Nashre Hadi Ba Hamkarie Madrese Taali Taghdim Mikonad11_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
زمان:
حجم:
17.09M
#بشنوید |مستند صوتی #شنود
🟦🟨 =============
🔻[مروری بر نکات #قسمت_یازدهم]:
🔹واقعه هفتم
🔹تبعات گناه در فضای مجازی
🔹آثار وضعی وگسترده گناه، در فضای مجازی
🔹یادگیری عمیق، در دوران کودکی
🔹یه ساعت؛ از عاقبت سمیرا، به خودم لرزیدم
🔹اثر گناه، بر قلب امام زمان علیهالسلام
🔹مال حرامی که تبدیل به خیانت میشود.
🔹عاقبت چتهای بسیار معمولی در آخرت
🔹همه اعمال ذخیره میشود.
🔹تاثیر گناه بر روح و روان
🔹چرا روضه برای امام زمان علیهالسلام تمام نمیشود.
🔹گناهان جبران ناپذیر
🔹حقالناس فکری نداشته باش
🔹چرا تصمیم گرفتم حضوری گفتگو کنم.
🔹کلمهای که گفته میشود و چوب دارد.
🔹گناهانی که عادی شده در زندگی
🔹چه میشود که به شبکه نور وصل نمیشویم
🔹دائما به حق متصل باش
🔹وقتی به خدا وصل نباشی، به شیطان وصلی.
🔹شادیهای کاذب
🔹زندگی که در آن خمس نباشد
🔹برای عقیدهات به اندازه خرید لباس وقت میگذاری؟
🔹واقعهای که در کما دیدم
🔹مرا برای کمک به دیگران میبردند
🔹عاقبت کارمندی که کار اداری را عقب انداخت.
🔹کارمندی که در وقت اداری فیلم ناجور میدید
🔹حساب وکتاب عجیب وترسناک
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
@Mahaleh_enghelabi
🍃🕊🍃🕊🍃🕊
﷽
« عشق در یک نگاه»
💕#قسمت_یازدهم
یه هفته ای میشد که نرفته بودم حسینیه
چهارم محرم بود و من بیتاب😢
بی تابه رفتن به حسینیه ،بیتابه شور و شوق محرم ،توی این مدت خانم موسوی خیلی تماس گرفت که برم حسینیه ولی من هر بار
یه بهونه ای می اوردم
دلم نمیخواست محیطی که من عاشقش بودم به گناه آلوده بشه
دانشگاه هم هر موقع مراسم یا جلسه ای برای بسیج میزاشتن ،اگه اقای زمانی داخل اون مراسم بود
نمیرفتم
یا به محض ورودش ،از جلسه خارج میشدم
ولی باز هم حالم خوب نبود 😭
باز هم فکرم درگیر بود
شب و روزم فقط استغفار میکردم و از خدا طلب آمرزش میکردم
یه روز زهرا اومد و گفت قراره معراج سه تا شهید بیارن
داشتم دیونه میشدم
یه دلم میگفت برو😭
یه دلم میگفت نرو
ولی تصمیمو گرفتم که برم توکل کردم به خدا و از همون شهدا خواستم کمکم کنن
صبح با صدای زهرا بیدار شدم
زهرا: نرگس پاشو دیر میشه
- تو برو من خودم میام
زهرا: بیایییااااا،باز قسمتت نمیشه شهدا رو ببینی
- باشه
زهرا که رفت ،تا یه ساعت داشتم با خودم کلنجار میرفتم که باید برم ،دیگه مهم نبود که اقای زمانی هست اونجا یا نه
مهم اون شهدا بودن که من باید برم ببینمشون و ازشون بخوام کمکم کنن
بلند شدم دست و صورتمو شستم و لباسمو پوشیدم و چادرمو سرم کردم و رفتم
توی راه سه تا گل نرگس خریدم
وقتی رسیدم
رفتم یه گوشه ای ایستادم و نگاه میکردم
صدای مداحی ،به گوشم میرسید
باشنیدنش اشک از چشمام جاری شد
شهادتون مبارک ،به آرزوتون رسیدین😢
یه دفعه چشمم به اقای زمانی افتاد یه چپیه رو گذاشت روی صورتشو گریه میکرد
شونه های لرزانشو از دور میتونستم ببینم
بعد از اینکه آقایون وداعشون تمام شد
خانما رفتن سمت شهدا
منم چادرمو مرتب کردم و رفتم سمتشون
رسیدم به تابوت هاا
گلا رو گذاشتم روی هر تابوت
به عکسای روی تابون نگاه میکردم که چقدر جووون بودن ،چه طور تونستن از آرزوهاشون،بگذرن و برن😔
شاید شهادت هم از آرزو هاشون بوده😢
زانو هام سست شد و نشستم روی زمین
سرمو گذاشتم روی تابوت ،بغض گلمو آزاد کردم
توی ایو همه صدا ها ،صدای گریه ی منو کسی نمیشنید
سلام شهدا، شما که میدونین من دختر کثیفی نیستم ،😭
کمکم کنین ،کمکم کنین از این منجلاب گناه بیرون بیام 😭
دارم داغون میشم 😭
بعد از کمی درد و دل کردن
بلند شدمو خودمو از جمعیت بیرون کشیدم
یه دفعه چشمم به آقای زمانی افتاد
در یه قدمی من بود
اقای زمانی تا منو دید: سلام خانم اصغری
انگار لال شده بودم و چیزی نگفتم و از کنارش رد شدم
یه تاکسی گرفتم و رفتم سمت خونه
🍃🕊🍃🕊
15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕛💯
✅مرشایمر، تحلیلگر سیاسیِ آمریکایی در مورد جنگ با ما چی میگه ⁉️
اولا که نمیتونین تمام تاسیسات هسته ای
ایران را بزنین، بر فرض هم که زدین، اونا
زود بازسازی میکنن تاسیساتشون رو 🔥☄
🔔ویژه برنامه #ساعت_صفر 🔔
(#قسمت_یازدهم) انتشار برای اولین بار
#ایستاده_ام
#انتقام_ملی | #وعده_صادق
🆔 @samen_esf1399