eitaa logo
محفل عاشقان ثارالله ع _ قم
104 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
28 فایل
اطلاع رسانی جلسات هیئت
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلا بکوش مطهر بمان و محرم باش دخیل چادر دخت رسول اکرم باش به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را بدین طریق به چشم خدا مکرم باش عبودیت به صفات ربوبیت برسد بیا و عبد خداوند باش ، رب هم باش تو جمع عالم دنیا و آخرت هستی مباش فکر دو عالم ، خودت دو عالم باش مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش ز راه میرسد آن دم که صور را بدمند از این به بعد دمادم به یاد آن دم باش به سفره خانه ی حاتم مبر نیاز ، اما اگر به خانه ی تو آمدند حاتم باش اگر درست نکردی ، خودت درست بمان کسی به دست تو آدم نشد ، تو آدم باش غمی به غصه همسایه هات اضافه نکن ولی به غصه همسایه هات مرهم باش بگو به زن که زنی فاطمه نخواهد شد بگو که لااقل آسیه باش ، مریم باش شب زفاف دو رکعت نماز قبر بخوان شب زفاف که شد فکر قبر خود هم باش چراغ خانه به مسجد رواست نی خانه به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش گر ایستاده بمیری شهید میمیری درست مثل شهیدان چو کوه ، محکم باش کلید قفل شهادت بدست گریه توست امیدوار به این اشکهای نم نم باش آهای امت اسلام ! بهر پیروزی دخیل چادر دخت رسول اکرم باش ⏹
پسندیدیم از لذّات عالم گوشه‌گیری را که درمانی نمی‌بینیم جز این، درد پیری را به مهر بندگی پیشانی خود را می‌آراید غنیمت می‌شمارد هرکه دوران امیری را قناعت‌پیشه‌ها محتاج این‌وآن نمی‌بودند اگر تدبیر می‌کردند ایّام فقیری را هزاران جلوه در بیداری اهل زمین دارند همان‌هایی که می‌دیدند خواب بی‌نظیری را پی اقبال خود هستند آن‌هایی که می‌گردند تمام شب تمام کهکشان راه شیری را به تنهایی گرفتار است در جمع عزیزانش امیری که نپرورده برای خود وزیری را کبوتروار دیگر نقطه‌ضعف ساده‌ای دارد دلی که در جهان سرلوحه‌ی خود کرد سیری را جوانی فرصت‌خوبی‌ست اما زود خواهد رفت به صیادان بگو هشدار اگر انداخت تیری را "زمان" تنها حریف سخت‌کوش‌وصبرپردازی‌ست که کم‌کم خاک خواهد کرد پشت هر دلیری را به پیشانی خود مُهر سعادت می‌زند با مرگ هرآن‌کس که نمی‌گیرد به خود ننگ اسیری را شاعر: ☘☘☘☘☘☘☘
معشوق اگر از داغِ هجرانم خبر داشت این گریه‌های نیمه‌شب شاید اثر داشت ای آن‌که دینت را به دنیایت سپردی حالا ببینم! این جهان چیزی مگر داشت؟! باید نترسید از مسیرِ پُر خَمِ وصل باید نترسید از خطر؛ باید جگر داشت زنده به عشقم؛ بعدِ مرگم هم بگویند: بیچاره عمری، دیده‌ای از اشک تَر داشت بیچاره‌ام، بیچاره‌ام، بیچاره، اما، شاهنشهِ لب‌تشنه بر کارم نظر داشت عالَم به قربانِ شهیدی که در آن ظهر دیگر نه عباس و نه قاسم، نه پسر داشت ✍