#شهیدانهـ
سوریہبودوخیلۍدلتنگشبودم
بهشگفتم: کاشکاریکنۍکہفقط
یکۍدوروزبرگردے💔'•
باخندهگفت: دارممیامپیشتخانم✋🏽
گفتم: ولـےمندارمجدۍمیگم!
گفت: منمجدۍگفتم! دارممیام
پیشتخانم!
حالایاباپاۍخودمیاروۍدستمردم:))
حرفشدرستبود،
رویدستمردماومد
-شهیدحسینحریری 🕊
{🍃❤️🌱}
#شهیدانہ💔
یادماݩ بآشد ↴
گناه ڪهڪردیم°•○
آݩ را به حساب جوانی ݩگذاریمـ×°•
میشود↷
🌱°•جوانی ڪرد به عشق مهدے(عج)
به شهادت رسید فدای مهدے(عج)•°
شہیدبابڪنورے♥️
.
.
#شهیدانہ
رفتہبودیممشهد...
میخواسترضایتمادرشروبراےسوریہ
بگیره... یڪبارڪہازحرمبرگشت،
همانطورڪہعلےدربغلشبود،
موبایلروبرداشتموشروعڪردمبہفیلم
گرفتن...:)🌱
ازاوپرسیدم:
_ چہآرزویےدارے؟
+یہآرزوۍخیلےخیلےخوببراۍخودم
ڪردم؛انشااللھ ڪہبرآوردهبشہ...
_چہآرزویے؟
+حالادیگہ...
-حالابگو
+حالادیگہ...نمیشہ!
_یہڪمشوبگو
با ادا واصولگفت:
+شِداره،شِ...
_ بعدشچے؟
+شِداره...هِ داره...الفداره...تِداره...
_ شهادت؟
.
#شهید_محسن_حججی
میگفٺ:
بہجاۍاینکہعکسخودتونُبزارید
پروفایلتابقیہبادیدنشبہگناهبیفتن؛
یہتلنگرقشنگبزاریدکہبادیدنش
بہخودشونبیان...🍃
#شهـیدابومهدےالمھندس♥️
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ❀
•|🌸|• #شهیدانہ
•|🎻|• #الله˘˘
[🌱💚]
-
-
#شهیدانه
#شهید_احمد_محمد_مشلب
بدانید که شهادت
مَرگ نیست رسالت است
رفتن نیست
جاودانه ماندن است
جان دادن نیست
بلکه جان یافتن است🌿
#شهیدانه
بلا فاصله نگاهم 👀به سرابراهیم افتاد🤯
قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود😲
مسیریک گلوله را می شدبرروی موهای اودید🔥
باتعجب گفتم😳:
داش ابرام سرت چی شده🤔؟
دستی به سرش کشید🙆♂️
بادهانی که به سختی باز میشدگفت😧:
میدانی چراگلوله جُرات نکرد وارد سرم بشود💪؟
گفتم چرا🤨؟...
ابراهیم لبخندی زدوگفت🙂:
گلوله خجالت کشید😓وارد سرم بشود،چون پیشانی بند *یامهدی*
به سرم بسته بودم♥️...
#شهید_ابراهیم_هادی
[🖤🍃]
#شهید 💚
#شهیدانه 🌿
آنھا کہ از پلصراط مےگذرند ،
قبلا از خیلے چیزها گذشتہ اند ؛
باید بگذرے تا بگذرے! . . .🕊🌱
#شهید_حمید_سیاهکالے_مرادے
⇜🙃❣️ #شهیدانه ↝
•⊰برشیازوصیتنامهشهیدمحمد
حسین(رسول)خلیلی⊱•
خوشندارمکهاینشادمانیرا بالباسهایسیاهوغمگین ببینم،غماگرهستبرایبیبی جانحضرتزینب(س)باید باشد،اشکوآهونالهاگرهست برایاربابماناباعبدالله الحسین(ع)بایدباشدواگر دلتانگرفتهروضهایشانرا بخوانیدکهمنمدلمبرایروضه
ارباب و خانم جان تنگ است.
#شهیدانہ ❤️🌱
#سالروز_ولادت 😃
🔴امروز تولدی حاج #حسین_خرازی یا همون نعمالرفیق ماست
کسی که تو تاریکی شب پای رزمنده هاشو میبوسید و اونقدر متواضع بود که بین نیروهاش گم میشد!
شادی روحشون صلوات + وعجل فرجهم😊
-رفیقشمۍگفت:
درخوابمحسنرادیدمکهمۍگفت:
هرآیهقرآنۍکهشمابراۍشهدا
مۍخوانید
دراینجاثوابیكختمقرآنرابه
اومۍدهند..
ونورۍهمبرایخوانندهآیات
قرآنفرستادهمۍشود...🌿`
-🌱شهیدمحسنحججی
#شهیدانہ
#پاےدرسدل
#شهیدانه
بلا فاصله نگاهم 👀به سرابراهیم افتاد🤯
قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود😲
مسیریک گلوله را می شدبرروی موهای اودید🔥
باتعجب گفتم😳:
داش ابرام سرت چی شده🤔؟
دستی به سرش کشید🙆♂️
بادهانی که به سختی باز میشدگفت😧:
میدانی چراگلوله جُرات نکرد وارد سرم بشود💪؟
گفتم چرا🤨؟...
ابراهیم لبخندی زدوگفت🙂:
گلوله خجالت کشید😓وارد سرم بشود،چون پیشانی بند *یامهدی*
به سرم بسته بودم♥️...
#شهید_ابراهیم_هادی