eitaa logo
در محضر نهج البلاغه ☄
75 دنبال‌کننده
140 عکس
39 ویدیو
5 فایل
کانال جهت درج و نشر مطالب جلسات "در محضر نهج البلاغه " جناب استاد محمد علی حسن زاده(استاد حوزه و دانشگاه) می باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
اول ماه رمضان سال نهم هجری، واقعه جنگ تبوک رخ داده است :👇
✅غزوه تبوک، آخرین غزوه حضرت رسول اکرم(ص) بود که در رمضان سال نهم هجری در منطقه تبوک اتفاق افتاد. تبوک نام قلعه‌ای در نوار مرزی حجاز و شام بود و بدین سبب آن منطقه با این خوانده می‌شد. روم شرقی در آن هنگام هم‌ مرز با حجاز بود و پیشرفت سریع اسلام را خطرناک می‌دید و سپاه قدرتمندی نزدیک به ۴۰٬۰۰۰ نفر در مرز «حجاز» آماده کرد. پیامبر اکرم(ص) از این رویداد باخبر شد و بی‌درنگ فرمان آماده‌باش داد. ۳۰٬۰۰۰ نفر شامل ۱۰٬۰۰۰ سواره و ۲۰٬۰۰۰ پیاده آماده شدند. این لشکر به سبب مشکلات زیادش از جمله وجود قحطی در مدینه، کمبود آذوقه و مسیر طولانی و بادهای سوزان و طوفان‌های کشنده شن و نبود مرکب کافی به «جیش العسرة» (لشکر مشکلات) معروف شد. سپاه در آغاز ماه شعبان سال نهم هجرت به سرزمین تبوک رسید. در این جنگ، رسول اکرم(ص)، امام علی(ع) را در مدینه جانشین خود کرد و این تنها غزوه‌ای بود که امام علی(ع) درآن شرکت نکرد. در این جنگ از دشمن خبری نبود، و با شنیدن لشگر کشی رسول اکرم(ص) به تبوک، عقب نشینی کرده و منطقه تبوک را ترک کردند. سرانجام حضرت رسول اکرم(ع) با سپاه بعد از چند مدت توقف در آنجا، به مدینه بازگشت. 📚منابع: ۱)المغازی واقدی، ج۳، ص۹۹۰ ۲)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۷ @Mahzarenahjolbalaghe
چرا حضرت رسول اکرم(ص) در جنگ تبوک، امام علی(ع) را به همراه خود به جنگ نبردند؟👇
حضرت رسول اکرم(ص) هنگام بازگشت از سفر حَجّه الوداع در سال نهم هجری؛ متوجه توطئه دشمنان منطقه تبوک شدند که قصد داشتند به شهر مدینه حمله کنند. پس حضرت(ص) سپاهی را در فصل گرما آماده و مدینه را به مقصد تبوک ترک کردند. حضرت(ص) دراین میان امام علی(ع) را به جای خودش در مدینه منصوب کردند. وقتی برخی از منافقین از این موضوع آگاه شدند پس در صدد نشر این شایعات بر آمدند که پیامبر اکرم(ص) خواستند که علی(ع) به زحمت نیافتد و یا این که صحنه جنگ برای علی(ع) سخت و دشوار بوده و یا رابطه پیامبر(ص) و علی(ع) دچار تیرگی شده است! امام علی(ع) با شنیدن این خبر سریعاً خود را به پیامبر اسلام(ص) رساند و پیامبر(ص) در پاسخ به ایشان حدیث منزلت را نقل کردند و عنوان کردند که آنان دروغ می‌گویند، برگرد و در مدینه بمان! سپس فرمود : 📋《یا علیّ! امَا تَرضَی اَن تَکُونَ مِنّي بِمَنزَلَةِ هارُونَ مِن مُوسَی إِلّا إنّه لا نَبيَّ بَعدِي؟》 ♦️ای علی(ع)! آیا راضی نمی شوی که تو برای من، در مقام و منزلت هارون(ع) از موسی(ع) باشی؟ جز این‌که بعد از من پیغمبری نخواهد بود.(۱) پس به این ترتیب جنگ تبوک تنها غزوه ای بود که امام علی(ع) به همراه پیامبر(ص) در آن شرکت نکرد. در زمان جنگ تبوک دشمنان اسلام به سه گروه تشکیل می شدند: 1⃣مشرکان مکه! 2⃣یهودیان! 3⃣منافقان مدینه! این مثلث کفر اولین اتحاد خود را در صدد براندازی اسلام انجام دادند. پس به اتحاد هم، قرار بر این شد که به نحوی پیامبر(ص) را از مدینه دور کرده و واز طرفی منافقینی که در مدینه بودند، از داخل نفوذ کنند و مردم را علیه اسلام بشورانند، و از طرفی هم با حمله مشرکین مکه به اسلام خاتمه دهند، پس فقط کافی بود که پیامبر(ص) را از خطر یهودیان آگاه سازند، و حضرت(ص) به جنگ با آنها برود و آنها هم طبق نقشه عقب نشینی کرده وحضرت(ص) را از مدینه دورتر کنند وهمین هم شد، ولی همه این نقشه ها با باقی ماندن امام علی(ع) در مدینه خنثی شد، تا جایی که منافقین وقتی از وجود امام علی(ع) در مدینه خبر یافتند، از این کار خود مایوس گشتند. در احادیث از این ماجرا به عنوان حدیث (منزلت) یاد می شود. حدیثی است معروف، که نزد شیعیان از جمله براهین برتری علی بن ابی‌طالب(ع) بر سایر صحابه و از دلایل اثبات امامت و خلافت او شمرده می‌شود.(۲) 📚منابع: ۱)مستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۳۴ ۲)شواهد التنزيل حسكانی، ج۱، ص۱۹۵ @Mahzarenahjolbalaghe
1.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اعتراف پزشک اپوزیسیون به نقش روزه در پیشگیری و درمان کرونا: دو چیز در جلوگیری از تکثیر ویروس کرونا در بدن نقش اساسی دارند : 1⃣ پرهیز از مصرف شکر و شیرینی‌جات 2⃣ غذا نخوردن به مدت طولانی... ( با اسم روزه مشکل دارند!)😁 منبع :آنتی بیوتروریسم @Mahzarenahjolbalaghe
1.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دلخوشم به این 36 ثانیه به زودی راه باز میشود..... * ڣـاطمــہ‌زهــرا🚩* @Mahzarenahjolbalaghe
797K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نحوه بازگشت مجری بی‌بی‌سی فارسی به تنظیمات کارخانه😁 🎃در حال اجرای یک برنامه زنده در اینستاگرام بود که زلزله آمد ناگهان حالت شیعه دوازده امامی با اعتقاد صددرصد خالص بهش دست داد @Mahzarenahjolbalaghe
🍀مرتاضی که می‌خواست علامه را در هوا نگه دارد!🍀 آیة الله العظمی سید موسی شبیری (حفظه‌الله): مرتاضی از هند به قم آمده بود و ادعاهای عجیبی داشت؛ مانند این که می‌گفت می‌تواند انسان را با نیروی روحی‌اش از زمین بلند کند؛ و راست هم می‌گفت و چند تن را از زمین بلند کرده بود. روزی به جمع ما آمد. دوستم، آیة الله سید موسی صدر- که آن زمان اول جوانی‌اش بود- به وی گفت: «اگر می‌توانی مرا از زمین بلند کن.» مرتاض گفت: «درون آن سینی بزرگ بنشین!.» ما با خود فکر کردیم سید موسی صدر حالا وردی یا ذکری می‌گوید و جادوگری این مرتاض را باطل می‌کند اما مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد. وقتی قضیه تمام شد، ما سید موسی را سرزنش کردیم که چرا این کار را کرد و آبروی ما را برد؟! سید موسی گفت: «می‌خواستم طلسمش را بشکنم اما هر چه تلاش کردم، گویی مرا بسته بودند و نمی‌توانستم از سینی بپرم.» مرتاض را نزد علّامه طباطبائی بردیم. ما- که جمعی از شاگردان علّامه بودیم- بعضی خود را باخته بودیم و برخی با کمال آرامش و اطمینان نفس به همراه آن مرتاض به خانه علّامه وارد شدیم. جناب علّامه با روی خوش از شاگردان استقبال کرد و خود در گوشه‌ای از اتاق نشست. گفتیم: «این مرتاض از هند آمده و کارهای خارق‌العاده می‌کند و نمونه‌هایی از آن را ما دیده‌ایم.» علّامه پرسید: «مثلاً چه کارهایی؟» گفتیم: «مثلاً انسان را روی هوا بلند می‌کند.» هیچ تعجبی در علّامه ایجاد نشد و فرمود: «خوب نشان بدهد!» مرتاض گفت: «به ایشان بگوئید آیا می‌خواهد ایشان را بلند کنم؟» وقتی به علّامه گفتیم، ایشان فرمود: «انجام بدهد؛ من همین‌طور که مشغول نوشتن بودم، به نوشتنم ادامه می‌دهم و او هم کار خودش را بکند.» مرتاض هندی مقداری دم و دستگاهش را درآورد و وردهایی خواند و مدتی کارهایش طول کشید. علّامه نیز همچنان سرش روی کاغذ بود و کنار دیوار نشسته بود. مدتی گذشت؛ یک دفعه علّامه سرش را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد و دوباره سرش را پائین انداخت و مشغول نوشتن شد؛ مرتاض درهم شد اما دوباره ادامه داد. وردهایی می‌خواند که ما نمی‌فهمیدیم و اداها و اطوارهایی هم درمی‌آورد. مدتی که گذشت، دوباره علّامه لحظه‌ای سرش را بالا آورد و نگاهی به چشمان مرتاض انداخت و باز مشغول نوشتن شد. مرتاض- که از ناتوانی خود عصبانی شده بود- باز ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید. علّامه بار سوم نگاهی به او کرد و اندکی طول داد. ناگهان مرتاض برخاست و وسائل خود را جمع کرد و با سراسیمگی بیرون رفت! برخی از ما در پی او رفتیم و از او پرسیدیم: «چه شد؟! چرا نتوانستی؟!» او با عصبانیت گفت:« من همه نیروی خود را به کار گرفتم تا روح او را تسخیر کنم و سپس او را از زمین بلند کنم و در نهایت، ایشان نگاهی به من کردند و همه وردهایم باطل شد؛ به علاوه نفوذ نگاهش به گونه‌ای بود که کم مانده بود قبض روح شوم؛ مانند این که کسی گلوی مرا گرفته و کم مانده بود، خفه شوم! دفعه دوم تلاش بیشتری کردم. اما او با یک نگاه کوتاه، دوباره کم مانده بود جان مرا بگیرد! دفعه سوم همه تلاشم را برای تسخیر او به کار انداختم اما او طوری نگاهم کرد که احساس خفگی و فشار گلویم از دو دفعه پیش، بیشتر بود. این بود که فهمیدم این فرد را نمی‌توان تسخیر کرد و او خیلی عظمت دارد.» آن مرتاض هندی- که از شکست خود ناراحت بود- همان شب از قم رفت و ارادت ما هم به علّامه طباطبائی بیشتر شد. 📚 منبع: زِمهر افروخته، تالیف سید علی تهرانی، چاپ ششم، ص209-207. @Mahzarenahjolbalaghe
– ۲۳–ماه–مبارک–رمضان –قدر ⇢♥️⃟◍ @modafeaneharammm
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حضرت موسی داشت میرفت طور سینا برای مناجات.. شخصی اون رو دید و شروع کرد به عز و لابه..گفت من گناه بزرگی کردم..☝️ 📽 داستانی جالب از آیت الله مجتبی تهرانی 🆘 @Roshangari_ir
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 رهبر انقلاب: هیچ کس نمیتواند بگوید که در آینده نزدیکی نیست !! ▪️از خاندان پیغمبر کسی خواهد آمد، شیعه او را میشناسد.. ▪️هر کسی باید یک ارتباطی بین قلب خود و ایشان بوجود آورد..با توجه، با توسل، با سخن گفتن، با اظهار ارادت.. ✖️همه باید خود را آماده نگه دارند ✖️هیچ کس نمیتواند بگوید که در آینده نزدیکی نیست !! ✖️شاید این توفیق برای مردم این نسل وجود داشت 🆘 @Roshangari_ir