eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
428 ویدیو
239 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صدشکر از نوکران ام کلثومیم صدشکر زهرا و احمد بود علی مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکا بود سرتا به پا مستغرق ذات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قران است سرتاسر کلامش جبریل سرخم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درک مقامش دارد تفاوت با همه نوع قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردن اسلام دارد به مردی این زن زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضه ی بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالنسا را هم کربلا رفته ست هم گودال رفته هم به کنار پیکری پامال رفته هم مثل زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد، به استقبال رفته شلاق درهم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت معجرش را بسته به هم بودند زنها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد در شام اصلا قامتش مثل کمان بود  آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود راهی بسوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالانشین آسمان ویران نشین شد سیدپوریا هاشمی https://eitaa.com/Maddahankhomein
"السلام علیکِ یا بنت امیرالمومنین" آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور ناموس کبریایم، نور دل پیمبر هم دختر امامم هم یادگار عصمت یعنی برای زهرا آئینه دار عصمت از کودکی هماره همدم به مجتبایم آگاه از تمام اسرار کربلایم مانند خواهر خود غرقِ نَوائبم من اُم المصائب است او، اُختُ المصائبم من با هر مصیبتی که، دیده ست زینب من یک عمر آشنا بود، هر روز و هر شب من چون خواهرم عقیله، هستم ز غم لبالب در هر غم و بلائی بودم کنار زینب از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم جز ماجرای گودال چیزی دگر نگویم □ □ □ هر بار زینب آمد، از خیمه گاه بیرون دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون همراهِ خواهر خود، در اوجِ آن بلیه من بودم و سکینه بر تلّ زینبیه تا واژگون شد از اسب، آقای ما به مقتل خَدّالتریب گردید، مولای ما به مقتل دیدم که برقِ شمشیر، دور و برِ حسینم انبوه شد برای ذبحِ سرِ حسینم وَجهِ خدا به گودال، با کلب شد مقابل شَیبُ الخضیب افتاد، ناگاه دستِ قاتل خنجر ز کین کشید و حنجر نمیبرید و... خواهر به چشم دید و فریاد میکشید و... قاتل به پیشِ خواهر، هم پیش چشم مادر تا جِسم پشت و رو شد، بنشست روی پیکر چون خواست رَاسِ او با، جور و جفا بِبُرّد... تا با دوازده ضرب، سر از قفا بِبُرّد... خونِ خدا ز رگها، ناگه به جوش آمد آری صدای مادر، اینجا به گوش آمد فرمود: "یابُنَیَّ" آه ای غریب مادر از داغ تو ز کف رفت صبر و شکیب مادر کشتند و از تنت رفت، پیراهنت به غارت ای زینبم به تن کن، پیراهنِ اسارت رَاسَت رود به نیزه، همراهِ اهل بیتت تا بشنوی ز نزدیک، خود آهِ اهل بیتت دور از دو چشم عباس، بیند حرم اسیری ای وای از کنیزی، ای وای از حقیری عباسِ من کجایی، برخیز غیرت الله در مجلسِ شراب است، در حصر عصمت الله برخیز ای علمدار تا منتقم بیاید از کربلا نوای یا منتقم بیاید استادمحمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
سوگوارِ حضرت کلثومم بیقرارِ حضرت کلثومم درعزایش دل من شد پرغم روضه دارحضرت کلثومم هر کجای جهان که باشم در سایه سار حضرت کلثومم عمریه سرخوش و شكوفايم در بهار حضرت کلثومم سرفرازم به روز محشر هم درجوار حضرت کلثومم چون کبوترزنم به هرجاپر در جوار حضرت کلثومم گم نگردد مسیر عشق او.. ..در مدارِ حضرت کلثومم شدكار من نوکریِ کویش گرمِ کار حضرت کلثومم شادم که از تولّدم همه دم جيره خوار حضرت کلثومم مادر من كنيز و بابم عبد، از تبار حضرت کلثومم عمری همچون مدافعان حرم سر بدارِ حضرت کلثومم تا نفس میکشم خداراشکر در كنار حضرت کلثومم جان رازکف دهم بپای غمش جانثارِ حضرت کلثومم همچو عباس نه..، مثال حبیب پیرِ دار حضرت کلثومم ِ من گدایم به عشق او، زِ وفا ذوالفقار حضرت کلثومم تاشدم گریه کن برای حسین افتخار حضرت کلثومم مثل مهدی به بَندِ غربت او لاله بار حضرت کلثومم دیده ام اشک و خون فشان غمِ.. ..چشم تار حضرت کلثومم گویم ازكوفه و جسارت شام سوگوار حضرت کلثومم همچو"مجنون" شاکر الطاف كردگار حضرت کلثومم آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Maddahankhomein
داده ای بال و پرم حضرت کلثوم مدد خُنَکای جگر م حضرت کلثوم مدد به تلافی همه شب نام توشد ورد لبم ذکر خیر سحر م حضرت کلثوم مدد در پی قبر تو ای دخترزهرا وعلی این دل در به در م حضرت کلثوم مدد کوری چشم هر آنکس که جسارت به تو کرد اسم تو بال و پرم حضرت کلثوم مدد کار با خلق نداریم، سگ کوی توایم سایه ات روی سر م حضرت کلثوم مدد دخترفاطمه ای و مادر ما شده ای به عطایت نظر م حضرت کلثوم مدد به جهان نام شما ورد زبانم شده است نور چشمان ترم حضرت کلثوم مدد سود این است که حساس به نامت باشیم بی خیال ضرر م حضرت کلثوم مدد آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Maddahankhomein
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست پیشگاه کرمت عرصه ی جولان ها نیست از کرامات فراوان تو خوبان ماتند اینهمه حسن در اندیشه ی انسان ها نیست باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر سیر اوصاف تو در قدرت عمان ها نیست نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو گرچه حک نام تو در صفحه ی اذهان ها نیست شام زیر لگد خطبه ی تو جان میداد مثل تو هیچکسی فاتح میدان ها نیست رمز عرفان اثر سجده ی پیشانی توست احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست ازدواج تو و نمرود مدینه؟ هیهات نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست نمک سفره ی افطار پدر هستی تو لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست میشود گفت ز تو از غم و درد تو نگفت؟ مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت خیمه ی سوخته جای سر و سامان ها نیست نازپرورده ی دستان پر از مهر علی شأن تو ناقه ی عریان و بیابان ها نیست دورتادور تو با هلهله جمعیت بود بزم می، طشت طلا، جای پریشان ها نیست هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست سيدپوريا هاشمى https://eitaa.com/Maddahankhomein
عمه‌ی صاحب الزمان، بانو من فداي شما گداي شما مددي كن كه خاك بوس توأم ام‌كلثوم، دختر زهرا بي بي ِ چاره ساز ادركني اي شفاعت كننده‌ی فردا ما همه مستحق لطف توئيم دستمان را بگير، روز جزا من و ايل و تبار من مجنون تو و ايل و تبار تو ليلا پدر و مادرم به قربانت خواهر بي نظيرِ خون خدا جان زهرا بيا همين امشب كربلاي مرا نما امضا نوه‌ی پاك حضرت احمد جايگاهت بود بسي بالا در حجاب و عفاف، فاطمه‌اي خواهر خوبِ زينب كبري در صبوري حسن، به شكل دگر در شجاعت شبيه شير خدا زنده‌ی ربناي تو حيدر کشته‌ی گريه‌هاي تو عيسي فرش راه تو بال جبرائيل خاك پاي تو جنت‌الْاَعلي اي نجابت دخيل چادرتان وي سخا و شرف دخيل شما اُسوه‌ی پايداري و عفت اي وقار هميشه پا بر جا دائماً بر زبانتان جاري سورهی قدر و كوثر و شورا چشم تو ساحلِ نجات همه دل طوفانيِ شما دريا ساكن كوي تو همه عالم ريزه خوار دو دست تو موسي شب آخر چه روضه‌اي داري در دلت باز هم شده غوغا تا كه يك جرعه آب مي‌بيني خود به خود روضه مي‌شود بر پا بوده‌اي در كنار اهل حرم در زمين غريب كرببلا نينوايي شدي بلا ديدي اي ركابِ امام عاشورا موقع رفتنت فقط بودي ياد لبهاي تشنه‌ی سقا غمِ زينب غمِ شما بانو غمتان داغ سيدالشهدا ياد آن روزها كه مي‌ديدي آتش از خيمه‌ها كه زد بالا... معجرش سوخت بينِ آتش و دود دختري از نوادگانِ شما ياد آن روز كه ميان حرم تشنگي بود و آه بود و نوا ياد آن روز كه به نِي زده شد سرِ شش ماهه‌ی رباب حتي ديدي از نِي چگونه مي‌افتاد سرِ پاك عليِ اصغرها دست و پا زد مقابل چشمت قاسم و اصغر و گل ليلا مادري كودكش لبش تشنه در پيِ آب بود واويلا روي تل بوده‌اي؟ نمي دانم همره خواهرت گل طاها ياد آن روز كه جدا مي‌شد رأس پاك برادرت ز قفا بين گودال دست و پا مي‌زد شاه، در زير دست و پا تنها كربلا داشت زير و رو مي‌شد با صداي شكسته‌ی زهرا كربلا بود و نغمه وَلَدي كربلا بود و ذكر وا اُمّا شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره - شهادت حضرت اُمِّ کلثوم سلام اللّه علیها دخترِ عصمت و حجاب و حیا خواهرِ باوقارِ شاهِ کرم پرچمِ یاحسین بر دوشَت چادرت سایه‌سارِ رویِ سرم کوهِ صبری و روحِ ایثاری دخترِ حیدری جَنَم داری یاورِ زینبی و بعد از شاه مثلِ اُمُّ‌البکاء علمداری اُمِّ‌کلثوم دخترِ معصوم اُمِّ‌کلثوم خواهرِ مظلوم اُمِّ‌کلثوم مادرِ ندبه اُمِّ‌کلثوم کوثرِ مصدوم خردسالیِ تو پُر از روضه مادرت درد داشت شیرت داد کودکی بودی و هیاهو شد مادر افتاد... بعد... در افتاد بینِ دیوار و در... نمی‌فهمم میخ... سینه... لگد‌... نمی‌دانم روضه‌ها شد زنانه... فضّه کمک بی‌قرارِ امیرِ حیرانم مادرت رفت و روضه‌خوان شد چاه چاه شد مَحرمِ غمِ مولا فاطمیه گذشت و قسمت شد... سفری با حسین... واویلا فاطمیه نمانده یادت اگر... کربلا را دقیق یادت هست تهِ گودال... کهنه پیراهن وَ نگینِ عقیق یادت هست تو و زینب دقیق می‌دیدید روضه‌یِ بی کسیِ دلبر را هر دو دیدید ظالمی می‌زد بر سرِ نی سرِ برادر را هر دو دیدید پیکری را که... گوشه‌یِ قتلگاه عریان بود ساربان آمد و در انگشتش... خاتمِ پادشاهِ عطشان بود هر دو با دستِ بسته می‌رفتید سهمِتان طعنه و طناب و عذاب هر دو دیدید هم‌سفر شد با... حرمله پابه‌پای نیزه... رباب هر دو دیدید غنچه می‌ترسد... از لگدهای زجر و حرفِ بد هر دو دیدید‌... خاک بر دَهنم... مَست شد نیزه‌دار... می‌رقصد روضه‌یِ مُردنِ غیوران است "دَخَلَتْ زینبُ عَلیَ ابنَ زیاد" خیزران روی لعل و دندان خورد خرده دندانش از دهن افتاد ضربه‌های مُدام... واویلا خنده‌های طُفیل و شمر و سَنان حرمله پیشِ چشم‌هایِ شما می‌کِشد دست رویِ تیر و کمان العجل... منتقم نمی‌آیی؟! عمّه‌جانِ شماست تب دارد اُمِّ‌کلثوم لحظه‌یِ آخر... با دمِ یاحسین می‌بارد https://eitaa.com/Maddahankhomein
کم‌تر کسی است در غم من انجمن کند از من سخن بیاورد، از من سخن کند «دل‌های جمع را کند آشفته یاد من راضی نمی‌شوم که کسی یاد من کند» یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت: باید که لاله جلوه به صحن چمن کند از بازگشتمان به مدینه کنایتی است هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز خوش روبه رو مرا به حسین و حسن کند، شرمنده‌ی محبّت زینب شوم که آه! باید دوباره جامه‌ی ماتم به تن کند وقتی کفن برای من آماده می‌شود او باز گریه بر بدن بی کفن کند 📝بیت داخل گیومه از است. 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌹٢٩ جمادی الثانی، سالروز شهادت بانوی آزاده نهضت حسینی(ع) حضرت ام کلثوم سلام الله علیها تسلیت باد. 😢 ای دختر خورشید و دریا اُم کلثوم ای جان حیدر ، جان زهرا اُم کلثوم ای دختر وارسته ی زهرای اطهر وی دختر والای مولا اُم کلثوم با بردن نامت معطر می شود دل ای عطر کوثر ، عطر طوبا اُم کلثوم ای نور چشم بوتراب آن باب هستی ای زاده ی اُم ابیها ، اُم کلثوم مانند زینب می درخشی در ولایت ای گوهر گنج ولا یا اُم کلثوم ای چارمین فرزند مهر و ماه ، ای گل ای روشنای بزم طاها اُم کلثوم در مکتب حیدر زده زانو همه عمر پرورده ی دامان زهرا اُم کلثوم ای چادرت آئینه دار عفت تو تابان ز تو خورشید تقوا اُم کلثوم ای با حجاب خویش بوده حافظ دین ای دین حق را کرده احیا اُم کلثوم ای بانوی سجاده و اشک و عبادت ای بانوی مُهر و مصلا اُم کلثوم درس فداکاری تو دادی بانوان را ای بوده در این جاده پویا اُم کلثوم ای مرهم هر زخم بر قلب شکسته دردم ز تو گردد مداوا اُم کلثوم ای غرق احسان تو هر سائل در اینجا ما و تو و امروز و فردا اُم کلثوم دوری ز تو یعنی جدایی از ولایت مهر تو در دلها تولا اُم کلثوم جان من بشکسته دل با شهپر عشق بگرفته در کوی تو مأوا اُم کلثوم آزاده گی جزو مرامت بود بانو ای ایستاده پیش اعدا اُم کلثوم هرگز نرفتی زیر بار ظلم و ذلت نگشوده ای باب تمنا اُم کلثوم می دانمت بانوی گلگون شهادت می خوانمت بانوی نجوا اُم کلثوم بانوی صبر و استقامت ، بانوی مهر ای در مصیبت ها شکیبا اُم کلثوم غم روی غم دیدی ولیکن صبر کردی ای بانوی صبر و مدارا اُم کلثوم از کودکی غم دیده ای تا روز آخر غم دیده ای آری به دنیا اُم کلثوم یک روز در شهر مدینه داغ مادر روزی به کوفه داغ بابا اُم کلثوم یک طشت دیدی پاره های یک جگر را یک طشت دیدی رأس گل را اُم کلثوم در کربلا در کاروان عشق بودی آنجا که بر نی رفته سرها اُم کلثوم همراه دیگر داغداران ، لاله ها را بر روی نی کرده تماشا اُم کلثوم لب تشنه در کرب و بلا مانند زینب خونین جگر از داغ سقا اُم کلثوم از خطبه های آتشین و ظلم سوزت ظالم شده رسوای رسوا اُم کلثوم در هم شکستی کاخ بیداد و ستم را بی هیچ بیم و هیچ پروا اُم کلثوم دیدی شهادت را تو احیای کرامت دیدی اسارت را تو زیبا اُم کلثوم تا قلب «یاسر» می شود لبریز ماتم اشکش دهد آن را تسلا اُم کلثوم محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح ای اسوه ی صبر و رضا یا ام کلثوم دختِ علیِّ مرتضی یا ام کلثوم دیدی بسی رنج و الم در دار دنیا چون مادرت خیرالنسا یا ام کلثوم بهرت مدینه همچنان بیت الحزَن بود بوده غمت بی منتها با ام کلثوم جسم نحیف مادرت در کوچه ی غم بوده به زیر دست و پا یا ام کلثوم بابای زارت در برش حبل المتین شد زان ظلم اعدای دغا یا ام کلثوم پهلوی زهرا(س) را ز ضرب در شکستند از بعد بابش مصطفی یا ام کلثوم بس ادعیه خواندی غمین بر مادر خویش تا مادرت یابد شفا یا ام کلثوم ناگه بدیدی مادرت در بستر غم بر مرگ خود دارد دعا یا ام کلثوم محزون بدیدی داغ زهرای جوان را غسل و تشیعش در خفا یا ام کلثوم همراه زینب، خانه داری شد نصیبت در شهر بی مهر و وفا یا ام کلثوم چون باب زارت مرتضی تنها شد آخر بودی تو یارش از وفا یا ام کلثوم هرکه به طعنه گفت در شهر مدینه حیدر بیفتاده ز پا یا ام کلثوم چون از مدینه آمدی محزون به کوفه دیدی بسی درد و بلا یا ام کلثوم از بعد چاه بودی تو همدرد علی و همدرد شاه لا فتی یا ام کلثوم در کوفه آن شهر پر از آشوب و نیرنگ شد فرق بابایت دوتا یا ام کلثوم فرق علی؛ بابای مظلومت شکستند آنهم به محراب دعا یا ام کلثوم دیدی که خون فواره میزد از سر او حیدر شد از غمها رها یا ام کلثوم بعد از وفات مادر و باب غریبت دیدی فراق مجتبی یا ام کلثوم پاره جگرهای حسن در تشت زر بود از اثر زهر جفا یا ام کلثوم تابوت او حتی بشد آماج بس تیر زان کینه ی قوم دغا یا ام کلثوم همراه زینب دلغمین بودی به هر جا کوفه مدینه کربلا یا ام کلثوم در نزد تان کرببلا دریای خون شد غمخوار وادیّ بلا یا ام کلثوم هفتاد و دو لاله شدند پرپر به نزدت با تیغ و تیر و نیزه ها یا ام کلثوم دیدی حسین ابن علی در بین گودال گشته ضبیحا بالقفا یا ام کلثوم حتی نکردند رحم بر طفلان معصوم آتش زدند بر خیمه ها یا ام کلثوم رفتی به همراه یتیمان با دلی خون در کوفه و شام بلا یا ام کلثوم دیدی به شام غم به همراه یتیمان هجده سرِ از تن جدا یا ام کلثوم گاهی سرِ مولا حسین کنج تنور و گه زینت تشت طلا یا ام کلثوم در تشت زر نزد یزید بی مروت می خواند آیات خدا یا ام کلثوم اما لعین با خیزران اجرش فقط داد در پیش چشمان شما یا ام کلثوم جان علی(ع) و فاطمه (س) فردای محشر خود دستگیری کن ز ما یا ام کلثوم 🔵 کربلایی مهدی فراهانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔸🔹تقدیم به کوه استقامت حضرت ام کلثوم سلام الله علیها🔹🔸 چنان که هر صدفی کِشتزارِ گوهر نیست شبیهِ تاک درختی شراب‌پرور نیست مگو نمی‌شود از عشقِ دوست، جان دادن که درد عاشقی، از رنج مرگ کمتر نیست! به استعاره نیایی به قامت کلمات شکوهِ صبر تو با کوه هم برابر نیست که با وجود تو و خواهرت، سفینه‌ی عشق میان ورطه‌ی طوفان بدون لنگر نیست تو نیم دیگر اویی، نه نام دیگر او نه! هیچ سنگ صبوری شبیه خواهر نیست پناه غربت زینب شدن در آن آشوب برای هیچ‌کسی غیر تو مُقدّر نیست گرفته‌اید در آغوش خویش قرآن را که هیج رحلی از آغوشتان نکوتر نیست به خطبه وارث حَبلُ المَتینِ ایمانی چه باک اگر که در این کُفرخانه، منبر نیست؟ چقدر لحن کلام تو آشناست، بخوان! چه خطبه‌ای! چه طنینی! صدای حیدر نیست؟ که وحی را کسی اینگونه خط به خط چون تو شبیه اسم نیاکان خویش از بر نیست به آفتاب کجا می‌رسند شب‌پرگان؟! نه! خیر را صَنَمی با خلیفه‌ی شر نیست تو استواری اگر نه مصیبتی به جهان کمرشکن‌تر از آن ماتم برادر نیست چه رفت بر سر عبّاس در برابر تو؟ که کوه‌های جهان با غمت برابر نیست! غروب روز دهم، تکّه‌تکّه شد جگرت مگر حسین جگرگوشه‌ی پیمبَر نیست؟! کدام سو بدوی؟ جانب کدام عزیز؟! حسین نیست، ابالفضل نیست، اکبر نیست! هنوز بر جگرت زخم شامیان پیداست که جای زخم زبان، مثل زخم خنجر نیست از آه توست، اگر شام طالعش شوم است اگر هرآینه پیشانی‌اش منوّر نیست کمالِ فهمِ تو دریای معنی است، ببخش برای زورق من، بیش از این مُیسّر نیست _شهیده زیستن و عاقبت شهیده شدن_ چه سرنوشتی!... از این سرنوشت بهتر نیست ✨ گروه هیئت الشعرا ✨ 🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه؛ اُخت الزینب.mp3
5.91M
علیهاالسلام 🔹اخت الزینب🔹 کیه بشنوه ندبه‌تو اما، مثه ابر بهاری نباره تو که خطبه‌های باشکوهت، عطر فاطمی داره تویی کوثر ام‌ابیها، بنت الزهرا تویی سورۀ عصمت و تقوا، بنت الزهرا تویی آیۀ غربت زهرا، بنت الزهرا تویی وارث مادری مظلوم، بنت الزهرا تو نگات غم مادره معلوم، بنت الزهرا دل تو نمی‌شه دیگه آروم، بنت الزهرا می‌دیدی باز، با چشمی تر باغی از گل یاس، شده پرپر شده تازه، غم مادر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سفره‌دار غریبی بابا، راویِ شب آخر مولا بگو سهم علی بوده یک عمر، دنیایی از غم‌ها بگو با کوفۀ بی‌وفاها، بنت الحیدر از یتیم‌نوازی‌های مولا، بنت الحیدر اجر خوبی‌هاش این نبود اما، بنت الحیدر خطبۀ تو که شمشیر مولاست، بنت الحیدر توی دل‌ها قیامتی برپاست، بنت الحیدر هر کی دشمن حیدره رسواست، بنت الحیدر خطبه بخون، علی زنده‌ست بگو با دل خون، علی زنده‌ست تو دلهامون، علی زنده‌ست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلا اگه دشت بلا شد، تویی کوه صبوری و طاقت حتی دشمنتون شده حیرون، از این همه عزت تویی یار و پناه یتیما، اُخت الزینب تویِ اوج مصیبت و غم‌ها، اُخت الزینب تویی همدم زینب کبری، اُخت الزینب اگه غم شده رو دلا آوار، اُخت الزینب اگه خالیه جای علمدار، اُخت الزینب روی دوشته پرچم ایثار، اُخت الزینب أمَّن یُجیب، داری بر لب از حسین غریب، بخون امشب بخون واسه دل زینب شاعر: نغمه‌پرداز: https://eitaa.com/Maddahankhomein