eitaa logo
در محضر نهج البلاغه ☄
76 دنبال‌کننده
140 عکس
39 ویدیو
5 فایل
کانال جهت درج و نشر مطالب جلسات "در محضر نهج البلاغه " جناب استاد محمد علی حسن زاده(استاد حوزه و دانشگاه) می باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
میلاد حضرت ولیعصر عجل الله فرجه الشریف بر شما مبارک باد. لینک زیر را کلیک کنید. هدیه شما👇✨✨👇 https://digipostal.ir/shabaan ❤️عاشقان عید تان مبارک باد ❤️ @Mahzarenahjolbalaghe
این هم برای آنهایی که دلتنگ مسجد و جلسات هفتگی نهج البلاغه اند. 👆 ای دردمند مفتون بر خد و خال موزون قدر وصالش اکنون دانی که در فراقی سعدی @Mahzarenahjolbalaghe
👌فقط جهت اطلاع از اینکه در این ایام کرونایی از چی محروم شدیم😔😔 📚 حدیث جالبی در بیان فضیلت نماز جماعت است که فعلا از آن محرومیم و قسمتی از آن ‏در رساله‏ های عملیه هم ذکر شده است. ترجمه تمام حدیث چنین است:  🤲اگر اقتدا کننده ۱ نفر باشد، پاداش ۱۵۰ نماز داده می‏شود.  🤲اگر اقتدا کننده ۲ نفر باشد، پاداش ۶۰۰ نماز داده می‏شود.  🤲اگر اقتدا کننده ۳ نفر باشد، پاداش ۱۲۰۰ نماز داده می‏شود.  🤲اگر اقتدا کننده ۴ نفر باشد، پاداش ۲۴۰۰ نماز داده می‏شود.  🤲اگر اقتدا کننده ۵ نفر باشد، پاداش ۴۸۰۰ نماز داده می‏شود.  🤲اگر اقتدا کننده ۶ نفر باشد، پاداش ۹۶۰۰ نماز داده می‏شود.  🤲اگر اقتدا کننده ۷ نفر باشد، پاداش ۱۹۲۰۰ نماز داده می‏شود.  🤲اگر اقتدا کننده ۸ نفر باشد، پاداش ۳۶۴۰۰ نماز داده می‏شود.  🤲اگر اقتدا کنندگان و امام جماعت ‏به ۱۰ نفر رسیدند، پاداش‏۷۲۸۰۰ نماز دارد.   ✅🤲ولی، همین که عدد افراد افزون_از_ده_نفر شد، اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند نمی توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند. مستدرک الوسائل، ج ۱ ص ۴۸۷، رساله حضرت امام، مسئله ۱۴۰۰.  @Mahzarenahjolbalaghe
ای خُنُک آنکس که بیند روی او یا در افتد ناگهان در کوی او مولانا @Mahzarenahjolbalaghe
⭕️ از رویِ بیکاری داشتم از تلويزیون یک مستندِ علمی در مورد ژنتیک می‌دیدم. برنامه‌ی بسیار جذابی بود، که در پارک ژوراسیک ضبط شده بود مجری از مهمانِ برنامه که یک زیست‌شناسِ مشهور بود، پرسید: "در زمان دایناسورها هوا خیلی تمیزتر بوده ؟" دانشمند، دو سه ثانیه‌ای فکر کرد و بعد گفت: "دقیق نمی‌دانم؛ ولی احتمالا فرق داشته " ❗️ راستَش من قبل از جواب دادنِ زیست‌شناس، تویِ دلم فوری گفتم قطعا تمیزتر بوده؛ چون اون زمان که ماشین و کارخانه و آدمیزاد نبوده گند بزنه به طبیعت". ولی وقتی او گفت نمیدانم خنده‌ام گرفت و با خودم گفتم: ببین؛ فرقِ آدمِ عالِم با آدم جاهِل همینه ها. مغز هر چه پُرتر باشد، دهانِ آدم کمتر باز می‌شود و اظهار نظر می‌کند؛ و مغز هرچه خالی‌تر باشد، دهان بیشتر باز می شود و درباب هر چیزی خود را موظف می‌داند که یک نظری بدهد. و بعد یاد حرف مایستر اکهارت عارف مسیحی قرن 13 افتادم که می‌گفت: "سکوت، شبیه‌ترین چیز به خداوند است". بدَک نیست این مدتِ تعطیلات که آمارِ اظهارنظرهای تخصصی‌مان در همه‌ موضوعاتِ عالم، که البته هیچ پشتوانه‌ی مطالعاتی هم ندارد به شدت بالا می‌زند، کتابِ "در باب حرف مفت"، اثر هری فرانکفورت را ورَقی بزنیم. 👤دکتر محسن زندی @Mahzarenahjolbalaghe
خاطره ای شنیدنی از آیت الله وحید خراسانی 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅ "در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر درخانه اش آمد و گفت میرزا را کاردارم مردم گفتند میرزا بر مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟ گفت عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سرو پای برهنه دوید و طلبه را درآغوش گرفت .دفتردار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد، گفتند میرزا کار این طلبه مگر چه بوده ؟ میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید قرآن یاد می دهم بدون پول سنی ها گفتند خوب است بدون پول است این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می داد بذر محبت امیرالمؤمنین را دردل این بچه ها کاشت این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد ✅ این طلبه ۱۵سال شب ها بردر خانه ها می رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را شیعه کند ." 📚 مصباح الهدی @Mahzarenahjolbalaghe
دشمــن طاووس آمد پــرِّ او ای بسی شه را بکُشته فرّ او مولانا زیبایی و ادراک زیباشناختی همانقدر که می تواند برای رشد و تعالی انسان سازنده باشد به همان میزان می تواند در معرض غرایز خود و دیگران و نیز دشمنی و حسادت های دیگران قرار گیرد و از همین رو مراقبت و صیانت از آن اهمیت زیادی در سلوک حقیقت دارد. ▪طاووسی پرهای خود را با منقار می‌کَند و خود را زشت نمایان می‌کرد. کسی دید و گفت چرا پرهای به این زیبایی را می‌کَنی؟ طاووس گفت: این پرهای زیبا و خوش رنگ دشمنِ جان من است و تا امروز به آنها می بالیدم ولی فهمیدم دشمن جان من است! ▫چه بسا چیزهایی که انسان می پندارد برایش خیر و نعمت است ولی در حقیقت شرّ و نقمت است! @Mahzarenahjolbalaghe
🍀 آیا شفاعت یک نوع پارتی‌بازی است؟🍀 ✍🏻 شهید مرتضی مطهری : ♦️«نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است که گناه‌کار بتواند وسیله‌ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان طوری که در پارتی‌بازی‌های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. ♦️بسیاری از عوام مردم شفاعت انبیا و ائمه (ع) را چنین می‌پندارند؛ می‌پندارند که پیغمبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) و ائمه اطهار، خصوصاً امام حسین (ع)، متنفّذهایی هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ می‌کنند، اراده خدا را تغییر می‌دهند و قانون را نقض می‌کنند. ♦️اعراب زمان جاهلیت نیز درباره بت‌هایی که شریک خداوند قرار می‌دادند همین تصور را داشتند؛ آنان می‌گفتند که آفرینش منحصراً در دست خداست و کسی با او در این کار شریک نیست، ولی در اداره جهان بت‌ها با او شرکت دارند. شرک اعراب جاهلیت شرک در ” خالق“ نبود، شرک در ” رب“ بود. [...] ♦️اگر در میان مسلمانان هم کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی سلطنتی دیگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست‌درکار است، چیزی جز شرک نخواهد بود. ♦️اگر کسی گمان کند که تحصیل رضا و خشنودی خدای متعال راهی دارد و تحصیل رضا و خشنودی فرضاً امام حسین (ع) راهی دیگر دارد و هریک از این دو جداگانه ممکن است سعادت انسان را تأمین کند دچار ضلالت بزرگی شده است. ♦️در این پندار غلط چنین گفته می‌شود که خدا با چیزهایی راضی می‌شود و امام حسین (ع) با چیزهایی دیگر؛ خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، زکات، راستی، درستی، خدمت به خلق، برّ [= نیکی] به والدین و امثال اینها و با ترک گناهان از قبیل دروغ، ظلم، غیبت، شراب‌خواری و زنا راضی می‌گردد، ♦️ولی امام حسین (ع) با این کارها کاری ندارد، رضای او در این است که مثلاً برای فرزند جوانش علی اکبر (ع) گریه و یا لااقل تباکی [= تظاهر به گریه] کنیم؛ حساب امام حسین (ع) از حساب خدا جداست. ♦️به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته می‌شود که تحصیل رضای خدا دشوار است، زیرا باید کارهای زیادی را انجام داد تا او راضی گردد، ولی تحصیل خشنودی امام حسین (ع) سهل است، فقط گریه و سینه زدن؛ و زمانی که خشنودی امام حسین (ع) حاصل گردد، او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت می‌کند و کارها را درست می‌کند، حساب نماز و روزه و حج و جهاد و انفاق فی سبیل الله که انجام نداده‌ایم همه تصفیه می‌شود و گناهان هرچه باشد با یک فوت از بین می‌رود! ♦️این‌چنین تصویری از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است، بلکه شرک در ربوبیت است و به ساحت پاک امام_حسین (ع) که بزرگ‌ترین افتخارش ”عبودیت“ و بندگی خداست نیز اهانت است [...]. ♦️امام حسین (ع) کشته نشد برای اینکه ــ العیاذ بالله ــ دستگاهی در مقابل دستگاه خدا یا شریعت جدش رسول خدا به وجود آورد، راه فراری از قانون خدا نشان دهد.» (مطهری، ۱۳۵۲: ۲۲۴ ــ ۲۲۵) ♦️« شفاعت امام حسین (ع) به این صورت نیست که برخلاف رضای خدا و اراده او چیزی را از خدا بخواهد. [...] ♦️امام حسین (ع) شفیع کسانی است که از مکتب او هدایت یافته‌اند؛ او شفیع کسانی نیست که مکتبش را وسیله گمراهی ساخته‌اند. ♦️از این نکته نباید غفلت ورزید که همان‌طوری که از قرآن کریم گروهی هدایت یافته‌اند و گروهی گمراه شده‌اند، از مکتب امام حسین (ع) نیز گروهی هدایت شده و گروهی گمراه گشته‌اند و این مربوط به خود مردم است.» (همان: ۲۲۹) 📚 مطهری، مرتضی (۱۳۵۲). عدل الهی. چاپ ؟. تهران: انتشارات صدرا. @Mahzarenahjolbalaghe
🌁 المؤمن کالجبل الراسخ 🌁 پیرمرد نجار اصفهانی برای ساخت تابوت جهت شهدا به معراج شهدای اهواز آمده بود. هر روز شهید می آوردند .... پیرمرد ، دست تنها بود اما سخت کار میکرد و کمتر وقتی برای استراحت داشت روزی از روزها همین که داشت از لابلای پیکر مطهر شهدا عبور میکرد، شهیدی نظرش را جلب کرد ؛ کمی بالای سر شهید نشست رو به شهید کرد و با همان لهجه ی شیرین اصفهانی گفت : باریکِلاااا ، باریكِلااااا و بلند شد و به كارش ادامه داد . یك نفر كه شاهد این قضیه بود ، سراغ پیرمرد رفت و جویا شد پیرمرد نجار تمایلی به صحبت كردن نداشت. همان یك نفر ، سماجت كرد تا ببیند قضیه ی باریكلا گفتنهای پیرمرد چه بوده است. پیرمرد با همان آرامش گفت : پسرم بود @Mahzarenahjolbalaghe
حلول ماه رحمت و برکات الهی ماه مبارک رمضان بر مسلمین مبارک @Mahzarenahjolbalaghe
دعای شب آخر شعبان و اول رمضان التماس دعا @Mahzarenahjolbalaghe
سپاس خدایی را که به من عشق می‌ورزد در حالیکه از من بی نیاز است ابوحمزه ثمالی @Mahzarenahjolbalaghe
✅غزوه تبوک، آخرین غزوه حضرت رسول اکرم(ص) بود که در رمضان سال نهم هجری در منطقه تبوک اتفاق افتاد. تبوک نام قلعه‌ای در نوار مرزی حجاز و شام بود و بدین سبب آن منطقه با این خوانده می‌شد. روم شرقی در آن هنگام هم‌ مرز با حجاز بود و پیشرفت سریع اسلام را خطرناک می‌دید و سپاه قدرتمندی نزدیک به ۴۰٬۰۰۰ نفر در مرز «حجاز» آماده کرد. پیامبر اکرم(ص) از این رویداد باخبر شد و بی‌درنگ فرمان آماده‌باش داد. ۳۰٬۰۰۰ نفر شامل ۱۰٬۰۰۰ سواره و ۲۰٬۰۰۰ پیاده آماده شدند. این لشکر به سبب مشکلات زیادش از جمله وجود قحطی در مدینه، کمبود آذوقه و مسیر طولانی و بادهای سوزان و طوفان‌های کشنده شن و نبود مرکب کافی به «جیش العسرة» (لشکر مشکلات) معروف شد. سپاه در آغاز ماه شعبان سال نهم هجرت به سرزمین تبوک رسید. در این جنگ، رسول اکرم(ص)، امام علی(ع) را در مدینه جانشین خود کرد و این تنها غزوه‌ای بود که امام علی(ع) درآن شرکت نکرد. در این جنگ از دشمن خبری نبود، و با شنیدن لشگر کشی رسول اکرم(ص) به تبوک، عقب نشینی کرده و منطقه تبوک را ترک کردند. سرانجام حضرت رسول اکرم(ع) با سپاه بعد از چند مدت توقف در آنجا، به مدینه بازگشت. 📚منابع: ۱)المغازی واقدی، ج۳، ص۹۹۰ ۲)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۷ @Mahzarenahjolbalaghe
حضرت رسول اکرم(ص) هنگام بازگشت از سفر حَجّه الوداع در سال نهم هجری؛ متوجه توطئه دشمنان منطقه تبوک شدند که قصد داشتند به شهر مدینه حمله کنند. پس حضرت(ص) سپاهی را در فصل گرما آماده و مدینه را به مقصد تبوک ترک کردند. حضرت(ص) دراین میان امام علی(ع) را به جای خودش در مدینه منصوب کردند. وقتی برخی از منافقین از این موضوع آگاه شدند پس در صدد نشر این شایعات بر آمدند که پیامبر اکرم(ص) خواستند که علی(ع) به زحمت نیافتد و یا این که صحنه جنگ برای علی(ع) سخت و دشوار بوده و یا رابطه پیامبر(ص) و علی(ع) دچار تیرگی شده است! امام علی(ع) با شنیدن این خبر سریعاً خود را به پیامبر اسلام(ص) رساند و پیامبر(ص) در پاسخ به ایشان حدیث منزلت را نقل کردند و عنوان کردند که آنان دروغ می‌گویند، برگرد و در مدینه بمان! سپس فرمود : 📋《یا علیّ! امَا تَرضَی اَن تَکُونَ مِنّي بِمَنزَلَةِ هارُونَ مِن مُوسَی إِلّا إنّه لا نَبيَّ بَعدِي؟》 ♦️ای علی(ع)! آیا راضی نمی شوی که تو برای من، در مقام و منزلت هارون(ع) از موسی(ع) باشی؟ جز این‌که بعد از من پیغمبری نخواهد بود.(۱) پس به این ترتیب جنگ تبوک تنها غزوه ای بود که امام علی(ع) به همراه پیامبر(ص) در آن شرکت نکرد. در زمان جنگ تبوک دشمنان اسلام به سه گروه تشکیل می شدند: 1⃣مشرکان مکه! 2⃣یهودیان! 3⃣منافقان مدینه! این مثلث کفر اولین اتحاد خود را در صدد براندازی اسلام انجام دادند. پس به اتحاد هم، قرار بر این شد که به نحوی پیامبر(ص) را از مدینه دور کرده و واز طرفی منافقینی که در مدینه بودند، از داخل نفوذ کنند و مردم را علیه اسلام بشورانند، و از طرفی هم با حمله مشرکین مکه به اسلام خاتمه دهند، پس فقط کافی بود که پیامبر(ص) را از خطر یهودیان آگاه سازند، و حضرت(ص) به جنگ با آنها برود و آنها هم طبق نقشه عقب نشینی کرده وحضرت(ص) را از مدینه دورتر کنند وهمین هم شد، ولی همه این نقشه ها با باقی ماندن امام علی(ع) در مدینه خنثی شد، تا جایی که منافقین وقتی از وجود امام علی(ع) در مدینه خبر یافتند، از این کار خود مایوس گشتند. در احادیث از این ماجرا به عنوان حدیث (منزلت) یاد می شود. حدیثی است معروف، که نزد شیعیان از جمله براهین برتری علی بن ابی‌طالب(ع) بر سایر صحابه و از دلایل اثبات امامت و خلافت او شمرده می‌شود.(۲) 📚منابع: ۱)مستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۳۴ ۲)شواهد التنزيل حسكانی، ج۱، ص۱۹۵ @Mahzarenahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اعتراف پزشک اپوزیسیون به نقش روزه در پیشگیری و درمان کرونا: دو چیز در جلوگیری از تکثیر ویروس کرونا در بدن نقش اساسی دارند : 1⃣ پرهیز از مصرف شکر و شیرینی‌جات 2⃣ غذا نخوردن به مدت طولانی... ( با اسم روزه مشکل دارند!)😁 منبع :آنتی بیوتروریسم @Mahzarenahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نحوه بازگشت مجری بی‌بی‌سی فارسی به تنظیمات کارخانه😁 🎃در حال اجرای یک برنامه زنده در اینستاگرام بود که زلزله آمد ناگهان حالت شیعه دوازده امامی با اعتقاد صددرصد خالص بهش دست داد @Mahzarenahjolbalaghe
🍀مرتاضی که می‌خواست علامه را در هوا نگه دارد!🍀 آیة الله العظمی سید موسی شبیری (حفظه‌الله): مرتاضی از هند به قم آمده بود و ادعاهای عجیبی داشت؛ مانند این که می‌گفت می‌تواند انسان را با نیروی روحی‌اش از زمین بلند کند؛ و راست هم می‌گفت و چند تن را از زمین بلند کرده بود. روزی به جمع ما آمد. دوستم، آیة الله سید موسی صدر- که آن زمان اول جوانی‌اش بود- به وی گفت: «اگر می‌توانی مرا از زمین بلند کن.» مرتاض گفت: «درون آن سینی بزرگ بنشین!.» ما با خود فکر کردیم سید موسی صدر حالا وردی یا ذکری می‌گوید و جادوگری این مرتاض را باطل می‌کند اما مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد. وقتی قضیه تمام شد، ما سید موسی را سرزنش کردیم که چرا این کار را کرد و آبروی ما را برد؟! سید موسی گفت: «می‌خواستم طلسمش را بشکنم اما هر چه تلاش کردم، گویی مرا بسته بودند و نمی‌توانستم از سینی بپرم.» مرتاض را نزد علّامه طباطبائی بردیم. ما- که جمعی از شاگردان علّامه بودیم- بعضی خود را باخته بودیم و برخی با کمال آرامش و اطمینان نفس به همراه آن مرتاض به خانه علّامه وارد شدیم. جناب علّامه با روی خوش از شاگردان استقبال کرد و خود در گوشه‌ای از اتاق نشست. گفتیم: «این مرتاض از هند آمده و کارهای خارق‌العاده می‌کند و نمونه‌هایی از آن را ما دیده‌ایم.» علّامه پرسید: «مثلاً چه کارهایی؟» گفتیم: «مثلاً انسان را روی هوا بلند می‌کند.» هیچ تعجبی در علّامه ایجاد نشد و فرمود: «خوب نشان بدهد!» مرتاض گفت: «به ایشان بگوئید آیا می‌خواهد ایشان را بلند کنم؟» وقتی به علّامه گفتیم، ایشان فرمود: «انجام بدهد؛ من همین‌طور که مشغول نوشتن بودم، به نوشتنم ادامه می‌دهم و او هم کار خودش را بکند.» مرتاض هندی مقداری دم و دستگاهش را درآورد و وردهایی خواند و مدتی کارهایش طول کشید. علّامه نیز همچنان سرش روی کاغذ بود و کنار دیوار نشسته بود. مدتی گذشت؛ یک دفعه علّامه سرش را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد و دوباره سرش را پائین انداخت و مشغول نوشتن شد؛ مرتاض درهم شد اما دوباره ادامه داد. وردهایی می‌خواند که ما نمی‌فهمیدیم و اداها و اطوارهایی هم درمی‌آورد. مدتی که گذشت، دوباره علّامه لحظه‌ای سرش را بالا آورد و نگاهی به چشمان مرتاض انداخت و باز مشغول نوشتن شد. مرتاض- که از ناتوانی خود عصبانی شده بود- باز ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید. علّامه بار سوم نگاهی به او کرد و اندکی طول داد. ناگهان مرتاض برخاست و وسائل خود را جمع کرد و با سراسیمگی بیرون رفت! برخی از ما در پی او رفتیم و از او پرسیدیم: «چه شد؟! چرا نتوانستی؟!» او با عصبانیت گفت:« من همه نیروی خود را به کار گرفتم تا روح او را تسخیر کنم و سپس او را از زمین بلند کنم و در نهایت، ایشان نگاهی به من کردند و همه وردهایم باطل شد؛ به علاوه نفوذ نگاهش به گونه‌ای بود که کم مانده بود قبض روح شوم؛ مانند این که کسی گلوی مرا گرفته و کم مانده بود، خفه شوم! دفعه دوم تلاش بیشتری کردم. اما او با یک نگاه کوتاه، دوباره کم مانده بود جان مرا بگیرد! دفعه سوم همه تلاشم را برای تسخیر او به کار انداختم اما او طوری نگاهم کرد که احساس خفگی و فشار گلویم از دو دفعه پیش، بیشتر بود. این بود که فهمیدم این فرد را نمی‌توان تسخیر کرد و او خیلی عظمت دارد.» آن مرتاض هندی- که از شکست خود ناراحت بود- همان شب از قم رفت و ارادت ما هم به علّامه طباطبائی بیشتر شد. 📚 منبع: زِمهر افروخته، تالیف سید علی تهرانی، چاپ ششم، ص209-207. @Mahzarenahjolbalaghe
🔴 يرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ پس از ۱۴۰۰ سال هنوز هم از او می ترسند و هنوز هم دینارهای معاویه صفتان خرج تحریف فضایل امیرالمومنین علی علیه السلام می شود @Mahzarenahjolbalaghe
‍ 🌹 امیر المومنین علی (علیه السلام) : 🦋 عید فطر شبیه‌ترین روز به روز قیامت است. چون در قیامت عده‌ای که زیانکارند ، تأسف می‌خوردند و غضبناک می‌گردند و عده‌ای که نیکوکارند رستگار و متنعم به نعمتهای الهی می‌شوند. 📘 مجموعه ورام جلد 2 ص 158 🌸🌹💖🌹🌸 @Mahzarenahjolbalaghe
🍀حقیقت نزد کدام مذهب است ؟ 🍀  مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.  آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم، وقتی دلیل این کار را پرسیدند؟ پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است . @Mahzarenahjolbalaghe
💎نظریه‌های فقهی استهلال 🔴اختلاف علما در تعیین عید فطر، ناشی از چیست؟ ✳️دو موضوع باعث شده که اختلافاتی در ماجرای رؤیت هلال پدید آید: استفاده از «ابزار نجومی» و شرط «اتحاد افق». پدید آمدن این دو موضوع ناشی از فناوری‌های جدید مانند دوربین و تلسکوپ است. 👉👉 mshrgh.ir/1076244 @Mahzarenahjolbalaghe
امروز آخرین خورشید گرفتگی قرن اتفاق افتاد و نماز آیات واجب می باشد. نماز آیات چگونه باید خوانده شود؟ @Mahzarenahjolbalagheمن
جلسه روز دوشنبه مورخه ۹۹/۶/۱۷