#به_نام_خدا
السلام علیک یا #رقیه_بنت_الحسین
من همدمی میانهی صحرا نداشتم
خیلی دلم شکست که بابا نداشتم
گفتم به زجر خواب دو چشم مرا گرفت
ورنه که قصد گم شدن اینجا نداشتم
از ارتفاع ناقه زمین خوردم و سپس
بابا برای پا شدنم نا نداشتم
میخواستم به تو برسم پای نیزه ات
اما برای آمدنم پا نداشتم
لعنت به کوچه های پر از جای خالی ات
وقت کتک به جز تو تمنا نداشتم
پیش نگاه مردم کوچه دلم شکست
من با لباس پاره تماشا نداشتم
شرمنده ام که نیمهی شب خوانده ام تو را
امیّد زندگیِّ به فردا نداشتم
#میلاد_خانی
◾️ @Maddahankhomein
record019.mp3
زمان:
حجم:
975.5K
#نوحه #رقیه_بنت_الحسین
سبک: تو دلمه مادر
سر باباجونو بغل میگیرم
انقده گریه می کنم تا که بمیرم
می گم بابا دختر تو
شد شبیه مادر تو
وای
قامت خمیده ام رو ببین
موهای سفیدم رو ببین
امون امون ای دل
وای، امون امون ای دل
الهی بمیرم برات بابا جون
کاش می بریدن سرمو به جات بابا جون
لبات پر از خونه بابا
موهات پریشونه بابا
وای
برای تو و حنجر تو
فدایی میشه دختر تو
امون امون ای دل
وای، امون امون ای دل
مهدی شریفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#رقیه_بنت_الحسین
همین که رفت ز دنیا رقیه وقتِ سحر
غمش به قلبِ همه اهلبیت زد چو شرر
برای غسلِ تن او ، رسید غساله
ولی به جسمِ نحیفش همین که داشت نظر
ز غسل دست کشید و نشست روی زمین
به حیرت آمد و زد از غمش به سینه و سر
به سوی اهل خرابه نگاه کرد و سپس...
سوال کرد که ای جمعِ غرق سوزِجگر
بزرگِ طایفه تان کیست ؟ پاسخم بدهد؟
چرا سیاه و کبود است جسمِ این دختر؟
مگر چه بوده مریضی این سه ساله ی تان؟
که این چنین بدنش گشته خسته و لاغر؟
رسید زینب و اینگونه داد پاسخِ او
که این بُوَد به خدا جای کعب نی و حَجَر
به ضرب سیلی و مشت و لگد جواب گرفت
هر آن زمان که گرفته سراغ او ز پدر
به یاد فاطمه افتاد هرکس او را دید
شبیه فاطمه از پیکرش نمانده اثر
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
https://eitaa.com/Maddahankhomein