" اۍ #شهیــــدان :
یاد دارید ساده امـّا بۍ ریا !
داشتیـد در سر هـواۍڪربلـا... ؟! " 🌙
@majid_ghorbankhani_313
#حسین_جانم 💔
خودمانیم؛مرا خوب بهم ریخته ای...
@majid_ghorbankhani_313
مہدۍجــ✨ــان
درعین پُرکَسۍولی بۍکَسۍ...🥀
"~○🌱{♡}🌱○~"
@Majid_ghorbankhani_313
#هرروز_یک_حدیث
#درمکتب_اهل_بیت
امام کاظم{ع}🦋
مشورت با عاقلِ خیرخواه،خجستگی،برکت،رشدوتوفیقی ازسوی خداست.🎈
"~○🌱{♡}🌱○~"
@Majid_ghorbankhani_313
#حضرت_مــ🌙ـاه
هستےام گره خورده
بہ هست شما💓
"~○🌱{♡}🌱○~"
@Majid_ghorbankhani_313
#شهیدنویدصفری🕊
هرکس چهل روز زیارت عاشورا بخوند وثوابتش را برای من هدیه بفرستد،تمام تلاش خودرا به اذن خدا خواهم کردتا حاجت اورا بگیرم....✨
#حسین_جآنم 💫
تـوعـاشـقـم شدےکہ
عـاشـقـت شـدم... ♡
"~○🌱{♡}🌱○~"
@Majid_ghorbankhani_313
#خاطره🦋
#شهید_مجید_قربانخانی
با دمپایی وسط پادگان!
تفنگ خیلی دوست داشت هرچه پول تو جیبی جمع می کرد تفنگ می خرید.
تا کلاس پنجم دبستان باید با او به مدرسه می رفتم و می ماندم تا مدرسه تمام شود و برگردانمش خانه.
خیلی به من وابسته بود. بعد از دبیرستان، باید خدمت سربازی می رفت. اصلا دوست نداشت. به هر دری زد که محل خدمتش تغییر کند. در نهایت هم در پرند خدمت کرد. وقتی هم که خدمت رفت حرف گوش نمی داد.
به جای پوتین با دمپایی در پادگان می گشت که با این کارها فرمانده اش را ناراحت می کرد. اگر قرار بود در برف پست دهد زنگ می زد خانه که من در برف نمی مانم. ما تماس می گرفتیم و خواهش می کردیم نگذارند در برف نگهبانی دهد.
همین چیزها بود که باعث تعجبمان می شد وقتی می خواست سوریه برود.
"~○🌱{♡}🌱○~"
@Majid_ghorbankhani_313