هدایت شده از کیمیای سعادت
🔴
🔹زندگی #انسان_مدرن، تهی از #فضیلتِ #آرامش و #آهستگی، و دچار رذیلت #شتابزدگی و پیچندگی است، و این رذیلت، او را از ژرفای #حکمت، و خنکای لذت، فرسنگ ها دورکرده است. انسان مدرن، در جاذبه ی اکنون زیست نمی کند، یا در حسرت و افسوس گذشته است و یا در تخیل و آرزوی آینده؛ و برای آینده ی هیچِِ وهم انگیزِ خود، شتابان و بی هدف می دود، و از اکنونِ خود سرشار نمی شود، و ناگاه در ایستگاه های زندگی در ثانیه های درنگ و اندیشه، تنها در حسرت گذشته ی رفته و آینده ی حاصل نشده فرو می ماند، و زبان حالش این می شود که اصلا نفهمیدم عمرم چه گونه گذشت؟
🔹به طور طبیعی پیران از دنیا می روند، و جوانان پیر، و کودکان، جوانان رعنا، و کودکانی دیگر، زاده می شوند...و همین سیر ادامه می یابد، و همه سوار بر قطاری پرشتاب که فرصتی برای خودیابی و جذبه های عارفانه که انسان را سوار بر ابرهای فرازمان و فرامکان می کند نمی یابند...
🔹قطار زندگی مدرن، آن چنان شتابان به ایستگاه مرگ می رسد، که #انسان_معاصر، عطر ناب گل یاس را فهم نمی کند، و موسیقی زیبای طبیعت را که ضریح دلکش حرم خداوندی است به گوش دل و جان نمی نیوشد، و از بس در گیر و دار فراهم آوری نخستین های زندگی درمانده می شود که از رشد تدریجی دخترک و پسرک خود بی خبر می ماند. و ناگهان می بیند دخترکان و پسرکان، جوانانی رعنا شده اند، و خود پیر و فرتوت شده و باید غزل خداحافظی را بخواند...بی درکی از #معنای_زندگی و #حکمت_مرگ ....
🔹زندگی مگر بدون غزل #حافظ و #مثنوی_مولانا و عاشقانه های #سعدی و عارفانه های #عطار و آوای تصنیف اهل معرفت و تلاوت های سحرانگیز #قرآن زندگی می شود؟! زندگی مگر بدون ناپدید شدن در دشت ها و چمن ها و کوهساران و صدای خروشان آبشاران زندگی می شود؟
🔹کجایند تماشاگران پنجره خداوند؟ و کجاست زندگی در گذار شتابان دود و آهن و #فضای_مجازی و انبوه سوء تفاهم ها و خیال انگیزی ها؟!
🔹سهراب می گوید:
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه ی اکنون است،
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است
روشنی را بچشیم
شب یک دهکده را وزن کنیم،
خواب یک آهو را
گرمی لانه لک لک را
ادراک کنیم
روی قانون چمن پا نگذاریم
در مُوِستان، گره ذایقه را باز کنیم
و دهان را بگشاییم اگر ماه درآمد
و نگوییم که شب چیز بدی است
و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ
و بیاریم سبد
ببریم این همه سرخ این همه سبز...
#سهراب_سپهری
#محسن_رجبی_تهرانی
https://www.instagram.com/tv/CW5PD00Ij0j/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://eitaa.com/KimiyayeSaadat
هدایت شده از شفاف
ابیاتی که مصراع دوم آنها مشهورتر است
گر دایرهی کوزه ز گوهر سازند
از کوزه همان برون تراود که در اوست
#بابا_افضل
با سیه دل چه سود گفتنِ وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ
#سعدی
هر دم که دل به عشق دهی ، خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
#حافظ
امیدوار بُوَد آدمی به خیر کسان
مرا به خیر تو امید نیست ، شر مرسان
#سعدی
صوفی نشود صافی ، تا در نکشد جامی
بسیار سفر باید ، تا پخته شود خامی
#سعدی
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یارب ! مباد آن که گدا معتبر شود
#حافظ
در محفل خود راه مده همچو منی را
افسرده دل ، افسرده کند انجمنی را
#قائم_مقام
مرو به هند و بیا با خدای خویش بساز
به هر کجا که روی ، آسمان همین رنگ است
#عليرضا_جلالی
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
#حافظ
زلیخا گفتن و یوسف شنیدن
شنیدن کی بُوَد مانند دیدن
#عطار
زلیخا مُرد از این حسرت که یوسف گشته زندانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
#صائب_تبریزی
@shaffaf_esfahan 👌