eitaa logo
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
376 دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
19 فایل
ولادت⇦۱۳۶۹/۵/۳۰😍 شهادت⇦۱۳۹۴/۱۰/۲۱💔🥀 تشیع پیڪر مطهــرشهــید⇦۱۳۹۸/۲/۶ مزار شهید⇦ تهران_گلزار شهدای یافت آباد ✨اولین کانال فعال شهید درایتا✨ تبادل و ارتباط با مدیر @Mokhtari_315 #کپی_با_ذکر_صلوات_برای_امام_زمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🌱 #حر_مدافعان_حرم🕊 جمله اولش که زیر حجم سنگین صدای بلندگوهای حاضر در مراسم به‌سختی ب
🕊 🌱 می‌گویم: شما که با دنیای رزمندگان مدافع حرم آشنایید، برایمان بگویید رمز این اوج گرفتن مجید قربانخانی و تحولش چه بود؟ خانم «بهادری» بی‌مکث می‌گوید: «غیرت دینی.» و ادامه می‌دهد: «می‌دانید، همه‌چیز انسان، یک جایی امتحان می‌شود. غیرت دینی هم در عرصه جهاد محک می‌خورد. و مجید قربانخانی در آزمون غیرت دینی، رتبه اول را آورد. به نظر من، شهید مجید با آن غیرت دینی که در وجودش بود، هرگز نمی‌توانست تاب بیاورد و ببیند که 3 ساله اباعبدالله (ع) در دست نامحرم اسیر شود.» ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🕊 #حر_مدافعان_حرم🌱 می‌گویم: شما که با دنیای رزمندگان مدافع حرم آشنایید، برایمان بگوی
🌱 🕊 به اعتقاد همسر شهید(خانم‌بهادری)، مجید همان‌جا که غیرتش برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) جوشید، انتخاب شد: «به همین سادگی که انسان را انتخاب نمی‌کنند. آنقدر پیاپی ارزیابی‌ات می‌کنند تا لایق شوی... از من بپرسید، هرچه برای مجید رقم خورد، حاصل همین غیرت بود. بعد، انگار آقا اباعبدالله (ع) و خانم حضرت زینب (س) یک دوره فشرده برایش گذاشتند و عاقبت هم در امتحان قبول شد.» ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🌱 #حر_مدافعان_حرم🕊 به اعتقاد همسر شهید(خانم‌بهادری)، مجید همان‌جا که غیرتش برای دفاع
🌱 🕊 واقعیت این است که مجید و مادرش، یک نفر هستند؛ آنقدر که به هم نزدیک و وابسته بودند.💕 به همین دلیل هم، پذیرش شهادت مجید برای مادرش خیلی سخت بود. آن اوایل که اصلاً نمی‌توانست با این موضوع کنار بیاید، رفته‌بودم منزلشان و تلاش می‌کردم او را آرام کنم. فیلمی را که از حضور مجید و همرزمانش در حرم حضرت رقیه (س) منتشر شده‌بود، نشانش دادم و گفتم: ببینید! اینجا مجید به‌جای همراهی با آن عده‌ای که دارند نوحه می‌خوانند و سینه می‌زنند، سجاده پهن کرده و دارد مناجات می‌کند. هیچ‌کس نمی‌داند او به خانم حضرت رقیه (س) چه گفت که او را خریدند. این مقام، نصیب هر کسی نمی‌شود. جالب است بدانید شهید امیدواری – از شهدای همان عملیات – خواب دیده‌بود که آن‌هایی که خلوت کرده و مشغول دعا و مناجات بودند، در عملیات شهید می‌شوند و همان هم شد...»🖤 ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🌱 #حر_مدافعان_حرم🕊 واقعیت این است که مجید و مادرش، یک نفر هستند؛ آنقدر که به هم نزدی
🕊 🌱 همسر شهید فرامرزی مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد: «به نظر من، مجید 3 سال به مادرش فرصت داد تا آرام شود، بعد آمد.... چون اگر همان موقع می‌آمد، مادرش طاقت نمی‌آورد. حالا هم به خاطر مادرش آمده. به اعتقاد من، اگر به میل و خواست خود شهدا باشد، گمنامی را انتخاب می‌کنند. چون گمنامی، یک رتبه است. مُهر حضرت زهرا (س) ست. همین 3 سال گمنامی هم نشان‌دهنده رتبه و مقام مجید قربانخانی است.💚» ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🕊 #حر_مدافعان_حرم🌱 همسر شهید فرامرزی مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد: «به نظر من، مجید 3
🕊 🌱 [مجید کوچولوها،مدافع حریم خواهر شهید شدند] سیل متراکم جمعیت را ذره‌ذره می‌شکافم و پیش می‌روم اما در یک جا با سدّ محکم گروهی از دختران جوان مواجه می‌شوم. نگاه پرسشگرم را یکی از آن‌ها جواب می‌دهد و می‌گوید: «دست‌اندرکاران مراسم گفته‌اند فقط خواهر شهید باید در صف اول باشد.» دقت که می‌کنم، خواهر شهید را پیشاپیش خانم‌ها می‌بینم. نگاهم اما از خواهر شهید که دو نفر زیر بغلش را گرفته‌اند، به سمت صف جلویی می‌چرخد؛ صفی متشکل از چند نوجوان با لباس‌های پلنگی که دست‌های قلاب‌شده‌شان حسابی جلب‌توجه می‌کند. آن‌ها، با زنجیره‌ای که تشکیل داده‌اند، شده‌اند حائل میان حریم خواهر شهید و جمعیت آقایان که جلوتر در حال حرکت‌اند... ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🕊 #حر_مدافعان_حرم🌱 [مجید کوچولوها،مدافع حریم خواهر شهید شدند] سیل متراکم جمعیت را ذ
🕊 🌱 در فرصت مناسب سراغشان می‌روم. «حمید کارخانه»، «علی زنگنه»، «امیرعلی حسین‌زاده» و «محمدرضا رشوند»، که با آن لباس‌های نظامی و اسلحه‌های نمادینشان حسابی جذاب شده‌اند، اعضای پایگاه بسیج مسجد حضرت یوسف (ع) در محله مهرآباد جنوبی هستند. می‌پرسم: ماجرا چه بود؟ شما در مراسم چه مسئولیتی داشتید و چطور انتخاب شدید؟ حمید 12 ساله می‌گوید: «ما امروز از محله‌مان آمدیم که در مراسم تشییع پیکر شهید شرکت کنیم. مجریان مراسم تا ما را با این لباس‌ها دیدند، گفتند بیایید صف تشکیل دهید و کمک کنید در این ازدحام، کسی به صف خانم‌ها نزدیک نشود. ما هم دست‌های همدیگر را گرفتیم و یک صف تشکیل دادیم. چند دقیقه‌ای که گذشت، متوجه شدیم نفر اول صف خانم‌ها، خواهر شهید مجید قربانخانی است. ♥️ حس خیلی خوبی بود که شده‌بودیم مدافع حریم خواهر شهید.» «علی زنگنه» هم در تأیید صحبت‌های دوستش می‌گوید: «حس خوبی بود؛ اینکه حس می‌کردیم با جلوگیری از بی‌حرمتی به خانم‌ها، داریم راه حضرت زینب (س) را ادامه می‌دهیم.🌱 ما نمی‌گذاریم آن‌همه زحمتی که خانم حضرت زینب (س) برای حفظ اسلام و حفظ راه امام حسین (ع) کشیدند، پایمال شود.» ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🕊 #حر_مدافعان_حرم🌱 در فرصت مناسب سراغشان می‌روم. «حمید کارخانه»، «علی زنگنه»، «امیر
🌱 🕊 صحبت از شهدا که به میان می‌آید، معلوم می‌شود حرف‌های این سربازان کوچک، شعار نیست. حمید می‌گوید: «از 7 سالگی با شهدا آشنا و عاشق راه شهادت شدم. جان دادن در راه خدا، خیلی اتفاق فوق‌العاده‌ای است که البته نصیب هرکسی نمی‌شود. من از اینکه با وجود گذشته خاص مجید قربانخانی، شهادت نصیبش شد، متوجه شدم که این مهم نیست که چه هستی، مهم این است که لایق چه هستی. خدا می‌دانست مجید، لایق شهادت است و او را در این مسیر قرار داد. من هم هر کاری بتوانم انجام می‌دهم، مثل خدمت به بندگان خدا، تا لایق شهادت بشوم.» ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🌱 #حر_مدافعان_حرم🕊 صحبت از شهدا که به میان می‌آید، معلوم می‌شود حرف‌های این سربازان
🌱 🕊 علی هم در تکمیل صحبت‌های حمید می‌گوید: «البته اینطور نیست که عاقبت‌بخیری در این مسیر، فقط با جان دادن محقق شود. همین که خانمی سعی کند حجابش را حفظ کند، ادامه‌دهنده راه حضرت زینب (س) است... یا کسی که وظیفه‌اش در احترام به پدر و مادر و درس خواندن را به‌درستی انجام دهد هم سرباز همین راه است. آخر می‌دانید، حتی شهدایی که ما دوستشان داریم هم به هوس شهادت به میدان جنگ نرفتند. آن‌ها برای انجام تکلیف رفتند. شهید جواد الله کرم می‌گفت: اگر کسی برای شهادت می‌خواهد به جنگ با دشمن بیاید، بهتر است نیاید. ما برای انجام تکلیف می‌رویم.» ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🌱 #حر_مدافعان_حرم🕊 علی هم در تکمیل صحبت‌های حمید می‌گوید: «البته اینطور نیست که عاقب
🌱 🕊 [او برای امنیت ما تا سوریه رفت، ما برای تشییعش نیاییم؟] از 2 منطقه آن‌طرف‌تر خودش را به مراسم رسانده و گرچه دیر رسیده اما خوشحال است که از قافله جانمانده. چون و چرایم برایش عجیب است و می‌گوید: «برای کسی که به‌خاطر دفاع از حریم اهل بیت (ع) و امنیت ما، از اینجا تا سوریه رفت، کمترین کاری که می‌توانستیم انجام دهیم، همین بود که در مراسم تشییعش شرکت کنیم.» برای «لیلا غفاری» هم، حُرّ مدافعان حرم و داستان پرفرازونشیب زندگی‌اش، حسابی جذاب است: «شنیده‌بودم سابقه چندان خوبی نداشت اما طی اتفاقاتی، مسیر زندگی‌اش تغییر کرد و آخر هم به مدافعان حرم وصل شد... ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🌱 #حر_مدافعان_حرم🕊 [او برای امنیت ما تا سوریه رفت، ما برای تشییعش نیاییم؟] از 2 منط
🌱 🕊 اما شخصیت شهید مجید قربانخانی وقتی بیشتر برایم برجسته شد که شنیدم جمع زیادی از جوانان کشور تا متوجه شدند او چند سال نماز قضا داشته، همگی داوطلبانه به‌نیابتش و برایش نماز قضا خواندند. خیلی برایم حسرت‌برانگیز بود که چطور می‌شود یک جوان با آن گذشته ناخوشایند، یک‌شبه راه چندین هزار ساله را طی کند و به مقام شهادت برسد و خودش راهنما و الهام‌بخش عده زیادی شود. امروز آمده‌ایم ذره‌ای هم که شده، خودمان را به راه و مرام این شهید نزدیک کنیم...🖤   ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🌱 #حر_مدافعان_حرم🕊 اما شخصیت شهید مجید قربانخانی وقتی بیشتر برایم برجسته شد که شنید
🌱 🕊 از اینجایی که من هستم،چقدر تا آسمون راهه؟ دور از هیاهوی سنج و دمام‌ها و جماعتی که به سینه می‌زنند و اشک می‌ریزند و به خانه جدید مجید در گلزار شهدای یافت‌آباد نزدیک می‌شوند، یک نفر کمی پایین‌تر، جلوی کمپ ترک اعتیاد، بی‌سروصدا بساط اسفند راه انداخته و غرق در عالم خودش است. از مددجویان کمپ است. جلو می‌روم و می‌گویم:برای استقبال از شهید، اسفند دود کرده‌اید؟ با تکان دادن سر، تأیید می‌کند. تا می‌پرسم: چرا؟ می‌گوید: «وظیفه‌مان است. بچه‌های کمپ نتوانستند در مراسم شرکت کنند. اینطوری خواستیم خدمتی کرده‌باشیم. آخه مجید، رفیقمان بود...» هیجان‌زده می‌گویم: واقعاً؟ پس برایمان از خاطراتش بگویید. تکه کارتنی که در دست دارد را تندتر تکان می‌دهد و صورتش در دود غلیظ اسفند محو می‌شود و در همان‌حال می‌گوید: «نمی‌توانم. حالم بد می‌شود. بروید داخل بپرسید؛ رفقایش آنجا هستند...» ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
#روایتِ‌روزرجعت🌱 #حر_مدافعان_حرم🕊 از اینجایی که من هستم،چقدر تا آسمون راهه؟ دور از هیاهوی سنج و دم
🌱 🕊 جوان لاغراندامی که «حامد» صدایش می‌کنند را به‌عنوان دوست مجید قربانخانی معرفی می‌کنند. به نظر می‌رسد حال چندان خوشی ندارد اما حاضر می‌شود درباره مجید حرف بزند. مردد است بگوید یا نه. برایم می‌گوید که سر و کار مجید هم چند باری به این کمپ افتاد. یک‌دفعه اما ورق برگشت: «نمی‌دانم چطور شد که در عرض یک‌سال، از این رو به آن رو شد. اصلاً یک آدم دیگر شد. دیگر در جمع رفقای سابق نمی‌آمد. شنیدم رفت جای دیگر پاک شد و بعدش هم رفت سوریه.» می‌پرسم: باورتان می‌شد رفته‌باشد سوریه و شهید شده‌باشد؟ لبخند کمرنگی روی صورت بی‌احساسش می‌نشیند و می‌گوید: «نه. تا همین الان که پیکرش را دیدم، باورم نشده‌بود... خوش به سعادتش... ناراحت شدم اما برای خودش خوشحالم. بچه خوبی بود. آزارش به کسی نمی‌رسید. اگر هم ضرر می‌زد، فقط به خودش می‌زد. خوش به سعادتش...» ♥️ ... ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313