آخرین جلسه کلاسِ محبوبِ چهارشنبه هام هم گذشت.
شکر که از خیرش بهرهمند شدم.
.
بچها؛
تنها نمانید.
تنهایی بد دردی است. تنهایی یعنی تنهایی!
یعنی تنها بار کش دنیا باشی.
بی همه کَسی چیز خوبی نیست. آدم باید کَس داشته باشد. کَس که داشته باشی میتوانی درد مردم را بفهمی و برایشان آدمیت کنی.
حتی وقتی از ریشه هایت دوری، باید آدم هایی را پیدا کنی که به ریشه هایت وصلت کنند.
که بنشینی کنارشان یک عصر پاییزی آش محلی بخوری.
یک لیوان دوغ هم بگذاری تنگش.
بعد کلی بگویید و بخندید و حتی گریه کنید.
من از ریشه ام دور مانده ام.
خب...
حالا چه کنم؟!
بنشینم تک و تنها حمال زندگی باشم؟!
یا بار زندگی خودم و خود های دیگر را با هم بکشیم؟!
با هم کشیدن صفا دارد. آدم را میبرد تو حالی که نمیفهمد دارد میکشد.
پس گشتم و جمعی را پیدا کردم که بی کَس نمانم. که بی کس و کاری درد دارد.
آدم وقتی با جمع باشد زود تر میگذراند.
توی کتاب جامعه شناسی دوم دبیرستانم (همان که درسش را جمعی و تقلبی قبول شدیم)، نوشته بود:« انسان موجودی اجتماعی است».
ما اجتماعی هستیم. چه بخواهیم چه نخواهیم.
وطن همیم. حتی اگر دوازده ساعت از ریشه هامان فاصله داشته باشیم.
وطنیم و دوای درد هم.
اصل، زندگی جمعیاش قشنگ است.❤️
✍ یادداشت های منِ نو پا
@Mahisiah
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کم یعنی چقدر؟
بستگی داره با کی بگذره..