بسم الله الرحمن الرحیم
مدح #پیامبر_اعظم_ص #هفته_وحدت
بامداد امید بود و نوید
خنده زن سر زد از افق خورشید
با خط نور در سپهر نوشت
صبح دانش به شام جهل دمید
شب به پایان رسید انسانها
صبح قرآن دمید انسانها
قطره ها ذره ها به لحن فصیح
ریگ ها سنگ ها بصوت ملیح
همه بانگ رسایشان تکبیر
همه ذکر مدامشان تسبیح
خیزد از دشت و باغئ نخل و گیاه
نغمه لا اله الا الله
عید امید و عید وجد و سرور
مردن تیرگی ولادت نور
عید مستضعفان ودای ظلم
عید مه طلعتان زنده بگور
عید رشد جوان و عزت پیر
عید آزادی زنان اسیر
عید میلاد سید عرب است
شب حق روز و روز کفر شب است
تن حماله الحطب در نار
عید تبت یدا ابی لهب است
عید وحدت که در صف توحید
عزلت مسلمین شود تجدید
دوستان را به اتفاق قیام
دشمنان را بجز نفاق حرام
تا شود کور چشم خفاشان
میدهد نور آفتاب مدام
گو بسوزد به نار بخل عدو
وحده لا اله الا هو
هفته وحدت است و عهد الست
سیل سا قطره ها بهم پیوست
مفتی دین فروش آل سعود
مفت داد آبروی خود از دست
همه بت ها جمال حق جویند
وحده لا شریک له گویند
تیرگی از درون هستی رفت
دیو کبر و غرور و مستی رفت
دور بیداد و ظلم پایان یافت
بت نگون گشت و بت پرستی رفت
اصفر و احمر و سفید و سیاه
همه در سایه رسول الله
ای ضعیفان چنگ استکبار
ای اسیران جنگ استعمار
نور آزادی از افق سرزد
بگسلانید بند استثمار
هان ای خفتگان قیام قیام
ذلت و بردگی حرام حرام
دشمنان گرچه پشت سندانند
خرد در زیر پتک ایمانند
پیش سیل هجوم حق پستند
گرچه در فتنه سخت بنیانند
قطره ها همچو بحر بخروشید
بر زوال ستمگران کوشید
برقی از مکه نیمه شب رخشید
که فروغ یگانگی بخشید
با خط نور نقش زد که یکی است
ابیض و احمر و سیاه و سفید
مجد کس در سفید نامی نیست
جزیه تقوی کسی گرامی نیست
ای کتاب خدا کلام خوشت
وی نجات بشر پیام خوشت
وی شعار نجات هر مظلوم
پیش ظالم همیشه نام خوشت
برتر از اوج و هم پایه تو
رمز وحدت بایه آیه تو
ای به قربان مقدمت جانها
بانگ زن بر نجات انسانها
رمه تنها و دشتها پر خوف
یار گرگان شدند چوپانها
تو بملک وجود بانگ بر آر
خفتگان رامگر کنی بیدار
گو در آنجا که عدل و ایمان نیست
هر که ساکت بود مسلمان نیست
آنکه را با درنده خویان خوست
نه مسلمان بحق که انسان نیست
بانگ زن ای رسول امت را
که بیایید باز وحدت را
"میثم" از دار عشق تا لب گور
لب گشا بر علیه منطق زور
دشمن ار دست و پا برد ز تنت
مبری دل ز دوست با همه شور
سردار بلا بزن فریاد
تن مده زیر ذلت و بیداد
#غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
مدح ولادت #پیامبر_اعظم_ص
جبرئیلی که از او جلوهی رب میریزد
به زمین آمده و نُقل طرب میریزد
دارد از نخل خبرهاش رُطب میریزد
خنده از لعل لب «بنت وهب» میریزد
آمنه ! پرچم توحید برافراشتهای
آفرین ! دست مریزاد ! که گل کاشتهای
پیش گهوارهی خورشید، قمرها جمعاند
ملک و حور و پری، جن و بشرها جمعاند
بعد تو شاید و امّا و اگرها جمعاند
جلوی بتکدهها باز تبرها جمعاند
ماه و خورشید و فلک مژده به عالم دادند
لات و عزّی و هبل، سجدهکنان افتادند
«یوسف مکّه» شدی بس که جمالت زیباست
چه قدَر ای پسر آمنه! خالت زیباست
رحمت واسعه ای، خلق و خصالت زیباست
چه کسی گفته که زشت است بلالت ؟! زیباست
ای که در دلبری از ما ید طولی داری
«آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری»
هدف خلقتی و «خواجهی لولاک» شدی
«انّما» خواندی و از رجس و بدی پاک شدی
یکی یک دانهی حق، محور افلاک شدی
در جنان صاحب یک باغ پر از تاک شدی
ما که از بادهی پیغمبریات مدهوشیم
فقط از جام تولای تو مِی مینوشیم
تا تو هستی به دل هیچ کسی غم نرسد
از کرمخانهی تو هیچ زمان کم نرسد
به مقام تو که درک بنی آدم نرسد
پر جبریل به گرد قدمت هم نرسد
شب معراج، تو از عرش فراتر رفتی
به ملاقات علی ساقی کوثر رفتی
آمدی امر نمایی که امیر است علی
ولی الله وَ مولای غدیر است علی
اوج فتنه بشود باز بصیر است علی
صاحب تیغ دو دم ، شیر دلیر است علی
چه بلایی به سر اهل هنر آورده
ذوالفقارش که دمار از همه در آورده
«اوّل ما خلق الله» فقط نور تو بود
حامل وحی خدا خادم و مأمور تو بود
یکی از معجزه ها سبحه ی انگور تو بود
دوستی علی و فاطمه منشور تو بود
ما گرفتار تو و دختر و داماد توایم
تا قیامت همگی نوکر اولاد توایم
پشت تو فاطمه و حضرت حیدر ماندند
اهل نجران ، همه در کار شما در ماندند
نسل تو سبز و حسودان تو ابتر ماندند
نوههایت همگی سیّد و سرور ماندند
ای پیمبر چه نیازی به پسرها داری ؟
صاحب کوثری و حضرت زهرا داری
ای عبای نبوَی ! پنج تنت را عشق است
ای اولوالعزم ! علی ـ بت شکنت ـ را عشق است
یاس خوشبو و حسین و حسنت را عشق است
می نویسم که اویس قرنت را عشق است
بُرده هوش از سر ما عطر اویس قرنی
حرف من حرف اویس است : تو در قلب منی
زندگی تو که انواع بلاها را داشت
با وجودی که ابوجهل سر دعوا داشت
خم به ابروت نیامد ، لب تو نجوا داشت
صبرت ایّوب نبی را به تعجّب وا داشت
بُت پرستی که برای تو رجز میخواند
به خدا مال زدن نیست خودش میداند
ای که در شدّت غم «چهرهی بازی» داری
چون مسیحا چه دم روحنوازی داری
تا که چون شیر خدا شیر حجازی داری
به فلانی و فلانی چه نیازی داری؟!
کوری چشم حسودان زمین خورده و پست
افتخار تو همین بس که کلامت وحی است
عشق تو عاشق بیتاب عمل میآرد
قمر روی تو مهتاب عمل میآرد
خم ابروی تو محراب عمل میآرد
خاک پای تو زر ناب عمل میآرد
همهی عشق من این است مسلمان توام
عجمی زاده و همشهری سلمان توام
#محمد_فردوسی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح #پیامبر_اعظم_ص
حدّ مدحِ تو برتر از قلم است ، قلم از عجزِ خویش گشته خجل
که خدا مدح کرده است تو را ، شده قرآن به مدح تو نازل
تو زلالی زلال تر از آب ، تو لطیفی لطیف تر از گُل
نیست فرشی مناسب قدمت ، زیر پایت مگر بریزم دل
تویی آن بنده ی خدای نما ، تویی آن جلوه نخستینش
که رسیدی به قاب قوسین و نیست بین تو و خدا حائل
ابتدای رسالتت "اقرا" ، انتها و کمال آن "بلّغ"
که بدون ولایت حیدر ، نرسد بارِ دین به سرمنزل
شاعر: #عاصی_خراسانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein