"به نام خدا"
مناجات شاعرانه و قابل تأمل و اعترافات تکان دهنده با زبان خاص
آمدم باری ندارم جز خطا
کمتر از خار و خسم در این سرا
گرچه می دانم گنهکارم هنوز
گاه خوابم گاه هشیارم هنوز
بار الها آمدم با چشم باز
آمدم سوی شما با صد نیاز
تازه فهمیدم که غافل بوده ام
نی که غافل بلکه جاهل بوده ام
بنده گان رابندگی کردم چه سود
حکمت این بندگی آیا چه بود
روزی بی منتت را پس زدم
ساغر از دست کس و ناکس زدم
از تو رحمان تر ندیدم عاقبت
من نفهمیدم نمودم معصیت
بنده ات گر شاه هم باشد گداست
ریزه خوار خوان پر فیض شماست
بار الها نادمم راهم بده
کن عنایت عزت و جاهم بده
از در بیگانه من بر گشته ام
همچو مرغ بال و پر بشکسته ام
بندگی مختص درگاه شماست
نام پر فیض شما مشکل گشاست
باب احسان وا شده من آمدم
کن قبولم گر که خوبم یا بدم
ماه شعبان ماه فخر الانبیاست
شیعه دراین مه زغم غصه رهاست
بعد شعبان باب رحمت وا شود
نامهٔ اعمال ما امضا شود
روزه داران رخت نو بر تن کُنید
جامهٔ آلوده از تن بَر کَنید
چند روزی آدم دیگر شویم
عارفانه بر در خالق رویم
گر بخواهیم عزت هر دو جهان
شرط آن باشد رضای میزبان
فاخرم باید که زیر و بر شوم
ماه احسان آدم دیگر شوم
بار الها هر دو دستم را بگیر
تا نباشم بیش از این خوار و حقیر
مسلم فرتوت گلهین #فاخر
http://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات با خدا
شب اول ماه رمضان
#غزل_ابتدای_جلسه
به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را
ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را
بیا همین شب اول بگو که بخشیدی
بیا همین شب اول قبول کن ما را
گناه پشتِ گناه آمد و زمینم زد
چنان که برده ز یادم مسیر دریا را
به گریه ی سحری کاش عادتم بدهی
کمی به من بچشان لذت تماشا را
اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم
بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را
به آبروی علی... آبروی ما نرود
به زیر پرچم اوئیم صبحِ فردا را
به عشق شاه نجف عاقبت به خیر شویم
اگر علی بزند پای نامه امضا را
به غیر روضه به جایی نمی برم راهی
رها نمی کنم این تکیه گاه و مأوا را
نگیر از من بیچاره کنج هیئت را
نگیر از من دل مرده این مسیحا را
ــــــــــــــــــــــــــ
کفن برای تو پیدا نشد عزیزالله
حصیر شد کفن شاه... کارِ دنیا را!!!
۲۱ اسفند ۱۴٠۲
وحید محمدی
@Maddahankhomein
ماه پنهان
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما
ما به دنبال تو میگردیم و تو دنبال ما
ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو
رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما
خاصه این شبها که ابر و باد و باران با من است
خاصه این شبها که تعریفی ندارد حال ما
کاش در تقدیر ما باشد همه شبهای قدر
کاش حَوِّل حالَناییتر شود احوال ما
ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم
ماه با پای خودش آمد به استقبال ما
گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال
تا همه خورشید گردد روزی امسال ما
📝 #علیرضا_قزوه
✅ @Maddahankhomein
#مناجاتی_ورود_به_ماه_مبارک_رمضان
الهی بنده ای غرق گناهم
به درگاهت خدایا روسیاهم
در این ماه پر از فیض صیامت
تو کردی بر من مسکین کرامت
شدم شرمنده ی لطف و عطایت
دلی پر درد آوردم برایت
الهی تو شه ام جرم و گناه است
ز بار معصیت عمرم تباه است
خدایا بنده ای گم کرده راهم
نشانم ده تو راهم را ز چاهم
تمام کوله بار من گنه شد
ز فرط معصیت روزم سیه شد
اگرچه من بدم مهمانت هستم
کنار سفره ی احسانت هستم
خدایا با چه حالی آمدم من
ولی با دست خالی آمدم من
از این بار گناهان خسته ام من
چو سائل بر درت بنشسته ام من
خدایا بی پناهان را پناهی
بر این آلوده هم بنما نگاهی
ز بار معصیت خم گشته پشتم
نگاهی کن تو بر این روی زشتم
نمک پرورده ی خوان تو هستم
همیشه غرق احسان تو هستم
اگرچه پا به سر جرم و خطایم
خودت دانی محب مرتضایم
علی و آل او را دوست دارم
همین باشد مدال افتخارم
تو بودی از ازل پشت و پناهم
قسم بر مرتضی بنما نگاهم
قسم بر احمد و مولا و زهرا
ز جرم من بیا بگذر خدایا
به دنیا بر رضای تو (رضایم)
ز تو شرمنده در روز جزایم
#رضا_یعقوبیان
@Maddahankhomein
#ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین_ع_مناجات_ماه_رمضان
ای که از سوز تو پیداست تمنای حسین
«روزه یعنی عطش و روضۀ لبهای حسین»
روزه یعنی که به تکبیرة الاحرام سحر
قصد قربت کنی از مسجد الاقصای حسین...
روزه چون «حر» به کنار آمدن از راه خطاست
چشم پوشیدنِ از غیر و تماشای حسین...
این «حبیب» است که یک روزه به دست آوردهست
سندِ دیدن محبوب به امضای حسین
روزه یعنی که بخواهی به دعای شب قدر
شوق پیوستنِ یک قطره به دریای حسین
روزه یعنی که به صحرای بلا، جام به دست
آب بردن به سوی خیمۀ گلهای حسین
روزه یعنی که توقف به لب شط فرات
اقتدا کردنِ سی روز به سقای حسین
وقت افطار شد، ای سوخته در آتشِ دل!
«روزه یعنی عطش و روضۀ لبهای حسین»
✍ #محمدجواد_غفورزاده
↳https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات
#رمضان_الکریم
از یاد خدا دوری و غفلت، به چه قیمت؟
من مانده ام و این همه ذلت، به چه قیمت؟
از نعمت سرمایه ی خود، بهره نبردم
سرمایه ی عمرم شده حسرت، به چه قیمت؟
گیرم که گناه است و نشاطش که چنین نیست
ای دل تو بگو بردنِ لذت، به چه قیمت؟
یکبار نگفتم به خودم، لحظه ی غفلت
آزرده شود حضرت حجت به چه قیمت؟
از بس که نچرخیده زبانم به مناجات
شد ورد لبم تهمت و غیبت، به چه قیمت؟
غافل شدن از مرگ و قیامت هنری نیست
رسوایی در روز قیامت به چه قیمت؟
دلبسته ی دنیا شدم و ماحصلم سوخت
رفت از کف من فیض شهادت، به چه قیمت؟
درمانده ام از معرفت حق که مرا هم
با کوه گناه، کرده دعوت، به چه قیمت؟
مقصود، علی باشد و فردوس بهانه است
بی روی علی، دیدنِ جنت به چه قیمت؟
صد شکر که در خیل محبین حسینم
خارج شوم از بزم محبت به چه قیمت؟
در کوفه همه پشت به ارباب نمودند
حیرت زده ام که به چه قیمت؟ به چه قیمت؟
از کوچکی و پستی دنیا چه بگویم
غارت شده پیراهن حضرت به چه قیمت؟
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
.
🍂 مهمان روسیاه
رسید ماه تو و دل هنوز مانده سیاه
بتاب بر دل تاریک و مرده یا الله
بدون یاد تو شبها چه سرد و غمبار است
ببین که روز مرا دوری از تو کرده سیاه
نشد شبی بههوای تو ترک خواب کنم
که نور از تو بگیرم به بامداد پگاه
دوباره آمده ماه تو و تهیدستم
ببین که میکشم از حسرت و ندامت آه
"فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی"
کشید لطف تو دل را بهسوی این درگاه
به پای خویش به مهمانیات نیامدهام
که يُرْجَعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ إِلىٰ مَوْلاه
ببین در آینۀ اشکها نیازم را
به حال زار من این روی زرد و خسته گواه
چه میشود که صدایم کنی، حبیب غفور؟
چه میشود که مرا هم کنی بهلطف نگاه؟
امید من، همۀ هستیام، خدای عزیز
نخواه بندۀ خود را چنین ذلیل گناه
بگیر دست مرا تا نرفتهام از دست
بیار حبل متین را که ماندهام در چاه
جز آستانۀ مهرت بگو کجا بروم؟
کجا روم که ندارم بهجز تو پشت و پناه
به دست قهر و عُقوبت، وَلا تُؤدِّبْنی
اگرچه عمر شریفم شد از گناه تباه
بهجز محمد و آلش مرا شفیعی نیست
که گشته معصیتم کوه و طاعتم پَرِ کاه
تو گفتهای که "فَإنّی قَرِیب" آمدهام
نخواه دست مرا از وصال خود کوتاه
نگیر خرده که با دست خالی آمدهام
نداشت این دل بیچاره در بساطش آه
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#الهی_العفو
#ماه_مهمانی_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
@Maddahankhomein
سلام موهبت بیکران! خوش آمدهای
سلام مرحمت ناگهان! خوش آمدهای
سلام آیهتر از لحظههای جاری عمر
سلام بهتر از آب روان خوش آمدهای
سلام بر تو و بر سی سحر ستاره و نور
سلام ماه پر از کهکشان خوش آمدهای
تو ای خلاصهٔ باران بیامان حضور
تو ای چکیدهٔ هفت آسمان خوش آمدهای
نسیم خوشخبری آمد از مناره، چه خوب!
وزید عطر تو بین اذان، خوش آمدهای
بیا که باز نمکگیرمان کنی با عشق
کنار سفرهٔ خرما و نان، خوش آمدهای
تو میهمان منی؟ یا منم که مهمانت…؟
خوش آمدم به تو ای میزبان! خوش آمدهای!
جوانهها همه چشمانتظار مهر تواند
به باغ خشک دل ای باغبان خوش آمدهای
برای من که پر از شرم ماه شعبانم
بمان تو ای رمضانم! بمان! خوش آمدهای
#فاطمه_عارفنژاد
@Maddahankhomein
#مناجات
ای خدا ای خالق ارض و سما
فضل و جود و رحمتی بی انتها
حی و قیوم و جمیل و ذوالجلال
ذات پاکی بی بدیل و بیمثال
اول و آخر بدیع و لامکان
ظاهر و باطن عزیز و مستعان
خالق و رزّاق و رحمان و رحیم
واسع و فتاح و تواب و حکیم
سن حکیم و قادر و قهار سن
هم علیم و عادل و جبارسن
پرده چکدین عیبیمی ائتدین نهان
ای آتامدان هم آنامدان مهربان
ای خدا رحم ائت منه بیچاریم
نفس الینده گور نئجه آواریم
سن همیشه ائیله دین احسان منه
اولمادیم من بنده لایق سنه
من اوتوزدوم عومرومی ائتدیم تباه
نفس اماره الیندن وای و آه
عقلیمه غالب اولوب یارب هوا
وای منه اوز نفسیمه ائتدیم جفا
گلمیشم درگاهیوه شرمنده یم
بیر یوزی قاره خجالت بنده یم
واردی بوینومدا اگر جُرم عظیم
رحمتین اعظم دی جرمیم دن منیم
رحمت و فضلین بیزه شامل ائله
یاخشی اعماله بیزی عامل ائله
قیل نظر حق علی المرتضا
اولمیوم شرمنده من روز جزا
یوخ امیدیم یاوریم سندن صورا
یا کریم و یا رحیم اغفر لنا
#محمدمدهوش
#هوشمند
@Maddahankhomein
یقیناً عاشقی آداب دارد
پر از شور است و حالی ناب دارد
به یاد وصل و شوق دیدن دوست
یقین عاشق دلی بی تاب دارد
همیشه منتظر چشمش به راه است
ضمیرش روز و شب کی خواب دارد
به این باور رسیده جان خسته
که بی شک آسمان مهتاب دارد
بیا ای دل نخور اینقدر غصه
دوای درد را ارباب دارد
نمانَد تشنه، آهوی رضا جان
که سقاخانه ای پر آب دارد
همیشه عکس زیبای ضریحش؛
میان قلب عاشق قاب دارد..
#نگین_نقیبی
✒️ ͜͡❥᭄ @Maddahankhomein
رحمت عام الهی
بازماه رحمت عام الهی دیده شـد
بازهم خوان بزرگ میهمانی چیده شد
ای دل درد آشنا تا کی به خواب غفلتی
چشم واکن ماه قدر وماه رحمت دیده شد
رو به محراب دعا آرید ای اهل دعا
کزفلک برخاکیان عطردعا پاشیده شد
ازشکوه بارش الطاف ستارالعیوب
نامه ی خلق گنه کار ازنظر پوشیده شد
تشنگان مغفرت برکف سبو بگرفته اند
چشمه ی دریایی عفو و کرم جوشیده شد
عرشیان باشوق می گویند از عرش برین
آفرین بر هرکه در ماه خدا بخشیده شد
باز هم از کاتبان عرش در کانون عشق
از فروغ گوهرمهرعلی پرسیده شد
محرمان عشق گفتند ای مریدان علی
نامه ی اعمالتان با مهر او پیچیده شـد
ای«وفایی»گوهراشک محبّان الرضا
باتولای علی و فاطمه سنجیده شد
#سید_هاشم_وفایی
@Maddahankhomein
مهمانی صیام
هرکس دلش به مهرتو تسخیر می شود
درچشمه سار عفو تو تطهیر می شود
هرجا بشر ز مرحمتت فیض می برد
«لاتقنطوی..» توست که تفسیر می شود
درآسمان هفتم تو خانه می کند
وقتی که آه، صاحب تأثیر می شود
خوشبخت بنده ای که به فصل جوانیش
در راه بندگی خدا پیر می شود
مهمانی صیام به آخر رسیده است
دارد فضا دوباره چه دلگیر می شود
درعید فطر رحمتت ای رحمت فریآآفرین
مثل زلال نور سرازیر می شود
اعمال بندگان بهشتی و دوزخی
در زندگانی همه تکثیر می شود
یارب به آن امام که در راه بندگی
کُل وجود او سپر تیر می شود
یارب به آن تنی که به گودال قتلگاه
خونین و پاره پاره ز شمشیر می شود
درخواب دیده ام که سواری رسد ز راه
کی خواب وصل ما همه تعبیر می شود
جز این «وفایی»از تونخواهد اگرچه باز
دل ها اسیر پنجه ی تقدیر می شود
#سید_هاشم_وفایی
@Maddahankhomein