بسم الله الرحمن الرحیم
#ترکیببند #مرثیه
#امیرالمومنین_علی_ع
ای کوفه حالا میچشی طعم یتیمی را
از دست خواهیداد مولایی صمیمی را
از رحمت حق بعد او بیبهره خواهیماند
حتی نمیبینی به خود دیگر نسیمی را
شمشیر زهرآلود جهلوکینه میکارد
بر روی دلها تا ابد «داغِ عظیمی» را
یکعمر از دست شما خونِجگر خوردهست
با این که بر دل داشته زخمی قدیمی را
حکم علی حکم خدا بود و نفهمیدید...!
محکوم کرده حکمتان حکم حکیمی را
این چشمهای خیره بر در تا سحر، مانده
دیگر کجا پیدا کند مرد کریمی را...؟
از دستوپا افتاده کوه صبر در محراب
تا حس کند دنیا کمی حال وخیمی را
غیر از غمی جانکاه و زجرآور چهخواهد داشت؟
آه! اینجهان بعد از علی دیگر چهخواهد داشت؟
ارکان دین با رفتن این مرد ویران شد
محراب مسجد قتلگاه شاهمردان شد
دیگر صدا از چاه نخلستان نمیآید
ازبسکه شبهایش پر از آه یتیمان شد
حالا جهان بیعلی دنیای بیدینهاست
دست بشر کوتاه از دامان ایمان شد
دلهای ما با رفتن او چون کویری خشک
در آرزوی دیدن یکقطره باران شد
مولای مظلومان همین که بار رفتن بست
جولان ظالمها در این عالم فراوان شد
«فُزتُ وَرَبِّ الکَعبه» را وقتی که سر میداد
تا روز حشر از محضرش شرمنده انسان شد
خون دلی که از فراق فاطمه میخورد
امروز از زخم سرش لعل نمایان شد
لعنت به آن که با مرادش نامرادی کرد
لعنت به آن که تا تو را کشتند، شادی کرد!
دنیا پس از تو میشود آیینهی غمها
رنگ عدالت را نمیبینند آدمها
حالا فقیران ماندهاند و خاطرات تو
هر نیمهشب دارند با یاد تو عالمها
کار خلافت میرسد تا دست نااهلان!
دار محبت میشود معراج میثمها
راه نجات این است که یار علی باشیم
وقتی که دنیا پر شود از ابنملجَمها
مردی شبیه مرتضی میآید و آن روز
بر زخمهای کهنه میبارند مرهمها
او عاقبت با ذوالفقار از راه میآید
تا سرنگون گردند در هر گوشه پرچمها
پر میشود از دوستان او بهشت، اما
پر میشود از دشمنان او جهنمها
ما چشممان کور است، بین ما ولی هستی
عین علی، عین علی، عین علی هستی
ای منتقم ما شوق دیدار تو را داریم
ما نیز مانند علی مشتاق دیداریم
در صورت و سیرت تو مانند علی هستی
ما هم برایت قنبر و سلمان و عماریم
هر روز ما روز قیامت میشود بیتو
هرشب شب قدر است و با یاد تو بیداریم
در سینهی ما هیچترسی از شهادت نیست
تا در رکاب یک نفر از نسل کراریم
یا با تو باید بود یا با دشمنان تو
این حرف سنگین است و ما آن روز مختاریم
آنجا مشخص میشود هر دوست از دشمن
ما دوستان از دشمنانت سخت بیزاریم
حاشا که از این باور خود دست برداریم
ما با سقیفه داغ «مادرکُشتگی...» داریم
وقتی بیایی مرهم این درد خواهی شد
راه تمیز مرد از نامرد خواهی شد.
#مجتبی_خرسندی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#مرثیه
#امیرالمومنین_علیهالسلام
«چاه»
رفتی و گشت بعد تو روزش سیاه چاه
کارش شده است در غم هجر تو آه چاه
سر زنده بود با تو ولی بعد رفتنت
دیگر نمانده ثانیهای روبراه چاه
چشمش به راه خشک شد از بس نیامدی
تا کی به رد پات بدوزد نگاه چاه!؟
او را ندیدن تو چه در هم شکسته است!
افتاده است بعد تو در قعر چاه چاه
لایق نبود چشم خلایق به دیدنت؛
محروم شد ولی به کدامین گناه چاه!؟
تَن ها همه فدات! تو تنها نبودهای!
دور خودت تو داشتهای یک سپاه چاه!
#میثم_کاوسی
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#ترکیببند #مرثیه
#امیرالمومنین_علی_علیهالسلام
ای کوفه حالا میچشی طعم یتیمی را
از دست خواهیداد مولایی صمیمی را
از رحمت حق بعد او بیبهره خواهیماند
حتی نمیبینی به خود دیگر نسیمی را
شمشیر زهرآلود جهلوکینه میکارد
بر روی دلها تا ابد «داغِ عظیمی» را
یکعمر از دست شما خونِجگر خوردهست
با این که بر دل داشته زخمی قدیمی را
حکم علی حکم خدا بود و نفهمیدید...!
محکوم کرده حکمتان حکم حکیمی را
این چشمهای خیره بر در تا سحر، مانده
دیگر کجا پیدا کند مرد کریمی را...؟
از دستوپا افتاده کوه صبر در محراب
تا حس کند دنیا کمی حال وخیمی را
غیر از غمی جانکاه و زجرآور چهخواهد داشت؟
آه! اینجهان بعد از علی دیگر چهخواهد داشت؟
ارکان دین با رفتن این مرد ویران شد
محراب مسجد قتلگاه شاهمردان شد
دیگر صدا از چاه نخلستان نمیآید
ازبسکه شبهایش پر از آه یتیمان شد
حالا جهان بیعلی دنیای بیدینهاست
دست بشر کوتاه از دامان ایمان شد
دلهای ما با رفتن او چون کویری خشک
در آرزوی دیدن یکقطره باران شد
مولای مظلومان همین که بار رفتن بست
جولان ظالمها در این عالم فراوان شد
«فُزتُ وَرَبِّ الکَعبه» را وقتی که سر میداد
تا روز حشر از محضرش شرمنده انسان شد
خون دلی که از فراق فاطمه میخورد
امروز از زخم سرش لعل نمایان شد
لعنت به آن که با مرادش نامرادی کرد
لعنت به آن که تا تو را کشتند، شادی کرد!
دنیا پس از تو میشود آیینهی غمها
رنگ عدالت را نمیبینند آدمها
حالا فقیران ماندهاند و خاطرات تو
هر نیمهشب دارند با یاد تو عالمها
کار خلافت میرسد تا دست نااهلان!
دار محبت میشود معراج میثمها
راه نجات این است که یار علی باشیم
وقتی که دنیا پر شود از ابنملجَمها
مردی شبیه مرتضی میآید و آن روز
بر زخمهای کهنه میبارند مرهمها
او عاقبت با ذوالفقار از راه میآید
تا سرنگون گردند در هر گوشه پرچمها
پر میشود از دوستان او بهشت، اما
پر میشود از دشمنان او جهنمها
ما چشممان کور است، بین ما ولی هستی
عین علی، عین علی، عین علی هستی
ای منتقم ما شوق دیدار تو را داریم
ما نیز مانند علی مشتاق دیداریم
در صورت و سیرت تو مانند علی هستی
ما هم برایت قنبر و سلمان و عماریم
هر روز ما روز قیامت میشود بیتو
هرشب شب قدر است و با یاد تو بیداریم
در سینهی ما هیچترسی از شهادت نیست
تا در رکاب یک نفر از نسل کراریم
یا با تو باید بود یا با دشمنان تو
این حرف سنگین است و ما آن روز مختاریم
آنجا مشخص میشود هر دوست از دشمن
ما دوستان از دشمنانت سخت بیزاریم
حاشا که از این باور خود دست برداریم
ما با سقیفه داغ «مادرکُشتگی...» داریم
وقتی بیایی مرهم این درد خواهی شد
راه تمیز مرد از نامرد خواهی شد.
#مجتبی_خرسندی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#مرثیه
#مسلم_بن_عقیل_علیهالسلام
نکرده است به عهدش کسی وفا مسلم
رسیدهای به سرانجام ماجرا مسلم
علی ندیده وفا از اهالی این شهر
نشستهای به امید وفا چرا مسلم؟
نماز مغرب اگر صدهزار هم باشند
دوباره یکنفری موقع عشا مسلم
دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد
اگر اشاره کند برقی از طلا مسلم
ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی
امید نیست به این قوم بیحیا مسلم
شب نجات تو از دست شبهمردان است
هزارشکر که دیگر شدی رها مسلم
نمانده راهی و تو بیپناهی و باید
فقط بلند کنی دست بر دعا مسلم
اگرچه از سر دارالاماره میاُفتی
سرت نمیرود اما به نیزهها مسلم
هزار مرتبه شکرخدا نمیماند
تن تو روی زمین زیر دستوپا مسلم
ولی قرار شده تشنهلب شهید شوی
به احترام لب شاه کربلا مسلم
#مجتبی_خرسندی
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#مرثیه
#امام_صادق_سلاماللهعلیه
تو را بردند بی عمّامه و عالم پریشان شد
از آدم تا به خاتم در همین ماتم پریشان شد
قدم برداشتی وقتی به روی خاک بی نعلین
زمین مرد از خجالت،آسمان یکدم پریشان شد
میان شعله ها بودی شبیه مادرت،او که
شد از داغش پریشان هاجر و مریم پریشان شد
نماز آخرت بود و تن سجاده می لرزید
در آن ساعت که حتی کعبه هم از غم پریشان شد
به یاد روضهی گودال بودی لحظهی آخر
که با اشک تو حالات ملائک هم پریشان شد
همان گودال که خم کرده قدِّ عمه جانت را
که از سوز دل محزون او عالم پریشان شد
#عباس_گودرزی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_صادق سلام الله علیه
#رئیس_مذهب_تشیع
#مرثیه
کسی که ساحت آیینه ای منور داشت
دلی شبیه بهشت خدا معطر داشت
کسی که نور نگاهش زلال باران بود
میان قاب دو چشمش همیشه کوثر داشت
کسیکه نیمهی شب حرمتش شکسته شد و
دلی شکسته و چشمی ز غصهها تر داشت
قدم قدم وسط کوچه یاد حیدر بود
نفس نفس به روی لب نوای مادر داشت
سه بار دشمن او قصد جان او را کرد
ولی ز ترس پیمبر از او نظر بر داشت
خود امام گمانم دلش گریز زده
به اینکه خنجر کندی بنای حنجر داشت
به یاد ساعت آخر میان قربان گاه
که شمر آمد و قصد بریدن سر داشت
#محمدحسن_بیات_لو
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
تو را بردند بی عمّامه و عالم پریشان شد
از آدم تا به خاتم در همین ماتم پریشان شد
قدم برداشتی وقتی به روی خاک بی نعلین
زمین مرد از خجالت،آسمان یکدم پریشان شد
میان شعله ها بودی شبیه مادرت،او که
شد از داغش پریشان هاجر و مریم پریشان شد
نماز آخرت بود و تن سجاده می لرزید
در آن ساعت که حتی کعبه هم از غم پریشان شد
به یاد روضهی گودال بودی لحظهی آخر
که با اشک تو حالات ملائک هم پریشان شد
همان گودال که خم کرده قدِّ عمه جانت را
که از سوز دل محزون او عالم پریشان شد
#امام_صادق_سلاماللهعلیه
#مرثیه
#عباس_گودرزی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#تبیین
💢 سفارش حضرت روحالله به روضهخواندن...
🔸در آخر منبر #روضه را بخوانند و زیاد بخوانند؛
دو کلمه نباشد!
همانطوری که در سابق عمل میشد،
#روضهخوانی بشود،
#مرثیه گفته بشود،
شعر و نثر در فضایل اهلبیت(ع) و در مصائب آنها گفته بشود؛
تا این مردم مهیا باشند؛
در صحنه باشند،
بدانند که ائمۀ ما تمام عمرشان را صرف برای ترویج اسلام کردند،
اگر آنها یک سازش می خواستند بکنند،
همۀ جهات مادی برایشان مهیا بود،
لکن خودشان را فدای اسلام کردند و با #ستمکاران سازش نکردند!
📝- وصیتنامه سیاسی ـ الهی، صحیفه امام، ج 21، ص 400
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#مرثیه #مسلم_بن_عقیل_ع
"مهمان کوفه"
می گرید امشب باز حتی پیکر کوفه
عطر علی پیچیده در سر تا سر کوفه
مثل امیرالمومنین تنها ست مسلم در
پس کوچه های ساکت و کور و کر کوفه
وقتی که در ها روی مهمان بسته باشد پس
می نالد از این غصه دیوار و درِ کوفه
تقدیر مسلم نیست خاک کربلا اما
قسمت شده باشد یل رزم آور کوفه
وقتی که مسلم می شود محصور در آتش
ارباب سهمش می شودخاکسترِ کوفه
وقتی که مسلم تشنه لب جان می دهد یعنی
لب تشنه کشتن هست تیر آخر کوفه
می گفت مسلم لحظه جان دادنش: برگرد
ای میهمان بی کس و بی یاور کوفه
هم می برند انگشت و هم انگشترت را آه
مردانِ از نامرد بی مذهب تر کوفه
روزی به آتش می کشد کوفی خیامت را
آتش ببارد کاش پس روی سر کوفه
#عباس_گودرزی
@Maddahankhomein
#مرثیه #غزل
#شب_هشتم
#سعیده_کرمانی
رجز بخوان ، رجز بخوان ، شبیه مرتضی علی
که حیدری دگر شود دوباره سهم ما علی
برو که اولین شهید این قبیله میشوی
برو برو عزیز خانواده مرحبا علی
سوارشو به سمت خیمهگاه دشمنان برو
عقیق خون خویش را ببخش بر گدا علی
برو به فتح خیبری دوباره و تو هم بده
جواب ظلم قوم بدتر از یهود را علی
هزار بار خوردهام زمین و باز پاشدم
خودت بیا به من بگو چقدر مانده تا علی
جوان من بلند شو ، نخواب بین معرکه
بلند شو ، بلند شو ، بگو دوباره یاعلی
نه پیرهن که جوشنت شدهاست پاره یوسفم
چگونه این چنین شدی اسیر گرگها علی
هم این طرف ، هم آن طرف ، به هر طرف تو هستی و
بیابمت کجا علی ؟ کجا علی ؟ کجا علی ؟
چقدر تکه تکهای ، چقدر پاره پارهای
به قول شاعران شدی هجا هجا هجا علی
🕊@Maddahankhomein
#حضرت_زینبسلاماللهعلیها
#غزل
#مرثیه
رسیده بر تن پاکت اگر هزار،جراحت
غمت نشانده به جان صد هزار بار،جراحت
قسم به خون گلویت اگرچه داغ تو دارم
نبرده از دل من صبر یا قرار،جراحت
نخواستم بزنم بوسه بر گلوی بریده
گرفته است به جبر از من اختیار،جراحت
سری به دختر مظلومه ات بزن که ببینی
به روی برگ گل آورده دست خار،جراحت
ببین برادر من، بر دلم زده است حرامی
میان بزم می و شادی و قمار،جراحت
پس از تو ابن خبیثی به قلب خستهی زینب
نشانده است به زخم زبان، هزار جراحت
#عباس_گودرزی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
غزل مصیبت دروازه کوفه اسارت
#مرثیه #دروازه_کوفه
با سنگ های تیز بهم خورده روی تو
جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو
تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم
پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو
من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم
حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو
یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت
از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو
خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت
هربار محملم برِسَد روبروی تو
هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت
از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو
قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن
بازی نموده شایعه با آبروی تو
رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند
برپرده های محمل ما چنگ می زدند
#قاسم_نعمتی
@Maddahankhomein