eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
374 ویدیو
227 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خونِ خدا! فدایتان خواهم شد در کرب و بلا فدایتان خواهم شد روزی که ورق به سمت من برگردد مثل شهدا فدایتان خواهم شد مهدی شریفی @Maddahankhomein
🥀چند بیتی درباره معراج شهدا🌹 اینجا حرم اللهِ شهیدان حسین است دل، همدم و همراهِ شهیدان حسین است سوگند به یارانِ به خون خفته ی مهدی معراج، قدمگاه شهیدان حسین است معراج، گذرگاهِ رَهِ سرخ وصال است کین راه، همان راهِ شهیدان حسین است معراج، زِ فیض قدمِ مادر سادات لبریزِ غم و آه شهیدان حسین است زائر، شود اینجا، زِ کرامات حسینی دلداده ی سید علی و یارِ خمینی ✍️ نوشته شده در اسفند ماه ۱۴۰۲ حاج امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹این همه یوسف🔹 به‌نام او که دل را چاره‌ساز است به تسبیحش زمین، مُهر نماز است چراغی مرده‌ام، دل کن دلم را به بسم‌الله، بسمل کن دلم را... بده حالی که حالی تازه باشد که هر فصلش وصالی تازه باشد مدد کن لحظه‌ای از خود گریزم که تاریک است صبح رستخیزم تمام فصل من شد برگ‌ریزان بده داد منِ از خود گریزان الهی سینه‌ای داریم پُر سوز تبسم کن در این آیینه یک روز... همه حیران، چو موساییم در طور تجلی کن، شبی، یا نور، یا نور! تجلی کن که ما گم‌کرده راهیم ببخشامان که لبریز از گناهیم الهی سربه‌زیران تو هستیم اسیرانیم، اسیران تو هستیم اسیرانی سراسر دل‌پریشیم الهی، ما گرفتاران خویشیم... دلم سرگرمِ کارِ هیچ‌کاری امان از این پریشان‌روزگاری نه گفتارم به کار آمد، نه رفتار گرفتارم، گرفتارم، گرفتار... الهی درد این دل را دوا کن همین امشب مرا از من جدا کن... خوشا آن دل که با روحش بِحِل کرد بدا دنیا که ما را خون به دل کرد... خوشا آنان که پیش از مرگ، مُردند به راز عشق پی بردند و بردند... به جوش آمد دوباره خون مردی تو اما ای دلِ غافل، چه کردی؟ بخوان امشب به آهنگ جدایی «کجایید ای شهیدان خدایی؟»... «سبک‌باران خرامیدند و رفتند مرا بیچاره نامیدند و رفتند»... خوشا آنان که چرخیدند در خون خدا را ناگهان دیدند در خون به پای دوست دست از دست دادند حسین‌آسا به پایش سر نهادند چو «ابراهیم همت» در منا باش سراپا غرق در نور خدا باش... اگر شوق خدا داری چنین کن صفا و سعی در میدان مین کن بیا چون «میثمی» عبد خدا باش به شوق کعبه‌اش در کربلا باش چقدر این آسمانی‌خاک، زیباست به دنیا گر بهشتی هست، اینجاست... مگو «چمران» بگو غیرت، بگو درد بگو تنهاترین، عاشق‌ترین مرد... «بروجردی»، «جهان‌آرا» و «همت» «محمد»های کوی عشق و غیرت... در این شب‌های غم، شب‌های غربت ز ما دستی بگیرید ای جماعت... چو «مهدی» عاشقی بی‌ادعا نیست به «زین‌الدین» قسم، مثل شما نیست... اگر «مهدی» شدی چون «باکری» باش اگر خواهان حُسنی، «باقری» باش «حسن» رازی که در خاکش سپردیم دریغا پی به معنایش نبردیم حسن یعنی حسین صبرپیشه شهید کربلاهای همیشه حسن گفتی، حسینی‌تر شد این دل به یاد کربلا، محشر شد این دل چه دید آن روز؟ قرآن روی نیزه «حسین» کربلاهای هویزه... حسینِ من ابوالفضلی دگر بود صدایی تابناک و شعله‌ور بود به حقّ حق، به حقّ «تندگویان» شهید تازه‌ای از من برویان «ز جانان مهر و از ما جانفشانی‌ست جواب مهربانی، مهربانی‌ست» دلم دلتنگ مردان صمیمی‌ست مرید «حاج عباس کریمی»‌ست چه ماند از او به جز مشتی غریبی؟ چه ماند از او؟ همین قرآن جیبی... خوشا آنان که تا او پر گرفتند حیات تازه‌ای از سر گرفتند... به «زین‌الدین» قسم اهل نبردیم اگر سر رفت از دین برنگردیم اگر «فهمیده» را فهمیده بودیم همه شیران میدان‌دیده بودیم... تو یادت هست در شب‌های پاوه چراغی آسمانی بود «کاوه» شما از عشق یک دم برنگشتید شهید کربلای چار و هشتید شهیدان سورۀ والفجر هشت‌اند که چون آب از دل آتش گذشتند... چقدر اروند رنگ نیل دارد چقدر این لشکر اسماعیل دارد شهادت را چو اسماعیل عطشان تمام روزهاشان عید قربان به حیدر سیرتانِ لیلة‌القدر به «اسماعیل»‌های لشکر «بدر» به گلگون پیکران لشکر «نصر» به حق سورۀ «والفتح» و «والعصر» الهی گوشۀ چشمی به ما کن به ما حال مناجاتی عطا کن... تمام «قدسیان» «خوش‌سیرتان‌اند» دل ما را به آتش می‌کشانند به یاد بچه‌های «لشکر هفت» قرار از دل شد و خواب از سرم رفت... به حقِ «یا محمد! یا محمد!» توسل کن بیاید «حاج احمد» بیا در اوج زیبایی بمیریم دم مُردن «تجلایی» بمیریم افق، چاک دل خونین‌جگرهاست سحر، جا پای مفقودالاثرهاست بیا و مرتضایی کن دلت را خدایی کن، خدایی کن دلت را شهیدی بود چون «آوینی» این دل چرا شد غرق در خودبینی این دل؟... برادرهای من! امشب بمانید برایم سورۀ یوسف بخوانید چو ماهی بی‌تکلف بود یوسف درون چاه، یوسف بود، یوسف کجا یوسف اسیر چاه تن شد؟ به هر گامی خلیل بت‌شکن شد چرا ما ماه کنعانی نباشیم؟ چرا ما یوسف ثانی نباشیم؟ چرا ما چشم یوسف‌بین نداریم؟ مسلمانیم و درد دین نداریم 📝 @Maddahankhomein
🔹چشم‌های مهربان🔹 شهیدی در میان کاروانت می‌شوم یا نه؟ غبار رهگذار عاشقانت می‌شوم یا نه؟ دلم سنگ است می‌دانم، دلم تنگ است می‌دانی نمی‌دانم که خاک آستانت می‌شوم یا نه؟ مرا با گوشه‌چشمی خواندی اما کاش می‌گفتی فدای چشم‌های مهربانت می‌شوم یا نه؟ فدای تو چه جان‌های جوانی شد بگو آیا فدای آن شهیدان جوانت می‌شوم یا نه؟ سرم را کاش بر زانو بگیری یوسف زهرا بگو وقت شهادت، میهمانت می‌شوم یا نه؟ 📝 @Maddahankhomein
🌷 🔹خانۀ آلاله‌ها🔹 بیا به خانۀ آلاله‌ها سری بزنیم ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم به یک بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم سری به مجلس سوگ کبوتری بزنیم شبی به حلقۀ درگاه دوست دل بندیم اگر چه وا نکند، دست کم دری بزنیم تمام حجم قفس را شناختیم، بس است بیا به تجربه در آسمان پری بزنیم به اشک خویش بشوییم آسمان‌ها را ز خون به روی زمین رنگ دیگری بزنیم اگر چه نیّت خوبی‌ست زیستن اما خوشا که دست به تصمیم بهتری بزنیم 📝 @Maddahankhomein
چمران سال شصت ای خوب من! ایران نمی‌دانی چه بود حال ما از جبهه تا تهران نمی‌دانی چه بود می‌رسید از جبهه‌ها هر روز تابوت شهید ازدحام لاله و ریحان نمی‌دانی چه بود سوخت هم جان بهشتی ناگهان، هم باهنر هم رجایی، این غم سوزان نمی‌دانی چه بود جسم پیران غرق خون شد در دل محراب‌ها شور و حال خطبۀ آنان نمی‌دانی چه بود متحد بودند اما اهل شهر و روستا طعم یکرنگی، صفا، ایمان نمی‌دانی چه بود لذت همسایگی در کوچه و بن‌بست‌ها با وجود جنگ و بمباران نمی‌دانی چه بود انتخابات، آن زمان مثل عبادت بود و رأی، داشت عطر صفحۀ قرآن، نمی‌دانی چه بود در همین پایان خرداد از قضا در سال شصت کشته شد مردی که در عرفان نمی‌دانی چه بود در ظرافت گرچه روحی داشت نازک‌تر ز گل کارزارش با صف شیطان نمی‌دانی چه بود عزم او در مجلس شورا مدارا بود و عشق رزمش اما در دل میدان نمی‌دانی چه بود سوی ما ایرانیان انگار او برگشته بود از دل تاریخ چون سلمان، نمی‌دانی چه بود وای من! از او فقط نام خیابان مانده است آه فرزندم! ولی چمران نمی‌دانی چه بود! ✍🏻 🌹 🇮🇷 https://eitaa.com/Maddahankhomein
سرود پایانی؛ یا حجة‌الله فی‌ ارضه.mp3
1.37M
🔹یاحجة‌الله فی‌ ارضه🔹 یا حجة‌الله فی‌ ارضه دنیا به دوریت نمی‌ارزه هر جایی که اسمتو بردم دیدم که هر قلبی می‌لرزه بیا که دنیای ما، نگاهتو کم داره بیا که دل‌های ما، بدون تو غم داره بیا که با تو تازه، می‌گیره هستی معنا بیا که امید ماست، به روشنای فردا ای امید دل‌ها، ای عزیز زهرا ای پناه دنیا، یا مولا، یا مولا «یا اباصالح اباصالح اباصالح» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیا که با ذکر یا قائم برای یاری بشیم عازم میای و با تو ابومهدی میای و همراته حاج قاسم اونایی که تا آخر، تُو راه تو جنگیدن اونا که لبخندت رو، زمان رفتن دیدن با خونشون بیعت با شما رو امضا کردن مُستَشهدینَ بَینَ یدیه‌ُ معنا کردن ما همه تو این راه، با تو هستیم ای ماه یا بقیة‌الله، یا مولا، یا مولا «یا اباصالح اباصالح اباصالح» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیا که خیمه پر از یاره پر از فدایی و عمّاره بیا که چل ساله تو این خاک علم به دست علمداره بیا که ما تا آخر، پای ولی می‌مونیم ما اهل کوفه نیستیم، ما با علی می‌مونیم بیا که تو دل‌هامون، غم فلسطین داریم برا نجات غزه، آمادۀ پیکاریم ما یه امت هستیم، با ولایت هستیم تا شهادت هستیم، یا مولا یا مولا «یا اباصالح اباصالح اباصالح» شاعر و نغمه‌پرداز: @Maddahankhomein
کلنا فداک یا اباعبدالله سرِ همه شهدامان شود به قربانِ همان شهیدِ بلا که ذبیح العطشان است همان شهید، که در ظهر روز عاشورا به پیکرش زِ سنان زخم ها فراوان است رسید زینب و او را به لُجّه ی خون دید سرش بریده شده، پیکرش هم عریان است https://eitaa.com/Maddahankhomein
سوختگان در راهش و ای که لبریز عطایی یا حسین یک جهان داری فدایی یا حسین ای سبب خیز حیات پاک دین جان حق ، خون خدایی یا حسين یک شهید در مسیرت باهنر یک شهید تو رجایی یا حسین این شهیدان کشته ی راه تواَند تو شهید نینوایی یا حسین این شهیدان سوختند از شعله ها تو شهید سر جدایی یا حسین این شهیدان روبرو با صد شرر تو شهید باالقفایی یا حسین این شهیدان شمع هر بزمند و تو ماه روی نیزه هایی یا حسین این شهیدان تشنه ی مهرت ، وَ تو تشنه ی آب بقایی یا حسین کربلا هر گوشه اش لبریز عشق تو تمام کربلایی یا حسین «یاسر» آمد نوحه خوانان بر درت ده بر او شور و نوایی یا حسین محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره هفته‌یِ دفاع مقدّس و شهدا دعا کنید برایم لباس‌ْخاکی‌ها دعا کنید که بیچاره‌یِ هوا نشوم دعا کنید که در این هیاهویِ دنیا به قدرِ یک نفس از این حرم جدا نشوم شما که در حرمِ یار آبرو دارید مرا به سویِ خدا با دو بالتان ببرید به صرفِ روضه و اشک و زیارت‌ْعاشورا کنارِ سفره‌یِ ارباب‌هایتان ببرید صفایِ سنگرِ خالی و کیسه‌شنهایی.... که سجده‌گاهِ عروج شما شده  عشق است صدایِ زمزمه‌یِ یاحسینِ آنهایی.... که لاله‌یِ سفرِ کربلا شدند عشق است هوا هوایِ محرّم هوایِ عاشوراست پُر از شمیمِ خوشِ سیب و یاس یا اَللّه همیشه بزمِ شما عاشقانِ کرب‌و‌بلا کشانده است دلم را به صحنِ ثارَاللّه غروبِ سنگرتان با کمیل و هِق‌ْهِق‌ها سحر به رنگِ ابوحمزه و فرج می‌شد به عشقِ صحنِ حسین و ضریحِ شش‌گوشه دمِ لبِ همه یا ثامن‌ُالحُجج می‌شد چقدر ذکرِ اباالفضل و مادرش زهرا شنیدنی به رویِ لعلِ فاطمیون است چقدر خاطره‌هایِ حماسه در فکّه چقدر روضه رویِ موجهایِ کارون است چقدر عاشقِ ارباب با لبِ تشنه کنارِ ساحلِ بی‌رحمِ آب جان دادند چقدر نوکرِ لایق که وقتِ جان دادن سلامِ شاه شنیدند و لب تکان دادند رسید دلبر و در بر گرفت نوکر را به رویِ دامنِ دلداده بندگی عشق است هزار ننگ به دنیایِ خفّت و خواری غروبِ زندگی و سَرسپردگی عشق است به عشقِ کرب‌و‌بلا لحظه‌هایِ آخر را به یادِ روضه‌یِ گودال گریه می‌کردند همیشه منتظرم تا که جمعه‌یِ موعود کنارِ یوسفِ زهرا دوباره برگردند https://eitaa.com/Maddahankhomein
بمناسبت یک عده روی خاک صحرا جان سپردند یک عده در اعماق دریا جان سپردند یک عده مانند کبوتر های عاشق رفتند و بین آسمانها جان سپردند یک عده بی سر عده ای با درد پهلو یک عده دیگر اربا اربا جان سپردند یک عده روی دست ارباب دو عالم یک عده روی پای مولا جان سپردند یک عده هم بی دست، لب تشنه ولی مرد دور از وطن مانند سقا جان سپردند در بستر تردید مردن ننگشان بود رفتند و در آغوش زهرا جان سپردند https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهدا و دفاع مقدّس و بسیج و کربلا روز و شب‌هایی خدایی داشتند سرنوشتی کربلایی داشتند ماجرایی مثلِ شیرِ علقمه مکتب و خطّی ولایی داشتند روزها تکرارِ تیغِ ذوالفقار شب نوایی نینوایی داشتند آسمانی بود حال و روزشان زندگیِ بی‌ریایی داشتند بر حکایت‌هایِ عاشورا سلام بر لباسِ خاکیِ آنها  سلام اَمرِ روح‌الله بود و گوشِ عشق پرچمِ عشقِ خدا بر دوشِ عشق بر مَشامَم می‌‌رسد بویِ حرم کربلا  یا کربلا چاووُشِ عشق دور از دنیایِ صدرنگ و شلوغ سینه‌هایی در خروش‌وجوشِ عشق سنگری مأنوس با راز و نیاز روضه و اشک و تبِ شش‌گوشِ عشق می‌رود رزمنده سویِ کربلا جبهه دارد عطر و بویِ کربلا ذکرِ لبها  یا امیرالمؤمنین فاطمه یافاطمه نقشِ جَبین مجتبایی‌ها و سرخیِ کفن از حسینی‌ها تنی رویِ زمین دستِ عبّاسی جدا از پیکرش دیده خونین چون یلِ امُّ‌البنین دشت بود و روضه‌هایِ اکبری تکّه‌تکّه جسمِ صد‌ها نازنین غربت و اشک و جسارت  وای  وای زینبی‌ها و اسارت   وای وای نوکر و ارباب مثلِ هم شدند قامتِ جامانده‌هاشانْ خَم شدند مَحرمِ غمها به رویِ خاک بود با غم و اشک و اِلَم مَحرم شدند خاکِ ایران   سرخ  مثلِ کربلا چشم‌ها هم چشمه‌یِ زمزم شدند خونِ ایشان ریخت و ایرانیان در وفا تمثیل  در عالم شدند راهِ ایرانی مسیرِ کربلاست ذکرِ ایران هر نفس آقا بیاست https://eitaa.com/Maddahankhomein
«بسم رب الشهداءوالصدیقین» هدیه به ارواح طیبهٔ شهدای هشت سال دفاع مقدس وسید شهیدان مقاومت حاج قاسم سلیمانی """"""""""""""""""""""""""""""" بِســمِ رَبِّ الشّــهـید ،  بِســمِ النّــور بِســمِ خـاک شلــمچه بســم الــهور بِســمِ  ســر بنــدهـای  "یا زهــــــرا" روی   پیــــشانیِ  ســراســر ، نــور بِســمِ  غــــوّاص هـــای پـر بســــته بیـــنِ  امــــواج وحشـــیِ پر شـــور بِســمِ   مـــردان  عرصـه های جنون یـــاد   آن  راهیــــان  دشـت بلـــــور یــاد خــاک طــلائیــــه ، مجـنــون یــاد لیـــــلای ســرزمــین صـــبور آه ، یــادش   بــخــیر  خــرمشـــهر یـادِ  آن مـــردمـان  پـاک و  غـــیور یــاد آنـــان  که   مــــثل پــروانــه پــر گشـــودند  تا   کــــرانــهٔ   دور زنـــدگــی را در آســــمان دیـدنــد دل  بریــدنــد  از ، زَر   و  از  زور جــانشـان شــد فدای این مـــیهن تا بــرانـنـد دشـــمــــنِ  مــــــزدور نامـــشان زیـــنت خیــابانــهاست یادشـــان مـانده در زمان ، مهجور عاشــقانـی که گـرچــه در خــاکــند شهــــسواران   رویِ   افـــلاکنــــد با شـجاعت به روی مـــین  رفـتند عاشـــقانه  از این  زمــــین  رفتند دل بریــدنــد و جـــاودانـــه شدند قد کشیــدند و بیـــکرانه شــــدند خنـــده بر دِشـــنـهٔ اجــــل کردند مــــــرگ را این چنین بغـل کردند روی لب شـــعر عشق سـر  دادند پس حسینی شدند و سـر  دادند مــثل آلالــه ، داغ  دل  دیـــدنــد مــثل باران شــدند  و  باریـدنــد خــاک جـــبهه ، هــنوز ، غـم دارد از دلـــش ، داغ   لالـــه   می بارد خاکش از خون عشق ، رنگین است داغ آلالــه ها ، چه ســنگــین است چند یوســف بدون نـام و  پـلاک ؟ چند پیــــــراهن آرمیـده به خاک؟ چند یعـــقوب چشــم بر راه است؟ چند مــادر دلـش پـــر از آه است ؟ آیــد  از  خـــاک ، بــوی پیـــــراهــن باز گشــته ست یوســـفی  به وطـن  باز ، عـــــطر   شهـــــید پیـــچــیده نور  دیگـــــر  به   شــــهر  تابیــــده بــاز   ســـوغــاتِ  خــاک  آوردنـــد بــاز   چنــــدین   پـــلاک  آوردنـــد مُشــــتی از خــاک آنکــه پرپر شــد تــربـــتِ   جـانــــماز   مـــادر  شـــد السّـــــلام  ای شهـــید پرپر عـــشق السّـــــلام  ای امـــیر سنــگر عــشق ای مــَــرامِ  تــو عاشـــــقانه تــریــن ای   شکـــوه  تو جــاودانــه تــریــن یــاد    دادی   تو  عشــــقـــبازی  را  غــــیرت و  راهِ   ســـرفـــــرازی را گفتــــی  و عـــدّه ای  نفــهمــیدنــد پشــت ســر بی دلــیل خنــدیــدنــد خــون تـو پلّــــه شــد برای صـــعود یادشــان رفــت هــرچـه بـود ونبـود با همـــین استــخوانهای  تکــه شده کار یـک عــدّه خــوب ســـکّه شـــده بگــذرم گر چه حـرف بســـیار است باز وقـــت   جـــهاد و پیـــکار است جنـــگ هــــرگـز نمــی رســــد پایان خـــار چشــمان دشــمن است ،ایران نـور و  ظـلمـت همـیشه در جنگــند حـق و باطــل دو نا هــماهنـــگــند در رگِ هــرکــه خـــون ایرانیـــست پیــــروِ  مکـــتب  سلـــیمانیــــست رفتــه قاســـم ، ولی کلامش هست رفتـــه گرچــه ، ولی مرامش هست رفتـــه او  تا ظـــــهور  ،  برگـــردد با شکـــوه و  غــــــرور ،  برگـــردد حاج قاســـم هــنوز هم زنده سـت راه او تا هـمیــــشه پاینـــده سـت عـطــــر نــاب  ظـــهـور ، می آیـد مــردی  از  جنــس نــور می آیــد """"""""""""""""""""""""""""""""" https://eitaa.com/Maddahankhomein
گفتی که کنی کرب و بلا را تکرار یک شیر که زخمی شده دورش کفتار دیدند همه لحظه ی آغازت را جاوید شدی چه خوب یحیی سنوار ۲۷ مهر ۱۴۰۳
🌺 چند بیتی تقدیم به شهدای ارتش جمهوری اسلامی برای اجرا در یادواره های شهدای ارتش و مراسمات مشابه🥀 شهیدان ارتش عزیز خدایند همه زائر شاه کرببلایند شهیدان ارتش فدایی عشقند همه زائر کوی ماه دمشقند شهیدان ارتش فروغ دو عینند حسینی شدند و همه با حسینند شهیدان ارتش یه راه سعادت رسیدند در راه دین بر شهادت الا ای شهیدان دعامان کنید و به وادی دلبر صدامان کنید و که ما هم شبیه شماها خدایی شویم عاقبت لاله کربلایی قسم بر شَهی که فدای خدا شد لبِ تشنه سر از تنِ او جدا شد حاج امیر عباسی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
تقدیم به یگانه منجی عالم بشریت صاعقه ، سیل ، زلزله ، طوفان دلِ دنیا چقدر آشوب است زندگی سخت شد دگر آری در جهانی که سخت مخروب است دلِ دنیا به تنگ آمده آه وقتِ آن شد که حرفِ غم بزند با صدای بلند گریه کند خوابِ این قوم را به هم بزند بارها پیکرِ زمین لرزید و به ما گفت من عزادارم بی زبان بود و با تکان خوردن سرمان داد زد گرفتارم در زمین ولوله است معلوم است از گناهانِ خلق ، خسته شده گریه ی ابرها به ما گفتند دلِ هفت آسمان شکسته شده به خدا می توان از این فهمید در زمین جای یک نفر خالیست آسمان گریه کرد و گفت به ما که دگر وقتِ خوابِ راحت نیست سال ها می شود که در غمِ دین یک امامِ غریب ، بیدار است وای بر ما که خوابمان برده حجت ابن الحسن پیِ یار است ناله های غریبیِ مهدی با صدایی حزین به گوش آید پسر فاطمه غریب شده صوتِ هَل مِن معین به گوش آید یادم آمد از آن جوانانی که به امرِ خدا عمل کردند لحظه ی احتضار با لبخند صاحب العصر را بغل کردند عاشقانی که با هوای حسین با لبِ تشنه ترکِ جان گفتند آن شهیدان که وقتِ جان دادن ذکرِ یا صاحب الزمان گفتند می رسد آن زمان که صاحب ما با شهیدانمان قیام کند غمِ این روزهای دنیا را با ظهور خودش تمام کند می رسد آن زمان که می بینیم کلّ دنیا به حق شده آگاه رویِ دستِ جهانیان پیداست پرچمِ یا علی ولیُ الله می رسد آن زمان که دستِ خدا خانه ی کفر را خراب کند می شود مکّه شهرِ آل علی پورِ زهرا که انقلاب کند ای خدا کن مدد که با دستِ صاحبِ ما جهان شود آباد با ظهورِ امامِ منتظران دلِ امّ الائمه گردد شاد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
یار ولایت در راه دین و  انقلاب از جان گذشتی اما مگر از عهد و از پیمان گذشتی؟ نقل رشادتهای تو درس است استاد از هفت خوان رستم دستان گذشتی آن قدر عاشق بودی ای مرد دلاور در پای عشقت بی سر و سامان گذشتی از دشمنان در کمین  غافل نبودی از سختی هر امتحان  آسان گذشتی رویایشان کابوس شد وقتی  که دیدند از جاده ی  خوف و خطر  خندان گذشتی با نام زهرا سد معبر را شکستی با نام حیدر از دل میدان گذشتی راه تو فخری زاده راه  سربلندیست راهی که با هر چه توان  از آن   گذشتی یار ولایت  خار چشم دشمنانی از جان به قصد عزت ایران  گذشتی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
رفتی همه دار و ندار علی دست خدا پشت پناهت باشه رفتی سفر، دلخوشی مرتضی اشکای من توشه راهت باشه رفتی نگفتی بعد تو عزیزم تکلیف دلتنگی ما چی میشه رفتی نگفتی بعد تو عزیزم جواب سلام مرتضی چی میشه ولی گلم با دل خوش سفر کن خودم هوای بچه‌ها رو دارم درسته بی تو سخته دنیا ولی من علی ام محاله کم بیارم درسته بعد تو دلم گرفته درسته خیلی بعد تو کلافم ولی یه وقت دل نگرونش نشی... خودم موهای زینبو می‌بافم فدات بشم که بودی تو زندگی فکر همه، قبل خودت قبل ما دستاستو خودم تو دست می‌گیرم نون می‌پزم برای همسایه‌ها راستی یه وقت بد به دلت راه ندی نشی یه وقت دل نگرونه حسین خودم لباس نو براش می‌خرم نمی‌ذارم تشنه بمونه حسین تموم خونابه‌ها رو عزیزم از در و دیوار پاکشون می‌کنم نمی‌ذارم حسن یادش بیفته اون خاطراتو خاکشون می‌کنم منم دلم گرفت میرم یه گوشه با چاه یه ذره درد و دل می‌کنم تقصیر من نیست غم تو بزرگه اگه با گریه خاکو گل می‌کنم تویی همون که با یه گوشه چشمت آتیش نمرود شده بود گلستون تو شعله‌ها سوختی بمیرم برات کاشکی میومد دو سه قطره بارون خلاصه فاطمه میاد یه روزی میان جوونایی که مثل شیرن همونایی که پشت پیرهناشون نوشتن انتقامتو می‌گیرن اونایی که میگن به غیر سوختن_ به پای گل، مرام پروانه نیست دیدم نوشته روی سربندشون شهادت مادرم افسانه نیست همونایی که گفتی تا که نیان منم پامو نمی‌ذارم تو بهشت خوش به حال هرکی خدا قصه شو نوکری پای بزم روضه‌ت نوشت شاعر : https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
به نام خالق یکتای ما که از ایمان نهاده بار امانت به گرده‌ی انسان جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست همهْ زمین و زمان، پرده‌ی نمایش ماست به قتلگاه خودش می‌رود نَفَس به نَفَس کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن جهاد چیست؟ در این جاده‌ها به سر رفتن و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما پیام اول این انقلاب بود، جهاد امید مردم سَرْپل‌ذهاب بود، جهاد جهاد ما سفر از دخمه‌ی تن آسانی‌ست جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانی‌ست جهاد، از غم همسایه‌ها نخفتن ماست جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد علی به شانه‌ی خود بار نان و خرما داشت حسینِ ما غم این پابرهنه‌ها را داشت کسی مباد گرفتار بی پر و بالی مباد سفره‌ای از نان و زندگی، خالی در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم هنوز مردم مستضعف‌اند پای نظام بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم کدام آینه بوده‌ست از شکستن شاد؟! مبادمان که پریشان شویم و دشمن‌شاد کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است دریغ، از نظر شعله‌ها به پرچم ما شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را ز موج‌ها به تو بردم پناه و خرسندم که با تو یافته‌ام، با تو امن ساحل را میان سینه‌ی خود از خدا نشان داری همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را چه مادران که به دامان تو گریسته‌اند چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را تو یادگار شهیدان خون‌کفن هستی و زنده می‌کنی اسم امام راحل را ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را سپیدِ چهره‌ی تو نور دیده و دل ماست چنانکه نیمه‌شبی دیده قرص کامل را ز سرخی رخ تو اهل خانه دل‌گرم‌اند ز سبزی تو معطر کنیم منزل را به زیر سایه‌ات اِستاده ملتی نستوه که فاتحانه گذر کرده این مراحل را مباد سایه‌ی امن تو از سر ما کم مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را صدایی از نفس راه می‌رسد بر گوش نوید نصر من الله می‌رسد بر گوش کدام گُل که در اندیشه‌ی بهارش نیست کدام جاده که دلواپس قرارش نیست مشام کوچه پر از عطر آب پاشی‌ها در انتظار تو گلدسته‌ها و کاشی‌ها به هرطرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست شهید خیمه‌اش آن‌سوی بی‌کرانی‌هاست شهید جلوه‌ی بانوی بی نشانی‌هاست شهید! ای به تماشای سوره‌ی کوثر گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر" غریب باش دلا تا به آشنا برسی غیور باش به شمشیر لافتی برسی در این زمانه‌ی تردید و شبهه و پرهیز بیا و دست به دامان دلبری آویز پیاله‌نوشِ ولا از بلا نپرهیزد فدایی نجف از کربلا نپرهیزد حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است... اگرچه پیرهنش پاره پاره می‌آید هنوز بانگ اذان از مناره می‌آید در این شبانه، سرود سپیده باید خواند در اقتدا به گلوی بریده باید خواند میان لشکری از نهروانی و جملی پناه خسته‌دلان کیست ذوالفقار علی ✍سروده 🔰 https://eitaa.com/Maddahankhomein