#امام_باقر علیهالسلام
#چارپاره
🔹همۀ عمر تو محرّم بود🔹
امشب از آسمان چشمانت
دستهدسته ستاره میچینم
در غزلگریۀ زلالت آه
سرخی چارپاره میبینم
زخمهای دل غریبت را
مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسولالله
به حضورت سلام آوردم
در شب تار تیرهفهمیها
روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمیفهمید
تا که با خود ستاره آوردی
وارثِ آبروی سجاده
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی
آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسّم بود
چشم تو لحظهای نمیآسود
همۀ عمر تو محرّم بود
دمبهدم ابری است و بارانی
از غم تو هوای چشمانم
چلچراغی ز گریه روشن کرد
ماتمت در منای چشمانم...
آه آتشفشان چشمانت
دیر سالیست بیگدازه نبود
همۀ عمر خون دل خوردی
داغهای دل تو تازه نبود
دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی...
کاروان بیامان رها مانده
دل تو روی نیزهها میرفت
دستهایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینهها؟ هرگز!
قاتلت خندههای حرمله بود
📝 #یوسف_رحیمی
@Maddahankhomein
بنام خدا
باشد از ختم رسالت این سخن
هست مُکلّف درجهان هر مردو زن
یاد باید کرد از اهل قبور
هر زمان در طول عمر خویشتن
مسلم فرتوت فاخر
«پنجشنبه است یادی کنیم از
اموات و درگذشتگان با نثار
صلوات و قرائت فاتحه»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
به حاجیان در خون آرمیدهی ششم ذی الحجه ۱۴۰۷ ق #شهدای_منا
حج آخرها
شکفت غنچهی خون بر تن کبوترها
به سنگِ، سنگ مرامان و سنگ باورها
سپرد کار به خنجر تبار بولهبان
که نشوند جهان نالهای ز حنجرها
دوباره ساحت پیراهنی که خونین شد
ز ننگ نقشهی تزویر نابرادرها
سرشت ماست شهادت بهشت ماست حسین
هماره تشنهی میدان وجود یاورها
نوشته با قلم خون حسین روز ازل
بزرگ واژهی سرمشقمان به دفترها
نوشته است شهادت کلید پرواز است
چه فرق اینکه چطور و کجاست سنگرها
چه فرق هست که در کربلاست یا عرفات
چه فرقْ، وقت شهادت میان کشورها؟!
که زیر جور خزان ایستاده میمیرند
به باد خم نشود قامت صنوبرها
که عشق قسمت ما کرده این سعادت را
که پر کشیم ز سلول تنگ پیکرها
چه زود قسمت لبیکشان اجابت شد
به وصل دوست رسیدند حَجِّ آخرها
#احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴زمینه روضه ای شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام
🏴بند اول
داره میسوزه تنم از زهر
غریبم و بی کس و یارم
منم همون جامونده ای که
یه عمره گریه شده کارم
شما فقط روضه شنیدید
من اما روضه هارو دیدم
تمومه صحنه های تلخ و
دیدم و ای کاش نمیدیدم
خنجره روی حنجرو دیدم من
می برید از قفا سرو دیدم من
زجه زنان یه خواهرو دیدم من
اوج مصیبتو یه جا دیدم من
آتیشو توی خیمه ها دیدم من
سیلی زدن به دخترا دیدم من
واویلتا واویلتا واویلا
🏴بند دوم
یادم نمیره قحط آب و
دونه دونه اشک رباب و
خودم میدیدم توی چشماش
من اونجا اوج اضطراب و
یادم نمیره اون دمی که
تیر سه شعبه رو رها کرد
مِن الاذن اِلی الاذن وای
سر از تن علی جدا کرد
هلهله ی یه لشکرو دیدم من
خونِ گلوی اصغرو دیدم من
زیر عبا یه پیکرو دیدم من
حسینو پشت خیمه ها دیدم من
میخوند برا علی لالا دیدم من
قبر کوچیکشو خدا دیدم من
واویلتا واویلتا واویلا
🏴بند سوم
توی چهار سالگی رفتم
منم با عمه به اسارت
گفتنه از اونروزا سخته
مصیبتش بود بی نهایت
رد شدم از کوچه و بازار
رد شدم از میونه اغیار
یادم نرفته خنده هاشون
میده هنوزم منو آزار
کوفه و شام پر بلا رفتم من
مثل رقیه زیر پا رفتم من
با عمه تو خرابه ها رفتم من
بین یه عده بی حیا رفتم من
بزم میِ حرومیا رفتم من
محله ی یهودیا رفتم من
واویلتا واویلتا واویلا
🏴بندچهار حضرت مسلم (ع)
هر جای کوفه رو که گشتم
من به خدا یاری ندیدم
غیر زنی به نام طوعه
من که طرفداری ندیدم
منو به نامردی کشوندن
اینجا سر دارالاماره
حرفاشونو باور نکن که
هواتو هیچ کسی نداره
اینا برات نقشه کشیدن برگرد
پیر و جووناشون پلیدن برگرد
اینجا بهت امون نمیدن برگرد
حریم تو میره به غارت برگرد
زینب و میبرن اسارت برگرد
به دخترت میشه جسارت برگرد
کوفه میا کوفه میا آقا جان
🙏التماس دعای خیر
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 نوحه واحد سنگین روضه ای شهادت امام محمدباقر علیه السلام
🏴بند اول
من یادگار دردم
من وارث غریبم
جامونده از کرببلای
شاه شیب الخضیبم
دیدم رو خاک کربلا
تنی رو زیر دست و پا
(دیدمو میسوزم خدا)۲
دیدم غروب غم فزا
سری رو روی نیزه ها
(دیدمو میسوزم خدا)۲
یه عمره حالی،گرفته دارم
یه عمره با این،غما میبارم
این دم آخر،به یاد جدم
سر روی خاکِ،حجره میذارم
غریب و مظلوم امام باقر
🏴بند دوم
شنیده هارو دیدم
محنت و رنج کشیدم
با عمه رفتم من اسیری
شام بلارو دیدم
رفتم میونه شامیا
اون مردمونه بی حیا
(رفتمو میسوزم خدا)۲
رفتم تو بازار یهود
از کعب نی شدم کبود
(رفتمو میسوزم خدا)۲
هنوز رو دستام،رد طنابه
یاد غم شام،واسم عذابه
زهر جفا قاتلم نشد که
قاتل من اون،بزم شرابه
غریب و مظلوم امام باقر
🏴بند سوم
افتادم از نفس من
از کینه ی هشام و
راحت شدم دیگه خدا از
مصیبتای شام و
با یاد سنگه روی بام
با یاد دیده ی عوام
(یه عمره میسوزم خدا)۲
زخم زبون شنیدم و
داغ سه ساله دیدم و
(یه عمره میسوزم خدا)۲
شهرو برامون،کردن چراغون
میخندیدن به،سوز صدامون(اشک چشامون)
به ما میگفتن خارجی و که
زخمه دلم از،اون طعنه هاشون
غریب و مظلوم امام باقر
🙏التماس دعای خیر
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein