eitaa logo
پدر & مادر
12.7هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
29.6هزار ویدیو
204 فایل
📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر_کانال👇👇💓 @Hossein_Hajivand #تبلیغات👇 http://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام : . وقتی دلتنگ میشوم😔💔 . برای اکثر ها که کمی سن و سال دارند این موضوع پیش آمده . یک نفر را در زندگیشان میکنند😞 . کسی که با او حرف بزنند کسی که شریک غم و خوشی هایشان باشند گاهی در ذهنشان تصویر سازی هم میکنند😩 . الان که همه جا 📱 وجود دارد پیدا کردن یک هم صحبت کار سختی نیست . یک نفر که از روی پر کردن وقت بخواهیم با او حرف بزنیم📱🗣 درد و دل کنیم💔♥️ رفع دلتنگیهایمان باشد👌 . بعضی ها این دلتنگی را نمیکنند😑 هم صحبتی هایشان زیاد است😏 . سفره دلشان نه ولی سفره ذهنشان پیش همه باز است😒 . گاهی که دلتنگی و کمبود یک نفر دومی در زندگی بهم فشار می آورد به چیزایی فکر میکنم که آرام میشم🤗 . چیزایی که باعث میشود دلتنگی هایم را تحمل کنم.☺️ . فکر میکنم به آن مردی که یک و چهار ی قد و نیم قد را در گذاشت و رفت🔫💣 خدا میداند چه شبها که پشت از دلتنگی نکرد😢 . فکر میکنم به دامادی که یک هفته بعد از عقد راهی جبهه شد و تنها دلخوشیش یک عکس بود و خانومی که دلتنگ و نشسته بود😩😭 . فکر میکنم به آن دختر خانومی که هر روز خانه را آب و جارو میکرد تا شوهرش از راه برسد چون تازه بچه دار شده بودند😍 . وقتی هم که می آمد بعد از یک هفته دوباره راهی میشد و چشمان خیس خانومی که نمیتواند بگوید 😭 . فکر میکنم به همسر مدافع حرمی که دخترش بهانه را میگیرد بغضش رو قورت میدهد و بادخترش بازی میکند💔 . الان که فکر میکنم میبینم دلتنگی من چقدر بچگانس در برابر اینها . انقدر بزرگ نیست که بخواهم برای پر کردنش به دوست های مجازی بشوم👌 . اخر میدانی فرقش چیست؟ آنها با اختیار خودشان،برای منو تو دلتنگی ها را تحمل کردند،از همسر و بچه و خانواده دل کندند و رفتن در غربتی که نه تلگرام بود نه .... . پ‌ن:ان الله مع الصابرین . نویسنده: . 😊👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3145007107Caeb1a1e1d4
🗯🍃🗯🍃🗯🍃🗯 🗯کودکی که می داند... دستان ِ بسته ی پدرش و های مادرش از پولی است چگونه در مدرسه بنویسد🍃: 😔علم است یا ؟؟! ❥┅═♡ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa♡═┅❥ ₯↬➲ @MadarPedar
3.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❥┅═♡ოٍُaٰٓოٍُ❣ٰٓρٰٓٓaٰٓρٰٓa♡═┅❥ ₯↬➲ @MadarPedar
🔰داستانی زیبا از که باعث جان صاحبان خانه شد❗️ 🔸الهام خداوند و شدن دزد 🔻در يکى از شهرهاى ايران، زن و مردى با هم کردند، يک سال و چند ماه از عروسى ايشان گذشت و خداوند کودکی به آنها هدیه کرد. 🔻در شب سردى از زمستان زن و شوهر و کودک همگى در اتاق خواب بودند که دزدى تصميم مى گيرد از آن منزل سرقت کند ـ گاهى پروردگار را نزد يک دزد مى برد و نمى گذارد دزدى کند ـ هيچ کس از حادثه اى که قرار است اتفاق بيفتد ندارد، نه همسايه ها و نه پدر و مادر. حفظ اين خانواده به وسيله يک دزد نيز ممکن است! 🔻نيمه شب دزد وارد اتاق مى شود، مى بيند زن و شوهر جوان خوابند، تمام اثاث ها هم است، قالى ها، فرش ها. داخل کمد لباس هاى قيمتى، طلا و نقره هست، خيلى خوشحال مى شود. يک لحظه به اين امر فکر مى کند که اگر اين نوزاد بيدار شود و گريه کند و اين زن و شوهر نيز بيدار شوند، در آن صورت من نمى توانم کارى بکنم. 🔻به او الهام مى شود، آهسته کودک را بلند مى کند و در ايوان خانه مى گذارد و برمى گردد که بلافاصله کودک بيدار مى شود و گريه مى کند و سپس پدر و مادر به دنبال کودک بيرون مى آيند. ❤️خداوند را طورى قرار داده است که با کوچک ترين صداى فرزند بيدار مى شود، اگر مادر بيدار نشود هزاران خطر بچه ها را از بين مى برد. 🔻مادر مى بيند صداى گريه بچه مى آيد ولى بچه سر جايش نيست، با وحشت شوهر را بيدار مى کند و مى بينند صدا از بيرون مى آيد. بچه سه ماهه که بيرون نمى تواند برود! وحشت زده با همديگر به طرف ايوان مى دوند. در همين لحظه طاق چوبىِ موريانه خورده فرو مى ريزد و صداى ريزش طاق، همسايه ها را بيدار کرده، همه داخل کوچه براى نجات آنان مى آيند و مى بينند زن و شوهر و بچه بيرون از خانه هستند. 🔻گرد و غبار اتاق نشست، دزد هم بين مردم بود و چيزى نمى گفت، ولى فکر کرد اگر من بروم اين داستان را براى آنها بگويم آنها به خدا بيشتر می‌شود. حال که نتوانستيم دزدى کنيم، اعتقاد مردم را به خدا زياد کنيم! 🔻دزد جلو آمد و به زن و شوهر گفت: داستان از اين قرار است. زن و شوهر و همسایه‌ها دزد را و رها کردند و پول خوبى نيز به او دادند و گفتند: برو با اين پول کاسبى کن، ديگر هم دزدى نکن. دزد گفت: 💠دنبال دزدى نخواهم رفت و اگر به من پول هم نمى داديد من دنبال دزدى نمى رفتم.💠 ❤️@MadarPedar❤️
🔰داستانی زیبا از که باعث جان صاحبان خانه شد❗️ 🔸الهام خداوند و شدن دزد 🔻در يکى از شهرهاى ايران، زن و مردى با هم کردند، يک سال و چند ماه از عروسى ايشان گذشت و خداوند کودکی به آنها هدیه کرد. 🔻در شب سردى از زمستان زن و شوهر و کودک همگى در اتاق خواب بودند که دزدى تصميم مى گيرد از آن منزل سرقت کند ـ گاهى پروردگار را نزد يک دزد مى برد و نمى گذارد دزدى کند ـ هيچ کس از حادثه اى که قرار است اتفاق بيفتد ندارد، نه همسايه ها و نه پدر و مادر. حفظ اين خانواده به وسيله يک دزد نيز ممکن است! 🔻نيمه شب دزد وارد اتاق مى شود، مى بيند زن و شوهر جوان خوابند، تمام اثاث ها هم است، قالى ها، فرش ها. داخل کمد لباس هاى قيمتى، طلا و نقره هست، خيلى خوشحال مى شود. يک لحظه به اين امر فکر مى کند که اگر اين نوزاد بيدار شود و گريه کند و اين زن و شوهر نيز بيدار شوند، در آن صورت من نمى توانم کارى بکنم. 🔻به او الهام مى شود، آهسته کودک را بلند مى کند و در ايوان خانه مى گذارد و برمى گردد که بلافاصله کودک بيدار مى شود و گريه مى کند و سپس پدر و مادر به دنبال کودک بيرون مى آيند. ❤️خداوند را طورى قرار داده است که با کوچک ترين صداى فرزند بيدار مى شود، اگر مادر بيدار نشود هزاران خطر بچه ها را از بين مى برد. 🔻مادر مى بيند صداى گريه بچه مى آيد ولى بچه سر جايش نيست، با وحشت شوهر را بيدار مى کند و مى بينند صدا از بيرون مى آيد. بچه سه ماهه که بيرون نمى تواند برود! وحشت زده با همديگر به طرف ايوان مى دوند. در همين لحظه طاق چوبىِ موريانه خورده فرو مى ريزد و صداى ريزش طاق، همسايه ها را بيدار کرده، همه داخل کوچه براى نجات آنان مى آيند و مى بينند زن و شوهر و بچه بيرون از خانه هستند. 🔻گرد و غبار اتاق نشست، دزد هم بين مردم بود و چيزى نمى گفت، ولى فکر کرد اگر من بروم اين داستان را براى آنها بگويم آنها به خدا بيشتر می‌شود. حال که نتوانستيم دزدى کنيم، اعتقاد مردم را به خدا زياد کنيم! 🔻دزد جلو آمد و به زن و شوهر گفت: داستان از اين قرار است. زن و شوهر و همسایه‌ها دزد را و رها کردند و پول خوبى نيز به او دادند و گفتند: برو با اين پول کاسبى کن، ديگر هم دزدى نکن. دزد گفت: 💠دنبال دزدى نخواهم رفت و اگر به من پول هم نمى داديد من دنبال دزدى نمى رفتم.💠 ❤️@MadarPedar❤️
در دارم ات از ته باشد و ات از سر شهریور ماهی که اولین روزش سهم توست تولدت مبارک ☺️😇