_
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام...
اگر از جورِ غمِ عشق ِ تو، دادی طلبیم!...
هدایت شده از نَبـات | 𝗡𝗮𝗯𝗮𝘂𝘁
تاحالا شده که یه پیام طولانی بنویسی و وسطای نوشتنش به خودت بگی "میدونی چیه اون اصلاً واسش اهمیتی نداره" و شروع کنی به پاک کردنش...
@Dlnvzmbhm
‹مـٰاهِ مَـڹ›
تاحالا شده که یه پیام طولانی بنویسی و وسطای نوشتنش به خودت بگی "میدونی چیه اون اصلاً واسش اهمیتی ند
نه یکیار؛ بلکه صدها بار ..
همین امروز صبحم یبار اتفاق افتاد؛
مجـلس ختـم گرفتیـمبرایـتزهـرا؛
روضہ ات راحَسَنـت خـوانـد،
حُسینَـتغـش ڪرد ..
*حقیقتا با خوندن این بیت اشک توی چشمام حلقه زد(:
گل زد مسی ایول مسی؛
هرچی باشه باید فرانسه ببازه من نمیدونم/:
از دماغ فیل افتاده های رومخ′!
ما ظَفِرَ مَن ظَفِرَ الإثمُ بهِ، و الغالِبُ بِالشَّرِّ مَغلوبٌ .
پيروز نيست كسى كه گناه بر او پيروز شده باشد؛ كسى كه از طريق توسّل به بدى، چيره گردد شكست خورده است ..
-بحار الأنوار : ج ۷۵ ص۳۲۰ ح۴۹
_حضرتِ امیر(:
گلِ باغچهی قشنگِ زندگیِ من؛
بعد از صدبار کلنجار رفتن با خودم اومدم یسری حرفارو اینجا بزنم′!
که شاید بفهمی و شایدم نفهمی،
و همینجور وردِ زبونم شده این جمله:
-و مَنْ یَتَقِلللّٰه یَجعَل لَهو مَخرَجا-
″خدایاراه گشایشی بزار جلویپام″
گشایش؟
شایدم گشایش همین حرف زدن های منه برای تو، اینکه بشینم و بهت بگم چقدر برام عزیزی؛ بهت بگم چقدر وجودت قشنگِ؛ بهت بگم چقدر وقتی نزدیکتری به خدا مهربون تری؛ بهت بگم چقدر وقتی رنگ و بوی خدایی میگیری آرامش بیشتری داری برام ..
آره گیانَم؛ برخلافِ همیشه که با لحنِ مهربونی تام باهات حرف میزدم و فقط از خوشحالیام باهات میگفتم؛
اومدم باز بهت بگم من تورو همیشه دوست دارم، ولی یوقتایی اونقدر بیشتر از همیشه دوسِت دارم که دلم میخواد ساعت ها وقتمو با تو بگذرونم؛ ساعتها قدم بزنیم و ساعتها راجب هرچیزی حرف بزنیم باهم ..
ولی بین همهی این حرفا میخوام بهت بگم از غصهی نشسته رو دلم؛
یروز یه غمی رویِ دلم نشوندی که سنگینی بغضش گاهی هنوز مسیر نفس کشیدنمو میبنده .
من از این غم باهات حرف نزدم، هیچوقت نگفتم واضح بهت که چقدر اون غم اذیتم کرد، چقدر وجودمو به درد آوورد و چقدر روحمو شکنجه داد′!
عزیزِمهربونِ من؛
اومدم بهت بگم تو خیلی قشنگی(:
من وقتی میبینم به قشنگیت کسی نگاه میکنه مثل شمع روشن شده،
آب میشم؛از غصه بیتاب میشم؛بعضی شبا بی خواب میشم؛
و گاهی وقتا هم یه شب تا صبح چشمام امونمو میبره و تا صبح بارونِ نگرانی می باره از چشمام .
عزیزِجانم؛
حداقل لطفاً با من که هستی؛ قشنگیاتو پنهان کن(:
من طاقتِ نابودیِ گلِ قشنگمو توسطِ آدمای اطراف ندارم″!
من نمیخوام کسی همهی قشنگیهای تورو به این راحتی بتونه ببینه′(:
همین .
#زینبِبهار
[ حرفیکه هیچگاه نتوانستم به خودت بگویم، ولی بسیار غصه دارمکرد؛ ۲۷ آذر ۱۴۰۱ ]
چقدر این زمین باید بچرخه تا شاید یکی مثل اونی که زیر خروارها خاک رفته و بودنش دنیارو قشنگ میکرده، برگرده ..