#غزل #شعر_تعلیمی
🔹احسان بهاران🔹
عارفانى که از این رشته، سَرى یافتهاند
بىخبر گشته ز خود تا خبرى یافتهاند
سالها مرکز پرگار حوادث شدهاند
تا از این دایرهها پا و سرى یافتهاند...
بار برداشتهاند از دل مردم، عُمرى
تا ز احسان بهاران ثمرى یافتهاند
سالها غوطه چو شب، در دل ظلمت زدهاند
تا ز چاک جگر خود سحرى یافتهاند
بستهاند از دو جهان چشم هوس، چون یعقوب
تا ز پیراهن یوسف نظرى یافتهاند...
همچو پروانه در این بزم، ز سوز دل خویش
بارها سوخته، تا بال و پرى یافتهاند...
«صائب» از گریۀ مستانه مکن قطع نظر
که زِ هر قطرۀ اشکى گهرى یافتهاند
📝 #صائب_تبریزی
✅ @Maddahankhomein
#رمضانیه
#ماه_مبارک_رمضان
هر شام ز ماه رمضان صبح امیدی است
هر روز ازین ماه مبارک شب عیدی است
هر آه جگرسوز که از سینه برآید
در دامن صحرای جزا سایه بیدی است
هر نوع شکستی که ترا روی نماید
چون موج درین بحر پر و بال جدیدی است
تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد
از دیده یعقوب عجب راه سفیدی است
در دامن دشتی که تو می می کشی امروز
هر لاله او شمع سر خاک شهیدی است
صائب اگرت دیده بیدار نخفته است
در پرده شبگیر عجب صبح امیدی است
#صائب_تبریزی
@Maddahankhomein
#اخلاقی_و_اندرز
عارفانى که از این رشته، سَرى یافتهاند
بىخبر گشته ز خود تا خبرى یافتهاند
سالها مرکز پرگار حوادث شدهاند
تا از این دایرهها پا و سرى یافتهاند...
بار برداشتهاند از دل مردم، عُمرى
تا ز احسان بهاران ثمرى یافتهاند
سالها غوطه چو شب، در دل ظلمت زدهاند
تا ز چاک جگر خود سحرى یافتهاند
بستهاند از دو جهان چشم هوس، چون یعقوب
تا ز پیراهن یوسف نظرى یافتهاند...
همچو پروانه در این بزم، ز سوز دل خویش
بارها سوخته، تا بال و پرى یافتهاند...
«صائب» از گریۀ مستانه مکن قطع نظر
که زِ هر قطرۀ اشکى گهرى یافتهاند
✍ #صائب_تبریزی
↳https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شعر_تعلیمی
#غزل
🔹غافل شدیم...🔹
ما ز سیر و دور گردون از خدا غافل شدیم
ما ز آب، از گردش این آسیا غافل شدیم...
لب به حرف توبه نگشودیم با موی سفید
در چنین صبحی ز غفلت از دعا غافل شدیم
یاد شنبه، تلخ دارد جمعۀ اطفال را
ما چرا زَاندیشۀ روز جزا غافل شدیم؟
گر چه پیری قامت ما را به صیقل ساخت خم
با چنین روشنگری ما از جلا غافل شدیم
عمر چون سیل بهاران رفت با چندین خروش
ما ز خوابآلودگیها زین صدا غافل شدیم
📝 #صائب_تبریزی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#وداع_با_ماه_رمضان
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گله بُد از گرگ
فریاد که زود از سر این گله شبان رفت
شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازه جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت
برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان
آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر درین معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را
چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت
چون اشک غیوران به سراپرده مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت
#صائب_تبریزی
@Maddahankhomein
🍀#سوغات_عتبات_عالیات
🌺#مطروحه_علوی
🌸#شعرای_محفل_ادبی_الغوث
قلم که در دستم پای راستین دارد
سرِ ستایش مولی الموحّدین دارد
#جواد_هاشمی_تربت
به حُرمت قدمش کعبه را شرف بخشید
شرافتی که مکان دارد، از مکین دارد
#اسماعیل_شمس
خدای ماست علی؟ نه؛ خدانماست علی
همان که مثل خدا نام دلنشین دارد
#مرتضی_رهنمایی
«تبارکالله» از این رو به خویش گفته خدا
که خلق مثل تویی _ الحق _ «آفرین» دارد
#مجتبی_خرسندی
عجیب نیست که دیده تو را نبی در عرش
مگر به جز تو خداوند، همنشین دارد؟
#محمود_مربوبی
چنان به درّ نجف دادهای شرف که به کف
ز خاک تربت تو هر مَلک، نگین دارد
#علی_مهدوینسب_عبدالمحسن
از آن زمان که مرا بر گرفتهای از خاک
هنوز سایهی من، ناز بر زمین دارد
#صائب_تبریزی
چهار فصلِ ضریحت پُر است از انگور
که روز و شب، همهی سال، خوشهچین دارد
#مهدی_رضایی
به خوشهها که رسیدی فقط ببوی و برو
هزار زائر لبتشنه در کمین دارد
#مهدی_توکلی
چنان به هم زدهای کار طبع خلقت را
که قهوههای نجف، مزّهی دهین دارد
#مجتبی_خرسندی + #مهدی_رضایی
به حکم اشهد "انّ علی ولیّ الله"
اذان شیعه فقط رنگ و بوی دین دارد
#مرتضی_رهنمایی
تخلّص شعرای تو، جمع اضداد است
وگرنه جز تو چه کس #خوشدل و #حزین دارد؟
#جواد_هاشمی_تربت
چقدر شوق، دل تو، ای اوّلین خورشید!
برای دیدن خورشید آخرین دارد!
#حسین_بابانژاد
در این سیاهی شب با نوای اِنتَظِرو
دلم به رجعت نور علی یقین دارد
#علی_مهدوینسب_عبدالمحسن
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#غزل #شهادت
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
کمتر کسی است در غم من انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
«دلهای جمع را کند آشفته یاد من
راضی نمیشوم که کسی یاد من کند»
یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم
چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند
غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام
جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند
ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت:
باید که لاله جلوه به صحن چمن کند
از بازگشتمان به مدینه کنایتی است
هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند
بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز
خوش روبه رو مرا به حسین و حسن کند،
شرمندهی محبّت زینب شوم که آه!
باید دوباره جامهی ماتم به تن کند
وقتی کفن برای من آماده میشود
او باز گریه بر بدن بی کفن کند
📝بیت داخل گیومه از
#صائب_تبریزی است.
#جواد_هاشمی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein