😂 #طنز_جبهه
😆 #ویتامین_خنده
🔸 برای اینکه شناسایی نشیم تو مکالمات بیسیم برای هر چیزی یک کد رمز گذاشته بودیم🧐 کد رمز آب هم ۲۵۶ بود 🌊 من هم بیسیمچی بودم! چندینبار با بیسیم اعلام کردم که ۲۵۶ بفرستید.
اما خبری نشد😢 بازهم اعلام کردم برادرا تدارکات ۲۵۶ تموم شده برامون بفرستید ، اما خبری نمی شد😥 تشنگی و گرمای هوا امان بچه ها را بریده بود. من هم که کمی عصبانیشده بودم و متوجه نبودم بیسیم رو برداشتم و با عصبانیت گفتم مگه شما متوجه نیستیدبرادرا؟ میگم ۲۵۶ بفرستید بچهها از تشنگی مردند😡
تا اینو گفتم همه بچهها زدند زیر خنده و گفتند باصفا کد رمز رو که لو دادی🤣🤣 اینجا بود که متوجه اشتباهم شدم و با بچهها زدیم زیر خنده و همه تشنگی رو یادشون رفت😁😂
‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷›
🆔@madreseyeEshgh
--------------○●○🕊○●○--------------
تعداد مجروحین بالا رفته بود🤕
فرمانده از میان گرد و غبار انفجارها دوید طرفم و گفت:
سریع بی سیم بزن عقب و بگو یه آمبولانس بفرستند مجروحین رو ببره🏃🏻♂️🚑
بی سیم زدم
به خاطر اینکه ممکن بود عراقی ها شنود کنن ، از پشت بی سیم با کُد حرف می زدیم
گفتم: حیدر... حیدر ... رشید!
چند لحظه صدای فش فش به گوشم رسید و بعد صدای کسی امد:
- رشید به گوشم
- رشید جان حاجی گفت یه دلبر قرمز بفرستید!🚑
- هه هه دلبر قرمز دیگه چیه؟🤔
- شما کی هستید؟ پس رشید کجاست؟🤔
- رشید نیست. من در خدمتم😌
- اخوی! مگه برگه ی کُد نداری؟🤔
- برگه کُد دیگه چیه؟ بگو ببینم چی می خوای؟🤨
بد جوری گرفتار شده بودم🤦🏻♂️
از یه طرف باید با کُد حرف می زدم که خواسته مون لو نره
از طرفی هم با یه آدم شوت برخورد کرده بودم😅
بازم تلاشمو کردم و گفتم:
- رشید جان! از همون ها که چرخ دارند!🛞
- چی میگی؟ درست حرف بزن ببینم چی می خوای؟🤔
- بابا از همون ها که سفیده⚪
- هه هه. نکنه ترب می خواهی؟😁😐
- بی مزه!😒 بابا از همون ها که رو سقفش یه چراغ قرمز داره🚨
- دِ لا مصب زودتر بگو آمبولانس می خوام دیگه!🚑😐
کارد می زدند خونم در نمی اومد😐🤦🏻♂️🙄
هر چی بد و بیراه بود پشت بی سیم بهش گفتم😶
اونهمه تلاش کردم دشمن نفهمه چی می خوایم ، اما این بنده خدا...😂😂😂😂
#طنز_جبهه
#خنده_حلال
#روایت_نور
#دفاع_مقدس
--------------○●○🕊○●○--------------
‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷›
🆔@madreseyeEshgh
-----------°"༺🕊༻"°-----------
💣شیمیایی ایرانی💣
💎توے خط مقدم فاو بودیم
بچه ها سرآرپی جی رو باز میڪردند و داخلش سیر میریختند
شلیڪ ڪه میڪردیم براثرانفجار و گرما،بوے تند سیر فضا رومےپوشاند
بیچاره عراقے ها فڪر میڪردند ایران شیمیایے زده!
یه ترسے وجودشون رو مےگرفت ڪه بیا و ببین...😂😂
#طنز_جبهه
#خنده_حلال
#روایت_نور
#دفاع_مقدس
-----------°"༺🕊༻"°-----------
‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷›
🆔@madreseyeEshgh
---------●●◆🕊◆●●---------
🔻نماز متابعه🤨
بچه ها مشغول نماز جماعت بودند که افسر اردوگاه وارد آسایشگاه شد و رو به من کرد و گفت: ماجد، مگر دستور را نشنیدی که نماز جماعت ممنوع است؟ حالا از دستور ما امتناع می کنی؟🤨
من در پاسخ گفتم: سیدی، اینکه نماز جماعت نیست!🙂درست است که عده ای در کنار هم در یک صف و به امامت فردی نماز می خوانند ولی نام این نماز، نماز متابعه است نه نماز جماعت!😜🙃
بعد پیرامون لغت متابعه شروع به تحلیل و تفسیر کردم و افسر عراقی هم که سعی می کرد خود را مسلمان نشان بدهد، گفت: اگر نماز متابعه است اشکالی ندارد، اما اگر نماز جماعت بخوانید وای به حالتان! و رفت.🤓😂
سپس ما ماندیم و نماز جماعتی پرصفا و دلی شاد از حماقت و نادانی افسر عراقی اردوگاه.🤣🤣😂😂
#طنز_جبهه
#روایت_نور
#ویتامین_خنده
#دفاع_مقدس
---------●●◆🕊◆●●---------
‹💠⃟🇮🇷› بسیج دانش آموزی ‹💠⃟🇮🇷›
🆔@madreseyeEshgh