‹مـٰاهِ مَـڹ›
و مشاعره؟ شروع میکنم با بیتِ: • گر به زهرا برسد نامه ما نیست غمی هر کسی بچه بد را زده مادر نزده((
هر قدم دورتر شدی از من، ده قدم دورتر شدم از او
علّت شکّ سجده هایم را، مهُرِرکعت شمار میفهمد
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
هر قدم دورتر شدی از من، ده قدم دورتر شدم از او علّت شکّ سجده هایم را، مهُرِرکعت شمار میفهمد -شما
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی
-بنده
‹مـٰاهِ مَـڹ›
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی -بنده
یا رب مباد که گدا معتبر شود
گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود !.
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
یا رب مباد که گدا معتبر شود گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود !. -شما
دل تنگ تو ام و در دل تنگم گله هاست
آه بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست (:
-بنده
‹مـٰاهِ مَـڹ›
دل تنگ تو ام و در دل تنگم گله هاست آه بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست (: -بنده
تورا با غیر میبینم صدایم در نمی اید
دلم میسوزد و کاری زِ دستم بر نمی آید ..
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
تورا با غیر میبینم صدایم در نمی اید دلم میسوزد و کاری زِ دستم بر نمی آید .. -شما
در گفتنِ عیب دگران، بسته زبان باش
با خوبیِ خود، عیب نمایِ دگران باش
-بنده
‹مـٰاهِ مَـڹ›
در گفتنِ عیب دگران، بسته زبان باش با خوبیِ خود، عیب نمایِ دگران باش -بنده
شعله دارم میکشم در تب، نمیفهمی چرا؟
تاب بی ماهی ندارد شب، نمیفهمی چرا؟
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
شعله دارم میکشم در تب، نمیفهمی چرا؟ تاب بی ماهی ندارد شب، نمیفهمی چرا؟ -شما
آنچه در غیبتت، ای دوست به من میگذرد
نتوانم که حکایت کنم، الّا به حضور(:
-بنده
وقتاییکه بارونمیاد ،
سوره تکاثر بخونید :)🌿
روایتداریم براش که هرکی موقع
بارش بارون سورهتکاثر رو بخونه
وقتی بارون تموم شد؛
خداوند گناهانش رو میآمرزه
| تفسیر البرهان ، ج ۵ ، ص ۷۴۳ |