eitaa logo
نهج البلاغه*کلام امیر (ع) *ماء معین
249 دنبال‌کننده
301 عکس
209 ویدیو
10 فایل
"کانال های مجموعه ماءمعین" راه قرآنی ماءمعین👇 @MaeMaein1 صحیفه سجادیه👇 @MaeMaein2 نهج البلاغه👇 @MaeMaein3 برگزیده های مطالب ناب * ماء معین 👇 @MaeMaein5 کانال صوتی ماءمعین 👇 @MaeMaein313 ارتباط با ادمین👇 تبادل نداریم 🚫 @M_Hannan
مشاهده در ایتا
دانلود
📒 103 ✅ تضاد دنياپرستى و علاقه به آخرت امام(عليه السلام) اين گفتار حكيمانه را زمانى فرمود كه «لباس كهنه و وصله دارى بر اندام آن حضرت ديدند كسى درباره آن سؤال كرد (كه چرا امام(عليه السلام) با داشتن امكانات چنين لباسى را براى خود انتخاب كرده است) امام(عليه السلام) فرمود: «قلب به سبب آن خاضع مى شود و نفس سركش با آن رام مى گردد و مؤمنان به آن اقتدا مى كنند (و از آن سرمشق مى گيرند)» ; (وَرُئِيَ عَلَيْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ: يَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ، وَتَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ، وَيَقْتَدِي بِهِ الْمُؤْمِنُونَ). مى دانيم در عصر خلفا دامنه فتوحات اسلامى به شرق و غرب و شمال و جنوب كشيده شد و كشورهاى مهمى همچون ايران و روم و مصر زير پرچم اسلام قرار گرفتند و غنائم فراوان و اموال خراجى بسيارى نصيب مسلمين شد. اين امر آثار زيان بار فراوانى داشت; گروهى به مسابقه در ثروت روى آوردند، خانه هاى مجلل، لباس هاى گرانبها، سفره هاى رنگارنگ و مركب هاى زيبا براى خود انتخاب نمودند و گروه عظيمى از مردم در دنيا و ارزش هاى مادى فرو رفتند و نظام ارزشى جامعه اسلامى ـ همان گونه كه در كلام حكمت آميز قبل به آن اشاره شد ـ دگرگون شد. در اينجا امام(عليه السلام) براى اين كه مسلمانان منحرف را به صراط مستقيم اسلام و سنت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) باز گرداند مظاهر زهد خويش را كاملاً آشكار ساخت كه از جمله آن پوشيدن لباس هاى ساده و كم ارزش ووصله دار بود و همين امر موجب شگفتى بينندگان گشت تا آنجا كه به حضرت ايراد گرفتند; ولى امام(عليه السلام) پاسخى فرمود كه درس بزرگى براى همگان بود، فرمود: هنگامى كه اين لباس را مى پوشم سه فايده مهم دارد: نخست اين كه قلب و روح من در برابر آن خضوع مى كند و تكبر و خودبرتربينى كه سرچشمه گناهان بزرگ است از من دور مى شود و ديگر اين كه نفس سركش به سبب آن رام مى شود و وسوسه هاى آن كه انسان را به راه هاى شيطانى مى كشاند فرو نشيند. و سوم اين كه مؤمنان به آن اقتدا مى كنند و از زندگانى پر زرق و برق و تجملاتى كه انسان را از خدا غافل مى سازد دور مى شوند. هيچ كس از پوشيدن لباس هاى ساده و داشتن وسايل زندگى ساده احساس حقارت نمى كند. آن گاه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن به اصلى كلى درباره دنيا و آخرت اشاره مى كند كه انتخاب نوع لباس گوشه اى از گوشه هاى آن است، مى فرمايد: «دنيا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه مختلف اند، لذا كسى كه دنيا را دوست بدارد و به آن عشق بورزد آخرت را دشمن مى دارد و با آن عداوت دارد»; (إِنَّ الدُّنْيَا وَالاْخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ، وَسَبِيلاَنِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلاَّهَا أَبْغَضَ الاْخِرَةَ وَعَادَاهَا). منظور از دنيا در اينجا يكى از سه چيز و يا هر سه چيز است: نخست اين كه منظور دنيايى است كه از طريق حرام و اموال نامشروع و مقامات غاصبانه به دست آيد كه مسير آن از مسير آخرت قطعاً جداست. ديگر اين كه منظور دنيايى است كه هدف باشد نه وسيله براى آخرت، زيرا اگر دنيا هدف اصلى انسان شد، آخرت به فراموشى سپرده مى شود و ديگر هدف نهايى نخواهد بود; اما اگر به دنيا به گونه مزرعه يا پل و گذرگاه و خلاصه وسيله اى براى رسيدن به آخرت نگاه شود نه تنها دشمنى با آن ندارد، بلكه به يقين آن را تقويت خواهد كرد، همان گونه كه در روايات اسلامى آمده است. سوم اين كه منظور دنياى پر زرق و برق و تجملاتى است كه وقتى انسان در آن غرق شد، هرچند از طريق حلال به دست آمده باشد آخرت به دست فراموشى سپرده خواهد شد; هر روز در فكر زينت تازه و تجملات بيشتر و خانه ها و لباس ها و مركب هاى پر زرق و برق تر است و چنين كسى هرچند دنبال حرام هم نباشد هم خدا را فراموش مى كند و هم معاد را. تعبير به «عَدُوّان» و «سَبيلانِ» در واقع شبيه به تنزل از چيزى به چيز ديگر است، زيرا نخست مى فرمايد: دو دشمن اند كه يكديگر را تخريب مى كنند سپس مى فرمايد: حد اقل دو مسير مختلف اند كه به دو مقصد منتهى مى شوند; خواه عداوتى با هم داشته باشند يا نه. آنچه در جمله «فَمَنْ أحَبَّ الدُّنْيا» آمده در واقع به منزله نتيجه گيرى از سخنان گذشته است. 📒 📒 📒آرشیونهج البلاغه @MaeMaein3 دعای فرج برای ظهور در رأس همه امور یادمون نره... اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج 🤲
📒 105 وظيفه ما امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود وظايف ما را در چهار بخش خلاصه كرده و تكليف ما را در هر بخشى روشن ساخته است: نخست مى فرمايد: «خداوند فرايضى را بر شما واجب كرده، آنها را ضايع نكنيد»; (إِنَّ اللَّهَ افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ فَرَائِضَ، فَلاَ تُضَيِّعُوهَا). اشاره است به واجباتى همچون نماز و روزه و حج و جهاد و زكات و امثال آن كه هر يك داراى مصالح مهمى است و بايد آنها را كاملاً حفظ كرد و منظور از تضييع كردن شايد ترك نمودن باشد يا ناقص انجام دادن، همان گونه كه در حديثى از امام باقر(عليه السلام) آمده است: «إِنَّ الصَّلاَةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَهِيَ بَيْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِي حَفِظَكَ اللَّهُ وَإِذَا ارْتَفَعَتْ فِي غَيْرِ وَقْتِهَا بِغَيْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَهِيَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَكَ اللَّهُ; نماز هنگامى كه در اول وقت انجام شود به آسمان مى رود و سپس به سوى صاحبش باز مى گردد در حالى كه روشن و درخشان است و به او مى گويد: من را محافظت كردى خدا تو را حفظ كند و هنگامى كه در غير وقت و بدون رعايت دستوراتش انجام شود به سوى صاحبش بر مى گردد در حالى كه سياه و ظلمانى و به او مى گويد: مرا ضايع كردى خدا تو را ضايع كند». سپس در دومين دستور مى فرمايد: «خداوند حدود و مرزهايى براى شما تعيين كرده از آن فراتر نرويد»; (وَحَدَّ لَكُمْ حُدُوداً، فَلاَ تَعْتَدُوهَا). منظور از اين حدود براى نمونه سهامى است كه در ارث تعيين شده و در قرآن مجيد نيز بعد از آن كه بخشى از ميراث ها را بيان مى كند مى فرمايد: (تِلْكَ حُدُودُ اللّه) و در آيه بعد كسانى كه از اين حدود تعدى كنند تهديد به خلود در آتش دوزخ شده اند، همچنين در مورد وظيفه زوج و زوجه به هنگام طلاق تعبير به حدود الله شده است، بنابراين حدود، اشاره به شرايط و كيفيت ها و برنامه هاى خاصى است كه براى حقوق انسان ها در كتاب و سنت آمده كه اگر از آنها تجاوز شود يا حقى پايمال مى گردد و يا به ناحق كسى صاحب اموالى مى شود. آن گاه در سومين دستور مى فرمايد: «خداوند شما را از امورى نهى كرده است حرمت آنها را نگاه داريد»; (وَنَهَاكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ، فَلاَ تَنْتَهِكُوهَا). روشن است كه اين قسمت اشاره به معاصى كبيره و صغيره است كه در كتاب و سنت وارد شده و عمومشان به دليل مفاسدى كه در آنها براى دين و دنياى مردم هست تحريم شده است. «تَنْتَهِكُوها» از ماده «نَهْك» (بر وزن محو) به معناى هتك حرمت و پرده درى است گويى خداوند ميان انسان ها و آن گناهان پرده اى كشيده است تا در حريم آن وارد نشوند و به آن نيديشند; ولى معصيت كاران پرده ها را مى درند و به سراغ آن گناهان مى روند. در چهارمين جمله مى فرمايد: «خداوند از امورى ساكت شده نه به علّت فراموش كارى (بلكه به جهت مصالحى كه در سكوت نسبت به آنها بوده است) بنابراين خود را در مورد آنها به زحمت نيفكنيد (و با سؤال و پرسش درباره آنها بار تكليف خود را سنگين نگردانيد)»; (وَسَكَتَ لَكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ وَلَمْ يَدَعْهَا نِسْيَاناً، فَلاَ تَتَكَلَّفُوهَا). اين سخن برگرفته از قرآن مجيد است آيه 101 سوره «مائده» است: «(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْها وَاللّهُ غَفُورٌ حَليمٌ); اى كسانى كه ايمان آورده ايد از چيزهايى سؤال نكنيد كه اگر براى شما آشكار شود شما را ناراحت مى كند ولى اگر به هنگام نزول قرآن از آنها سؤال كنيد براى شما آشكار خواهد شد. خداوند آنها را بخشيده (و ناديده گرفته است شما اصرار بر افشاى آن نداشته باشيد) خداوند آمرزنده و داراى حلم است». همان گونه كه در شأن نزول آيه فوق آمده هنگامى كه دستور پروردگار درباره حج نازل شد مردى به نام «عكاشه» يا «سراقه» عرض كرد: اى رسول خدا! آيا دستور حج براى هر سال است يا يك سال؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) به سؤال او پاسخ نگفت ولى او دو يا سه بار سؤال خود را تكرار كرد. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: واى بر تو چرا اين همه اصرار مى كنى؟ اگر در جواب تو بگويم: آرى، حج در همه سال بر شما واجب مى شود و فوق العاده به زحمت مى افتيد و اگر مخالفت كنيد گناهكار خواهيد بود، بنابراين تا وقتى چيزى را نگفته ام بر آن اصرار نورزيد… ... 📒 📒 📒آرشیو نهج البلاغه @MaeMaein3 دعای فرج برای ظهور در رأس همه امور یادمون نره... اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج 🤲