eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
692 ویدیو
365 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
@nohe_sonati20230728_180823-AudioConverter.mp3
زمان: حجم: 1.9M
از خیمه ها میکشد آتش زبانه امان از ضرب سیلی و تازیانه کودکان آواره با ناله و آه حجت بن الحسن آجرک ا... واویلا واویلا آه و واویلا... در فکر قتل و غارت دشمن دین است در خیمه ای سوزان زین العابدین است میگرید از غم هجر ثارُالله حجت بن الحسن آجرک ا... واویلا واویلا آه و واویلا... ✍امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
🎙سبک: جوانان بنی هاشم بیایید فلک سر در گریبان حسین است شب شام غریبان حسین است حسین جانم حسین جانم حسین جان زمین و آسمان را غم گرفته به مقتل فاطمه ماتم گرفته حسین جانم حسین جانم حسین جان همه امشب نماز شب بخوانید ولی پشت سر زینب بخوانید حسین جانم حسین جانم حسین جان بگرد ای آسمان با آه و ناله به صحرا گم شده طفل سه ساله حسین جانم حسین جانم حسین جان ز اشک دیده صحرا را بشویید گل خونین زهرا را بجویید حسین جانم حسین جانم حسین جان همه گل های زهرا گشته پرپر ز تیر و نیزه و شمشیر و خنجر حسین جانم حسین جانم حسین جان زند مرغ دلم امشب پر و بال گهی در علقمه، گاهی به گودال حسین جانم حسین جانم حسین جان شب فریاد و سوز و اشک و آه است محمّد در کنار قتلگاه است حسین جانم حسین جانم حسین جان ✍حاج مهدی خرازی https://eitaa.com/Maddahankhomein
امشب اطفال حسين بن على بى ياورند آه و واويلا حسين (٢) دختران اين حرم در كربلا بى معجرند آه و واويلا حسين (٢) 🥀 روى نى ها راس شاه و روى صحرا پيكرش يا حسين و يا حسين (٢) جاى عباس على خالى ببيند خواهرش يا حسين و يا حسين (٢) 🥀 راس نور چشم پيغمبر نشسته بر سنان آه از اين داغ گران (٢) جابجا مى شد ميان دست هاى اين و آن آه از اين داغ گران (٢) 🥀 در زمين كربلا شام غريبان امشب است گريه كار زينب است (٢) بين اطفال حرم بى وقفه در تاب و تب است گريه كار زينب است (٢) 🥀 شد حسين بن على امروز از خواهر جدا يا حسين و يا حسين (٢) سر جدا، پيكر جدا، دستان آب آور جدا يا حسين و يا حسين ✍پیمان طالبی https://eitaa.com/Maddahankhomein
شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است مو پریشان زینب است، مو پریشان زینب است گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است مو پریشان زینب است، مو پریشان زینب است 🥀 جان زینب در شب شام غریبان گم شده یاریم کن یاحسین، یاریم کن یاحسین دخترت با گوش پاره در بیابان گم شده یاریم کن یاحسین، یاریم کن یاحسین 🥀 آسمان کربلا تیره شده واویلتا حضرت زهرا بیا حضرت زهرا بیا سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا حضرت زهرا بیا حضرت زهرا بیا 🥀 https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان: حجم: 133.4K
آه و واویلا صد آه و واویلا جِسم شَهْ بی سر ، در دل صحرا بر حرم دشمن سنگ جفا میزد آتش کینه ، شعله ها میزد آه و واویلا صد آه و واویلا... با تَن تبدار ای داد و اِی بیداد کُنجی افتاده ،حضرت سجاد از کف زینب رفته دگر چاره عترت طاها ، جمله آواره آه و واویلا صد آه و واویلا... نطق من از شرح این عزا لال است جسم شَهْ بی سر ، بین گودال است جانِ دو عالم از غم شده بر لب وا مصیبت از ، غصّه ی زینب آه و واویلا صد آه و واویلا... شاعر: امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان: حجم: 133.4K
آه و واویلا صد آه و واویلا جِسم شَهْ بی سر ، در دل صحرا بر حرم دشمن سنگ جفا میزد آتش کینه ، شعله ها میزد آه و واویلا صد آه و واویلا... با تَن تبدار ای داد و اِی بیداد کُنجی افتاده ،حضرت سجاد از کف زینب رفته دگر چاره عترت طاها ، جمله آواره آه و واویلا صد آه و واویلا... نطق من از شرح این عزا لال است جسم شَهْ بی سر ، بین گودال است جانِ دو عالم از غم شده بر لب وا مصیبت از ، غصّه ی زینب آه و واویلا صد آه و واویلا... شاعر: امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان: حجم: 201.1K
عالم همه محزون و پریشان حسین است شام است ولی شام غریبان حسین است از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است حسین حسین یا مولا حسین اباعبدالله... نازل شده قرآن همه در مطبخ خولی یا کوفه پر از نغمۀ قرآن حسین است؟ دریا جگرش سوخته و آب شـده، آب لب‌تشنۀ لعل لب عطشان حسین است حسین حسین یا مولا حسین اباعبدالله... ای بـاد بـه زخـم تن اکبـر که رسیدی آهسته بزن بوسه که این جان حسین است زینب نگهش بر قـد خم‌گشتۀ زهرا زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است حسین حسین یا مولا حسین اباعبدالله... صحرای بـلا گشته پـر از لاله و ریحان گل‌هاش همه زخم فراوان حسین است در تشنگی روز جــزا چشمۀ کوثر چشمی‌ست که می‌گرید و گریان حسین است حسین حسین یا مولا حسین اباعبدالله... ✍حاج غلامرضا سازگار https://eitaa.com/Maddahankhomein
آجرک الله یا صاحب الزمان غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا غروب یود و تنی روی خاک در صحرا غروب بود و روان خون پاک در صحرا غروب بود و شبی ترسناک در صحرا غروب بود و زمان هجوم و غارت بود غروب بود و شب اول اسارت بود بیا به روضه ی قبل از غروب برگردیم که زیر سُم نشده لاله کوب ، برگردیم نبود روی تنش سنگ و چوب ، برگردیم نداشت زخم و تنش بود خوب برگردیم نوشته اند مقاتل ، دروغ باشد کاش برید خنجر قاتل ، دروغ باشد کاش گمان کنیم که او هم زره به تن دارد گمان کنیم که یک کهنه پیرهن دارد که جای سالم و بی زخم در بدن دارد گمان کنیم که این کشته هم کفن دارد گمان کنیم که هرقدر غصه و غم هست کنار زینب کبری هنوز محرم هست چقدر روضه ی جانکاه کربلا دارد چقدر داغ جگرسوز نینوا دارد رسیده دشمن و چشمش مگر حیا دارد برای روضه ی زینب بمیر ، جا دارد غروب بود و مقاتل که روضه خوان بودند و محرمان علی بین ناکسان بودند امام ظهر به نی بود و آیه بر لب داشت امام عصر دهم بین خیمه ها تب داشت اگرچه دختر حیدر غمی معذّب داشت هوای معجر خود را همیشه زینب داشت تمام دخترکان را سوار محمل کرد برای رفتن خود گریه کرد و دل دل کرد نداشت محرمی و مثل شمع سوسو زد به نیزه ی سر عباس خواهری رو زد گمان کنیم که چون دست را به پهلو زد برای خواهر ارباب ناقه زانو زد گذشت کرببلا ، روضه ها نگشته تمام هنوز مانده مصیبت ، امان ، امان از شام @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم هر قدر خوردم کتک یک لحظه چشمم تر نشد هیچ‌کس مانند من با غم مصمم تر نشد تکه‌های خیمه‌ها را جای معجر می‌برم بیش از این چیزی برای ما فراهم‌تر نشد بچه‌ها در بوته‌ها و دختران در شعله‌ها چشمِ نامردان ولی یک لحظه از غم تر نشد خیمه‌ها غارت شدند و گوش‌ها پاره ولی یورشِ این قوم بر طفلان تو کمتر نشد باز آتش بهتر از نامحرمانِ وحشی است مثل آتش هیچ‌کس اینقدر محرم‌تر نشد بی تعادل بودنِ تو کار دستم می‌دهد هرچه می‌کردند سر بر نیزه محکم‌تر نشد تا نیافتی بازهم بر نیزه‌ات کوبیدنت هیچ دردی مثل این پیشم مجسم‌تر نشد روی نیزه نیست عباسم سرش آویخته خواستم بوسم گلویش ساقه‌اش خم‌تر نشد زیر پای این قبایل چند ساعت بوده‌ای اکبرت هم از تو حتی نامنظم‌تر نشد نه لباسی داری و نه سر نه حلقی نه تنی هیچکس مانند تو اینقدر مبهم‌تر نشد خوب شد قبل هجوم اسب سر را برده‌اند خوب شد این سر از اینکه هست درهم‌تر نشد حسن لطفی @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم او می‌دوید و من می‌دویدم او سوی خیمه من سوی دختر او می‌رسید و من می‌رسیدم او دارد آتش من دست بر سر او می‌کشید و من می‌کشیدم او موی طفلان من آه یکسر او شعله‌ مارا  من دستِ دختر او گوشواره من وای مادر او می‌کشانَد  طفلِ تو بر خار من می‌کشاندم خود را مکرر او می‌نشانَد سر را به نیزه من می‌نشاندم بوسه به حنجر او می‌زند باز  من می‌زدم باز او خیزران را من دادِ دیگر او حرفِ غارت  من آه عباس او خنده بر ما من وای معجر او مانده آنجا  من ماندم اینجا او با لباست من بی برادر او رفت آخر  من رفتم آخر او پشت خیمه من سمت پیکر در هول آتش سمت رُباب است بر روی نیزه چشمان اصغر (حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۲۶) @Maddahankhomein
بر جای‌جای پیکر او بوسه می‌زند آری ببین که خواهر او بوسه می‌زند افتاده نعش زاده زهرا به خاک‌ها صحرا به خاک پیکر او بوسه می‌زند بر دست‌های خالی از انگشتر پدر با اشک سرد، دختر او بوسه می‌زند مادر نبود تا که زند بوسه بر گلوش خواهر به جای مادر او بوسه می‌زند در آن عبای پاک بنی‌هاشمی چه هست؟ بر پاره‌های اکبر او بوسه می‌زند؟! هر چند رأس او به غنیمت گرفته‌اند با بغض و گریه حنجر او بوسه می‌زند در حسرت است خواهر غمدیده‌ای ولی نیزه به جای او، سر او بوسه می‌زند زینب نشسته هست و به دندان و لب، عدو با خیزران برابر او بوسه می‌زند زینب نشسته در دل تنهایی و خیال پیشانی‌اش برادر او بوسه می‌زند... زهرا به عرش شام غریبان هزار بار بر جای‌جای پیکر او بوسه می‌زند @Maddahankhomein
برای اهل خیام است تازه وقت نبرد نگشته داغ عزیزان بر آل فاطمه سرد امان به همره عباس رفت و می باید برای ضربت دستان زجر فکری کرد اگر که حکم بزرگی فرار باشد پس بدیهی است که طفلی شود بیابان گرد فرار کرد یتیمی ز دشمن و غافل از اینکه آتش دامن چه بر سرش آورد یکی ز غارت معجر به شیون است و یکی ز گوش پاره فغان آرد و شدت درد یکی بهانه ی بابا گرفته است و یکی به آب و نان نزند لب به رغم چهره زرد نمی کند زن غساله یک سه ساله قبول که گشته خاک کبودی که پر شده است از ورد اگر چه حمله کند مثل شیر حق زینب به کاخ اهل ستم هم کند ستمگر طرد اگر چه عسکری این زن علم به پا دارد کند به دشمنش آنچه نیاید از صد مرد 😢🥀😢🥀😢 بر آل پاک پیمبر چه بعد فجر افتاد که جای ناز و نوازش سخن به زجر افتاد برای شرح مصیبت همین سخن کافی است که کار از ید سقا به دست زجر افتاد برای حمله به دردانه ی نبی خدا سخن ز سبقت مردان برای اجر افتاد چه آمده به سر مردی و مرام عرب که بین جمع یتیمان سخن ز ضجر افتاد لهیب آتش آن روز تا ابد باقیست که بی ملاحظه از آستین فجر افتاد @Maddahankhomein