eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
693 ویدیو
365 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
ری همان شهر دوست داشتنی ست که کرمخانه ی خدا شده است و به یمن ترنم قدمت شهر اولاد مجتبی شده است بین آغوش مهربان تو ام از همان خردسالی ام آقا دانه دادی و جلد مهرت شد دل حالی به حالی ام آقا مثل خورشید روشنی بخشیم تا که در سایه ی حرم هستیم غم نداریم، حالمان خوب است تا که همسایه ی حرم هستیم ای ولی نعمت اهالی ری دین تو تا ابد به گردن ماست کربلایی شدیم در صحنت حرمت شاهراه کرببلاست زیر پاهای زائران اینجا بال های ملائکه پهن است عطر ناب حضور جبرائیل پخش در گوشه گوشه ی صحن است پیش چشم طلایی گنبد ماه و خورشید رنگ‌می بازند معجزه در حرم فراوان است خادمان تو اهل اعجازند گوئیا جبرئیل و فطرس را روبروی ضریح می بینم دست بر سینه کنج ایوانت خضر را با مسیح می بینم قلبهای فراری از همه جا در پی ات عاشقانه می آیند حَرمت پاتوق بهشتی هاست رندها پا برهنه می آیند معدن رحمتی و مدتهاست از نسیم کرامتت ‌مستیم حکمتی دارد اینکه در حرمت دائما یاد کربلا هستیم دست ما نیست؛ مدح میگوییم ناخودآگاه روضه میخوانیم خودتو خواستی چنین بشود سرّ این قصه را نمی دانیم رگ خواب دل رئوفت را روضه خوانها چه خوب می دانند هر زمانی گره به کار افتد روضه ی قحط آب میخوانند آب گفتم دلم به جوش آمد آب گفتم دلم کباب شده بس که داغ رباب جانسوز است قبل سنگی من مذاب شده دست ما نیست آب می بینیم یاد طفل رباب می افتیم کودکی غرق خواب می بینیم یاد طفل رباب می افتیم رو به دشمن گرفت روی دو دست غنچه ی زرد بی قرارش را تا به یک جرعه آب؛ تازه کند حنجر خشک شیرخوارش را گفت: مُنّوا عَلَی..... گلم پژمرد پاسخش را به هلهله دادند گفت: یک‌جرعه آب می خواهد تیر را دست حرمله دادند ساعتی بعد؛ پیش چشم حرم روی نیزه سری نمایان شد پیش چشم رباب؛ گهواره سهم سوغات نامسلمان شد شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
4.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀تقدیم به عمه سادات (ع) به نام قلب زلال مدافعان حرم به نام رزق حلال مدافعان حرم به نام شیر دلان سپاه عاشورا فدائیان بسیجی زینب کبری به زاهدان شب و شیرهای در میدان به فاتحان دمشق و یلان خان‌طومان به غیرت علویِ جوان ایرانی به خونِ ریخته‌ی اگرچه شاعرم؛ اما خودم که می‌دانم که غیر عشق، از این طایفه نمی‌دانم کدام طایفه؟ آن‌ها که در جوانی خود گذشته‌اند ز لذات زندگانی خود کدام طایفه؟ آن‌ها که بی‌قرار شدند ستاره‌های شب تار روزگار شدند کدام طایفه؟ آنان که نسل سلمانند به تارک بشریت، همیشه تابانند برای ما که از این قافله جدا ماندیم برای ما که از این عاشقانه جا ماندیم وصیت شهدا راه را نشان داده چراغ قبله‌نما را به دستمان داده قسم به بغض یتیمان، به آه مظلومان به خون پاک شهیدان جبهه‌ی ایمان به سینه‌های سپر در مقابل دشمن به رأس‌های شریف جدا شده از تن به و و سوگند به قلب شیعه‌ی ناب ولایتی سوگند اگر جهان به صف آیند، مرد میدانیم مطیعِ امرِ ولیِ فقیه می‌مانیم و تا ظهور، برای امیر می‌میریم اگر که امر نماید بمیر، می‌میریم به سر رسیدن این انتظار نزدیک است دهید مژده به یاران، بهار نزدیک است ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9