eitaa logo
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
366 دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
19 فایل
ولادت⇦۱۳۶۹/۵/۳۰😍 شهادت⇦۱۳۹۴/۱۰/۲۱💔🥀 تشیع پیڪر مطهــرشهــید⇦۱۳۹۸/۲/۶ مزار شهید⇦ تهران_گلزار شهدای یافت آباد ✨اولین کانال فعال شهید درایتا✨ تبادل و ارتباط با مدیر @Mokhtari_315 #کپی_با_ذکر_صلوات_برای_امام_زمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا بقیة الله🌱
[آل‌عمران] وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ{۴۸} و خدا به او تعلیم کتاب و حکمت کند و تورات و انجیل آموزد.
🌙 بعد از تو دشت سوخت و باران نگرفت... زندگۍ بر هیچکس آسان نگرفت... :) ♥️ [۶روزتادومین‌سالگرد‌حاج‌قاسم]  -------------🦋-------------- @majid_ghorbankhani_313
حضرت امام سجاد{علیه السلام}:♥️ کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست... :) [بحار الانوار، ج45، حدیث118]   -------------🦋-------------- @majid_ghorbankhani_313
🌹 نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود... به دوستان و برادران عزیزم وصیت می کنم کاری نکنند که صدای غربت فرزند فاطمه{س}(مقام معظم رهبری )را که همان ناله غریبانه فاطمه {س}خواهد بود به گوش برسد... همان طوری که زمان امام خمینی{ره}گوش به فرمان بودید و در صحنه های انقلاب حاضر و آماده ایثار از جان و مال و زندگی جهت هر چه بارورتر شدن درخت تنومند اسلام ناب که 1400 سال پیشبدست توانای خاتم پیغمبران محمد بن عبدالله ( ص ) کاشته شده و با خون فاطمه زهرا( س ) بین درب و دیوار و عرق خون آلود پیشانی حیدر ، جگر پاره امام حسن{ع} در میان تشت ، بدن پاره پاره و رگ بریده حلقوم ابی عبدالله {ع}و خونهای جاری شده از ابدان شهدای کربلا و کربلای ایران آبیاری شد باشند نگذارید که آن واقعه تکرار شود!🥀 حتما می پرسید کدام واقعه؟ همان واقعه ای که بی بی فاطمه زهرا{س} نیمه دل شب دست به دعا بردارد که اللهم عجل وفاتی💔 همان واقعه ای که علی{ع} از تنهایی با چاه درد دل کند🥀 همان واقعه ای که امام حسن مجتبی{ع}را سنگ بزنند و آنقدر مظلوم و غریبش کنند که بعد از مرگش جنازه اش را تیرباران کنند🥀، همان واقعه ای که امام حسین{ع}فریاد بزند ( هل من ناصر ینصرنی ) فقط پیکرهای بی سر شهدا تکان بخورد همان واقعه ای که امام صادق{ع}بفرمایند : به تعداد انگشتان یک دست یار و یاور واقعی ندارم همان واقعه ای که... و نهایتا همان واقعه ای که امام خمینی{ره}بگویند : من جام زهر نوشیده ام و ناله غریبانه ( اللهم عجل وفاتی ) او فاطمه{س}را به گریه آورد شیعه ها مسلمونا ، حزب اللهی ها ، بسیجی ها و ... نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد ، باشند چون دشمنان اسلام کمر همت بستند و ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید متحد و یکدل باشیدتا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند... 🏴  -------------🦋-------------- @majid_ghorbankhani_313
هدایت شده از چند متری‌ خدا
ظهرتون بخیر و بی غم˘˘✨ دوستان، مگه زندگی چَندُمِتونه که توقع دارین اشتباه نکنین؟ مهم اینه که وقتی رو فهمیدین برگردین. یعنی دیگه خودتونـو نزنین به اون راه !🙄 تا وقتی نفس می‌کشید، برایِ یه شروع دوباره هرگز دیر نیست💛.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
بسم رب العشق #قسمت_هشتاد_و_نهم 😍علمدارعشق روزها از پی هم میگذشتن و من همچنان کنار مرتضی تو بیما
بسم رب العشق 😍علمدارعشق یک ماهی میشد مرتضی تو بیمارستانه رفتم نماز خونه نمازمو خوندم و برگشتم وارد اتاق شدم که خانم دکتر ارغوانی دیدم -سلام خانم دکتر ~~سلام عزیزم داشتم به آقامرتضی میگفتم که دیگه مرخصه -إه چه عالیه ممنونم بابت زحماتون ~~وظیفه ام بوده به مرتضی کمک کردم لباساشو پوشید سوار ماشین شدیم داشتم ماشینو روشن میکردم که مرتضی گفت سادات لطفا زنگ بزن مائده سادات و زینب سادات بیان خونه ما تا هم امانتی هادی بهش بدم هم سفارشو فقط بگو دم غروب بیاد قبل از خونه هم برو مزار هادی -چشم قربان به سمت قزوین حرکت کردیم ورودی شهر ردکردیم ماشینو به سمت مزارشهدا کج کردم میدونستم مرتضی میخاد الان تنها با هادی سایر همرزماش باشه تو اون عملیات ۱۳۰نفر از سراسر کشور شهیدشدن که ۱۰تاشون قزوینی بودن یادمه تو اون هاله زمانی ما هرروز شهید داشتیم البته من به خاطر مرتضی فقط تو مراسم برادرزاده جوانم حاضر شدم نزدیک مزارشهدا که شدیم به مرتضی گفتم من میرم پیش شهیدم تو راحت باشی +ممنونم یهو باد وزید همزمان که چادرم به بازی گرفت ومن فکرمیکردم قشنگترین صحنه دنیاست آستین خالی مرتضی تکون خود، دلم خالی شد چه ابوالفضلی شده آستین خالی بوسیدم گفتم بوی حضرت عباس میدی آقا ازش دورشدم یه نیم ساعت بعد رفتم پیشش چونـ ممکن بود هیجانی بشه و این براش خیلی ضرر داشت -آقا بریم خونه ؟ +بله بی زحمت برو خونه الانا دیگه مهمون کوچولومون میرسه وارد خونه مرتضی اینا شدیم صدای زهرا و علی آقا بلندشد خوش اومدی فرمانده مرتضی خندید گفت شرمنده اخوی من حاج حسین علمدار نیستم خطات قاطی کرده برادر بعد رو به زهرا گفت مجتبی کجاست؟ به مادر زنگ زدی کربلا رسیدن یا نجف اشرف هستن؟ زهرا:مادراینا که هنوز نجف اشراف هستن مجتبی هم رفته سپاه ببینه با اعزامش به سوریه موافقت میشه +صبح زنگ زدم به یکی از بچه ها گفت به احتمال ۹۹درصد یه هفته دیگه بعنوان معاون تیم پزشکی اعزام بشه -خب خداشکر آقامجتبی هم داره به عشقش میرسه مرتضی جان یه ذره استراحت کن تا سادات اینا بیان +چشم فرمانده 😍😍 یه نیم ساعتی میگذشت صدای زنگ در بلندشد سلام عزیزعمه زینب ماشاالله بزرگ شدی @@(مائده سادات ): سلام عمه آره دیگه دخترم الان ۲ماهه ۷روزشه -بیا تو عزیزم @@‌عمه آقا مرتضی کجاست؟ - تو اتاق الان صداش میکنم در زدم وارد اتاق شد - إه بیداری بیا سادات اینا اومدن همسری +الان میام مرتضی زینب سادات به سختی بغل گرفت بعداز احوال پرسی نشست +مائده خانم من لایق شهادت نبودم موندم تا عکسای رفقام و جای خالیشون دلم آتیش بزنه هادی وقتی میخاست بره شناسایی منقطه مسکونی حمص این انگشتر داد تا بدم به شما و گفت هروقت ساداتش بزرگ شد اینو بدید بهش و بگید بابا خیلی دوست داشت ازم خاست بهتون بگم مراقب چادرتون باشید و زینبشو واقعا زینب تربیت کنید مائده خانم هادی حتی لحظه آخرم به یاد شما بود اینم انگشتر امانتی سیدهادی با اجازتون @@‌آقا مرتضی هادی من چطوری شهیدشد؟ چرا نذاشتن در تابوت باز کنم +مثل سیدالشهدا 😔😔😔 چون تو اون تابوت فقط یه سر بود برای همین اجازه ندادن اومدم پشت مرتضی برام اتاق که گفت لطفا تنهام بذار سادات با زهرا به سمت مائده دویدیم مائده انگشتر به سینه اش چسبونده بود هادی خیلی بی انصاف من انقدر بد بودم که حتی بهم اجازه ندادی لحظه آخر ببینمت بی انصاف منو با یه بچه ۷تنها گذاشتی رفتی پیش عممون هادی دلم برات تنگ شده من میترسم نتونم زینب خوب بزرگ کنم هادی دوماهه ندیدمت نمیخای بیای خوابم بی معرفت پاشد زینب سادات بغل کرد -مائده کجا داری میری عزیز عمه 😭😭😭 @@میخام برم پیش هادی باشه صبرکن خودم میبرمت تو حالت خوب نیست زهراجان مراقب مرتضی باش سر کوچه یه ماشین شبیه ماشین پسرعموم دیدم -مائده اون ماشین پسرعمو بود نمیدونم عمه من حواسم نشد مائده بردم مزارشهدا وای که حرفای این دختر دل آتیش میزدا دست میکشید رو مزار هادی میگفت درد نداشتـ لحظه ای سرتو بریدن مادرمون اومده بود پیشت سرتو به دامن گرفته بود -مائده پاشو بسه دختر خودتو اذیت میکنی ببین زینب ترسیده بیا بریم خونه داداش اینا تو بذارم اونجا خیالم راحته مائده گذاشتم خونه برادرم خودم برگشتم خونه مرتضی اینا زهرا با قیافه بهم ریخته در باز کرد -زهرا چی شده ""زن عموت اینجا بود به داداشم زخم زبون زد داداش هم تا مجتبی اومد گفت منو برسون تهران الان که به مجتبی زنگ زدم گفت خودش داره برمیگرده داداش برای اهواز بلیط گرفته -میدونم کجا رفته الان میرم به سیدمحسن میگم منو برسونه تهران نویسنده بانو.....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Majid_ghorbabkhani_313
بسم رب العشق 😍علمدار عشق راوے مرتضے تو هواپیما بودم به دوران دانشجویی نرگس سادات و دوران عقدمون فڪر میکردم از روزای اول دانشگاه یه حسی نصبت به این دختر داشتم 🙈🙈 اما نه حس گناه این دختر انقدر عفیف و پاکدامن بود که هیچ پسری به خودش اجازه نمیداد فکر گناه بکنه جریانـ محجبه شدن که توفیق شهدایی بود این دختر عطر و بوی زهرایی میداد وقتی تو سردخونه چشمام بازکردم و بعداز چندروز با ماجرای جانبازیم کنار اومدم نمیدونستم از بودن در کنار نرگس سادات ناراحت باشم یا شاد نرگس یه عشق دنیویی پاک هستش عطر سیب قرمز🙈🙈🙈 من عاشق این دخترم الانم دارم میرم طلائیه میدونم به ساعتی نکشیده نرگس کنارمه هواپیما تو فرودگاه اهواز به زمین نشست اول رفتم یه هتل یه دوش گرفتم با ماشین خودت هتل راهی طلائیه شدم اینجا معقر قمربنی هاشمه اینجا بوی حضرت عباس میده نرگس به من میگه منم بوی حضرت عباس میدم 😍😍😍 اینجا حاج حسین خزاری عباسی شد اینجا جای قدمای حاج ابراهیم همت هستش یه دور تو طلائیه زدم شروع کردم با شهدا حرف زدن چرا منو باخودتون نبردید رسم این نبود بمونم هی زخم زبان بشنوم نرگس من عاشقه عاشق چرا باید مردم بخاطر عشقش بهش خرده بگیرن چندساعتی گذشت صدای داد نرگس به گوشم رسید مــــــــــــــر تــــــــــــضـــــــــی آقــــــــــــــــــــــا همســــــــــــــــــــر کجای ؟ رفتم پیشش تو از کجا میدونستی من اینجام -فکر کن من ندونم تو کجایی نشست کنارم سرم گذشتم رو پاش نرگس خیلی دوستت دارم نویسنده بانو......ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Majid_ghorbabkhani_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آفتـٰابگࢪدون🌻
🤲🏻 خدایا شکرت واسه تموم چیزهایی که هرروز جلوی چشمامونن و عادی شده بودنشون، چون وقتی نداریم یا نیستن میفهمیم چه چیزهای باارزش و واجبی بودن توی زندگیمون. @AFTAB_gardooon♥️
هدایت شده از چند متری‌ خدا
صبحتون بخیر و شادی˘˘✨ اگه دارین اینـو میخونین، میخواستـم بهتون بگم که هرگز نبایـد اُمیدتون رو از دست بدین. دُرُست تو لحظه‌ای که فکر می‌کنین به تهش رسیدیـن، خـدا براتون یه معجزه میفرسته🌼💛.
السلام‌علیک‌یاسیدنا‌لمظلوم♥️
[آل‌عمران] وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ{۴۹}
؏✋❤️ من‌عشق‌را‌کنار‌ضریحت‌شناختـم‌💛 باقی‌تمام‌شان‌هیجانات‌کاذب‌بود...🙃 ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ @Majid_ghorbankhani_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 این روزهایش از روز شهادت مادر درد آورتراست . . . 🥀 این روز های بستری بودن را می گویم! همین روز هایِ آخر که از چشم های خسته مادر معلوم است ماندنی نیست... همین روز هایِ سکوتِ خانه علی و بغص بچه ها وقتی نگاهشان به نگاه مادر گره میخورد ... اوج درد ها همین روز های شرمندگیِ فاتحِ خیبر است ، وقتی درد کشیدن های فاطمه را میبیند ...💔 🖤  -------------🏴-------------- @majid_ghorbankhani_313
🌹یادی کنیم از مظلومترین شهدای ایران،حتی مظلومتر ازشهدای مدافع حرم... شهدای فتنه88 که توسط اوباش های حامی فتنه گران شهید شدند وکمتر ازشان یاد می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت‌آقا:♥️  مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه‌ی بعد از انتخابات ۸۸ این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند.  ۱۳۸۸/۱۱/۱۹ #۹دی/۸۸  -------------🦋-------------- @majid_ghorbankhani_313
♥️ با دعاے تو همهـ خلق حسینی شده‌اند جآن بہ قربان غم کرببلایت، مادر🥀 همه ے ارض و سماوات بہم میریزد تا زِ گودال رسد سوز صدایت،مادر💔 ...  -------------🦋-------------- @majid_ghorbankhani_313
فاطمیہ سند اثبات شیعه‌ست فاطمیہ غیرت تو ذات شیعه‌ست...
فاطمیہ اشرف اوقات شیعه‌ست فاطمیہ میگهـ دین یعنی ولآیت💛 فاطمیه میرسه فصل برائت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
بسم رب العشق #قسمت_هشتاد_و_یکم 😍علمدار عشق راوے مرتضے تو هواپیما بودم به دوران دانشجویی نرگس
بسم رب العشق آخر 😍علمدار_عشق ۲سال بعد حتما میگید تو این دوسال چی شد وقتی از طلائیه برگشتیم رفتیم مشهد بعدش رفتیم سر خونه و زندگی خودمون نرگس بخاطر من با اونکه جز نخبه های علمی بود انصراف داد چندماه بعد ازدواج خدا یه سه قلو به ما داد اسم دوتاشون من به یاد همرزای غریبم که تو دمشق جا موندن اسمشون گذاشتم حسن و حسین گذاشتم و نرگس بخاطر شفای من اسم آخری گذاشت رضا تو اتاق بودم که نرگس گفت بذار کمکت کنم عزیزم +نرگس صدای پسرا میاد -اول همسر بعد فرزند تا من این سه تا پسر شیطون تو ماشین جا بدم توهم بیا عزیزم بالاخره روز ششم سفر شد و ما الان تو حرم حضرت عباس هستیم صدای جق جق کفش پسرا تمام صحن برداشته نرگس دستم فشار داد گفت مرتضی تو علمدار عشقی پایانـ نویسنده بانو......ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Majid_ghorbabkhani_313