#مدح_و_مناجات_شهادت
#حضرت_امام_رضا_علیه_السلام
دوباره پای من و آستان حضرت تو
سر ارادت و خاک سرای جنت تو
وباز سفره لطف تو و عنایت تو
کویر دست من و بارش کرامت تو
امـــــــــام مشـــــــرقی عالم وجود رضا
سحاب رحمت حق، آسمان جود رضا
دوباره مثل همیشه رساندیام آقا
میان این همه دلداده خواندیام آقا
خودم نیامدهام تو کشاندیام آقا
سلام داده نداده تکاندیام آقا
شکستم و به نگاه تو سلسبیل شدم
و پشت پنجره فولادتان دخیل شدم
میان صحن تو برگ برات میدادند
مداد عفو گنه را دوات میدادند
به زائران شکسته ثبات میدادند
شراب کوثر و آب حیات میدادند
من آمدم که مریض مرا شفا بدهی
من آمدم که به من اذن کربلا بدهی
همینکه میرسم، از چشمهای بارانی
هزار حاجت ناگفته را تو میخوانی
در انتظار تو هستم، خودت که میدانی
درست مثل همان پیرمرد سلمانی
نشستهام به تمنای چشمهایت من
بیا که سربگذارم به زیر پایت من
::
نوشتهاند ولی در زمان پر زدنت
اسیر قتلگه خاک حجره شد بدنت
شرار لاله روان شد ز گوشهی دهنت
غریب ماندی و خون شد تمام پیرهنت
ز سوز زهر اگرچه به خویش پیچیدی
ولی زمان غـــــروبت جواد را دیدی
اگرچه جز پسرت کس نبود در بر تو
ولی ندید تنت را به خاک خواهر تو
به زیر سم ستوران نرفت پیکر تو
اسیر پنجهی سرنیزهها نشد سر تو
حسین گفتم و قلبت شکست آقا جان!
به دل غبار مُحرم نشست آقا جان!
✍ #محمدعلي_بياباني
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_و_مناجات_شهادت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
سالیانیست سرپناهِ منی
من پُر از دردم و دوایم تو
از همان کودکی که یادم هست
مادری کردهای برایم تو
بازیِ روزِگارِ بی رحم است
بی پناهم، شکسته و مضطر
دلخورم از تمامِ آدمها
تک و تنها و بی کسم مادر
خندههای اهالیِ خانه
فقط از اعتبارِ مادرهاست
گفتهاند از قدیم این را که....
گرمی خانه کارِ مادرهاست
از همه دل بریدهام، حالا...
دل گرفته فقط بهانهی تو
نا امیدم، دلم خوش است فقط
به دعاهایِ مادرانهی تو
به دعاهای نیمه شبهایت
که دلیلِ نزول باران است
مادری کن دوباره مادر جان
حالم این روزها پریشان است
آه! من را ببخش مادر جان
خودت این روزها گرفتاری
تو خودت سخت ناخوش احوالی
زخمی و دلشکسته، بیماری
نفست گاه برنمیگردد
چشمهایت که تار میبیند
حیدرت، هر دقیقه میسوزد
که تو را بیقرار میبیند
از همان لحظه که زمین خوردی
خانه لبریزِ غصه و، سرد است
همهی خانهها پر از شادی
خانهی مرتضی پر از درد است
بی تو دلگیر میشود خانه
نرو مادر اگر توان داری
میشود ای پناهِ سختیها!
خانه را بیپناه نگذاری؟
بعدِ تو وای از دلِ حسنت
نیمهشبها چِقدر بیخواب است
بینِ کوچه، چه دیده است مگر؟
که دلش بیقرار و بیتاب است
زیرِ لب شوهرِ تو میگوید
برو زهرا، قرارِ بعدیِ ما
بینِ گودالِ قتلِگاهِ حسین
کربلا عصرِ روزِ عاشورا
✍ #علی_گلچین_پور
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9