#امامصادق
به مناسبت ایام شهادت امام صادق علیه السلام كلمات و جملات پندآموز
تقدیمتانمیشود.
۱- نماز در پيشگاه خداي عزوجل وسيله بزرگواري پرهيزگاران است.
۲- حج خانه خدا و جهاد هر مسلمان ناتوان است.
۳- روزه گرفتن وسيله پاك شدن جسم انسان است.
۴- ادعاي بدون كردار مانند تيراندازي باكمان بي وتر است.
۵- به وسيله صدقه دادن از خدا روزي طلب كنيد.
۶- ثروت خويش را به وسيله زكات دادن محفوظ نگه داريد.
۷- دوستداري مردم نصف عقل است.
۸- كمي اهل و اولاد يك نوع توانگري است. ۹- آزردن پدر و مادر موجب عاق والدين است.
۱۰- هنگام مصيبت دست به زانو زدن پاداش را از بين بردن است.
۱۱- رياكاري در پيش اشخاص شريف و ديندار صحيح نيست.
۱۲- خدا در مقابل مصيبت توانايي و به اندازه معيشت رزق ميدهد.
۱۳- كسي كه در معيشت ميانه رو باشد خدا رزق او را ميرساند و اگر اسراف كند از روزي محروم خواهد شد.
۱۴- هيچ ذخيره اي از پاكدامني بهتر نيست. ۱۵- هيچ چيزي بهتر از سكوت نيست.
۱۶- هيچ دشمني كشنده تر از دروغ نيست.
https://eitaa.com/Mahdiaazemate
#یادداشتتفریحی😊
گاهی اوقات قرار نیست اونطوری که ما میخواهیم و دوست داریم و تصمیم میگیریم بشه.
پس غصه نخور ولی تلاش و برنامه ریزی خودت رو داشته باش و سعی کن همیشه در حال حرکت باشی چون انسان راکد مرده هست ،حیف نیست تمام ذرات و کهکشان ها در حال حرکت باشند و انسان توقف کنه.
🌹🌹🌹🌹
چلسه هفتگی1402.06.31 002.mp3
زمان:
حجم:
7.39M
🎙فـایل صـوتـی
حجتالاسلاممهدیعظمتی
#مناجات
https://eitaa.com/Mahdiaazemate
ادامه تفسیر ادبی👇
سوره ملک
آیه 9
{قالُوا} فعل ماضی، مبنی بر ضمه / (و) ضمیر متصل در محل رفع و فاعل
{بَلی} حرف جواب
{قَدْ} حرف تحقیق
{جاءَنا} فعل ماضی، مبنی بر فتحه ظاهری یا تقدیری / (نا) ضمیر متصل در محل نصب، مفعولٌ به
{نَذِیرٌ} فاعل، مرفوع یا در محل رفع
{فَکَذَّبْنا} (ف) حرف عطف / فعل ماضی، مبنی بر سکون / (نا) ضمیر متصل در محل رفع و فاعل
{وَقُلْنا} (و) حرف عطف / فعل ماضی، مبنی بر سکون / (نا) ضمیر متصل در محل رفع و فاعل {ما} حرف نفی غیر عامل
{نَزَّلَ} فعل ماضی، مبنی بر فتحه ظاهری یا تقدیری
{اللَّهُ} فاعل، مرفوع یا در محل رفع
{مِنْ} حرف جر زائد
{شَیْءٍ} مفعولٌ به، منصوب یا در محل نصب {إِنْ} حرف نفی غیر عامل
{أَنْتُمْ} مبتدا، مرفوع یا در محل رفع
{إِلاَّ} حرف استثنا {فِی} حرف جر
{ضَلالٍ} اسم مجرور یا در محل جر / خبر در تقدیر یا محذوف یا در محل
{کَبِیرٍ} نعت تابع
https://eitaa.com/Mahdiaazemate
الملك
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ
ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺍﮔﺮ ﻣﺎ [ ﺩﻋﻮﺕ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺑﺨﺶ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ]ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ ، ﻳﺎ [ ﺩﺭ ﺣﻘﺎﻳﻘﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ] ﺗﻌﻘّﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ ، ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ [ ﺁﺗﺶ ]ﺍﻫﻞ ﺁﺗﺶ ﺳﻮﺯﺍﻥ ﻧﺒﻮﺩﻳﻢ .(١٠)
آية 10 سوره ملک
#تفسیرادبیسورهملک
{وَقالُوا} (و) حرف عطف / فعل ماضی، مبنی بر ضمه / (و) ضمیر متصل در محل رفع و فاعل
{لَوْ} حرف شرط غیر جازم
{کُنَّا} فعل ماضی، مبنی بر سکون / (نا) ضمیر متصل در محل رفع، اسم کان
{نَسْمَعُ} فعل مضارع، مرفوع به ضمه ظاهری یا تقدیری / فاعل، ضمیر مستتر (نحن) در تقدیر / خبر کان، محذوف یا در تقدیر
{أَوْ} حرف عطف
{نَعْقِلُ} فعل مضارع، مرفوع به ضمه ظاهری یا تقدیری / فاعل، ضمیر مستتر (نحن) در تقدیر
{ما} حرف نفی غیر عامل
{کُنَّا} فعل ماضی، مبنی بر ضمه / (نا) ضمیر متصل در محل رفع، اسم کان {فِی} حرف جر
{أَصْحابِ} اسم مجرور یا در محل جر
{السَّعِیرِ} مضاف الیه، مجرور یا در محل جر / خبر کان، محذوف یا در تقدیر
https://eitaa.com/Mahdiaazemate
آیه نهم و دهم.m4a
زمان:
حجم:
12.27M
#تفسیرادبیسورهملک
...
تفسیر جوامع الجامع
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر اطیب البیان
https://eitaa.com/Mahdiaazemate
#تأمل
#مقیاستمدن
چندى پيش در جايى مى خواندم كه بين يك خانم روزنامه نويس آمريكايى كه به مصر آمده بود و يك خانم روزنامه نويس مصرى نيز درباره مقياس تمدن بحث شده بود و خانم آمريكايى نيز مطلب را به همين صورت بيان كرده بود و گفته بود: ما تمدن را با كيلو وات مى سنجيم و ميزان تمدن هر فردى عبارت است از مقدار برقى كه مصرف مى كند!
***
بايد پرسيد؛ چرا مردم وقتى كه منحرف مى شوند، انحرافشان به اين جا مى كشد؟ و چرا در ميزان و مقياسى كه درست مى گيرند، تشخيص و تعيين ارزشها تا اين حد دچار اختلال مى شود كه انسان را وقتى كه خوب فكر كند، به تمسخر وادار مى كند؟
بديهى است موازين و مقياسات خطا حتما نتايج نادرستى مى دهند؛ و هر اندازه در مقياسات و موازين خطا و اشتباه باشد، به همان اندازه نتايج حاصله خطا و نادرست خواهد بود.
در اين صورت بايد به تصحيح و اصلاح ارزش ها... و اصلاح مقياسات پرداخت.
📚(از کتاب مجموعه اثار 31-32 : فرد و جامعه و فلسفه تربیتی اسلام )
https://eitaa.com/Mahdiaazemate
💠 امام صادق علیهالسلام:
🔸 «حکایت دنیا، حکایت #آبدریاست که هر چه تشنه از آن بیشتر بنوشد، #تشنهتر میشود تا سرانجام او را بکُشد»
https://eitaa.com/Mahdiaazemate
#مطالعهشخصی
فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي
انسان در تمدن غربي چيست؟
در پاسخ ميگوئيم در تمدني كه اساسا مادي است انسان چه ميتواند باشد. بيش از ۴ قرن است كه در اروپا #خدا از صحنه زندگي غايب شده – معنويت به حاشيه رفته و انسان اصالت انساني خويش را از دست داده او كه خليفه خدا بر روي زمين است مدتهاست كه منصبش را در غرب از دست داده و در اين تمدن هيچ فرقي با حيوان ندارد. البته هر حيواني ويژگي مخصوص به خود را دارد. مثلا شير درنده است و طاوس زيباست و انسان با هوش. انسان با هوش خود توانسته است به علم و تكنولوزي دست يافته و بر طبيعت چيره شود اما از آغاز و انجام كار او هيچ فرقي با حيوانات ندارد او هم چند سالي در طبيعت زندگي ميكند و ميميرد و ديگر هيچ! آري اين انديشه حاكم بر فرهنگ غرب است در چنين فرهنگي كه هيچ فردايي پس از مرگ در انتظار انسان نيست و هيچ بهشتي او را به خود دعوت نمي كند انسان چه ميتواند بكند همه فرصتي كه او براي بودن دارد همين فاصله كوتاه تولد تا مرك است و ناچار است قبل از پايان مدت مسابقه بيشترين امتياز را براي خود كسب كند و هر چقدر ميتواند از اين دنيا استفاده كند و ارزش و اعتبار همه چيز او مادي و دنيوي ميباشد. اين انسان گرايي كه مخصوصا در اين دوره در قالب ادبيات و هنر جلوه گر شده و از ان به عنوان يك سبك خاص به اومانيسم تعبير ميشود بيش از هر چيز در نقاشي و مجسمه سازي آشكار ميسازد و اين است كه ناگهان از تيشه سنگتراشان هنرمند رنسانس مجسمه داوود ساخته ي ميكلا آنز بيرون ميايد و حتي در تصاوير و نقاشيهاي مريم مقدس هم تاثير فراواني داشته به گونه اي كه بيش از اين مريم مقدس گويي ازسنخ زنان معمولي كوچه و بازار نيست. دررخ او حجب و حيايي است و حالتي ملكوتي وآسماني دارد اما نقاشي كنوني او را ازآسمان به زمين ميآورد و مدل خود را براي تصوير مريم از ميان زنان زيباي كوچه و بازار انتخاب ميكند اكنون او دنيوي شده و شرم و تقدس از چهره او رخت بر بسته. رابطه حجا ب با فرهنگ اسلامي لباس و شكل و نوع
ان امري ساده و سطحي نيست كه آن را بتوان صرفا محصول سليقه افراد دانست مسئله مسئله ي دو فرهنگ و دو جهان بيني است كه تفاوت آنها از زمين تا آسمان است و اين تفاوت در همه امور اصلي مربوط به انسان از جمله در لباس او جلوه گر ميشود در عمل هيچ چيز آسانتر از تقليد لباس ديگران نيست اما قرنها ميگذرد و ديده ميشود كه يك جامعه از لباس ديگر ان تقليد نمي كند و سنت خود را در نوع لباس حفظ ميكند چرا كه تعبير لباس همواره پيامد تغيير يك فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نكند نمي تواند با لباس خود وداع كندتا فرهنگ يك قوم را نپذيرد لباس انان را به تن نمي كند درست به همين دليل است كه در احاديث ما آمده: هركه خود را به گروهي شبيه سازد هم از ان گروه است لباس هر انسان پرچم كشور وجودي اوست پرچمي است كه او بر سر در خانه وجود خود نصب كرده است و با ان اعلام ميكند كه از كدام فرهنگ تبعيت ميكند همچنانكه هر شخصي با وفاداري و احترام به پرچم خود اعتقاد خود را به هويت ملي و سياسي خود ابراز ميكند هر انسان نيز مادامي كه به يك ساسله ارزشها و بينشها معتقدو دلبسته باشد لباسي متناسب با ان ارزشها وبينشها را از تن به در نخواهد كرد.
📚کتاب مدیریت فرهنگی
https://eitaa.com/Mahdiaazemate