میرسد روزے ڪه بے هم میشویم یک به یک از جمع هم ڪم میشویم میرسد روزے ڪه ما در خاطرات موجب خندیدن و غم میشویم گاه گاهے یاد ما ڪن اے رفیق میرسد روزے ڪه بے هم میشویم

دوست من😊 شاید فردا خیلی دیر باشه😔 همین الان مرهم زخمهای کسی باش❤️ همین الان وقت بذار و به دردودلهای کسی گوش کن☺️ همین الان مهربونی کن♥️ خوب بودن سخت نیست♥️ @Ajaieb_jahan

❤️مادر یعنی: ناز هستی در وجود‌ ❤️مادر یعنی:یک فرشته در سجود ❤️مادر یعنی: یک بغل آسودگی ❤️مادر یعنی: پاکی از آلودگی ❤️مادر یعنی:عشق و هستی؛ زندگی ❤️مادر یعنی:یک جهان پایندگی❤️💐 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﯿﺴﺖ ! ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﺨﻮﺷﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ، ﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ... ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﻮﺩﻥ ... ﺁﻏﻮﺵ ﯾﮏ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ، ﺳﻮﺍﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﻣﻮﺝ ﺧﯿﺎﻝ ... ﻧﺸﺴﺘﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻫﺎ ... ﺭﻓﺘﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﻮﺩﻥ ... ﯾﮏ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

عید عزیزان آسمانی مبارک🥀💔🕊

زندگی بی حضور پدرر، معنا ندارد. پدرم، همه چی بدون تو یعنی غم. کاش می شد جوانی ام را بدهم، تا تو کمی بیشتر کنارمان بمانی. افسوس که کنارم نیستی. دلتنگتم 🥀😔

مادرم می آید... این کلیپ فوق العاده تقدیم به همه مادران عزیز و هر کسی که دلش برا مادرش تنگه تا هستند قدرشونو بدونیم🌹

زن شاد، زنی نیست که هیچ‌گونه نگرانی ندارد. زن شاد، زنی است که نگرانی دارد، ولی نمی‌گذارد نگرانی‌ها او را شکست دهند! بورلى سیلز

هـمـیـشـه حـرفـی بـزن،کـه بـتـوانی آن را بـنـویـسی چـیـزی رابـنـویـس،کـه بـتـوانـی آن راامـضـا کـنـی و چـیـزی راامـضـا کـن کـه بـتـوانی پـایـش بـایـسـتی @Ajaieb_jahan

هر بار که به مادرم نگاه میکردم مثل گیاهی که تازه از خاک بیرون آمده چهره آفتابی اش مرا شگفت زده می کرد . مادرم کلید را از حافظه قفل خانه مان پاک کرده بود و به همین دلیل اغلب اوقات خانه ما پُر از مهمانهایی بود که من نمی شناختم . هرگاه مهمان تازه واردی بدون اطلاع بخانه ما می آمد مادرم با خوشرویی آهسته یک ملاقه آب به آبگوشت روی اجاق اضافه میکرد ! مادر سخاوتمندم اعتقاد داشت خدا مُشتی ستاره به روی شیروانی خانه مان پاشیده است که مبادا آشنا ...دوست ... فامیل دور و یا حتی همسایه کوچه کودکی من راه خانه مان را گم کند !