eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
532 دنبال‌کننده
514 عکس
91 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. . . -کپیِ نوشته‌ها با نام ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه :).
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی چیزی که می‌خواهم به زبان آورم و حاجاتم را بگویم و به چیزی که برای عاقبت بخیری‌ام امید دارم را می‌دانی(:🌿′
-مناجات‌شعبانیه
https://eitaa.com/mimshafieii/4264 کم کم میگذرد رنج و جایش را می‌دهد به یک بیخیالی مضمن؛ یک حفره‌ی توخالی؛ رنج ساخته‌ی دست بشر است اما داشتن آن یک فرصت است از جانب حضرت دوست .. امیدوارم رنج هاتون قدرت آفرین باشند نه درد آفرین و لبریز بشید از رنج هایی که عاقبت بخیری رو در پی دارند .. به امید شروع یک سال انسان‌ساز و آخرت ساز براتون؛ ان شاءلله تولدتون سرتاسر تولد؛ مبارک باشه !!
حقیقتاً اینکه بلند می‌نویسید و تبریک می‌گید خیلی قشنگه؛ ممنووونم🌱 اما درمورد بند آخر باید بگویم که دار دنیا همین است، و از رحم هر رنج، رنجی دیگر متولد می‌شود و البته که رنج سرتاسر خیر است و هرچه بلای‌مان بیش، انسانیت‌مان بیش ... چون که خود خداوند فرمود: - لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ؛
هدایت شده از ‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
Sa'ad Al-Gamidiسوره جمعه.mp3
زمان: حجم: 1.5M
‹🎧♥️› این هم صوت سوره جمعه☝️🏻😌 اگه حال نداری خودت بخونی، دانلود کن گوش بده🎶:) آسون کردم کارو که از کار خوب جا نمونین، گوش بدینااااا^^🌱 افرین بچه‌های من😌♥️
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
-
•باور نمی آید مرا؛ اینگونه ناگه دیدنت• قسمت سوم: حیرتِ دیدار «روایت شده به تاریخِ ۲۸ بهمن ماه» به دیاری می‌رسم که بوی تورا از صد کیلومتریِ جاده اش می‌توان حس کرد . خستگی رمقی برایم نگذاشته، این سفر آنقدر ناگهانی بود که مجال آشنایی با کسی را از قبل نداشتم .. حضرت امیر فرمودند پیش از سفر به فکر همسفری نیکو باشید، نمی‌دانم؛ شاید شما می‌دانستید انتظار دیدنتان و دلتنگی در این دوسال دوری چه با قلبمان کرده و برای همین خیر را در غریبی میان همسفران رقم زدید . مشهد شهر عجیبی است، انگار تمامِ شهر بوی شما را می‌دهد .. انگار در مصالح همه‌ی ساختمان هایی که ساخته شده است، عطر حرم شمارا هم پاشیده اند . به حسینیه‌‌ای می‌رسیم در یکی از کوچه های تنگ اطراف حرم؛ به محض اینکه کمی آرام گرفتیم و استراحت کردیم، لباس هایم را تن می‌کنم و با شوقی غیر قابل وصف به سمت حرم راهی می‌شوم . اینجا حتی بازار ها هم بوی شما را می‌دهند . چقدر شما در دل اینهمه رنگ، پیدا تر هستید در دل دوستدارانتان′! -ورودیِ طبرسی؛ اذن ورود؛ گشتن خادم ها و حالا گام اول را بر روی سنگ فرش های خوشخبت صحنِ‌شما بر میدارم(:″ سر بالا می‌آورم و با دیدن پرچمِ روی گنبد، تمامِ خستگی هایم را به همراه کوله باری از حرف، تحویلتان میدهم .. هنوز در شُک و ناباوری هستم؛ حیرتِ دیدار در چشم هایم موج میزند و هنوز در شگرف این دیدار ناگهانی ام. زیر لب زمزمه میکنم؛ سلام طبیبِ شفا دهنده‌ی‌ رنج‌هایم؛ السلام علیک یا امام الرئوف؛ یاعلی ابن موسی الرضا(:🤍′ غوغاست اینجا و درونم غوغاتر .. [ | بماند ازحیرتِ عجیب چشم ها و بغض عجیبِ گلویم؛ صرفاً جهت مرور خاطرات؛ ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ ]
ولی غمی که توی این موزیک هست قابل وصف نیست .. حقیقتا این سلام فرمانده بیشتر به دلم نشست>>>>> دمتون گرم‌ بچه‌های امام‌مهدی؛
میشه یه صلوات بفرستید؟