eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
400 ویدیو
235 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸بر سر سفره‌ای که إمام صادق علیه‌السلام نشسته بودند، - العیاذبالله - ، «شراب»‌ حاضر کردند ... راوی گوید: 🥀 وقتی‌که امام صادق علیه‌السلام را به نزد منصور دوانیقی آوردند، در خدمت در خدمت آن حضرت بودیم. یکی از فرماندهان منصور، یک مهمانی را در قصر منصور تدارک دیده بود. 🥀 امام صادق علیه‌السلام نیز بین مهمانان حضور داشت؛ سر سفره وقتی‌که مهمانان مشغول خوردن غذا بودند، یک نفر از آنها آب خواست و قدحی که شراب در آن بود، آوردند؛ همین که قدح به‌دست آن مرد رسید، امام صادق علیه‌السّلام از جا برخاست. 🥀 پرسیدند: آقا! چرا بلند شدید؟ إمام علیه‌السلام فرمود: جدّم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: 📋 مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ جَلَسَ عَلَی مَائِدَةٍ یُشْرَبُ عَلَیْهَا الْخَمْرُ. ▪️هر کس بر سر سفره‌ای بنشیند که شراب در آن سفره خورده می‌شود، ملعون است. 📚الکافی ج۶ ص۲۶۸ ✍ آه یا امام صادق... همین‌که یک شیعهٔ جعفری، می‌شنود که بر سر سفره‌ای که شما نشسته بودید، شراب آوردند، قلب او درد می‌گیرد... امّا تا اسم «شُرب خمر» می‌آید، مصائبی را به تصویر میکشد که نزدیک است قلب انسان متلاشی شود... ➖ یکی از سربازان لشکر عمر بن سعد ملعون می‌گوید: 📜 وَ کُنَّا إِذَا أَمْسَیْنَا وَضَعْنَا الرَّأْسَ فِی التَّابُوتِ وَ شَرِبْنَا الْخَمْرَ حَوْلَ التَّابُوتِ ▪️در مسیر بین کربلا تا شام، هنگامی که شب می‌شد، سَر إمام حسین علیه‌السلام را در میان صندوقی می‌نهادیم و در اطراف آن می‌نشستیم و مشغول شُرب خمر می‌شدیم.(۱) 📝 هر منزل و روستا که بُردند پای سر تو «شراب» خوردند... ➖ یا امام صادق ... اگر بر سر سفره شما شراب آوردند، دیگر شراب بر سَر و روی‌تان نریختند؛ اما ای‌کاش ما می‌مُردیم برای آن ساعتی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 إنّ يَزيدَ شَرِبَ الخَمرَ و صَبَّ مِنها عَلَى الرّأسِ الشّريف ▪️يزيد ملعون شراب می‌خورد و تَه‌مانده آن را بر سر مطهر سیدالشهداء عليه‌السّلام می‌ريخت.(۲) 📚(۱)لهوف ص١۵٢ 📚(۲)نفس المهموم، ص۴۳۹ ؛ معالي السّبطين، ج۲ص۵۸ 📝 با پیرمرد خسته که دعوا نمی‌کنند با دست بسته وارد بَلوا نمی‌کنند بر خانهٔ امام که حمله نمی‌برند اینگونه با بزرگ حرم، تا نمی‌کنند در خانه‌ای که هست زن و بچه بین آن آتش به پشت خانه که برپا نمی‌کنند وقتی هنوز نالهٔ زهرا رسد به‌گوش تکرار داغ حضرت زهرا نمیکنند شاید زنی به پشت درِ خانه آمده در را که با فشار لگد وا نمی‌کنند شه را پیاده در پیِ مرکب نمی‌کِشند با کینه هتک حرمت آقا نمی‌کنند هفتاد ساله را که دگر هول نمی‌دهند یک ذرّه رحم ، یا که مدارا نمی‌کنند پیش امام پشت سرِ هم شراب خورد این رسم را به دِیر و کلیسا نمی‌کنند بزم شراب ریشه ز بزم یزید داشت یکجا بگو که ظلم در آنجا نمی‌کنند با خیزران زد و ز لبش خون دوباره ریخت یک عدّه چشم بسته ، تماشا نمی‌کنند دندان سنگ خورده دوباره شکسته شد خجلت ز جای بوسهٔ طاها نمیکنند تَه ماندهٔ شراب خودش را به طشت ریخت فکری به حال زینب کبری نمی‌کنند @Maddahankhomein
🖤 🩸إمام‌صادق علیه‌السلام با روضهٔ «اسارت»،‌ از حال میرفتند | شرح گوشه‌ای از أسرار گودال قتلگاه ... شخصی به نام «ابن‌حبیب» گوید: 🥀 نزد مولایم امام صادق علیه‌السلام بودم که شنیدم در سجده‌اش می‌فرمود: 📋 اللّٰهمَّ اْغفِرْ لِمَنْ زارَ جَدِّیَ الحُسین وَ مَنْ بَکیٰ عَلَیه ▪️خدایا ببخش زائرین قبر سیدالشهداء علیه‌السلام را و کسانی که برای او گریه می‌کنند. 🥀 وقتی مناجات حضرت تمام شد، نشست در حالی که اشک‌ها، محاسن حضرت را خیس کرده بود. ➖ عرض کردم: ای مولای‌من! چرا کعبه به رنگ سیاه است؟ 🥀 امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: وقتی حضرت ابراهیم علیه‌السلام خانه کعبه را ساخت، پارچه سبز روی آن انداخت،اما خدای متعال وحی فرستاد که: ای ابراهیم! پارچه کعبه را سیاه کن که منِ خدا، در عالم معنا عزادار سیدالشهداء علیه‌السلام نوهٔ سیدالانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله هستم. ➖ذعرض کردم: ای سرور من به ما خبر رسیده در بدن جدّ شما از سینه تا پایین هزار زخم تیر و نیزه و شمشیر و چوب و غیره بوده؛ آیا درست است؟ 🥀 حضرت فرمودند: بلکه بیش از این بوده است. ➖گفتم: چگونه در یک بدن، این همه جراحت می‌تواند باشد؟ 📋 فبَکیٰ عندَ ذٰلکَ یَکادُ اَنْ یُغشیٰ عَل‍َیه. ▪️در این هنگام، حضرت آن‌قدر گریه کردند که نزدیک بود، غش کنند؛ 🥀 سپس فرمودند: 📋 قَدْ ضَرَبُوا السَّیفَ عَلَی مَوضِعِ السَیفِ وَالسَّنانَ عَلَی مَوضِع السَّنان وَالسَّهمَ عَلَی مَوضِعِ السَّهم ▪️همانا شمشیر بر جای شمشیر می‌زدند؛ نیزه بر جای نیزه می‌زدند؛ تیر بر روی تیر می‌زدند. ➖ بعد عرض کردم: علت بوی عطر تربت سیدالشهداء علیه‌السلام و عظمت کربلا چیست؟ 🥀 امام علیه‌السلام فرمودند: خاک کربلا با خون جدّم مخلوط شد، وقتی که اسب‌ها را بر بدن او تاختند. و حضرت فرمودند: می‌توان از خاک کربلا برای شفا خورد. ➖ بعد عرض کردم: مخدّرات وقتی به شام رسیدند، «کاشفات الوجوه» بودند؛ آیا این مطلب درست است؟ 🥀 راوی گوید: 📋 وَاللّهِ رَاَیتُ مَولایَ جَعفَرَ الصّٰادِقَ علیه‌السلام عِندَ ذٰلکَ قَد بَکیٰ بُکاءً شَدیداً بِحَیثُ لَم یَقدرْ اَنْ یُجیبَ عَنْ ذٰلکَ وَلٰکِنْ اَومَئَ الیٰ ذٰلکَ بِرَأسِهِ ▪️وقتی این را گفتم به خدا قسم دیدم حضرت چنان گریه کرد که توان صحبت‌کردن نداشت، اما با سر مبارکش در تأیید این مصیبت، اشاره فرمود. (در نقل‌های دیگر آمده است که کسی نمی‌توانست به صورت‌هایشان نگاه کند‌ و هاله‌ای از نور حجاب شده بود.) 📚بحرالمصائب،(نسخه خطی) ج۳ ص۴۰۸ @Maddahankhomein
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واويلا‌ علی‌ الامام‌ المظلوم 🏴مداحی حسین‌ طاهری به مناسبت شهادت‌ امام‌ صادق علیه السلام https://eitaa.com/Maddahankhomein
شعر شهادت امام صادق علیه السلام هزار مرتبه شکر خدا که شیعه شدیم به سینه مُهر ولای علی نشانه زدیم غلام خانه ی اولاد مصطفی هستیم و دل به ریشه ی خاکی چادری بستیم، که گفته اید دو عالم گدای مادر ماست که خلق عالم و آدم برای مادر ماست به لطف درس تو ما شیعه ایم شکر خدا به زیر دین شمائیم تا ابد آقا تو شیعه را نه، که اسلام را بنا کردی چه مکتبی تو از این درس ها به پا کردی هزار حوزه و مکتب به پا شده امّا هنوز هم نرسیده به ابتدای شما اگر چه این همه عالِم به حوزه ها هستند هنوز جیره خور سفره ی شما هستند سلام ما به شما ای سلاله ی پر نور سلام ما به شما یا مروج العاشور نشسته ایم در این روضه ها کنار شما که اشک ما بشود مایه ی قرار شما چقدر گریه نوشتی به پای عاشورا چقدر روضه نوشتی برای عاشورا به داغ پیکر اکبر چقدر باریدی به یاد حنجر اصغر چقدر باریدی به دست بسته ی زینب چه گریه ها کردی چه گریه ها که به دست ز تن جدا کردی چقدر حسّ عجیبی حکایتت دارد چه ماجرای غریبی شهادتت دارد اسیر داغ شمائیم و سینه می کوبیم به سینه از غم داغ مدینه می کوبیم دوباره هیزم و آتش، دوباره دود سیاه دوباره روضه زهرا، دوباره گریه و آه تو را چو جدّ غریبت کشان کشان بردند میان خنده اوباش و این و آن بردند میان کوچه ی غم ها زمین زدند تو را شبیه حضرت زهرا زمین زدند تو را درست ... اینکه زمین خوردی و پر از دردی اگرچه پیر، ولی بازهم شما مردی خدا کند که دگر مادری زمین نخورد به پیش چشم ترِ دختری زمین نخورد ✍وحید محمدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
حدیث اشک چارمین خورشید گلزار بقیع ماه روشن در شب تار بقیع شش جهت را نور می بخشی مدام ای درخشان دُر شهوار بقیع حجت حق جلوه گاه خالقی جعفر آل محمد ، صادقی ای ششم نور الهی در زمین نور تو می تابد ای گل بر زمین شد مدینه جایگاه تابش ات نور می بخشی تو در آن سرزمین ای به عالم نور سرمد اَلسلام صادق آل محمد اَلسلام ای بهشت ما بقیع ات اَلسلام بر مقامات رفیع ات اَلسلام بر مطهر تربت پاکت درود بر کرامات وسیع ات اَلسلام ما گدای خانه ی جود تواییم بنده ی درگاه معبود تواییم ای دل آئينه ها پروانه ات ای به عرش سینه ها کاشانه ات در دل شب مثل بیت فاطمه هجمه آورده عدو بر خانه ات در حریم قدسی ات ای روح جود از در و بام آمده دشمن فرود بار دیگر ماجرا تکرار شد ماجرای کوچه ها تکرار شد در مدینه بازتاب غم ببین داغ های مرتضی تکرار شد روی لب آورده هستی آه را سر برهنه می برند آن ماه را خانه ات را دشمنت آتش زده خصم تو بر گلشنت آتش زده بعد آتش بر حریم اطهرت زهر کینه بر تنت آتش زده ای خلیل الله آل مصطفی سوختی از آتش زهر جفا آتشی بر دامنت انداختند شعله ها بر شیونت انداختند مثل جدت حیدر کرار نیز ریسمان بر گردنت انداختند نخل دین در وادی ایمان شکست حرمتت را دشمن قرآن شکست ای ز حنجر بغض پنهانت برون ای به عمرت دیده سختی ها فزون کربلا نه ، بود در شهر نبی باز تکرار یزید و شمر دون بود شمشیر ستم در پیش تو وای دل از خصم بد اندیش تو لاله چینان غم به جانت ریختند طرح ماتم بر خزانت ریختند در هجومی غرق اندوه و بلا برگ و بر از بوستانت ریختند شعله ها شد از ستم افروخته قلب «یاسر» زین جنایت سوخته محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
الا قرار دل و جانِ بی‌قرار ظهورت! کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟ کدام روز به شب می‌رسد که آمده باشی؟ کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟ خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت سرشک شوق فشانم به ره‌‌گذار ظهورت بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت گره‌گشای دو عالم، دعای من همه این است که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت ز قطره‌قطرۀ آن چشمه‌چشمه نور بجوشد ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب شکوفه‌زار شود خاک ره‌گذار ظهورت خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند بُوَد مسیح مقدّس، طلایه‌دار ظهورت شرایطی‌ست در این انتظار و من که ندارم دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت ✍مرحوم استاد https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾بیست و پنجم شوال ◾روز شهادت قرآن ناطق ◾روضه‌ی امام صادق(ع) دست مرا در بین کوچه خصم بسته با ضرب‌سیلی حرمت من را شکسته بر روی خاک ابن ربیع من را کشانده ازبغض و‌کینه حرف بد بر لب نشانده چون‌مادرم‌سیلی ز دست‌خصم‌خوردم در بین کوچه بارها من جان سپردم گفتم نزن معلون.....ولی او بیهوا زد زخم و زبان و سیلی کین از جفا زد گفتم مزن من زاده‌ی بدر و حنینم من داغدار و وارث خون حسینم من پیرمرد این قبیله مو سپیدم از این زمانه رنج بیحدی کشیدم با آتش کین خانه‌ را زیر و زبر کرد گویا دوباره‌ زنده‌ آن دیوار و در کرد این‌کوچه‌گردی ارث‌زهرا مادرم بود این دستهای بسته ارث حیدرم بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
توسل به امام صادق علیه السلام السلام ای دل و دلدار اباعبدالله ششمین سیدوسالار اباعبدالله همه با دیدن تو یاد حسین افتادن ای حسینیه ی سَیّار اباعبدالله ما حسینی شدگان نَفَسِ گرم توأیم به تو هستیم بدهکار اباعبدالله کارتو داده نتیجه چه قیامت کردن اربعین لشکر زُوّار اباعبدالله دَر و دیوار مدینه زغم بی کسیت میزند تا به ابد زار اباعبدالله مادری بودی و کوبید دَرِ بیتِ تو را آتشِ آن در و دیوار اباعبدالله یعنی از آن همه شاگرد در آن شب، آقا! یک نفر با تو نشد یار؟! اباعبدالله تا که بستند دو دستان تو را شد زنده غربت حیدر کرّار اباعبدالله تو علی گشته ای و ابن ربیع هم قنفذ وای از این همه تکرار اباعبدالله سر پیری گذر تو به چه جاها افتاد وای از آن همه آزار اباعبدالله هرچه هم بر سرت آمد دمِ آخر زِ عطش چِشمهای تو نشد تار اباعبدالله https://eitaa.com/Maddahankhomein
928-1665336229607.mp3
288.1K
آتش گرفته بیت ولایت سوزد در آتش قلب امامت آه و ویلا با قلب پر کین سویش دویدند با دست بسته هر سو کشیدند بر خاک غربت سر می گذارد در سینه دیگر نفس ندارد شاعر : مجید احدزاده https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمزمه واحد شهادت امام صادق یا جعفر صادق.mp3
15.51M
زمزمه / واحد شهادت امام صادق علیه‌السلام (سبک دامن کشان) بند۱ یا جعفر صادق، امام غریبم در هر غم و سختی ، تو أمّن یُجیبم تو باب علمی و ما گدای تو چشامون می‌باره در عزای تو مثل حسن بی حرمی، دلا خون شده مثل حسین دلم واست ، پریشون شده یا امام غریبم... بند۲ خونه ت رو نامردا ، کشیدن به آتیش شمشیر کشیدن روت ، غریبی خدائیش شده دست تو بسته مث حیدر دلت خون و خسته از غم مادر زمین که افتادی بودی، به یاد مادرت خاطرهءکوچهءتنگ، چی آورد سرت یا امام غریبم... بند۳ شیخ الأئمه ای حبیب خدایی خصمی که زهرت داد نداره حیایی برهنه پا بی عبا پی مرکب می رفتی می سوختی از غم زینب اهل تو رو ولی کسی ، به زنجیر نبست رو صورت دختر تو ، نموند جای دست یا امام غریبم... بند۴ ساخته میشه صحنت، زیارت که می‌ریم یاد عموت عباس، باهم دم میگیریم بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت یا امام شهیدم... شاعر : سعید نوروزی https://eitaa.com/Maddahankhomein
2. دوباره بوی.mp3
4.66M
(دوباره بویِ دود از شهرِ مدینه اومد) ۲ (دوباره رنگِ غصه و شرر به سینه اومد) ۲ یه عده به شیخ‌الائمه ، بی‌احترامی می‌کنند با ناسزا دور و بَرش ، شیرین‌زبونی می‌کنند کوچکترا دارن فرار می‌کنن از هر طرفی نامردا، با بچه‌ها هم نامهربونی می‌کنند آه… دل من دوباره غصه داره ... آه… دل من هوای گریه داره ... آه… دلِ من ، امون از این غریبی ... (کِشون کِشون ، پیاده ، آقامونو می‌بردن رَمق تو زانواش نبود ، همش زمین می‌خوردن) ۲ الهی اون کسی که آقا رو برد ، خیر نبینه حداقل نذاشت برا یه لحظه آقا بشینه بیخود نبود با دست بسته ، کارت آقا گریه بود اینجایه روضه اشکایِ چشات برا رقیه بود آه… دل من… رقیه و اسیری آه… دل من… امون از این غریبی آه… دل من ... چته دوباره گیری آه… دلِ من ، امون از این غریبی ... https://eitaa.com/Maddahankhomein
1. می باره.mp3
5.79M
کنار ، سجاده نشسته همیشه ، سرگرم دعاشه یه بغضِ ، کهنه تو گلوشه یه حسی ، تو لحن صداشه با یادِ ، کوچه گریون میشه باز واسش ، دنیا زندون میشه اشکِ چشماش می ریزه پشت در تا میبینه ، آتیش و خاکستر روی لبهاش ، وای مادر ( یا شیخ الائمه ) تکرار امون از ، این سنگِ مزارش کسی نیست این شبها کنارش بمیرم ، خیلی سوت و کوره بقیع و این گرد و غبارش با یادت ، چشما خون میباره خاک تو رنگِ غربت داره ما یه روزی صحنت رو میسازیم توی صحن تو روضه میندازیم آقا جان ( یا شیخ الائمه ) تکرار رسیدن ، بالای سر تو سوزوندن ، تا بال و پرت رو گذاشتن ، روی سینه ی تو دوباره ، داغ مادرت رو با دست بسته، تنها موندی زیر لب ، تو روضه میخوندی السلام ای ، سر های بی پیکر السلام ای ، ساقی آب آور ای بی سر ( یا شیخ الائمه ) تکرار https://eitaa.com/Maddahankhomein