مبادا از خود راضى باشى
كه در اين صورت
ناراضيانِ از تو زياد مى شوند؛
-حضرتِابوتراب(:′
-غررالحكم
ملامتم میکنند بخاطر دوست داشتنت ..
چه خوب است در دنیایی که هزاران مخالف داری زندگی میکنم؛
آقاجان(:′
غصههای عزیز توجه فرمایید:
از راه چشم خارج شوید؛
مسیر گلو را بغض گرفته؛
آه بندان است′
-
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمیبینم
دلی بیغم کجا جویم که در عالم نمیبینم′!
دمی با همدمی خرم، ز جانم برنمیآید
دمم با جان برآید چون، که یک همدم نمیبینم ..
مرا رازیست اندر دل، به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز، چون محرم نمیبینم((:
قناعت میکنم با درد، چون درمان نمییابم
تحمل میکنم با زخم، چون مرهم نمیبینم؛
خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم، دل خرم نمیبینم¡¡¡
نم چشم آبروی من ببرد از بس که میگریم
چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمیبینم؟!