#شعر_عاشورایی
#کاروان_اسرا
#غزل
🔹جرس شوق🔹
با خودش میبرد این قافله را سر به کجاها
و به دنبال خودش این همه لشکر به کجاها
کوفه و شام و حلب یکسره تسخیر نگاهش
دارد از نیزه اشارات مکرّر به کجاها
سورۀ کهف گل انداخته این بار و زمین را
میبرد غمزۀ قرآنی دیگر به کجاها
بر سر نیزه تجلّیِ سر کیست؟ خدایا!
پر زد از بام افق نیز فراتر به کجاها
بین خونگریه، پیامآور خورشید صدا زد:
«میروی با جرس شوق، برادر! به کجاها؟»...
چه زبون است یزید و چه حقیر ابن زیادش
شهر را میکشد این خطبۀ محشر به کجاها...
📝 #محمدحسین_انصارینژاد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
کدام چلّهنشین است این چنین که منم
علمبهدوش در این ظهر اربعین که منم
اویس، دست تکان میدهد بر اهل یمن
چهل عمود بیایید از یمین که منم
چهل عمود نرفتم که دست حرملهای
کمانبهدست فرود آمد از کمین که منم
ببین در آینهٔ شط شکوه ساقی را
خدا که دست برآرد از آستین که منم
چهل عمود، شبی از فرات رد شدهام
بهروی دست، ورقهای یاسمین که منم
سکوت تشنهلبانیم، ساقیا مددی
أَدِر، و ناوِلُنی مثلَ ساتكين كه منم
امام خوانده تو را "نافذالبصیره" و بس
برآر دست از آن چشمهٔ یقین که منم
علمبهدوش، شهیدان کیستند به دشت؟
به لالهپوشترین قسمت زمین که منم
کجاست سورهٔ یاسین سربریده به طف
به نیزه میشنوم شرح یا و سین که منم
میان معرکه "هل من معین" کیست به دشت؟
به نیزه، شعشعهٔ ماه بیمعین که منم
نشسته جلوهٔ ثاراللَّهی به پیرهنش
نشسته نقش هو الله بر نگین که منم
خموش رد شدی از خیمهگاه سوختهای
شکسته بشنو از این تار بیطنین که منم
کنار علقمه ساعت به وقت مرثیه است
در این قصیده ببین داغ بر جبین که منم
#اربعین
#امام_حسین
#محمدحسین_انصارینژاد
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9