُخِ سوخته اش دیده ی مادر اُفتاد یادِ طفلان یتیمی که به شام آوردند یادِ آن شعله که از بام به معجر اُفتاد خیزران،کعبِ نِی و خنده تبانی کردند تا که خاکستر و آتش سرِ دختر اُفتاد نیزه داران و اسیران همه دیدند زِ بام سنگباران شد و پشت سَرِ هم سَر اُفتاد (حسن لطفی) https://eitaa.com/Madahankhomein
دیدی اگر عبا به سرم بود چاره کن فکری برای این جگر پاره پاره کن دیدی اگر به کوچه زمین خوردنِ مرا یاد از زمین فتادنِ مَه در شراره کن همراه من بیا و در حجره را ببند آنگه میان گریه بحالم نظاره کن رنگِ پریدۀ من اگر مشکلِ تو بود یادی ز یاس نیلی و آن گوشواره کن دیدی اگر جمال جگر گوشۀ مرا پس احترامِ کاملِ آن ماه پاره کن دیدی اگر پدر به سر زانوی پسر گریه به غربت بدنی پاره پاره کن دیگر مرا نبینی و او حجت خداست با جان و دل اطاعتش از هر اشاره کن نعش مرا بگیر و به هرجا که او رَوَد یاد از مشایعت به شبی بی ستاره کن https://eitaa.com/Madahankhomein
زینب یگانه بانوی قم ! کوکب امام رضا فدای گریه ات ای زینب امام رضا چگونه عرض کنم تسلیت به محضر تو شهید شد وسط حجره ای برادر تو آهای فاطمه قم ! سرت سلامت باد برادرت وسط کوچه ها زمین افتاد میان حجره نشسته تو را صدا بزند هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند نشد که سایه به آن سایه سرت بدهی نبودی آب به دست برادرت بدهی نبودی آه که پایین پاش گریه کنی میان حجره بیایی براش گریه کنی چقدر عرض ادب خیل مرد و زن کردند قسم به تو که عزیز تو را کفن کردند امان ز خواهر سلطان کربلا ؛ زینب رسید پیش سلیمان کربلا ؛ زینب رسید و دید که انگشتر برادر نیست به غیر شمر کسی بر سر برادر نیست نشد که سایه بر آن سایه سرش بدهد نشد که آب به دست برادرش بدهد برادری که شده عالمی پریشانش کنار دیده خواهر شکست دندانش چقدر عرض جسارت بر آن بدن کردند عزیز فاطمه را نعلها کفن کردند https://eitaa.com/Madahankhomein
از قصر بيرون زد، عبا روى سرش بود در احتضار انگار جسم مضطرش بود دور و برش گريه كنى اصلاً نيامد اى كاش پيش اين برادر، خواهرش بود ازبس زمين افتاد و ازبس غَلت مى خورد وقت گذر خاكىِ خاكى پيكرش بود دستش به پهلو بود و مشكل راه مى رفت خيلى در اين ساعات، يادِ مادرش بود با اينكه دربِ حجره اش را بست اَباصَلْت امّا جوادش آمد و دور و برش بود شكرخدا سر روى دامان پسر داشت وقت سفر گريانِ جدّ اطهرش بود وقتى حسين از روى اسب افتاد بر خاك وقتى كه با زانو كنار اكبرش بود در بين مقتل يك على افتاد، اّما حالا صد و ده تا على دور و برش بود زينب براى بردن آقا به خيمه آنچه به دردش خورد حرفِ معجرش بود https://eitaa.com/Madahankhomein
تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد قاسم نعمتی https://eitaa.com/Madahankhomein
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قربون کبوترهای حرمت امام حسن 😔😭😭
یا امام رضاادرکنی بدون واسطه حاجت روا نخواهم شد عزیز کرده برای خدا نخواهم شد به جزتو با احدی آشنا نخواهم شد دخیل مرحمت هر کجا نخواهم شد گدای لقمه مشتی گدا نخواهم شد فراز گنبد تو آشیانه را عشق است برای عرض ارادت بهانه را عشق است صدای محشر نقاره خانه را عشق است ز دستهای شما آب و دانه را عشق است اگر کریم تویی جز گدا نخواهم شد عطش شدم نم دریا به این گدا دادند چه چیزها که در اینجا به این گدا دادند نگفته زود مداوا به این گدا دادند بن غذای شمارا به این گدا دادند گرسنه هم بشوم بی غذا نخواهم شد کبوترم هوس پشت بام را دارم پرم شکسته ولی التیام را دارم دراین حرم همه جور احترام را دارم چرا مقام بخواهم؟مقام را دارم خوشم به خاک تو بودن طلا نخواهم شد درست شد همه سور و سات من باتو چه زعفران و چه ظرف نبات من باتو حکایتی شده این ارتباط من باتو بده برات حرم را برات من باتو وگرنه راهی کرب وبلا نخواهم شد ای آستان شما آستان کرببلا به لطفتان شده ام میهمان کرببلا مرا بکش طرف طوس جان کرببلا به اقتدای تو ای روضه خوان کرببلا بغیر گریه کن روضه ها نخواهم شد سیدپوریاهاشمی https://eitaa.com/Madahankhomein
... تقاضا شاه پناهم بده خسته ز راه آمدم در حرم لطف تو من به پناه آمدم بنده ی این درگهم رهگذر این رهم خسته دلم ، رحمتی زار و تباه آمدم شب همه شب سر دهم ناله بدین در دهم شام سیاهم ولی پیش تو ماه آمدم یوسفِ کنعان من ای همه سلطان من پیش تو خونین جگر از دلِ چاه آمدم خون جگرِ از راه دور آمده ام در حضور دیده بسویم فکن بهرِ نگاه آمدم دستِ تهی ، دستِ من رفته ز کف هستِ من سائلم اینجا ولی در برِ شاه آمدم خسته دلم یا علی نامه به دستم ولی باز مکن نامه را نامه سیاه آمدم کشتیِ بشکسته ام جوشش پیوسته ام در دلِ موج بلا غرقِ گناه آمدم طایرم و در قفس آمده بر لب نفس بهر تو بشکسته پر بهر رفاه آمدم ای حرمت دلربا قبله ی جانم رضا با نظر لطف تو سوی اِلٰه آمدم "یاسرم" و خسته جان سوی تو ای مهربان حسرت آهو بَرم گر به پناه آمدم محمود تاری "یاسر" https://eitaa.com/Madahankhomein