ما خودمون تشنمون میشه یه ساعت آب نخوریم چه حالی میشیم؟
حالا فک کن چند روز تشنه باشی تو اون گرما.
حالا باز ما بزرگیم؛
علی اصغر شیش ماهش بود فقط🥲💔
آقا زره و اینا رو در میاره عباشو میپوشه
میخواست با علی اصغر بره میدون
با عبا میره که که بگه من واسه جنگ نیومدم..
- ﻤَهــديـار .
وقتی رباب متوجهشد آقا قراره علیاصغر رو به میدان ببره،
فرمود:اجازه بدید لباس نو تن پسرم کنم
رفت یه قنداقه سفید تمیز تنش کرد.
- ﻤَهــديـار .
روایت داریم که رباب هرجا بچش میرفت؛ با چادر روش سایه مینداخت
آخه هم تشنه بود هم هوا خیلی گرم بود نمیخواست علی اصغرش بیشتر از این اذیت بشه...
- ﻤَهــديـار .
بچه رو دادن دست آقا...
آقا هرچی سر این بچه رو بلند میکرد
این سر میفتاد.
هیچ رمقی دیگه نداشت علی(:
آقا وارد میدان شد و فرمود؛
اگر رحم هم ندارید حداقل به این کودک تشنه رحم کنید...💔
- ﻤَهــديـار .
حرمله داد میزد امیر پدر و بزنم یا پسرو؟
گفت اونی که اسمش علیه
بچه رو بزنی پدرش خودش میفته..💔